شرح صفحه 19 قرآن کریم

داستان امامت و پیشوایی حضرت ابراهیم علیه السلام

شرح صفحه 19 قرآن کریم سورۀ مبارکه بقره آیات 126-120 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود خداوند بر همۀ عزیزانی که بر سفرۀ قرآن کریم نشسته‌اند.

صفحۀ ۱۹
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۱۲۶-۱۲۰

پس از قصه تغییر قبله، یهودی‌ها لجاجت زیادی می‌کردند، پیامبر هم دنبال جلب نظر آن‌ها بود چون می‌خواست آن‌ها را جذب کند. این آیه نازل شد که:

آیۀ ۱۲۰ :

«وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ»

«وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»

ای پیامبر از تو راضی نمی‌شوند یهودیان و نه مسیحیان مگر این که به تمام خواسته‌های آن‌ها تن بدهی، تسلیم آن‌ها بشوی،

«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ»

تو در پاسخ یهودیان و مسیحیان بگو که هدایت الهی هدایت است، هدایتی به دور از خرافاتی که در آیین مسیحیت و یهود وجود دارد، یک هدایت خالص…

«وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ» هشداری است از جانب خداوند به پیامبر اسلام: و اگر پیروی کنی از هوس‌های آن‌ها،

«بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» پس از آن که علم و آگاهی به تو رسید از جانب خداوند،

«مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ» از جانب خدا هیچ نوع سرپرستی، نصرت و یاری توقع نداشته باش!
تو باید قاطع باشی…!

آیۀ زیر به از گروهی از یهودی‌ها و مسیحی‌ها اشاره دارد که ایمان آورده‌اند:

آیۀ ۱۲۱ :

«الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ ۗ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»

«الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ» آنان که کتاب به آن‌ها دادیم،

«یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ» می‌خوانند قرآن را آن‌گونه که باید،

«أُولَٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ» آنان ایمان دارند به قرآن،

«وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» و هر کس به قرآن کفر بورزد و آن را انکار کند، اینان از زیانکاران هستند.

با اینکه بنای ما بر اختصارگویی است ولی در تفسیر این آیه، حدیث بسیار زیبایی از امام صادق علیه السلام به ما رسیده است که فرمود:

حق تلاوت قرآن این است وقتی می‌خوانیم آیاتش را شمرده بخوانیم، به دنبال فهم آیات باشیم، از قصه های قرآن درس بگیریم، به وعده های قرآن امید ببندیم، از هشدارهای قرآن بهراسیم، به احکام قرآن عمل کنیم،

به امرهای قرآن تن بدهیم و از نهی‌های قرآن فاصله بگیریم؛ امام صادق علیه السلام فرمود:

این است حق تلاوت…

الان ما که می‌گوییم تلاوت یعنی حروف را درست از مخارج ادا کنیم، با صوت و لحن قشنگ بخوانیم و…،

البته که این‌ها هم هست، اما امام صادق علیه السلام روی آن نکته‌ها دست گذاشتند، حق تلاوت آن است…

آیۀ ۱۲۲ :

«یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ»

شاید در قرآن کریم بیش از هزار نعمت خدا نام برده شده است،

اما ۱۴، ۱۵ مورد هست که با این آهنگ « اذْکُرُوا نِعْمَت اللّٰه» شروع شده،

ما اسم آن را نعمت‌های ویژه می‌گذاریم که بیشترین این‌ها نعمت‌های معنوی و اجتماعی هستند مثل وحدت، برادری، رهبری پیامبران، کتاب‌های آسمانی، استقلال و مثل آزادی.

ای بنی‌اسرائیل یاد کنید نعمتم را بر شما و به ویژه این نعمت را:

«نعمت سروری»، «أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ» من شما را بر همۀ ملت‌ها سروری دادم ولی شما قدر ندانستید.

آیۀ ۱۲۳ :

«وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَهٌ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ»

«وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا» بپرهیزید از روزی -روز قیامت- که کسی را به جای کس دیگر مجازات نمی‌کنند، هر کس باید پاسخگوی عملکرد خود باشد؛

«وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ» کسی با غرامت آزاد نمی‌شود،

«وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَهٌ» پارتی‌بازی آن‌جا به کار نمی‌آید،

«وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ» کسی به کسی کمک نمی‌کند.

البته قبلاً ما هم در سورۀ بقره آیه‌ای در مورد شفاعت داشتیم، گفتیم موضوعاتی مثل شفاعت در جاهای مختلف قرآن آمده است، تمام آیات را باید کنار هم بگذاریم و بعد از آن برداشت کنیم؛

یک جا می‌فرماید:

شفاعت هست، یک جا هم می‌فرماید:

شفاعت نیست، جای دیگر قید و شرطش را ذکر می‌کند. این آیات را وقتی کنار هم بگذاریم برداشت جامع خواهیم داشت.

