شرح صفحه 4 قرآن کریم
سرنوشت منافقان در قالب دو مثال، فلسفه ی عبادت، مبارز طلبی قرآن
شرح صفحه 4 قرآن کریم سورۀ مبارکه بقره آیات 17-24 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
این شما و این سفرۀ خوب خدا…
صحبت از منافقین بود؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
«خداوند آیات کتابش را به هفت شکل نازل میکند: امرها، نهیها، تشویقها، توبیخها، قصهها، مثلها و جدلها». در آغاز این صفحه، خداوند با دو مَثَل خواسته منافق را به ما بشناساند.
صفحۀ ۴
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۴-۱۷
مثال اول:
آیۀ ۱۷ :
«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ»
«مَثَلُهُمْ» مَثَل منافقین، «کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا» حکایت کسی است که آتشی به راه انداخته، «فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ» وقتی آن آتش اطراف او را روشن میکند،
«ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ» خداوند روشنی آن آتش را از آنها میگیرد و آنها را تنها بدون اینکه بتوانند ببینند رها میکند؛ پس خداوند از منافق اعراض میکند، رو برمیگرداند.
مؤمن به نور احتیاج دارد نه به «نار»، «نار» عمرش خیلی کوتاه است؛ تا هیزم تمام شود خاموش میشود، ولی وقتی نور به یک سرچشمه مطمئن متصل باشد برای همیشه راهنما است.
آیۀ ۱۸ :
«صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ»
چهار ویژگی برای منافق: منافقین «کر» ، «لال» و «کور» هستند و «بر نمیگردند». خداوند ابزارهای «چشم»، «گوش» و «دل» را برای شناخت به ما داده است؛ اما منافق با دست خودش و از روی عمد از این ابزارها سوء استفاده میکند.
مثال دوم:
آیۀ ۱۹ :
«أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ»
«أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ»
یا حکایت منافقین به بارانی است که از آسمان میبارد،
با تاریکیها همراه است، با رعد و برق، وحشت و صاعقه همراه است؛
مسافری که در بیابان گرفتار صاعقه و رعد و برق شده چه حالتی دارد؟
این حالت منافق است، منافق همیشه در کمین است که یک خبر تلخی به او برسد، که اهداف و نیتهای شوم او لُو برود …
«یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ»
مثل مسافرانی که انگشتهایشان را از ترس صاعقه و از هراس مرگ در گوشها میگذارند،
منافق همچنین حالتی دارد.
در جاهای دیگر قرآن هم این پریشانی خاطر منافقین به چشم میخورد.
«وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ» منافقین فکر نکنند که جلسات سرّی دارند و اطلاعاتشان را میتوانند حفظ کنند، خداوند به کافران تسلط دارد.
آیۀ ۲۰ :
«یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
«یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ» نزدیک است که این برقی که جهیده بینایی آنها را از بین ببرد، «کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ» وقتی این برق در آسمان میجهد -این «مسافر» یعنی همان کسی که منافق به او تشبیه شده است- چند قدم راه میرود،
«وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ» وقتی خداوند محیط را تاریک کرد بر آنها، «قَامُوا» توقف میکنند، «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ» اگر خدا بخواهد گوش آنها را، چشم آنها را از بین میبرد و درک را از آنها میگیرد، «إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» خداوند بر هر کاری تواناست؛ مشرکان و منافقان فکر نکنند که میتوانند بر خداوند غالب شوند.
فراز دوم این صفحۀ قرآن کریم در مورد فلسفۀ عبادت است؛ چرا ما باید عبادت کنیم؟ چرا باید نماز بخوانیم؟ میفرماید:
آیۀ ۲۱:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ» مخاطب، همۀ اهالی کره زمین هستند؛ «ءامَنوا» ها نه…
آهاااای مردم!
«اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» پروردگارتان را عبادت کنید؛ بلافاصله علامت سوال: چرا؟ چرا من باید عبادت کنم؟
«الَّذِی خَلَقَکُمْ» چون تو را آفریده است. «وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» پدرت را آفریده، مادرت را آفریده، نمیخواهی به رسم قدردانی سپاسی بگویی؟!
