شرح صفحه 16 قرآن کریم
/0 دیدگاه /در شرح جزء 1 قرآن کریم/توسط مدیرداستان سلیمان نبی و ساحران بابل
شرح صفحه 16 قرآن کریم سورۀ مبارکه بقره آیات 102-105 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را شکر که به صفحه ۱۶ رسیدیم.
پیغمبر فرمودند: قرآن مهمانسرای خدا است.
در ادامه:
ماجرای سلیمان نبی و ساحران بابل را خواهیم خواند. در روزگار حضرت سلیمان علیه السلام داستانهای شگفت انگیزی اتفاق افتاد که اگر زنده باشیم خواهیم گفت.
در آن زمان سحر و جادوگری رواج پیدا کرده بود.
حضرت سلیمان علیه السلام دستور دادند که اوراق و اذکاری را که با آن جادوگری میکردند، گردآوری و در جایی نگهداری کنند، چرا نگهداری کنند؟
شاید به این دلیل که در آنها اوراد و اذکاری برای خنثی کردن سحر بوده است.
پس از آنکه سلیمان نبی از دنیا رفت، گروهی از یهودیان مخزن را پیدا و ماجرای تعلیم سحر را مجدداً راه اندازی کردند.
آنها از این ماجرا سوء استفادههای مالی میکردند یعنی برای خنثیکردن و یا ایجاد سحر پول میگرفتند، منافع و مطامعی داشتند.
آرام آرام به زبان یهودیها آمد و گفتند: حضرت سلیمان هم کار مهمی انجام نمیداد و کشور را با سحر اداره میکرد…
آیات زیر دربارۀ این ماجراست:
صفحۀ ۱۶
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۱۰۵-۱۰۲
آیۀ ۱۰۲ :
«وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ ۖ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلَا تَکْفُرْ ۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»
«وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ»
جمعی از یهودیان رفتند به دنبال آنچه شیاطین، انسانهای سرکش یا جنیها میخواندند بر مردم،
«مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ»،
اوراد و اذکاری که زمان حضرت سلیمان بود و برچیده شده بود و در یک جایی نگهداری میشد، گروهی از یهودیها رفتند و آنها را پیدا کردند و دنبالش را گرفتند.
«وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ» سلیمان کافر نشد، ولی این یهودیها چنین نسبت ناجوانمردانهای به پیامبرشان میدهند؛
«وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا» انسانهای سرکش و جنیهای سرکش کافر شدند،
«یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» در آن روزگار به مردم سحر و جادوگری را آموزش میدادند،
«وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ»
خداوند دو فرشته را به شکل انسان در بین مردم قرار داد که برای خنثی کردن سحر، اذکاری را یاد میدادند، آن یهودیها از آن اذکار هم سوء استفاده کردند.
در ادامه…
«وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلَا تَکْفُرْ»
فرشتههایی که به شکل انسان از طرف خداوند اعزام شده بودند،
به هر کسی میرسیدند میگفتند:
ما وسیلۀ امتحان خداوند هستیم، نکند کفر بورزید و از سحر استفاده کنید! فقط حق دارید برای خنثی کردن سحرِ ساحران از این اذکار استفاده کنید…
«فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ»
اما یهودیان کینهتوزِ منفعت طلب، از این دو فرشته چیزهایی را یاد میگرفتند که با آن بین زن و شوهرها اختلاف ایجاد کنند؛
«وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» ممکن است از تو سؤال کنند که خداوند نمیتواند جلوی سحر را بگیرد؟
میفرماید: البته که میتواند، هیچ کس بدون اذن خداوند نمیتواند آسیبی برساند؛
«وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ» ایشان محتواهایی را آموزش میدادند که نه تنها نفعی نداشت بلکه ضرر هم داشت.
بعضی از محتواهای آموزشی –الان فرصت بیانشان را نداریم- که در جامعه بشری عرضه میشوند، سودمند هستند، بعضی از آنها ضرردار و بعضی نفعی ندارند اما ضرر دارند.
«وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ»
خود آن یهودیها هم دانستند به ازای چیزی که خریداری و کسب کردهاند، در روز قیامت -«خَلَاقٍ» یعنی بهره- بهرهای برای آنها نخواهد بود،
«وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» چه بد فروختند نفسها و جانهای خودشان را، «لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» اگر میدانستند.
ای کاش میدانستند که جوانی، عمر و هستی خود را در چه راهی هزینه کردهاند…
آیۀ ۱۰۳ :
«وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَهٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ ۖ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»
«وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا» اگر این یهودیان ایمان آورده بودند،
«وَاتَّقَوْا» و تقوا پیشه میکردند،
«لَمَثُوبَهٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» پاداشی از جانب خدا، به آنها میرسید،
«خَیْرٌ ۖ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» پاداشی که از سود دنیایی آنها بهتر بود، البته اگر میدانستند.
آیۀ ۱۰۴ که الان میخواهیم بخوانیم قصهای دارد:
پیامبر عزیز ما در مسجدی در مدینه با مسلمانها زیاد صحبت میکردند.
گاهی مسلمانها به پیغمبر میگفتند:
یا رسول اللّٰه «رَاعِنَا» یعنی کمیآهستهتر صحبت کنید چون ما میخواهیم کمی تأمل، فکر و پرسش کنیم. پیغمبر هم به آنها توجه و عنایت میکردند.
کلمۀ «رَاعِنَا» یک واژۀ دو معنایی است؛ مثل خیلی از واژههای زبانهای مختلف که ممکن است یک کلمه به تنهایی دو، سه و یا حتی چهار معنا داشته باشد.
کلمۀ «رَاعِنَا» به معنای «به ما توجه کن، به ما یک مهلت یا فرصتی بده، روی این مطالب فکر کنیم» است.
البته «رَاعِنَا» معنای دیگر «ما را احمق کن» هم دارد؛ یهودیها در اجتماعات خود معنای دوم را به کار میبردند و مسلمانان را مسخره میکردند:
«میدانید مسلمانها به رهبرشان چه میگویند؟ میگویند ما را احمق کن!»…
پس این آیۀ نازل شد:
آیۀ ۱۰۴ :
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ»
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» مسلمانها، «لَا تَقُولُوا رَاعِنَا» این کلمۀ «رَاعِنَا» را که دشمن از آن سوء استفاده میکند، به کار نبرید؛
«وَقُولُوا انْظُرْنَا» به جای آن، از این کلمه استفاده کنید:
«یا رسول اللّٰه به من توجه کن»، «وَاسْمَعُوا» گوش بدهید به این فرمان،
«وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ» و همه بدانند برای کافران توطئهگر عذابی دردناک است.
آیۀ ۱۰۵ :
«مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»
«مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ»
مسلمانها بدانند، یهودیها، مسیحیها و مشرکین دوست ندارند که مسلمانها پیشرفت کنند و از طرف پروردگارتان خیری به شما برسد،
خداوند که به خوشایند این و آن توجهی نمیکند. «وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ» و خداوند اختصاص میدهد رحمتش را به هر که بخواهد، «وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» و خداوند صاحب لطفی بزرگ است.
خدانگهدار شما…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.