خوب قصۀ بنی اسرائیل به پایان رسید، به قصۀ حضرت ابراهیم علیه السلام بزرگ پیامبران می‌رسیم؛
می‌فرماید:

آیۀ ۱۲۴ :

«وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ کرد»

«وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ»

و یاد کنید آنگاه که ابراهیم را پروردگارش به حوادثی آزمود.

این جهان، جهان آزمایش است، جهان امتحان است، اینکه کسی فکر کند وارد این سالن می شود و بدون امتحان می‌تواند در‌برود، امکان ندارد.

خداوند این جهان را بر اساس آزمایش برای انسان آفریده است.

کسی دعا می‌کرد که خدایا مرا امتحان نکن، امیرالمؤمنین فرمود:

این دعا را نکن، امتحان حتمی است، فقط اگر می‌خواهید دعا بکنید به خدا بگویید پروردگارا!

در امتحان کمکم کن.

و یاد کنید آنگاه که ابراهیم را پروردگارش آزمود به حوادثی، «فَأَتَمَّهُنَّ» او هم در تمام آن آزمون‌ها و امتحانات نمرۀ تمام گرفت،

رتبۀ بالا گرفت، «قَالَ» خداوند فرمود:

«إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» ابراهیم!

حال که در آزمون‌ها قبول شده‌ای، می‌خواهم تو را پیشوای مردم قرار دهم، امام مردم قرار دهم،

«قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی» حضرت ابراهیم وقتی این ارمغان آسمانی را دید، بلافاصله برای بچه‌ها و ذریۀ خودش هم طلب کرد؛

«قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» خداوند هم یک موافقت نسبی کرد:

باشد، این امامت را به فرزندانت می‌دهم، منتها به ظالمین نمی‌دهم، کسانی از بین ذریۀ تو که شرک ورزیده و ظلم کرده باشند، پیشوایی به آن‌ها نمی‌رسد.

نکته‌های زیادی در این آیه‌ها هست که از فرصت ما بیرون است،

یکی این است که انتصاب امام باید از جانب خداوند باشد همان‌طور که پیامبر به امر خداوند در غدیرخم علی بن ابیطالب را به امامت اعلام فرمود.

آیۀ ۱۲۵ :

«وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ»

یک قطعۀ دیگر از تاریخ را یاد کن:

«وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا» و یاد کنید آنگاه که خانۀ خدا را، مسجد الحرام را ما قرار دادیم محل توجه.

«مَثَابَه» یعنی مرکز بازگشت، جایی که همه به آن برمی‌گردند مثل پرنده‌هایی که به یک منطقه‌ای برمی‌گردند، «مَثَابَه» محل تمرکز، توجه، تجمع.

«وَأَمْنًا» و مرکز امن قرار دادیم،

«وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى» خداپرستان!

پشت آن سنگی را که ابراهیم روی آن می‌ایستاد و این خانه را می‌ساخت، یک نمازخانه درست کنید.

بر حاجیان واجب است بعد از انجام طواف، دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم به جای بیاورند؛

«وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى» از مقام ابراهیم نمازخانه‌ای ایجاد کنید،

«وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ» و قرار گذاشتیم با ابراهیم و پسرش اسماعیل….

چقدر خوب است باباها با پسرها، مادرها با دخترها در خدمت دین باشند، در خدمت مسجد باشند، در خدمت عبادت باشند.

قرار گذاشتیم با ابراهیم و پسرش اسماعیل که مسجد را تمیز و پاکیزه کنند، برای چه کسی این کار را بکنند؟

برای طواف‌کنندگان و برای اعتکاف‌کنندگان یا مجاوران و برای سجده‌کنندگان و برای رکوع‌کنندگان.

چه افتخاری بالاتر از اینکه ما مسجد را برای عبادت آماده کنیم؟!

آیۀ ۱۲۶ :

«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ»

«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا» و یاد کنید آنگاه که ابراهیم دست به دعا برداشت و این‌گونه دعا کرد:

پروردگارا این شهر مکه را امن قرار ده.

بزرگترین شاخص یک شهر اسلامی امنیت و رفاه است، هردو در دعای حضرت ابراهیم آمده است: پروردگارا مکه را محیطی امن قرار بده.

«وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ» و اهالی مکه را برخوردار فرما از ثمرات -از میوه‌ها و بهره‌ها-،

«مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» البته مؤمنان -کسانی که به خدا و جهان آخرت ایمان دارند- را در رفاه قرار بده؛ اما خداوند که صاحب لطف بزرگ است فرمود:

نه، من معیشت و رفاه را به همه می‌دهم.

«قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» خداوند فرمود کافران را بهره‌مند می‌سازم،

البته «قَلِیلًا» به اندازۀ اندکی، «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ» و پس از اینکه در این دنیا ز منافع دنیایی بهره بردند، می‌کشانم آن‌ها را به عذاب آتش، «وَبِئْسَ الْمَصِیرُ» و جهنم بد بازگشت‌گاهی است.

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *