تبلیغ غدیر

تبلیغ غدیر

برای تبلیغ غدیر مخاطب خود را باید خوب بشناسیم. جوان است، پیر است، تحصیل کرده، خانم است، آقاست، روحیاتش را بدانم، ویژگی هایش را بدانم؛ در نتیجه تصمیم بگیرم. حالا اینجا هم ده پانزده روش برای رساندن پیام، شهید مطهری بیان میکند.

دانلود فایل صوتی


به نام خدا

 مثلاً پیام مستقیم. مستقیم بگم یا غیر مستقیم؟ عقلانی بگم یا عاطفی یا ترکیبی؟ قصه بگم، شعر بگم و … .

اینها شیوه های مختلف است. مثلاً امیر المؤمنین علی (ع) فرمود: خود خدا از هفت شیوه استفاده کرده تو قرآن. گاهی امر کرده، گاهی نهی کرده، گاهی با تشویق، گاهی با هشدار، گاهی با قصه، گاهی با مثل، گاهی با گفتگو. این شیوه طرح مسئله، حالا تو همین كتاب، البته این مطالب رو شهید مطهری مثلا 60 سال پیش گفته.

 اونجا گفته که مسیحی ها مبلغین مسیحی در استفاده کردن از ابزار و روش ها ۲۰۰ سال از مسلمان ها جلوترند. یعنی ما بیشتر به مبلغین، یعنی مثل من، رفتیم سراغ محتوا، همت کردیم مثلاً تحقیق بکنیم، تفسیر بخونیم. ولی این محتوا را برای این مخاطب، مثلاً هفت سالش چه جور بگیم. مسیحیت تو این قسمت خیلی کار کرده.

آقای دکتر عبداللهی یک وقتی رفته بود کانادا یک دوره خواصی رو ببینه. وقتی برگشت به آقای قرائتی زنگ زد که من یک سوغاتی برای شما آوردم حاج آقا هم گفتش که همین الان بیار. آماده است، بیار.

ایشون هم اومد و یک کیف سامسونت دستش بود. کیف را باز کرد، دید یک نوار کاست است. حاج آقا گفت: این نوار عبد الباسط؟ گفت نه. گفت چیه؟ گفت کلیسا نشسته فکر کرده، برای بچه ای که تو بیمارستان، شب خوابش نمی بره، زبونش فارسی ست، هم فارسی ، تو کانادا یک بچه ای که خوب چند تا همچنین بچه ای پیدا میشه، مثلاً ایرانیان مقیم کانادا، مثلاً بچه هاشون مریض میشن و بین بچه ها ، اون بچه ای که خوابش نمی بره، این آمده انجیل را بصورت قصه در آورده، قصه را هم داده به چند تا دوبلر با صدای تأثیر گذار، این شده ۳۰ تا نوار. حاجی بنشین اینها را گوش کن. یعنی ما در رساندن پیام از ابزار و روش ها، کم سرمایه گذاری کردیم. اون ها آمدند مخاطب ها را شاید صدتا یا بیشتر طبقه بندی کردند، مثلاً زندانی ها را چی کار کنیم، بیماران را چی کار بکنیم، با مسافران، الآن مثلاً در ایستگاه راه آهن تهران، یک کسانی هستند، سه دقیقه اونجا هستند، می خواهند برن سوار قطار بشن تو این سه دقیقه چی کار می تونیم بکنیم، مخاطب کیه؟ مخاطب بی سواد داره فوق لیسانس داره، شهری داره، دهاتی داره، ترک داره، فارس داره.

یعنی این موضوعی که من امروز خدمتون عرض میکنم که همه ماموریت های پیامبر اگر بناست در یک کلمه خلاصه بشه، این کلمه ست : وَ مَا عَلَى الرَّسُولُ إِلا الْبَلَاغُ. رسول مهمترین کارش این است، این پیام را به بشریت برساند.

بشر کیه؟ یک موجودی که مختاره می خواد می پذیره، می خواد نمی پذیره. نمی تونیم یک آمپولی درست کنیم تزریق کنیم امروز اینطوری ها! خواهش میکنم تو این موضوع مطالعه کنید. یک موضوع کلیدی در غدیر است.

خدا خطاب میکند به پیامبر، پیامبر از مردم باز خورد میخواهد، هَل بَلَّغتُ؟ رسید پیام؟ من تونستم این پیام را برسانم؟ بعد هم به اون ها مأموریت داده شده شما به دیگران برسانید پیام را. بعد وقایعی رخ داده که همه کسانی که پیام را شنیدند، ساکت شدند. سکوت بر مدینه حاکم شد.

حضرت علی (ع) ، حضرت زهرا (س) را سوار یک شتر میکنه در خونه ها. صاحب خونه میاد.  آقا سلام علیکم؛ شما غدیر خم بودید؟ بله، خطبۀ پیغمبر را شنیدید؟ بله. مرا می شناسید؟ بله. یادته پیغمبر، حاضری بیای تو میدون؟ سکوت! این ها پیچیدگی های پیام رسانی است.

یعنی گاهی پیام رسان با سلیقه محتوای درستی به مخاطب می رساند ولی یک وقایعی، حوادثی و یا این پیچیدگی وجود انسان.

 انسان موجودی است مختار میگه نمی خوام. آقا این راهه، میگه چاه را میخوام. حتی می رسد چند دهه که میگذریم، اصلاً جرم حساب می شود رساندن این پیام.

یک کسی به جابر بن عبدالله انصاری گفته: چون مسافرت زیاد میرفت جابر. همه جا هم می آمدند پیشوازش و دورش جمع می شدند می گفتند ای جابر تو از اصحاب پیامبری. یک حدیث بگو.

حدیث غدیر را می خواند یک کسی بهش گفت: آقا، هر جا میری این حدیث را میگی، گفت: دیگران می ترسند. یعنی کار می رسه به جایی که یک پیامی که نجات بخش امت است تا روز قیامت یک هراسی بر دل ها می نشنید.

گاهی پیام نمی رسد، محتوا ضعیف ، گاهی پیام نمی رسد، پیام رسان مشکل داره، گاهی پیام نمی رسد، ابزار تا کارآمد است. گاهی پیام نمی رسد، روش اشتباهی انتخاب شده. هر چی که هست موضوع، موضوع مهمی است. پیامبر هم به دوش ما گذاشته یعنی اِلَی یَومِ القِیَامَه که فرموده بخشی اش ما هستیم.

این پیام را ، با یک زبانی پردازش کنیم به سلیقه ای که فکر می کنیم می رسد به نسل های بعد. این جوانی که همۀ شما می دونید، جوان جامعه امروز ما چه مختصاتی دارد. چه جور باید این قصه را براش تعریف کنیم.

ما چند وقت پیش یک مسجدی منبر می رفتیم. یک آقایی بعد از منبر اومد گفت: من هم مثل شما ها مدرس ام. استاد دانشگاه هستم. این چیزی که تو رو منبر گفتی این دانشجو نمی پذیره. حالا چی گفته بودم من؟ گفته بودم که خدا فرموده این کار را بکن.

گفت خوب دانشجو میگه که اگر پیغمبر می نوشت مشکل حل میشد. این که کاری نداشت، دو کلمه پیغبر روی ورقه ای، همون که یک بار می خواست بنویسه نگذاشتند، خوب یک بار دیگه می نوشت، چرا این کار را نکرده؟ گفتم خوب این خودش یک آزمون است، گفت: آزمون دانشجو قبول نمی کنه. یک چیزی بگو دانشجو قبول کنه.

گفتم: خیلی خوب! یک مثال: ۶۰۰ سال قبل از اسلام یک دینی آمده به نام مسیحیت. پیامبری داشته به نام عیسی. کتابی داشتند به نام انجیل. خدا تو اون کتاب، اسم پیامبر؛ اسم ها ! وصف نه، چون وصفش خیلی آمده اسم پیامبر را هم آورده که پیامبر خاتم اسمش این است و اوصافش هم اومده. به حدی که مسیحیان وقتی پیامبر اسلام را دیدند، مثل اینکه بچه شون را می شناسند. این رو قرآن میگه، یعنی یک شناخت سطحی نه؛ چطور یک پدر یک مادر بچه شون را ، فهمیدند این آقا همین است. خوب این مشکل کجا بود؟ خدا در کتابش اسم پیامبر اسلام را آورده، زیر بار نرفتند. خدا رحمت کند شهید بهشتی در مدرسه فیضیه، موج طلبه ها، پرسش و پاسخ، تو اوج دعوای بهشتی و بنی صدر بود.