تشکر از نعمتهای پروردگار فلسفۀ عبادت است.
فایدۀ عبادت چیست؟
«لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» امید است که متقی بشوید؛ پرهیزگار بشوید، مواظب گناهان و معاصی باشید.
تقوا پیدا کنیم چه فایده ای دارد؟ در آیۀ دیگر میفرماید:
«اتَّقوا اللّٰه» تقوا پیشه کنید،«لَعلَّکُم تُفلَحون» به پیروزی و موفقیت دست پیدا میکنید.
خداوند دیگر چه نعمتهایی به ما داده است؟
آیۀ ۲۲ :
«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا» پرستش کنید آن خدایی را که زمین را بستر قرار داد، «وَالسَّمَاءَ بِنَاءً» سقفی بلند بالای سر شما بر افراشت، «وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً» از آسمان باران بارید، «فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ» به وسیلۀ آن باران، گیاهان و میوهها را از زمین برای شما به عنوان رزق و روزی رویاند.
نمیخواهید از چنین خدایی تشکر کنید؟! نمیخواهید پیشانی به خاک بسایید؟!
«فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا» پس برای پروردگارتان -«أَنْدَادًا» جمع «نِدّ» یعنی شریک- شریکها قائل نباشید؛ خداوند، یکتای بی همتاست.
«وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» یکتاپرستی در نهاد و فطرت شما وجود دارد. خود شما هم میدانید؛ یوسف صدیق در زندان به زندانیان گفت: آیا یک خدای قدرتمند بهتر است یا چند خدای متفرق؟! این را ما در دلهایمان هم میدانیم، یک رئیس قدرتمند داشته باشیم بهتر است از چند رئیسی که با هم دعوا دارند.
فصل آخر این صفحه، مبارزطلبی قرآن است.
پس این صفحه ۳ موضوع دارد: ۱- سرنوشت منافقان با دو مثال، ۲- فلسفۀ عبادت، و در پایان ۳- مبارزطلبی قرآن.
میفرماید:
آیۀ ۲۳ :
«وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ»
«وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا» اگر شک دارید دربارۀ چیزی که نازل کردیم ما بر بندۀ خود محمد صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم؛ واقعاً فکر میکنید او خودش اینها را نوشته یا آورده؟!
«فَأْتُوا بِسُورَهٍ» خود شما بنشینید یک سورهای خلق کنید، بنویسید، «فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ» یک سورهای شبیه سورههای قرآن کریم، کوتاه یا بلند،«وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ» همفکران خود را هم به کمک بگیرید، گواهان و شاهدان را از قبائل دیگر، کشورهای دیگر، همفکرانتان را هم به کمک بگیرید، ببینید میتوانید یک سوره آماده کنید؟!
«مِنْ دُونِ اللَّهِ» همفکرانی به جز خدا، «إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» اگر راست میگویید؛ یعنی قرآن در این مبارزهطلبی ایشان را تحریک کرده است، مثل دو نفری که با هم دعوا دارند میگوید برو بچههای محل را بیاور، من یک تنه با همۀ شما میجنگم، این، دیگری را تحریک میکند.
آیۀ ۲۴ :
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ»
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا» اما اگر نتوانستید این کار را بکنید، «وَلَنْ تَفْعَلُوا» و هرگز هم نخواهید توانست،«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ» از آتشی که آماده شده که هیزم آن آتش، مردمان ناسپاس و سنگهای سفت هستند، اجتناب کنید.
«أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ» جهنم و آتشی که از الان آماده شده برای ناسپاسان، برای منکرانِ حقیقت و برای کافران.
قرآن کتاب راهنمای انسانها است،
راهنمای عمل، راهنمای فکر، راهنمای سبک زندگی؛ بیاییم با این آیهها زندگی کنیم. در این سالهای اخیر کینهتوزترین دشمن مسلمانان یعنی اسرائیلیها، به زعم خودشان یک قرآنی را تهیه کردند، چند صباحی نگذشت که خودشان آن را جمع کردند!
مطمئن باشیم که این کتاب معجزۀ الهی است، از آسمان نازل شده و نشانۀ مهر خدا برای سعادت ما انسانها است.
خدانگهدار شما…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.