 یک طلبه ای از ایشان این را سوال کرد: چرا امام این قصه را تموم نمیکنه و دو تا کلمه، اعلام کند که حق با بهشتی دیگه، خوب تموم میشه این دعواها. شهید بهشتی اومد توی این موضوع غدیر که خداوند به جای اینکه اسم یک نفر را بیاره خیال او را، منش او را، ویژگی های او را آورده بقیه اش را گذاشته به عهده من وشما. إِنَّمَا وَلِیكُمْ الله ولي شما الله است. وَ رَسُولُهُ، ورسول الله است. این ها که معلومه وَالَّذِينَ آمَنُوا أَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةِ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوه وَهُمْ رَاكِعُون.

خوب! پروردگارا بجای این همه که طولش دادی، می گفتی علی بن ابی طالب. نه، با اون گفتن حل نمیشد کسی بخواد مخالفت کنه، مخالفت می کنه اسم هم باشه ده جور هم باشه او بخواد لجاجت بکنه، لج می کنه. منتهی ما از طرف خودمون باید اون وظائف را درست انجام بدیم. محتوای پیام را درست فهمیده باشیم، ویژگی های پیام رسان را باید داشته باشیم از ابزار خوب استفاده کنیم، از شیوه های مناسب، اینو روز قیامت به ما گفته نشه که میدونی چرا پیام نرسید چون خودت عوضی بودی. خودت دورو بودی. خودت دو رنگ بودی. بیانت نقص داشت، اینو نگن به ما.

یا از ابزار بد استفاده کردی یا شیوه ات نادرست بود. ما در موقعیت خودمون، فعلاً این کوتاهی های ما، که روز قیامت نمی تونیم جواب بدیم، این هاست؛ ولی آیا اگر پیام درست پیام رسان هم درست، ابزار هم درست ولی حتماً خواهد؟ نه، چه بسا نرسد، یعنی اون گیرنده ها آگاهانه میگن من نمی خوام، انسان است دیگه، مخاطب انبیاء، انسان است. انسان علی رغم اینکه شما نگاه بکنید، سفیر پیامبر آمده در کاخ قیصر روم.

اسمش هست دهیه کلبی. خوش اندام، خوش چهره، خوش بیان، خوش لباس و خوش خط است. خیلی پیامبر در گزینش سفیر دقت می کرد. که کی رو اعزام می کنه.

بله، اومد به روم و قیصر هم رفته بود یک جایی و یک مقداری هم معطل شد و بالاخره دیدار صورت گرفت. او توضیح داد که پیامبر اسلام کیه. قیصر روم گفت درست است این پیغمبر است. اینی که شما تعریف کردید من مطمئنم پیغمبر است ولی اگر الان من اعلام کنم، این ها ریاست را از من می گیرند. قیصر بی قیصر. این انسان است یعنی به خاطر پستش حاضر نشد. هدایایی داده به سفیر پیامبر، مطلبی نوشته که نشان دهنده باور او و ایمان او به اسلام است. ولی علنی نکرده. چیزی که امروز در غدیر خم است.

زمان کمی داریم. بعضی از آیات را هم بخونم. خوب سورة آل عمران آیه 20 می فرماید: فَإِن حَاجُّوكَ. ای پیامبر اگر، دیگران با تو بحث می کنند تو اینطور بگو: فَقُلْ أسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ. من تمام وجودم تسلیم خدا ست. وَمَنِ اتَّبَعَنِ. پیروان من هم همینطورند وَقُل لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيّنَ أُوتُوا الْكِتَابُ. يعنى باسواد ها، الأمِّیّنَ یعنی بی سوادها، به با سوادها و بی سوادها. توی مخالفین با سواد هم هستند؟ بله. دانشمند، تحصیل کرده. به با سواد ها و بی سواد ها بگو: ءأسلَمتُم. بالاتره تسلیم می شوید، ایمان می آورید. فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا. اگر اسلام آوردند که هدایت را می پذیرفتند. وَ إِن تَوَلُوا حالا اگر نپذیرفتند چه با سوادها چه بی سوادها، تو وظیفه است چیه؟ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغ. تو مأموریتت خلاصه می شه تو همین، پیام را رساندی. بقیه اش دیگه به عهده خودشون.

 وَاللهُ بَصِيرٌ بِالْعِباد. خدا هم به بندگانش آگاه است.

یک آیه دیگه ، سوره نساء، آیات 62 و 61:  وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنزَلَ الله صحبت غدير مَا أُنزِل هست بَلِّغ مَا أُنزِل. چیزی که خدا نازل کرده این را برسان. وقتی گفته میشود بیائید، آنچه را که خدا نازل کرده بپذیرید، وَ إِلَى الرَّسُول آنچه را که رسول می فرماید: رَأیتَ المُنَافِقِین. منافقان را می بینى يَصُّدُّونَ عَنكَ صُدُوداً. به شدت راه تو را می بندند.

فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ. حالا این ها قیامت چه وضعی خواهند داشت که باید پاسخگوی این کاراهاشون باشند. ثُمَّ جَائُوکَ. بعد همین آدم ها می آیند پیش پیغمبر یَحلِفونَ بِالله به خدا قسم می خورند.

إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وتَوفِيقَا. ما نظر بدی نداشتیم یا رسول الله. یک قصه ای داره این آیه قصه اش این که بین یک مسلمان منافق و یک یهودی، اختلافی پیش آمده بود.

یهودی می گفت من پیامبر شما را قبول دارم به عنوان داوری. مسلمونه گفت نه، بریم سراغ یک یهودی. حکایتی است. یهودی میگه بریم پیش این آیات، شان نزولش را بخونید.

یهودی میگه، پیغمبر شما را قبول دارم ، حالا این منافق هم رفتند و اون یهودی هم داوری کرد و یک جوری داوری کرد و اون هم نپسندید و بعد هم اومد و گفت: یا رسول الله ما حُسن نظر داشتیم. ما می خواستیم که این ها را جلب بکنیم یهودی ها هم به اسلام جذب بشند. توجیه کرد.

 أُولَئكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ این ها را فقط خدا می دونه که تو قلب هاشون چه میگذرد.

فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ. رو بگردون از اونها، وعِظهُم. پند بده اونها را.  وَقُل لَّهُمْ في أَنفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغاً. اینجا کلمه بلیغ آمده یکی از همون کلید واژه های تبلیغ. باز هم می فرماید: ای پیامبر! با همین منافق لجباز هم یک جوری صحبت کن که بلکه پیام به دلش بنشینه با همین آدم منافق ها.

پیامبر اصلاً اینجا باید از یک شیوۀ دیگری استفاده بکنه. نه اینکه تلافی کنه، و آقا منافقه ، مرگ بر منافق، اینجا خدا باز بهش میگه، برو سراغ قول بلیغ. که فی انفسهم، یعنی توی وجود اون ها بتونی یک تأثیری بگذاری، حالا تأثیر خواهد داشت یا نداشت، این دیگه با خداست ولی پیامبر مأموریتش اینه، اونوقت جالبه این آیه بعد از آیه اولی الامر است که نمی رسیم پیوند این آیات را هم بگیم.

این آیه را هم بخونیم ۹۰ تا ۹۲ سوره مائده: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ. یک پیامی ست راجع به چند تا چیز حرام. شراب و قمار و بت ها و یک نوع قماری که با اون بت ها صورت می گرفته این ها پلید هستند. مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَان. این ها کار شيطونه، فَاجْتَنِبُوهُ. دوری کنید. لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ امید است به رستگاری برسید. آیه بعد، إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ. هدف شيطان این است که بین شما کنیه، کدورت و جدایی ایجاد کند. با چه ابزاری این کار را انجام می دهد؟ فِی الخَمرِ. با شراب این را انجام میده. وَالمَیسِر با قمار.

یک هدف دیگر شیطان این است: وَ يَصُدَّكُمْ عَن ذِكِرِ الله وَ عَنِ الصَّلوة. شیطان جلوی ذکر خدا را و جلوی نماز را. این میخواد بازار نماز خوانی کساد شه، چقدر توی این روزها به ما میگن آقا بچه مون نماز نمیخونه.

حالا ریشه چیه؟ ما باید چی کار بکنیم؟ حالا ما زمان نداریم ولی این یکی از اهدافی است که شیطان کمر بسته. فَهَلْ أَنتُم مُّنْتَهُونَ. آیا بیدار میشوید مسلمان ها؟ حالا آیه مورد نظر این که الان می خواهیم بخونیم وَأَطِيعُوا اللَّه از خدا اطاعت کنید، وَأَطِيعُوا الرَّسُول از رسول خدا اطاعت کنید، وَاحْذَرُوا مراقب کنید. فَإِن تَوَلَّيْتُم فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولَنَا البَلاغِ. اگر یک عده ای پشت کردند، بی اعتنایی کردند به احکام خدا چون داره که بعضی یواشکی بعد از نزول این آیه ها حرمت شراب، در چند مرحله شما هم اطلاع دارید، این دیگه مرحله نهاییش است، باز هم شراب میخوردند. میدونستند خدا گفته شراب نباید خورد. باز قمار بازی میکردند. خوب از این به بعد پیامبر چی کار باید بکنه؟ اون مأموریتیش خلاصه میشد در همون پیام رسانی.

خوب ! یکی دو نکته دیگر هم عرض بکنیم، خیلی حرف اینجا نوشتم که سوره اعراف، آیه 62 از چند پیامبر، پنج شش پیامبر، آهنگ اینگونه آمده.

أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی من پیام های پروردگارم را به شما می رسانم. وَأَنصُحُ لَكُمْ من دلسوز شما هستم.

این هم ازش فهمیدیم که مبلغ باید دلسوز باشه. یعنی برای هدایت بشر باید بسوزه ، اشک بریزه. و أَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ.

یک آیه دیگر دربارۀ حضرت نوح (ع): لَقَدْ أَرْسَلْنَا نوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُ واللَّهِ مَا لَكُم مِنْ إِلَه غَيْرُهُ إِنّى أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٌ. هشدار داد توجیه کرد که فقط خدا را بپرستید. مردم گفتند: قَالَ الْمَلَا مِن قَوْمِهِ. ملاً یعنی اشراف، چشم پُرکن ها. این ها گفتند: إِنَّا لَنَرئكَ فِي ضَلَالٍ مبین.

به پیغمبر گفتند خیلی عوضی هستی چقدر هم تأکید توشه اِنَّا داره، لَا داره. یعنی با تأکید با تاکید، با تأکید به پیغمبر میگفتند دیوونه، دیوونه، دیوونه، یا اینجا میگفتند: گمراه، گمراه، گمراه. سورۀ اعراف، حدود آیه 60

این مجموع آیات همش سوره اعراف است. از 60 تا 80. یا درباره حضرت هود (ع)، أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ. پس پیام رسانی با دلسوزی باید همراه باشد، حوصله لازم داره، عشق باید باشد، یا حضرت صالح (ع)، فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي. من رسالت پروردگارم را رساندم. وَ نَصَحْتُ لَكُم. من دلسوز شما هستم. مثل اون چیز نباید باشه که تو چهار راه ها، اون برگه ها را برای تبلیغ پخش می کنند، یک هو صد تاش را هم توی یک جایی توی یک ماشین میریزه و میگه: الحمد لله تموم شد. نه اینطوری نباید باشه با سوز، باید دونه دونه. یا حضرت شعیب (ع) این آیه 93 سوره اعراف، فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ مردم لجاجت میکردند ، از اون ها فاصله گرفت.

گفت: ای مردم! لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي. امروزی ها عرب ها رسالت را به پیام ترجمه میکنند، پیام های پروردگارم را رساندم به شما وَنَصَحْتُ لَكُمْ. باز همون کلمه نَصَحَ، که به معنای دلسوزی و خیر خواهی است.

یا این آیه، راجع به پیامبر اسلام: وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ. بعضی از علائم قهر ما را اگر دیدی یا اصلا احساس کردی که خودت داری از دنیا میروی ، غصه نخور، تو وظیفه ات همون بلاغ بوده پیام رو آن گونه که باید رساندی.

این هم آخرین آیه باشه. سوره احزاب، آیه ۳۹. این آیه می فرماید: پیام رسان یک شجاعتی هم نیاز دارد، چه بسا با مخالفت روبرو بشه: الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا.

خیلی خوب! تمام شد موضوع امروز ببینیم غدیر دیگری زنده خواهیم بود یک وجه دیگری از این ماجرا را فکر کنیم، هر چی که هست حساس ترین فراز تاریخ است.

این تشریفات و شعائر هم توصیه خود امام ها هست که ذهن ها درگیر، آقا شربت بدید شیرینی بدید چه میدونم عیدی بدید این ها را امام رضا فرموده. عقد اخوت بخوانید، از همدیگر گذشت بکنید، به همدیگر قرض بدهید، چه میدونم به بیچارگان برسید. انگشتر، این ها مال اینکه یک فضایی ایجاد بشه، مردم بپرسند چی بوده؟ قصه چی بوده؟ چه ربطی به امروز ما دارد این دفعه تحلیل گران بیایند توضیح بدهند، ماجرا از چه قراره و الان که هزار و چند صد سال گذشته ما چه مأموریتی داریم.

چون روز جمعه ست این رو عرض میکنم برادرها خواهرها، خطبه غدیر، بیشترین توضیحش راجع به دو نفر است.

یکی امام اول، یکی امام دوازدهم، امام اول، امام دوازدهم. یعنی اون آخرین نفری که برای آخر الزمانی ها خواهد آمد و امام عسگری (ع) فرمود: فرزندم وقتی می آید که زمینه آماده باشه. کی باید اون زمینه را آماده کند؟ شیعیان، این هم هنر لازم داره، سماجت لازم داره، عشق لازم داره، سوز لازم داره.

 همین روش هایی که گفتیم، ابزاری که گفتیم تا این جهان حتماً با اجبار نخواهد بود بپذیرند، چنین برنامه ای را به نام قرآن بپذیرند. چنین رهبری را به نام امام مهدی (عج).

 اللهم صل على محمد وآل محمد، خدایا ! مسئولیت ما روز به روز سنگین تر

میشه، هر چه به سمت آخر الزمان نزدیک می میشید، حدیث داریم،کار سخت تر میشه. خدایا! راه درست را فکر درست را کار درست را، توبه ماراهنمایی فرما.

امروز برادری ، همدلی ، صمیمیت را بین امت اسلامی روز افزون بفرما ، همۀ کسانی که در طی این هزار و چند ساله، برای غدیر دل سوزاندند جان دادند، پول دادند، شعر سرودند، سخنی گفتند، مهاجرت کردند کتاب نوشتند، همۀ اون ها را پاداش های بی حساب مرحمت بفرما.

خدایا! بچه های ما، امیدهای زندگی ما هستند، امیر المؤمنین در نامه اش به پسرش فرمود: تو بخشی از من، نه ! تو همه منی تو بخشی از من نه تو همه منی ، خدایا ! بچه های ما إلى يوم القيامه، از بهترین شیعیان امیر المؤمنان و منتظران فرزندش امام مهدی تقدیر بفرما.

رهبر عزیزمون کشور عزیزمون، مردم عزیزمون را از هرگزندی به دور بدار به روان پاک شهیدان عزیزانی که از این جمع به عالم بقا سفر کردند، همۀ کسانی که بر ما حقی دارند، عالمانی که ما را هدایت کردند و روح بلند حضرت امام خمینی، صلوات بفرستید. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

امام علی علیه السلام جانشین پیامبر

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *