مجموعه مقالات استاد سید جواد بهشتی با موضوع انتظارات قرآن از ما، رسانه و نماز، نماز در نهج البلاغه، اوقات فراغت از نگاه کارشناسان تعلیم و تربیت و…


 

نماز و رسانه

رسانه و نماز

رسانه و نمازنماز و رسانه

فرهنگ عمومي كه تحت تاثير دانش ها و بينش ها و ارزشهايي است كه به مردم عرضه مي شود به شدت متاثر از رسانه ها ست. رسانه و صدا و سيما با ظرفيت ها و قالب ها و توانايي هايي كه دارد نقش بسزایی در فرهنگ نماز خوانی ایفا میکند. نوشته حاضر پيشنهاداتي در حوزه رسانه و نماز است.

فرهنگ نماز در رسانه صدا و سيما

مباني، رسالت ها، راهكارها

بسم الله الرحمن الرحيم

فرهنگ نماز با موضوعاتي كه زير چتر خود دارد مثل :

ماهيت نماز ، تاريخ نماز ، فلسفه و اسرار ، آثار و بركات مادي و معنوي فردي و اجتماعي ، نماز در اديان ، نماز در اسلام ، نماز در قرآن ، نماز در حديث ، نماز در سيره ، احكام نماز ، اقسام نماز ، آداب نماز ، نماز پيامبر ، نماز اهلبيت ، نماز بزرگان ، نماز در خانواده ، نماز در ميدان كار ، نماز در ميدان جنگ ، نماز كودكان ، نماز جوانان، نماز بانوان ، نماز الگوها ، نماز جماعت، نماز جمعه، نماز آيات، نماز عيد، و رشهاي دعوت اقشار و اصناف مردم در سنين مختلف ، ويژگي هاي نماز مطلوب ، موانع نماز ، مخالفان نماز، نماز و انقلاب اسلامي ، نماز و دفاع مقدس ، نماز دولتمردان ، و ….

رسانه و صدا و سيما با ظرفيت ها و قالب ها و توانايي هايي كه دارد مثل :

گفتگو، پرسش و پاسخ، نمايش، تصوير ، مسابقه ، مناظره ، فيلم و سريال ، مستند ، مصاحبه ، سخنراني، شعر خواني، موسيقي ، تاريخ ادبيات ، فرهنگ و هنر معرفي الگوها و …

فرهنگ عمومي كه تحت تاثير دانش ها و بينش ها و ارزشهايي است كه به مردم عرضه مي شود به شدت متاثر از اين رسانه پرقدرت فراگير است.

محققاني در سالهاي اخير سطح دينداري مردم ايران را اندازه گيري كرده اند و درباره ابعاد چهارگانه دينداري بعد اعتقادي ، بعد احساسي، بعد مناسكي و بعد پيامدي، در بين مردم و به ويژه جوانان پرس و جو و كنكاش كرده اند. از مجموع اظهار نظر هاي مردم دريافته اند كه بيشترين تاثير دينداري را با سطح بزهكاري مخاطبان در برابر هم نهاده اند بيشترین تاثير را در نماز آنان ديده اند.

بر اين اساس است که رسانه صدا و سيما مبتني بر مباني و اصول اسلامي و با توجه به يافته هاي دهها تحقيق ميداني كه در رشد دهه اخير درباره نماز خواني يا بي نمازي مردم صورت گرفته است و متناسب با سن و تحصيلات و نياز مخاطبان در بهترين قالبها محتواهايي را تهيه و در معرض ديد و شنيد مخاطبان ميليوني خود بگذار .

نوشته حاضر پيشنهاداتي بر همين اساس است اميد كه همه دست اندركاران توليد برنامه محققان ، نوسندگان، پردازشگران ، كارگردانان ، تهيه كنندگان ، بازيگران ، تدوين كنندگان و … با عشق و اعتقاد به اين موضوعي كه پیامبر عزيز اسلام فرمود بهترين موضوع است ” الصلاة خير موضوع” بينديشيد و آثاري متفاوت و ماندگار كه نتيجه اش ايجاد صلح و صفا بين مخلوق و خالق باشد بيافرينند و چه رنگي بهتر از رنگ خدا ” و من احسن من الله صبغة” [1]و چه سخني نيكوتر از دعوت به خدا ” و من احسن قولا من دعا الي الله” [2] چرا كه همه رنگ ها محو خواهد شد و همه موجودات فاني و آنچه مي ماند خداست و رنگ خدا و كار براي خدا ” كل شي هلاك الا وجهه“[3].

پرورش ريشه هاي فطري نماز يا احساسات مذهبي

از ويژگي هاي جهان امروز امكان سريع و ملموس ارتباط انسان ها با همديگر است. وسايل ارتباط جمعي شرائطي را فراهم كرده كه هر كسي هر كجاي زمين و هر ساعتي از شبانه روز امكان ارتباط با ديگران را دارد و مي تواند اعتقادات، تفكرات ، ايده ها ، پشنهادات ، انتقادات خود را با ديگران در میان بگذارد. از ديگران تاثير بپذيرد و در ديگران تاثير بگذارد. حال كه چنين است بايد نظام اسلامي و پاسداران فرهنگ اسلام براي مصونيت بخشي از هواداران خود بايد از زباني استفاده كنند كه قابل فهم و قابل پسند براي مردم با هر زبان و ديني و آئيني كه دارند باشد. جوان مسلمان بايد به زباني مسلح شود كه وقتي بخشی از دين خود را بيان كرد مخاطب او بگويد منطق تو را فهميدم و ايده تو را پسنديدم.

ضرورتي ندارد منطق و ايده او را بپذيرد همينكه تفاهم و تراضي حاصل شود گام بلندي از جانب جوان مسلمان برداشته شده است و با اين حركت هم خود بر آئين مسلماني استوارتر و مصمم تر مي ماند و هم زمينه انتشار اين فرهنگ فراهم مي شود. اما اگر نمي داند با چه زباني از دينش ، از مناسك ديني و كتاب دينش از پيامبرش از احكامش دفاع كند نمي داند چه تعريفي از نماز از حجاب از روزه و … داشته باشد مجبور است از موضع ضعف در انتظار دريافت پيام طرف مقابل باشد. اين زبان مشترك همان زبان فطرت است كه پيامبران نيز براي دعوت خود از آن استفاده كرده اند زباني كه مردم همه مي فهمند و مي پسندند .

كشف ريشه هاي فطري نماز و راههاي پرورش اين احساسات مذهبي در قالب هاي هنري و نمايشي كاري بس بزرگ و مؤثر است كه با استقبال حقيقي خيل مخاطبان روبرو خواهد شد و موضوع نماز را در دستگاه فكري آنان قرار خواهد داد. در اين نوشته به برخي از آن ها اشاره مي شود .

۱- احساس سپاسگزاري

يكي از ريشه هاي نماز تشكر از خداوند است نماز مي خوانيم تا از نعمت هاي بي شمار و الطاف بي اندازه خداي بزرگ و مهربان سپاسگزاري كرده باشيم تا ادب و لياقت خود را در برابر افريدگار بخشنده نشان داده باشيم. وقتي كسي به ما لطفي كرد و هديه اي داد اين پيامها را دريافت مي كنيم .

۱- احساس مي كنيم هديه دهنده ما را دوست دارد. هديه را نشاني از مهر مي دانيم هر چه هديه بيشتر نشاني از لطفي برتر و مهري افزونتر و اين احساس تمام انسانها هست و اختصاصي به مسلمانان ندارد .

۲- احساس مي كنيم هديه دهنده دوست دارد كه ما از هديه او خوب استفاده كنيم. اگر هديه او را بلا استفاده بگذاريم و يا در جهتي كه او دوست ندارد استفاده كنيم و يا بد استفاده كنيم رنجيده خاطر خواهد شد .

مثلا اگر هديه دهنده گلي به ما هديه داده دوست دارد آن را ببوييم تا ساعتي از بوي خوش آن بهره ببريم. اگر ليوان آبي آورده دوست دارد بنوشيم. اگر قلمي داده دوست دارد بنويسيم حرفهاي خوب و با خط خوش. اگر دوربيني هديه داده  دوست دارد عكس بگيريم عكس هاي خوب با هنرمندي و ذوق. اگر ضبط صوتي داده دوست دارد صداهاي خوب و سخنان خوب را با كيفيت خوب ضبط و پخش كنيم و از هديه او بهره ببريم. اگر گل خوشرنگ را زير پا له كنيم يا آب زلال گوارا را دور بريزيم و يا از قلم روان آنقدر استفاده نكنيم كه خشك شود و يا با دوربين عكس زباله و ذغال بگيريم و يا با ضبط صوت صداهاي ناهنجار و سخنان ناپسند را ضبط كنيم چه خواهد شد؟ احساس ما مي گويد اين لطف ادامه پيدا نخواهد كرد. اين مهرورزي تكرار نخواهد شد. وقتي هديه دهنده شاهد بهره برداري هديه خويش شد به شوق مي آيد تا هداياي ديگري ببخشد و اين احساس در تمام انسانها با هر دين و آييني هست .

۳- وقتي به ما هديه اي داده شد احساس مي كنيم در برابر هديه دهنده بايد عكس العملي نشان دهيم كه آن را تشكر مي ناميم. عكس العملي با كلمات يا عكس العملي با حركات با تمام ميل و احساس به او مي گوييم متشكرم ، ممنونم ، محبت كرديد. براي اين سخن هر كسي با فرهنگ خود واژگاني را بر مي گزيند و اعلام مي كند و گاهي بجاي كلمات از حركتي استفاده مي كنيم. مثلا دست به سينه مي گذاريم و يا دست خود را در برابر او تكان مي دهيم يا دست به پيشاني مي گذاريم و يا بر اساس آداب و رسوم جامعه اگر حركتي را براي اين كار قرارداد كرده اند استفاده مي كنند. راننده ها براي تشكر بوق مي زنند و در شب چراغ روشن و خاموش مي كنند و …

و اگر كسي هدايايي را دريافت كرد اما هيچ عكس العملي نشان نداد نه با كلمات و نه با حركات او را سرزنش مي كنيم. و اين لقبها را درباره او بكار مي بريم: اي ناسپاس، اي نمك نشناس، اي بي احساس، اي بي شخصيت و اي … و اين احساس را هم در تمام انسانها مشاهده مي كنيم.

۴- احساس مي كنيم كه تشكر خوب ما زمينه ساز هدايايي ديگر است. تشكر ما علاوه بر اينكه نشاندهنده ادب و انسانيت ماست نشانه اي از لياقت و شايستگي از ما را به نمايش مي گذارد. مي خواهيم بگوييم اي شخص كريم من لايقم. احساس مي كنيم روحيه تشكر زايش ايجاد مي كند. فيض بخشي و بخشندگي را توسعه مي دهد. وقتي هديه گيرنده عكس العملي نيكو و زيبا نشان داد هديه دهنده به شوق آمده، چشمه مهرش جوشان شده و لطف خود را چندين و چند برابر مي كند و رابطه تعاملي مهر، گسترش پيدا مي كند .[4]

۵- احساس مي كنيم نسبتي وجود دارد بين قيمت هديه و نوع تشكر

كسي كه خودكاري ۷۰ توماني هديه گرفته به گفتن يك كلمه بسنده مي كند اما اگر روان نويس ۷۰۰ توماني باشد با كلماتي بيشتر. وقتي خودنويسي ۷۰۰۰ توماني مي شود با احساس بيشتر. زماني كه سكه اي ۷۰.۰۰۰ توماني دريافت كند با جملاتي طولاني تر و احساسي عميق تر. و آنگاه كه كامپيوتري ۷۰۰.۰۰۰ توماني و يا اتومبيلي ۷.۰۰۰.۰۰۰ توماني يا خانه اي ۷۰ ميليون توماني و يا كارخانه اي ۷۰۰ ميليون توماني بعنوان هديه دريافت كند برخوردي متفاوت خواهد داشت. كسيكه قلبش با مشكل روبرو است و يا كليه اش از كار افتاده و توان مالي درمان و مداوا ندارد و روبرو مي شود با كسي كه بدون چشم داشت و بدون منت يكي از كليه هايش را به او تقديم مي كند اين هديه تا پايان عمر فراموش نمي شود. چه روزها و شبهايي كه هديه گيرنده بياد هديه دهنده مي افتد. تصويرش بر قلب او نقش بسته نامش بر زبان او تكرار مي شود. و چه بسا بياد او اشك مي ريزد و از لطف او ياد مي كند.

آري عكس العمل ما در زماني كه هديه اي دريافت مي كنيم به عواملي بستگي دارد يكي ارزش هديه و جايگاه آن هديه در زندگي و سرنوشت ماست و اين احساس در تمام انسان ها وجود دارد.

۶- احساس مي كنيم واژگاني كه براي تشكر انتخاب مي كنيم و يا حركت ها و نمادهايي كه براي تشكر بكار مي بريم بايد با خوش آيندي هديه دهنده همراه باشد. چون مي خواهيم او را شاد كنيم نگاه مي كنيم او از چه كلماتي خوشش مي آيد چه واژه هايي را دوست ندارد او چه زباني و چه زماني را دوست از همان زبان و زمان استفاده مي كنيم دقت مي كنيم كه او چه رفتاري، چه حركت هايي ، نمادهايي را مي پسندد دقيقا از همان رفتار و حركت ها بهره مي جوييم چرا كه تمام هدف ما جلب رضايت اوست اين احساس نيز در تمام انسان ها هست .

راههاي پيشنهادي پرورش احساس سپاسگزاري از خدا بوسيله رسانه

۱- شمارش نعمت هاي خداوند

شمارش نعمت روحيه سپاسگزاري را شكوفا مي كند در حديث آمده كه خداوند به موسي كليم پيغام داد كه مردم را عاشق من كن حضرت موسي به فرشته وحي گفت راه و روش آن را نمي دانم جبرئيل از آسمان پيغام آورد كه خدايت مي فرمايد : نعمت هايم را برايشان بشمار عاشق من مي شوند. نعمت شماري روش پيشنهادي خداست روشي كارآمد و اثر بخش. قرآن كريم در دو آيه مي فرمايد : اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را بشماريد نمي توانيد[5] و در پايان آيه … به مهرباني و آمرزش خدا و در پايان آيه ….. به ناسپاسي و بي توجهي انسان اشاره دارد خدا بسيار مهربان و انسان بسيار ناسپاس اين تصوير قرآن از انسان تربيت نشده است .

رسانه مي تواند در برنامه هاي متنوع به فراواني و رنگارنگي نعمتهاي الهي مردم را توجه دهد تا مخاطب، خود را همچون ماهي غرق در نعمت هاي خدای مهربان احساس كند و جدا شدن از اقيانوس مهر الهي را پايان حيات خويش بداند.

در قرآن كريم هزار نعمت از نعمت هاي خداوند نامبرده شده كه ذكر اين نعمتها مهر خداوند را در دلها افزون و روحيه پرستش را تقويت مي كند. فراخوانهاي نعمت شماري، مسابقاتي كه جوهره اش شمارش نعمت هاي الهي مي باشد. قرائت اشعاري كه به نعمت هاي خداوند اشاره دارد مي تواند موضوع صدها برنامه رادیويي و تلويزيوني و قالب هاي مختلف باشد.

۲ – نمایش نعمت

گاهی انسان از ارزش و اهمیت هدیه ای که دریافت کرده بی خبر است. از این رو عکس العمل مناسب نشان نمی دهد اما اگر آگاه شود که دانه ای در دست اوست گوهری است گرانبها که گوهر فروشان در جستجوی آنند و به قیمتی گزاف خریدار آنند به حقیقت شکرگزاری خواهد کرد.

یکی از روش های تربیتی پیامبران و اولیاء خدا توجه دادن انسان ها به نعمت های خداوند و ارزش آنهاست همانطور که گفته شد در قرآن کریم بیش از ۱۰۰۰ نعمت نام برده شده و درباره آنها توضیحاتی آمده است که به نظر نگارنده می تواند دستمایه ۱۰۰۰ برنامه باشد که در هر برنامه در قالبهای مختلف و با استفاده از جذابیت های رسانه نعمتی از نعمت های خداوند بگونه ای معرفی شود که مخاطب را تا مدتی به فکر وا دارد. به حسابگری خویش به سرزنش خویش وا دارد. راستی تا کنون در برابر این نعمت ارزشمند تو چه عکس العملی در برابر خدای کریم نشان دادی. و نتیجه دیدن یا شنیدن آن برنامه یک گام حرکت بسوی بندگی خدا باشد. بیداری انسان و شناخت خدایی که او را دوست دارد و هدایای گران قیمتی به او داده و هم اکنون نیز از هدایای او بهره مند است و آنگاه در پیشگاه خدای بزرگ و بی نیاز سر تعظیم فرود آمدن و سپاس گفتن این نتیجه ای است که اگر در پی آن برنامه باشد برنامه موفقی خواهد بود.

نام برخی از نعمت هایی که در قرآن نام برده شده است :

۱- نعمت های جسمی :

چشم ، گوش ، زبان ، لب ، صورت ، گردن ، دست ، پا ، سینه

۲- نعمت های روحی :

جان ، آرامش

۳- نعمت های مادی

خوردنیها ، گوشت

۴- نعمت های معنوی

هدایت ، عقل ، پیامبران ، کتابهای آسمانی

۵- نعمت های اجتماعی

وحدت ، استقلال ، آزادی ، عزت ، خودکفایی ، همبستگی ، برادری ، جمعیت ، حکومت ، قدرت ، پیروزی بر دشمن ، نجات از طاغوت

۶- نعمت های طبیعی

زمین ، آسمان ، خورشید ، ماه ، باد ، باران ، آب ، دریا ، درخت

۷- نعمت های آخرتی

بهشت ، پاداش ، رضوان الهی

۲- احساس ستایشگری

یکی از ریشه های فطری نماز شناخت و ستایش آفریدگار جهان است. آفریدگار بزرگی ها و زیبایی ها. احساس ستایشگری در فطرت تمام انسانها هست و به آموزش نیاز ندارد. انسانها وقتی با صدای خوب ، سخن خوب ، نقش زیبا ، طرح زیبا ، چهره زیبا ، بنای عظیم ، محصولی شگفت آور ، خطی خوش ، شعری زیبا ، نشری دلپسند روبرو می شوند اولا جذب زیبایی و عظمت می شوند.

ثانیاً زیبایی و عظمت را می ستایند.

ثالثاً خود را به آفریننده آن اثر زیبا و بزرگ نزدیک می کنند.

رابعاً دوست دارند خود خالق یک اثر هنری زیبا و یا محصولی بزرگ باشند. وقتی جمعی وارد نمایشگاهی که آثار هنری یک هنرمند به نمایش گذاشته شده می شوند و از زیبایی ها و دقت های بکار رفته لذت می برند به دنبال کسی می گردند که خالق آن آثار است تا احساس خود را بیان کنند و اگر او را نیافتند به دنبال دفتری هستند تا احساس خود را برای هنرمند بنویسند. و هر کس با زبانی و به نوعی این احساس را اظهار می کند ابراز می کند. و اگر کسی در معرض آثار زیبا قرار گرفت و هیچ عکس العملی نشان نداد دیگران او را نکوهش می کنند و با این واژگان با او روبرو می شوند ای بی تفاوت ، ای بی ذوق ، ای بی سلیقه ، ای بی فرهنگ و ای …

احساس زیبایی دوستی و عظمت یابی در نهاد تمام انسانها هست و همین فطرت پاک انسانهاست که مستمراً آثار زیبا و جذاب و با عظمت و شگفت آور را به جامعه بشری عرضه می کند اما یک غفلت !!!

چطور شده که انسانها نسبت به انواع زیبایی ها و اقسام بزرگی ها حساسیت نشان داده و به شکل های مختلف آنها را مدح می کنند ستایش می کنند تقدیر می کنند اما نسبت به آیات و نشانه های خدا که در فضای زندگیمان موج می زند و به هر سو که نگاه می کنیم تابلوهای زیبای خدا چشم های ما را مجذوب خود می کند و عظمت های خلقت خدا دل و ذهن ما را مبهوت می کند هیچ عکس العملی نشان نمی دهیم. آیا به راستی نظام تعلیم و تربیت جهان امروز چه فرایندی را طی می کند که چشمان انسان را خالق از این همه زیبایی و عظمت می بندد و با اینکه چشم دارد اما نمی بیند گوش دارد اما نمی شنود دل دارد اما درک نمی کند چرا اینقدر غفلت.

خاطره

در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۷۰ در خدمت استاد عزیزم حضرت حجت الاسلام والمسلمین قرائتی سفری تبلیغی داشتیم به چهار کشور اروپایی سفری پرخاطره و درس آمور در ایام لیالی قدر در شهر پاریس بودیم سحرگاهی که از مراسم احیا بر می گشتیم کنار خیابانی صفی طولانی از انسانها ایستاده بودند. حاج آقا قرائتی پرسید اینجا هم صف است گفته شد این صف موزه است. از مهمترین موزه های دنیا موزه لوور پاریس است. حاج آقا اظهار تمایل کردند که از موزه بازدیدی داشته باشند بلیط تهیه شد و یکی از اساتید دانشگاه سورن متخصص در همین رشته ایرانی و پدر شهید راهنمای گروه شد. وارد سالنی شدیم که تراکم جمعیت بیش از حد بود حاج آقا پرسید این جا چه خبر است؟ راهنما گفت در این سالن یک تابلو نقاشی به نمایش گذاشته شده آنقدر این نقاشی مهم است که آمریکایی ها اظهار تمایل کرده اند که با زیر دریایی به مدت یک ماه از این موزه به آمریکا ببرند و آنها تماشا کنند. جمعیت را شکافته جلو رفتیم استاد شروع کرد وصف تابلو و نقاش آن سخن گفتنی تابلو نقاشی لبخند ژکوند اثر ….. بود در حین توضیحات استاد احساس کردم حاج آقا قرائتی نیستند پریشان شدم که برای ایشان چه اتفاقی افتاده پس از لحظاتی ایشان را در گوشه سالن دیدم که روی زمین ناراحت نشسته. به شوخی گفتم حاج آقا این خانم که لبخند می زد چرا چهره شما را غم گرفته. اما دیدم ایشان بدون اینکه تبسمی کند غرق ناراحتی است پرسیدم حاج آقا آیا کسی به شما توهین کرده است؟ آیا خسته شدید؟ گفتند نه پرسیدم پس چرا ناراحتید؟ گفتند ۴۰۰ سال قبل تصویری را نقاشی کرده سالهاست که صاحبان ذوق و علاقه مندان به هنر به این موزه می آیند و این نقاشی را می بینند و احساس خود را نسبت به نقاش در دفتری می نویسند و او را ستایش می کنند و این کاری است طبیعی و درست اما سوال من این است که آیا نقاشی مهم تر است یا نقاش؟ من گفتم نقاش گفتند: چطور از آفریننده نقاشی که نقاش ایتالیایی می باشد ستایش می کنند اما از آفریننده نقاش که خدا باشد چرا حرفی نیست. این انسان چگونه تربیت شده که عکس طاووس را می بیند کف می زند خود طاوس را می بیند خاموش است. عکس گیلاس را می بیند تقدیر می کند ستایش می کند خود گیلاس را می بیند دم بر نمی آورد انسانها کجای راه را اشتباه آمده اند که در برابر اینهمه زیبایی و عظمت ساکت و بی تفاوت هستند اگر انسان از این غصه دق کند می ارزد.

پایین برج ایفل یستاده لب به ستایش باز می کند. اما سالهاست که تماشاگر برج مینا و آسمان آبی است حرفی نمی زند. از دقت و انضباط کارکرد ساعتی سوییسی که ساخته دست بشر است اظهار شگفتی کرده و سازنده اش را می ستاید اما از دقت و نظم و هماهنگی کرات آسمانی که از صد سال قبل تقارن آنها را حتی به کمتر از ثانیه پیش بینی می کنند سخنی نیست قتل الانسان ما الکفره مرگ بر انسان که چه قدر ناسپاس است .

نقش رسانه

رسانه در برنامه های متعدد و قالب های متنوع می تواند با به تصویر کشیدن زیبایی ها و عظمت های خلقت خدا و با بکار بردن ادبیاتی ویژه کاری کند که لبهای میلیون ها بیننده را به تسبیح و تقدیس و ثنای آفریدگار زیبایی ها بگشاید.

در کتاب آسمانی ما و سخنان پیامبر اعظم و امامان معصوم (ع) صدها و هزاران بار به توجه دادن انسانها به زیبایی های خلقت و بزرگی های خلقت اشارت رفته است بیش از ۷۰۰ آیه و هزاران حدیث سرمایه ای است که در اختیار برنامه سازان است توجه به دنیای آسمانها ، ستاره ها ، کهکشانها ، دنیای پرنده ها دنیای دریاها و ماهیها و حیوانات فوق العاده زیادی دنیای حشرات و حیوانات ریز ذره بینی که دنیایی از شگفتی هستند. دنیای سنگ ها ، خاک ها ، گیاهان ، حیوانات با تنوع و گستردگی که دارند و نیز آفرینش خود انسان که این آیه ها می تواند بگونه ای موضوع برنامه ها شود که بیننده را از نشان به صاحب نشان متوجه سازد و این هنر مجموعه عوامل برنامه ساز است.

دو نوع برنامه از طبیعت :

ما هم اکنون شاهد هزاران برنامه تولید شده از طبیعت هستیم که توسط نظام سکولار در دنیا ساخته می شود هستیم. میلیونها ساعت برنامه های جذاب از زوایای مختلف طبیعت تولید و برای اهالی دنیا پخش می شود اما بجای توسعه فرهنگی بندگی خدا فرهنگ خدا فراموشی و اتکاء انسان بر خود و مستی و غرور انسان اعلام بی نیازی از خدا و ایستادن روی پای خود و تکیه به عقل و علم و تکنولوژی حاصل می شود. متاسفانه برخی از همفکران و هواداران داخلی آنان نیز بر همان نظم برنامه می سازند و تولید برنامه به رنگ خدا را کسر شأن خود می دانند و بجای خلقت واژه طبیعت را بکار  می برند .

به یک نمونه از تعالیم مدرسه ای خود نگاه کنیم

بچه های ما در اولین کتاب مدرسه ای خود می خوانند باران آمد و از همان روز اول می آموزند که آمدن باران پدیده ای طبیعی است. اما این باران چه کسی فرستاد برای چه کسانی و انسانها چه عکس العملی باید نشان دهند سخنی نیست. اما وقتی به سراغ قرآن کریم می رویم می بینیم ۲۹ بار به بارش باران اشاره کرده اما چگونه؟ دوازده بار با واژه انزل او فرستاد ده بار با واژه انزلنا ما فرستادیم دو بار با واژه نزل خداوند به تدریج فرستاد دو بار نزلنا ما به تدریج می فرستیم سه بار با واژه نزل خداوند به تدریج باران می فرستد. در جای جای قرآن سخن از خالق است و خواننده این آیات همراه با آشنایی با خلقت در جستجوی آفریننده خلقت است تا در برابر او تعظیم کند.

آب سرچشمه حیات موجودات زنده ( هود ۷ / انبیاء ۳۰/ نور ۴۵/ عنکبوت ۶۳/ بقره ۱۶۴/ جاشیه ۵/ روم ۲۴/

باران : آبی از آسمان (نحل۱۰) آبی پاکیزه (فرقان ۴۸) آبی به اندازه (زخرف ۱۱) آبی پر برکت (ق ۹)

بارش تگرگ : نباء ۱۴ / بارش پی در پی باران انعام ۶/ عبس ۲۵/ بیرون آمدن باران از لابلای ابرها نو ۴۳ / ذخیره سازی آب باران در زیر زمین موضون ۱۸/ زمر۲۱/حجر۲۲/

ذخیره سازی آب باران در زیر زمین موضون ۱۸ / زمر / حجر ۲۲ /

رویش گیاهان رنگارنگ و متنوع لقمان ۱۰ / زمر ۲۱ / سجده ۲۷ /

پدید آمدن باغهای سر سبز و میوه های رنگارنگ اعراف ۵۷ / نمل ۶۰ / ق ۹ / نحل ۱۰ / بقره ۲۲ / فاطر ۲۷ / انعام ۹۹ / رعد ۴ /

پیدایش مراتع نازعات ۳۰/

سرسبزی زمین حج ۶۳ /

نقش باد در حرکت و پیدایش ابرها روم ۴۸ / فاطر ۹/ اعراف ۵۷ /

نقش باد در بارور کردن گیاهان حجر ۲۳

نقش باد در بارش باران فرقان ۴۸/اعراف ۵۷/ روم ۴۶

پدیده شگفت آور گردش بادها جاشیه ۵/ بقره ۱۶۴/

نقش باد در حرکت کشتی ها یونس ۲۲/

ابرهای باران زا رعد ۱۲/ نباء ۱۴/ واقعه ۶۹ /

ابرهایی همچون سلسله کوهها نور ۴۳ /

ابرهای معلق بین زمین و آسمان بقره ۱۶۴ /

رعد و برق روم ۲۴/ رعد ۱۲ / نور ۴۳ / بقره ۱۹ / رعد ۱۳

کوهها میخهای زمین نباء ۶

کوهها لنگرهای زمین نازعات ۳۲ / مرسلات ۲۷ / رعد ۳ / حجر ۱۹ / نحل ۱۵ / انبیاء ۳۱/ نحل ۶۱ / لقمان ۸۰ / فصلت ۱۰ / ق ۷/

کوههای رنگارنگ فاطر ۲۷

استقرار کوهها غاشیه ۱۷

حرکت کوهها نمل ۸۸

کوهها خانه زنبورداران نحل ۶۸

کوهها پناهگاه آدمیان اعراف ۷۴ / حجر ۸۲ / نحل ۸۱ / شعراء ۱۴۹ / هود ۴۳ /

کوهها مظهر صلابت احزاب ۷۲ / اعراف ۱۴۳

کوهها با قامتی برافراشته مرسلات ۲۷ / اسراء ۳۷

همنوا شدن کوهها با داود پیامبر انبیاء ۷۹ / سباء ۱۰ / ص ۱۸

سجده کوهها در برابر خدا حج ۱۸

فروتنی کوهها در برابر قرآن حشر ۲۱

متلاشی شدن کوهها در آستانه قیامت طه ۱۰۵ / واقعه ۵ / معارج ۹ / قارعه ۵

نهرها و چشمه ها دخان ۲۵ / انعام ۶ / نوح ۱۰/ ابراهیم ۳۲/ رعد ۳ / نحل ۱۰ /

جریان آب چشمه ها شعراء ۱۳۳

دریاها و ماهیها و صدفها و مرواریدها نحل ۱۴

دریای شور و شیرین در کنار هم فرقان ۵۳/ الرحمن ۱۹ / فاطر ۱۲

جنگل های انبوه انعام ۱۴۱ / نباء ۱۴ /

مراتع نازعات ۳۱ / عبس ۲۶ و ۳۱ / اعلی ۴ / نحل ۱۰ /

دنیای حیوانات

حیواناتی که بر شکم راه میروند نور ۴۵ /

حیواناتی که بر روی دوپا راه می روند نور ۴۵

حیواناتی که روی چهار دست و پا راه می روند ۴۵

در ۱۵۴ آیه از ۵۲ سوره قرآن درباره دنیای حیوانات ذکری به میان آمده است .

حیوانات اهل مثل گاو ، گوسفند، بز ، سگ ، اسب ، الاغ ، قاطر

حیوانات وحشی مانند گرگ و شیر

پرندگان مانند کلاغ / هدهد / بلدرچین

حشرات مانند زنبور عسل / مورچه / ملخ / شپش / پشه / مگس / موریانه / عنکبوت آبزیان مانند ماهی / صدف / نهنگ

زیبایی و عظمت ستاره ها را هر گونه می توان به تصویر کشید نتیجه نوع اول توجه به آفریننده این همه زیبایی و عظمت و انس با او و سر سائیدن بر آستان او و اطاعت از فرمان او و دوری از نهی های او و نزدیک تر شدن به ساحت او و پرستش و ستایش او و در پایان پر کشیدن به سوی او. و نتیجه دوم توجه انسان و دانایی ها و بزرگی ها و توانایی ها انسان و اکتشافات اختراعات بلند پروازیهای انسان و ناسپاسی خدا پشت کردن به خدا کفر ورزیدن به خدا شرک ورزیدن به خدا دروغ گفتن به خدا بی صداقتی با خدا و در نهایت خود را بجای خدا گذاشتن و فرعون وار در آبهای غرور و مستی هلاک شدن است. ببینید تفاوت برنامه از کجاست تا به کجا ؟! تفاوت آموزش از کجا تا به کجا !! دانشجوی نماز خوان نزد طبیبی چون ابن سینا وارد می شد پس از چند سال پزشکی نماز شب خوان فازغ التحصیل می شد اما الآن چگونه است که هر چه بر دانش دانشجویان افزوده می شود بر عبودیت و بندگی آنها افزوده نمی شود این چه عاملی است که بجای خداپرستی خود پرستی و بجای بزرگی خدا بزرگی خود نتیجه می دهد .

شیوه قرآن در بیان ایات و نشانه ها و زیبایی ها و عظمت های خلقت این است که قدم به قدم نام خالق را ببرد او می آفریند او به تقدیر می کشد. او نازل می کند او زنده می کند او می میراند او نظم می بخشد. اما شیوه سکولار این است که اینگونه است نظم هست، زیبایی هست ، هماهنگی هست ، اما نسبت به خالق آنها ساکت است.

معرفی زیبایی ها و عظمت های خلقت می تواند احساس ستایش گری از خدا را پرورش دهد گفته شد که در قران کریم نزدیک به ۷۰۰ بار در طبیعت و خلقت خداوند آمده که به می توان ۷۰۰ برنامه جذاب و تاثیر گذار با ادبیات خدا پرستی و بندگی خدا تولید و پخش کرد که حاصل آن توسعه فرهنگ نماز باشد. در این قسمت به برخی از موضوعات اشاره می شود .

۱- فصل بهار و زنده شدن زمین (جاثیه ۵) حج ۶۳

۲- آفرینش انسان از خاک ( روم ۲۰)

۳- آفرینش همسر برای انسان (روم ۲۱)

۴- آفرینش آسمانها و زمین (روم ۲۲)

۵- رفت و آمد شب و روز (روم ۲۲)

۶- برپایی نظام آسمان و زمین (روم ۲۵)

۷- بادهای نوید بخش (روم)

۸- تنوع شکلها و زبانها (روم ۲۲)

۹- پدیده خواب در شب و روز ( روم ۲۳)

۱۰- پدیده رعد و برق (روم ۲۴)

۱۱- حرکت کشتی ها در دریاها و اقیانوس ها ( لقمان ۳۱)

۱۲- خورشید ( فصلت ۳۷)

۱۳- ماه ( فصلت ۳۷)

۱۴- آفرینش زمین ( علیرغم حرکت های مختلف)

۳- احساس پناه جویی

یکی از ریشه های فطری نماز احساس پناه جویی است

انسان علیرغم توانایی هایی که دارد آسیب پذیر است و خطرات و آفتها و آسیب های مادی و معنوی ، جسمی و روحی ، او را تهدید می کند و او به هنگام خطر به دنبال پناه دهنده ای مطمئن، مقتدر و مهربان که هم خطر را بشناسد و هم قدرت دفع خطر را داشته باشد و هم به او مهر بورزد می گردد. و زمانی که چنین پناه دهنده ای را دریافت به سراغ او می رود و با کمال اخلاص و خضوع دست نیاز بسوی او دراز می کند و کمک می خواهد حتی وقتی مضطر و درمانده شد گریه می کند ناله می کند نعره می زند فریاد می زند التماس می کند و کمک می طلبد این احساس در تمام انسانها با هر دین و آئینی وجود داردوقابل فهم برای همه است.

نقش رسانه

رسانه می تواند با شمارش خطرها و نمایش خطرها و معرفی خداوند مقتدر مطلع مهربان پای میلیونها انسان را به معابد و مساجد باز کند. انسانهایی که از روی خلوص احساس نیاز می کنند دست نیاز بلند کرده و از خدای بی نیاز طلب کمک می کنند این توجه و بیداری را رسانه می تواند در مخاطبان خدا ایجاد کند.

احساس نیایش گری

یکی از ریشه های فطری نماز احساس نیایش گری است قران کریم می فرماید شماها نیازمندان بدرگاه خداوند هستید و خداوند بی نیاز از جهانیان است انسان علیرغم دارایی های مادی و معنوی که می تواند کسب کند به شدت نیازمند است نیازمند دیگران نیازمد طبیعت و در حقیقت نیازمند خدای جهان وقتی زندگی او با آرامش همراه است دم بر نمی آورد. وقتی نیازهایش بطور طبیعی برآروده می شد خاموش است. اما وقتی به مشکل بر می خورد و دست های خالی خود را می بیند بسوی این و آن دراز می کند و وقتی مایوس شد به سوی آسمان دراز کرده و از خدای خویش طلب نیاز می کند .

نقش رسانه

رسانه می تواند با شمارش نیازها و نمایش زیبای نیازهای متنوعی که در زندگی مادی و معنوی ، فردی و اجتماعی ، جسمی و روحی انسانها احساس نیایشگری را پرورش دهد .

رسانه می تواند با به تصویر کشیدن دعاهایی که در کتاب آسمانی قران آمده (۱۶۰ مورد ) و هزاران دعایی که از طریق پیامبر عزیز و معصومان پاک به ما رسیده که به قول امام خمینی از افتخارات و ویژگی های مکتب شیعه همین ادعیه است رسانه می تواند در قالب های مختلف با پخش صدای دلنواز دعا با انعکاس ترجمه های دعا با تحلیل محتواهای دعاها و با درج این نیازها در متن و یا لوگوهای فیلم ها و سریالها این احساس را پرورش دهد و با تولید و پخش این برنامه میلیون دست را به سوی آسمان جهت داده و میلیون ها دل را آسمانی کند و سرچشمه هستی را که مبدا تمام دارایی ها ، دانایی ها ، توانایی ها ، زیبایی ها و پاکی هاست به خلق او معرفی کند. اگر انسان نیازمندی و احتیاج خود را بدرستی درک کنند و زندگی را فقط در زندگی خاکی دنیایی خلاصه نکند اگر احساس تشنگی و گرسنگی بحقیقت در او شکوفا شود شتابان بسوی چشمه آب حیات خواهد دوید. رسانه می تواند در برطرف کردن پرده های کاذب بی نیازی انسانها نقش ایفا کند و با زبان هنر به او بفهماند که انت الفقیر و هوالغنی و هل یرحم الفقیر الا الغنی و در پایان نماد عملی و تجسم حقیقی این نیاز خواهی به شکل نمازی که از سوی خالق بی نیاز نسخه اش پیچیده شده و همین مناسک عبادی است که وسیله ای برای ارتقاء و پاکی و رشد انسان می شود.

رسالت های رسانه در موضوع نماز :

شورای انقلاب اسلامی فرهنگی در طرح جامع نماز که در مرداد ماه سال ۸۴ به تصویب رسانه رسالتهای اقامه نماز را در چهار عنوان طبقه بندی کرده است تمهید، تبلیغ، تعلیم، تعمیق

۱- تمهید آماده سازی فضای فیزیکی و روحی روانی برای اقامه نماز در جای جای جامعه اسلامی

۲- تبلیغ اطلاع رسانی مناسب به مخاطبان

۳- تعلیم آموزش افکار ، افعال ، اسرار و آثار و شیوه های دعوت

۴- تعمیق گسترش فرهنگی غنی نماز و حرکت از سطح به عمق و توجه دادن نمازگزاران به مسئولیت های بزرگی که در قبال اقامه نماز دارند و برپایی نمازهایی که بیشترین بهره دهی فردی و اجتماعی را داشته باشد.

رسانه می تواند در تمام این حوزه های چهارگانه نقش ایفا کند و متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های خود در تحقیق چشم انداز به سهم خود عمل کند.

رسول خدا(ص) نماز را از مسجدالحرام شروع کردند و از همان آغاز اصرار بر نماز جماعت داشتند. اما دیری نگذشت که از نماز ایشان در مسجدالحرام جلوگیری کردند. حضرت مکانی مسطح را در خارج از شهر مکه انتخاب کردند که مسلمانان با همان تعداد کم به صورت پنهانی در وقت های نماز از شهر خارج شده و در آن مکان همدیگر را پیدا کرده به امامت پیامبر خدا نماز جماعت می خواندند. تا اینکه مشرکان مطلع شدند و درگیری پیش آمد و اولین خونی که در اسلام ریخته شد در راه اقامه نماز جماعت بود. سیزده سال از بعثت پیامبر گذشت و هجرت آغاز شد رسول خدا روز دوشنبه وارد روستایی به نام قبا شد و بلافاصله به عنوان اولین اقدام در قبا شروع به ساخت مسجد کرد و تا پایان عمر به این مسجد رفت و آمد می کرد. قرآن از این مسجد که اساسش با تقوی و ایمان پی ریزی شده ستایش می کند.

روز جمعه پیامبر از راه دره ای وارد مدینه شد و اولین نماز جمعه را درهمان جا اقامه کرد. روز شنبه در مدینه مستقر شد و علیرغم اینکه کارهای مهم فرهنگی نظامی، انتظامی عمرانی اقتصادی را باید انجام می داد و نظام اجتماعی اسلام را بنیان گذاری می کرد اما اصرار پیامبر این بود که اولین کارش ساخت مسجد باشد و با کمک اصحابش مسجد النبی را ساخت و بعدها مدرسه ، محل استراحت و بازار بر اساس مسجد شکل گرفت .

مدتی گذشت جمعیت مسلمانان رو به افزایش بود و محلات و روستاها تقاضای ساخت مسجد می کردند و پیامبر موافقت می کرد و آنان را به ساخت مسجد ، کمک به مفروش کردن و روشن کردن و نظافت مسجد تشویق می کرد از اینرو احداث مسجد در هر نقطه نماد ورود مسلمانی به آنجا بود. ایجاد فضایی ساده ، تمیز که هر صبح و شام مسلمانان را در کنار هم می چیند و فقیر و غنی کوچک و بزرگ با کمال صفا و صمیمیت به نیایش خدا می پردازند جاذبه ای ایجاد می کرد که هر روز بر متقاضیان می افزود به چند حدیث در این مورد توجه لفرمایید .

۱-  خداوند در حدیثی قدسی به پیامبرش می فرماید :

خانه های من در زمین مساجد است این خانه ها برای آسمان می درخشند آنگونه که ستارگان برای ساکنان زمین پرتو افکنی می کنند. خوشا به حال بنده ای که در خانه خود وضو می گیرد آنگاه مرا در خانه ام زیارت می کند بی گمان زیارت شونده زائر خود را بزرگ می شمارد و مورد لطف قرار می دهد.

۲ – پیامبر (ص) از جبرئیل پرسید دوست داشتنی ترین مکانها نزد خداوند کدام است؟ جبرئیل پاسخ داد مساجد و دوست داشتنی ترین اهل مساجد کسانی هستند که زودتر از دیگران به مسجد می آیند.

۳ – امام صادق (ع) : به هنگام رویارویی با مشکلات و بروز غم و اندوههای دنیوی وضو بگیرد و به مسجد برود دو رکعت نماز بخوانید و برای برطرف شدن غم ها و مشکلات دعا کنید.

۴ – در حدیث آمده که مردم در رخدادها و حوادث طبیعی مثل خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی به مساجد پناه برند و نماز آیات بخوانند .

۵ – در حدیث آمده مسلمانی که به مسجد رفت و آمد می کند درقیامت پرچمدار بهشتیان است و دیگران پشت سر او به بهشت وارد می شوند و مسجدیان در بهشت همنشین صدیقان و شهیدان و پیامبرانند .

۶ – امیرالمونین (ع) فرمود :کسی که به مسجد رفت و آمد می کند دست کم یکی از هشت چیز نصیب او می شود .

برادری دینی که در راه خدا به او سود می رساند .

دانستنی نو و تازه که فرا می گیرد .

آیه ای از قران را که می فهمد .

گفتاری که او را به هدایت رهنمون شود را می شوند .

رحمت الهی را که انتظارش را نداشته دریافت می کند .

گناهی که به سبب روح خشیتی که در او پیدا شده ترک می کند .

گناهی که به سبب شرم از دوستان مسجدی ترک می کند.


[1] , [2] ,[3]- قرآن کریم

[4] – بد نيست اينجا خاطره اي از امام باقر (ع) نقل شود امام باقر (ع) روز عيد قربان در سرزمين مني مراسم را انجام داده و عرق ريزان و خسته وارد خيمه اي شدند يكي از دوستان سبد انگوري جلو امام نهاد به امحض اينكه امام خواست انگور ميل كند بينوايي وارد شد امام به او شاخه اي انگور هديه كرد اما مرد فقير بداخلاق گفت انگور نمي خواهم پول مي خواهم امام فرمود خدا خير دهد فقير دست خالي برگشت امام خواست مشغول خوردن انگور شود كه فقير ديگري وارد شد امام به او چند دانه ( يك شاخه ) انگور داد او هم با كمال ميل و ادب گرفت و گفت الحمد لله رب العالمين امام به شوق آمد و يك دو مشتي انگور به او داد او هم گرفت و گفت الحمد لل رب العالمين امام با كمال اشتياق تمام سبد انگور را به او تقديم كرد او هم گرفت و گفت الحمد لله رب العالمين امام برخاسته پولي آورد و به او داد او هم گرفت و گفت الحمدلله رب العالمين امام لباس هاي نو خود را به او هديه داد و … مي بينيد كه توسعه فرهنگ سپاسگذاري چه غوغايي مي كند.

[5]-قرآن کریم

 بیشتر بخوانید

اوقات فراغت

اوقات فراغت‌ در نگاه کارشناسان تعلیم و تربیت

اوقات فراغت‌ اوقات فراغت

با توجه‌ بـه‌ اهـمیت‌ اوقـات فراغت‌ در زندگی فرزندانمان و نیز ضرورت برنامه‌ریزی برای گذران‌ مطلوب آن، دیدگاه تنی چند‌ از کارشناسان تعلیم و تـربیت، دربارهء جنبه‌های گوناگون اوقات فراغت، از نظر اولیا و مربیان‌ عزیز می‌گذرد.

حجت الاسلام‌ و المـسلمین‌ دکتر سید جواد بـهشتی:

اوقـات فراغت و آموزه‌های دینی

در تفکر دینی، فراغت سکوی پرتاب برای روح انسان و کمال آدمی است. در اوقات فراغت می‌توان اقداماتی انجام داد که انسان را هدایت‌ کند و به سرمنزل مقصود و کمال نهایی برساند. در حدیثی از امام بـاقر-علیه السّلام-دربارهء برنامه‌ریزی چنین آمده است: وقتتان را به چهار بخش تقسیم کنید:

بخش اول:

برای خدا‌ و ارتباط‌ و راز و نیاز با او اختصاص دهید.

بخش دوم:

صرف کار و تلاش به تناسب توانایی‌تان کنید.

بخش‌ سـوم:

بـه برقراری ارتباط با دیگران و انس با افراد بگذرانید(که امروزه‌ متأسفانه‌ در شهرهای بزرگ بسیار کم‌رنگ شده است)

بخش چهارم:

به تفریحات سالم و غیر حرام بپردازید. امام موسی بن جعفر-عـلیه السـّلام-فرمودند که با این بخش آخر، سه‌ بخش‌ دیگر تضمین می‌شود.

مطلب دیگر این که ما در زندگی خود به یک مدل و الگو نیاز داریم و مدلی که‌ خداوند برای زنـدگی مـا پیشنهاد کرده است، زندگی پیامبر-صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله-است‌ پیامبر به ورزش‌هایی‌ مانند‌ ورزش‌های‌ رزمی، تیراندازی، شمشیرزنی، شنا و کشتی‌ می‌پرداختند. شایع‌ترین ورزشی که پیامبر انجام می‌دادند ورزش دو بود که امـروزی‌ها مـعتقدند کـم‌خرج‌ترین ورزش است‌. پیامبر‌ حتی‌ بازی‌ها را مـی‌دید و بـازی‌کنان را تـشویق می‌کرد و در‌ تشویق‌ هم عدالت را رعایت می‌فرمود. همان پیامبری که می‌گوید وقت طلاست، برای تماشای بازی وقت می‌گذاشت، پس معلوم می‌شود‌ که‌ ایـن‌ نـوع‌ کـارها اتلاف وقت نیست. پیامبر در طول عمر پربرکتشان‌ دوبـار مـسافرت کردند: یکی‌ در سن سیزده سالگی و دیگری در سن بیست و سه سالگی. لذا پیشنهاد می‌شود که‌‌ برای‌ غنی‌ کردن اوقات فراغت، مـسافرت را نـیز در بـرنامه‌های فرزندانمان بگنجانیم.

دکتر‌ غلامعلی‌ افروز:

ارزش اوقات فراغت

اوقات فراغت، بـهترین بستر برای فعالیت‌ها و نوآوری‌ها و در عین‌حال، متأسفانه، زمینهء بسیاری‌ از‌ کج‌روی‌ها‌ و آسیب‌پذیری‌هاست. حال باید ببینیم که ارزش اوقات فراغت چقدر اسـت‌ و بـرای گـروه‌ سنی‌ مختلف‌ چه معنایی دارد. باید دانست که فراغت، بیکاری نیست. فـراغت یـک سرمایه است. ازاین‌رو‌، آموزش‌ اولیا‌ و مربیان برای آشنایی با اوقات فراغت و بهره‌وری مطلوب از آن امری ضروری اسـت.

بـرنامه‌ریزی‌ بـرای‌ اوقات فراغت، نه فقط در ایام تابستان، بلکه در طول سال ضرورت دارد‌ و بدیهی‌ اسـت‌ کـه بـاید به دور از هرگونه اجبار باشد. به عنوان مثال، خانواده می‌تواند ساعتی‌ از‌ ایام‌ تعطیل را برای اسـتفاده از اسـتخر شـنا و ساعتی را برای آموزش یک‌ زبان‌ خارجی‌ اختصاص دهد. اما همواره باید به این نـکته تـوجه داشت که کلاس‌های متفاوت، تنها اوقات‌ فراغت‌ را پر می‌کند، اما هیچ کمکی به تـقویت احـساس خـودارزشمندی در کودک‌ ونوجوان‌ نکرده‌، قدرت خلاقیت‌ را از او می‌گیرد. وقتی به بررسی زندگی اندیشمندان، مخترعان و مکتشفان مـی‌پردازیم، مـشاهده‌‌ می‌کنیم‌ که‌ جرقه‌های خلاقیت آنان در اوقات فراغت زده شده است. بنابراین، لحظه‌های اوقات‌‌ فـراغت‌ بـسیار ارزشـمندند و می‌توانند بستری مناسب برای درمان اختلالات رفتاری و روانی باشند. از سوی دیگر، روزمرگی و عادت‌های‌ مختلف‌ آزادی را از انـسان سـلب و او را محبوس می‌کنند. در واقع انسان‌ باید‌ عادت کند که عادت نکند و در همین‌ اوقـات‌ فـراغت‌ اسـت که می‌توان روی‌ عادت‌ها کار کرد‌ و در‌ فرد تعالی و جهش پدید آورد.

دکتر محمد رضا شرفی

تـحولات دوران مـعاصر و تـأثیر‌ آن‌ بر اوقات فراغت

به نظر‌ می‌رسد‌ تحولات دوران‌ معاصر‌، در‌ حد و انـدازهءخود، آثـار فردی و خانوادگی داشته‌‌ است‌. به عنوان مثال، یکی از آثار جهانی شدن این است که هویت‌های‌ مـلّی‌ را مـورد تهدید قرار می‌دهد. به‌طور‌ معمول افرادی که در‌ معرض‌ پیام‌های تحولات معاصر قـرار مـی‌گیرند‌ ممکن‌ است‌ هویتشان ضعیف شود. منظور از هـویت ایـن اسـت که فرد خودش را‌ بشناسد‌ و بداند برای چـه در ایـن‌ دنیا‌ زندگی‌ می‌کند و هدف از‌ خلقت‌ او چیست. حضرت امیر‌(ع) در‌ این‌باره فرموده‌اند: خدا رحمت کـند کـسی را که بداند از کجاست، در کجاست و بـه‌ کـجاست‌. اگر جـواب ایـن سـه‌ سؤال کلیدی‌ روشن‌ شود، فرد‌ هـویت‌ خـود‌ را پیدا می‌کند، درحالی‌ که بحث جهانی شدن می‌تواند تهدیدی جدی برای هـویت‌های مـنطقه‌ای و ملی باشد.

مسئلهء دیگر تأثیر‌ جـهانی‌ شدن بر خانواده‌هاست. امـروزه خـانه‌ها به‌ خوابگاه‌ تبدیل‌ شده‌اند‌، یـعنی‌‌ روابـط انسانی در‌ خانواده‌ها‌ به حداقل ممکن رسیده است. بنابراین باید به خانواده‌ها تـفهیم کـرد که‌ برقراری ارتباط با‌ فـرزندان‌ نـیازی‌ جـدی است و اوقات فـراغت تـابستان فرصتی مناسب‌ برای‌ تـأمین‌‌ ایـن‌ نیاز‌ می‌باشد‌، چرا که در طول اوقات رسمی سال به علت حجم انباشتهء درس‌ها و تـراکم بـیش‌ از حد فعالیت‌های آموزشی، والدین و فرزندان فـرصت بـرقراری تعامل و ارتـباط سـازنده بـا یکدیگر‌ ندارند. فرزندان نـیز باید با همیاری خود و ایجاد فرصت فراغت بیش‌تر برای والدینی که بیش از حد درگیر زنـدگی پرشـتاب شده‌اند، ارتباطات انسانی‌شان را با آن‌ها افـزایش دهـند.

بـه نـظر‌ مـی‌رسد‌ علت این کـه بـرخی از فرزندان بیش از حد متعارف به سراغ کامپیوتر و اینترنت‌ می‌روند، نه فقط جذابیت آن‌ها، بلکه محدودیت و فـقدان ارتـباط خـوب با والدین است. نکتهء مهم‌‌ دیگر‌ ایـن اسـت کـه عـلاوه بـر نـگاه سخت‌افزاری به اوقات فراغت، یعنی این که چقدر امکانات، اردوگاه، و…داریم، ابتدا بینشی به دانش‌آموزان بدهیم که‌ اصولا‌ بدانند اوقات فراغت چیست‌ و استفاده‌ از‌ آن چگونه باید باشد. اغـلب دیده می‌شود نوجوان یا جوانی که اوقات رسمی خود را به صورت عادی مدیریت می‌کند، اوقات فراغتش را هم‌ می‌تواند‌ مدیریت کند و لحظه‌ای را‌ هدر‌ ندهد.

دکتر مـحسن ایـمانی:

گذران اوقات فراغت و تأمین نیازها

گذران اوقات فراغت تأمین نیازهایی را در پی دارد که به اختصار بدان‌ها اشاره می‌کنیم:

1-نیاز‌ به‌ استراحت و رفع خستگی:

پیوستگی در انجام کارها و نبود زمان کافی برای فـراغت و اسـتراحت موجب کاهش‌ کیفیت کار و نیز پرخاشگری فرد فعال می‌گردد. باید به کودکان و نوجوانان آموخت که زمان استراحت‌، زمان‌ بطالت نیست‌، بلکه زمانی اسـت کـه فرد به تمدد اعصاب مـی‌پردازد و حـاصل آن افزایش بازده است. پس اوقات فراغت‌ می‌تواند چنین نیازی‌ را رفع کند.

2-نیاز به تفریح:

پس از‌ انجام‌ کار‌، در طی ایامی خاص، آدمی نیاز دارد تا اوقاتی را صرف تـفریح کـند. نقل می‌کنند که‌ امام عـلی‌(ع)‌‌ در‌ روزهـای جمعه به بیرون از شهر مدینه و به قصد تفریح می‌رفتند. بدین‌ترتیب، الگوهای‌ دینی‌ ما‌ جایگاهی برای‌ تفریحات در زندگی پربار خود در نظر گرفته بودند. گاه در ایام فراغت‌ به سفر می‌توان رفت. پیـامبر(ص)فـرموده‌اند:«سافروا تصحوا».مسافرت کنید تا سلامت بمانید‌. حتی سفرهای کوتاه به‌ بیرون‌ شهر در روزهای تعطیل نیز می‌تواند تفریحی دل‌انگیز محسوب شود.

3-سرگرمی و ایجاد تنوع:

بخشی از درگیری‌های میان کودکان در منزل بـه ایـن دلیل اسـت که آن‌ها بیکارند و وسیله‌ای برای‌ سرگرمی ندارند‌. مسئله تنوع هم امری مهم می‌باشد و زندگی بدون تنوع خـسته‌کننده است. تنوع در گذران اوقات فراغت‌ باعث ایجاد تنوع در زندگی می‌گردد و مـانع پدیـدآیی افـسردگی است. آن‌چه افسرده‌ها از آن گله‌مندند‌، نداشتن‌ تنوع در زندگی‌ و یک‌نواخت شدن آن است. پس با راهنمایی فرزندان به انجام فعالیت‌های سـرگرم‌کننده ‌ ‌و مـتنوع، زمینهء علاقه‌مندی آنان را به‌ زندگانی فراهم آوریم.

4-شکوفایی استعدادهای فردی:یکی از زمینه‌هایی‌ کـه‌ مـوجبات رشـد و شکوفایی استعدادهای فرزندان را فراهم می‌آورد، فعالیت‌هایی است که در اوقات فراغت انجام می‌دهند.از جمله راه‌هایی کـه می‌توان به شناخت استعدادهای کودکان و نوجوانان‌ مبادرت کرد،ملاحظه‌ کردن‌ کارهایی است کـه آن‌ها را با علاقه انـجام مـی‌دهند و تکرار می‌کنند.

5-نیاز به رشد فرهنگی:

بوردیو، جامعه‌شناسی که به نهاد آموزش و پرورش توجهی ویژه داشته و به بررسی تأثیر مسائل‌‌ فرهنگی‌ بر‌ آموزش و پرورش و تحولات آن پرداخته‌ است‌، غنای‌ فرهنگی خانواده را موجب پیشرفت تـحصیلی افزون‌تر فرزندان‌ دانسته، حاصل تحقیقات او نشان می‌دهد خانواده‌هایی که فرزندان خود را به تماشای‌ تئاتر‌، سینما‌، گالری‌های نقاشی و موزه‌ها می‌برند، موجبات پیشرفت تحصیلی فرزندان‌ خود‌ را فراهم می‌کنند. هم‌چنین، این امر در غنی‌سازی فـرهنگی خـانواه و فرزندان‌ مؤثر است.

6-شکوفایی فردی و اجتماعی:

در حین گذران‌ اوقات‌ فراغت‌ که فعالیتی آزاد و اختیاری است، فرد به دلخواه خود به‌ فعالیتی‌ می‌پردازد که استعداد انجام آن را دارد و به آن علاقه‌مند است. این امر قـطعا بـه شکوفایی در‌ بعد‌ فردی‌ می‌انجامد. شکوفایی در بعد اجتماعی نیز آن‌گاه تحقق می‌یابد که فرد‌ در‌ کنار یک جمع به فعالیت بپردازد و از طریق فراگیری مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های‌ زندگی به رشد و بالندگی‌ بـیش‌تر‌ دسـت‌ یابد؛ این نوع شکوفایی نیز حاصل گذران مطلوب اوقات فراغت است.

دکتر سیما فردوسی:

اوقات فراغت و آموزش مهارت‌های زندگی

با توجه به فضای‌ فـرهنگی‌ جـامعهء‌ ایـران و آن‌چه بچه‌ها در اوقات فراغت بـدان‌ نـیاز دارنـد، باید آموزشی به مسئلهء اوقات‌ فراغت‌ نگریست؛ یعنی باید به‌ فرزندانمان یاد بدهیم که چگونه اوقات فراغت خود را‌ بگذرانند‌، چه‌ کـارهایی‌ بـرایشان مـفید است و چه کارهایی را نباید انجام دهند. به طـورکلی بـرنامه‌های‌ اوقات‌ فراغت‌ باید با توجه به مسائل رشدی هریک از گروه‌های سنی تنظیم شود.

به‌ نظر‌ من‌ یکی از مسائل مـهم بـه خـانواه‌هایی مربوط می‌شود که بسیار پرکارند. اگر بخشی از اوقات‌ فراغت‌ صـرف این امر شود که والدین و بچه‌ها ساعات‌ بیش‌تری را در کنار‌ هم‌ بگذارنند‌، بچه‌ها بیش‌تر از زمانی که در کلاس‌های‌ مختلف حـضور پیـدا مـی‌کنند به کسب مهارت‌های لازم‌ نایل‌ می‌شوند‌. متأسفانه در خانواه‌های پرکار، بچه‌ها بـسیاری از مـهارت‌های زندگی را اصلا یاد‌ نمی‌گیرند‌، زیرا در طی سال تحصیلی تمام امکانات بر روی تحصیل و درس متمرکز می‌شود و فرصت فـراگیری از‌ لحـاظ‌ رفـتار، کردار، گفتار و بلوغ فکری و پختگی برای‌ بچه‌ها فراهم نمی‌شود. در یک‌ جملهء‌ مـختصر و مـفید بـاید بگوییم که ما درس‌‌ زندگی‌ به‌ بچه‌هایمان نمی‌دهیم و اوقات فراغت فرصت خوبی برای‌ آمـوزش‌‌ درس زنـدگی، هـنر ارتباط برقرار کردن، هنر تفکر، هنر گفت‌وگو و…است.

دکتر عبد‌ العظیم‌ کریمی:

توصیه‌های غـیر مـعمول برای‌ اوقات‌ فراغت

1-از‌ پر‌ کردن‌ اوقات فراغت پرهیز شود.

2-از برنامه‌ریزی‌ یک‌ سویه و تحمیلی اوقـات فـراغت خـودداری گردد.

3-از جهت دادن و القا کردن چگونگی‌ تأمین‌ فراغت، بدون توجه به نیازهای فرد‌ امتناع شـود.

4-بـه‌جای پر‌ کردن‌ اوقات فراغت، به غنی کردن‌ محیط‌ زندگی و محرک‌های آموزشی و تربیتی پرداخته شـود.

5-بـه جـای القا کردن و جهت دادن، باید‌ راهبرد‌ توسعه بخشی به اندیشه و رغبت‌ مدنظر‌ باشد‌.

6-خودیابی، خودسازی و خـودشکوفایی‌ بـه‌ منزلهء اهداف ذاتی اوقات‌ فراغت‌ محسوب می‌شود.

7-زمینهء ایجاد خلوت با خـود، رازونـیاز بـا خالق هستی و فرصت بازاندیشی و محاسبه‌ و مراقبهء‌ وجودی در اوقات فراغت فراهم شود‌.

8-به‌ جای دخالت‌، بـاید‌ قـدرت‌ انـتخاب، قدرت تشخیص، آزادی‌ عمل و شهامت آزمون و خطا به فرزندان داده شود تا خـود بـراساس رغبت‌ها، کنجکاوی‌ها و تمایلات درونی‌، اما‌ با مراقبت‌ غیر مستقیم اولیا و مربیان‌ لحظات‌ فراغت‌ خویش‌ را‌ غنی و بـاور سـازند‌.

9-به‌ جای«پر کردن»ظرف فراغت باید به توسعهء ظرف فراغت اقدام کـرد تـا هر فرد در‌ گسترهء‌ نیازها‌، ارزش‌ها و دغدغه‌هایی کـه دارد، بـه فـعالیت بپردازد‌.

10-تبدیل‌ عوامل‌ تهدیدکننده‌ به‌ فرصت‌های سـازنده، در فـرازونشیب زندگی هر فرد به او کمک می‌کند تا در شناخت موقعیت‌ها و بهره‌گیری درست از آن‌ها بـتواند بـه توسعهء مهارت‌های‌ چگونگی زیستن خـویش پیـ‌ببرد‌.

دکتر احمد به‌پژوه:

کارکردهای اوقـات فـراغت

اولین کارکرد اوقات فراغت این است که موجب استراحت و رفع خستگی جـسمانی‌ و روانـی می‌شود. دوم آن‌که باعث تجدید نیرو‌ و تـمدد‌ اعصاب می‌گردد. ازاین‌رو نـباید فـکر کرد که اگر یک روز بـا اعـضای خانواه به پارک برویم، وقتمان را تلف کرده‌ایم؛ زیرا تأثیرگذارترین آموزش‌ها، غیررسمی است. یعنی در هـمان زمـان‌ که‌ فرزند به همراه پدر و مـادر خـود در پارک قـدم می‌زند، چیزهایی را فـرا مـی‌گیرد که شاید هیچ‌گاه در مـدرسه و پشـت نیمکت نیاموزد. از‌ دیگر کارکردهای اوقات فراغت این است‌ که‌ سبب رشد و شکوفایی استعدادها مـی‌شود، بـه‌طوری که خلاقیت،نوآوری‌ها،تولیدها و سازندگی‌ها در دورهـء فـراغت شکل مـی‌گیرند، چـرا کـه وقتی ذهن انسان درگـیر یک سلسله‌ کارهای‌ عادی و روزمره است، دیگر‌ خلاقیتی‌ روی نمی‌دهد.

صلهءرحم و دیدوبازدید که در اسلام بر آن تـأکید بـسیار شده است، از دیگر کارکردهای اوقات فـراغت مـی‌تواند بـاشد. هـدایت انـرژی افراد به طـریق صـحیح نیز از نتایج برنامه‌ریزی‌ برای‌ اوقات فراغت است. اکثر جرایم و خلاف‌ها در فصل تابستان‌ به وقوع می‌پیوندند، چـرا کـه انـرژی رها شدهء جوانان هدایت نمی‌گردد و لذا در جهت‌ تـخریب بـه کـار گـرفته مـی‌شود. هـم‌چنین، بسیاری‌ از‌ مشکلاتی که‌ اکنون در اثر تهاجم‌ فرهنگی با آن درگیر هستیم، نتیجهء عدم آموزش خانواه‌ها در زمینهء چگونگی گذران‌‌ اوقات فراغت است.

دکتر فریدهء هاشمیان‌نژاد

نقش والدین در برنامه‌ریزی اوقـات‌ فراغت‌

برنامه‌ریزی‌ والدین برای اوقات فراغت باید با مشورت و نظر خود فرزندان صورت گیرد، نه‌ فقط با اعمال‌نظر والدین‌.‌‌ زیرا‌ در غیر این صورت، مهم‌ترین مشخصهء مفهوم اوقات فراغت، یعنی‌ نـبود الزام، کـمرنگ‌ می‌شود‌ و در‌ نتیجه کارکردهای مطرح شده جایگاه خود را از دست می‌دهند. آن‌چه در این زمینه اهمیت‌ دارد، توجه دادن والدین به این امر است که آن‌ها باید همواره نقش‌‌ راهنما داشته، فرزندان را‌ با‌ تـوجه بـه علائقشان در جهت رشد و پرورش استعدادهایشان‌ یاری کنند. از آن‌جا که بسیاری از خانواه‌ها توان استفاده از امکانات عرضه شده همچون کلاس‌ها و اردوهای مختلف تفریحی-آموزشی را ندارند، راهـ‌کارهای‌ زیـر می‌تواند بهره‌وری فرزندان آنان‌ را از اوقـات فـراغت تا حدودی افزایش دهد:

1-امکان معاشرت فرزندانتان را با دوستان قابل اعتماد آن‌ها فراهم سازید.برای اطمینان بیش‌تر توصیه می‌شود به نحوی‌ با‌ خانواهء آنـ‌ها ارتـباطی هرچند اندک برقرار کـنید.

2-کـتاب‌هایی متناسب با علائق آن‌ها فراهم آورید.

3-امکان استفاده از کتابخانه‌ها را برای آن‌ها فراهم آورید.

4-وقت بیش‌تری را به فرزندانتان اختصاص دهید‌ تا‌ در نتیجهء ارتباط متقابل،شناخت شما از همدیگر نیز بیش‌تر شود.

5-بـخشی از کـارهای منزل را بنا به«انتخاب فرزندان»به آن‌ها واگذار کنید.

6-امکانات تهیهء کارهای دستی ارزان‌ قیمت‌ را در منزل فراهم آورید و خود نیز راهنمایی آن‌ها را عهده‌دار شوید.

به‌طور قطع شما نیز می‌توانید راه کـارهای خـلاقانهء دیگری را بـه این فهرست اضافه کنید.

بیشتر بخوانید

نماز

نماز در قرآن و نهج البلاغه

نماز در قرآن و نهج البلاغهنماز

بـا‌ بـررسی‌ مـوضوع نماز در قرآن و نهج البلاغه، به اهمیت وجایگاه آن در جغرافیای دین پی می‌بریم‌. واژۀ«صلوة» و مشتقات آن بیش از 90 بار و واژه های مرتبط به نماز مثل عبادت‌، رکوع، سجده، وضو، غسل‌، تیمم‌، مسجد، قبله، قیام، قـعود، قنوت، تسبیح، تکبیر، اذان،وقـت، ذکـر، حمد و شکر بیش از 900 بار در قرآن آمده است و این هزار موردنشانگر نقش بی‌نظیر این فریضه است که رسول خدا‌ آن راستون خیمۀ دین، کلید بهشت، سیمای دین و مرز کفر و اسلام دانست.

مقاله حـاضر ضمن بررسی برخی از آیات نماز، به جایگاه آن در نهج البلاغه نیز نگاهی اجمالی دارد.

کلید واژه‌ها‌:

نماز مطلوب، قرآن، نهج البلاغه، آثار نماز، انبیاء(ع)

نماز در قرآن

تاریخ نماز به آفرینش انسان بـرمی‌گردد. قـرآن کریم فلسفۀ خلقت جن و انس را عبادت می‌داند:

{/و ما خلقت الجنّ و الإنس‌ إلاّ‌ لیعبدون/}(ذاریات،56):جن وانس را جز برای پرستش خود نیافریده‌ام.

و فلسفۀ بعثت پیامبران را نیز عبادت و مبارزه با طاغوت می‌شمارد:{/و لقد بعثنا فـی کـلّ أمّة رسولا أن اعبدو اللّه‌ و اجتنبواالطّاغوت‌/}(نحل،36):ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.

قرآن نماز را از مشترکات ادیان دانسته و برای آن در نهضت‌های انبیا(ع) جایگاهی والا‌ قائل‌ است‌. بـه نـمونه‌هایی ازآن توجه کنید‌:

1.حضرت‌ ابراهیم‌(ع) هدف از مأموریت حساس و دشوار خود از سرزمین خوش آب‌وهوای فلسطین به سرزمین سوزان حجاز را اقامه نماز اعلام می‌کند:

{/ربّنا إنّی اسکنت‌ من‌ ذریّتی‌ بواد غیر ذی زرع عند بیتکالمحرّم ربـّنا لیـقیموا‌ الصـّلاة‌/}(ابراهیم 37):پروردگارا! من بعضی ازفـرزندانم را در سـرزمین پی آب و عـلفی، در کنار خانه‌ای که حرم توست، ساکن ساختم‌ تا‌ نماز‌ را برپا دارند.

2.با پسرش اسماعیل به بازسازی کعبه برمی‌خیزد‌ و در پایان برای قبولی کـار خـود دعـا می‌کند:

{/و إذ یرفع إبراهیم القواعد من البیت و إسماعیل ربـّنا تـقبّلمنّا إنّک‌ أنت‌ السّمیع‌ العلیم/}(127 بقره): و(به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه‌های‌ خانه‌(کعبه)را بالا می‌بردند(و می‌گفتند) پروردگـارا از مـا بـپذیر، که تو شنوا و دانایی.

3.از جانب خداوند‌ مأمور‌ می‌شود‌ تا بـه اتفاق پسرشاسماعیل مسجد را برای طواف کنندگان، اعتکاف کنندگان ورکوع‌ کنندگان‌ و سجده‌ کنندگان پاکیزه کنند:

{/و عهدنا إلی إبراهیم و إسماعیل أن طـهّرا بـیتی للطـّائفین والعاکفین و الرّکع السّجود‌/}(125‌ بقره‌):و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خـانۀ مـرا برای طواف کنندگان و مجاوران ورکوع کنندگان‌ و سجده‌ کنندگان، پاک و پاکیزه کنید.

4.آرزو و آرمان بزرگ ابراهیم(ع)برای نسل آیـنده وفـرزندانش ایـن‌ است‌ که‌ خدایا مرا و ذریه‌ام را از اقامه کنندگان نماز قرار ده:

{/ربّ اجعلنی مقیم الصـّلاة و مـن‌ ذرّیـتی‌ ربّنا و تقبّل دعاء/}(40 ابراهیم):پروردگار،مرا بر پا دارندۀ نماز قرار ده‌ و از‌ فرزندانمان‌ نیز، پروردگـارا و دعـای مـرا بپذیر.

حضرت موسی(ع)

1.در صدر مأموریتش عبادت و اقامه نماز می‌درخشد: {/إنّنی‌ أنا‌ اللّه إله إلاّ أنّا فاعبدنی و أقـم الصـّلاة لذکری/}(طه،14):منم،خدایی‌ که‌ جز‌ من خدایی نیست، پس مرا پرستش کن و به یـاد مـن نـماز بر پا دار.

2.هدف خود‌ را‌ از‌ مبارزه با فرعون و تشکیل حکومت دینی جامعه‌ای سرشار از تسبیح خدا و لبریز از‌ ذکـر‌ خـدا اعلام می‌کند:{/کی نسبحک کثیرا و نذکرک کثیرا/}(طه 33 و 34): تا تو رافراوان تسبیح گـوییم‌ و بـسیار‌ بـه یاد تو باشیم.

3.پس از پیروزی انقلاب از جانب خداوند مأمور‌ می‌شود شهری‌ جدید با معماری جدید بسازد کـه اقـامۀ‌ نماز‌ اصلی‌ترین برنامه‌ شهروندان باشد.{/و أوحینا إلی موسی و أخیه أن‌ تبوّءالقومکما‌ بمصر بیوتا و اجـعلوا بـیوتکم قـبلة و أقیموا الصّلاة و بشّرالمؤمنین/}(یونس،87):و به موسی و برادرش‌ وحی‌ کردیم که برای قوم خود در‌ مصر‌ خانه‌هایی آمـاده‌ سـازید‌ و خـانه‌های‌ خودرا پرسشتگاه-یا روبه‌روی هم-قرار‌ دهید‌ و نماز را بر پا دارید ومؤمنان را مـژده ده.

4.و زمـانی که برای‌ دریافت‌ الواح تورات به کوره طور می‌رود یکی‌ از فرمان‌های خدا را‌ نماز‌ می‌یابد:

{/و إذ أخذنا میثاق بنی‌ إسـرائیل‌ لا تـعبدون إلاّ اللّه و بالوالدینإحسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین و قولو للّناس حسنا و أقیمو‌ الصّلاة‌ و اتوا الزّکاة ثـمّ تـولّیتم إلاّ‌ قلیلا‌ منکم‌ و أنتم معرضون/}(بقره 83‌):و(به‌ یاد آوریـد)زمـانی را‌ کـه‌ از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خـداوند یـگانه را پرستش نکنید و به پدرو‌ مادر‌ و نزدیکان یتیمان و بینوایان نیکی کنید و به‌ مردم‌ نیک بگویید نـماز‌ را‌ بـرپا‌ دارید و زکات بدهید.سپس‌(بـا ایـن که پیـمان بسته بـودید)هـمۀ شما-جز عدۀ کمی-سرپیچی کـردید(و ازوفـای به پیمان‌ خود‌)روی‌گردان شدید.

5.و در فرمانی دیگر به‌ برگزاری‌ نماز‌ جماعت‌ مـأمورمی‌شود‌:{/و أقـیموا الصّلاة و اتو‌ الزّکاة‌ و ارکعوا مع الرّاکـعین/}(بقره،43):و نماز را بپا داریـد و زکـات را بپردازید و همراه رکوع کنندگان رکوع کـنید‌(و نـماز‌ را‌ با جماعت بگزارید.)

حضرت مریم(س)

1.مادرش نذر‌ می‌کند‌ طفلی‌ را‌ که‌ در‌ شکم دارد به خـدمت مسجد بـگمارد:

{/إذ قالت امرأت عمران ربّ إنـّی نـذرت لک مـا فی بطنی مـحرّرافتقبّل مـنّی إنّک أنت السّمیع العـلیم/}(آل عـمران،35):(به یادآورید‌)هنگامی را که همسر«عمران»گفت: خداوندا، آنچه را در رحم دارم برای تو نذر کـردم، کـه«محرّر»(و آزاد، برای خدمتخانۀ تو) باشد. از مـن بـپذیر، که تـو شـنوا و دانـایی.

2.مادر‌ نام‌ دختر را مـریم یعنی عبادت کننده می‌گذارد؛{/فلمّا وضعتها قالت ربّ إنّی وضعتها أنثی و اللّه أعلم بما وضعتو لیـس الذّکـر کالأنثی و إنّی سمّیتها مریم و إنّی أعـیذها بـک و ذریـّتهامن الشـّیطان‌ الرّجـیم‌/}(آل عمران،36):ولی هنگامی کـه او را بـه دنیاآورد،(و را دختر یافت)،گفت خداوندا،من او را دختر آوردم-ولی خدا از‌ آنچه‌ او به دنیا آورده بود‌،آگاه‌تر‌ بود-و پسر،هـماننددختر نـیست(دخـتر نمی‌تواند وظیفۀ خدمت‌گزاری معبد راهمانند پسر انـجام دهـد).مـن او را مـریم نـام گـذاردم و او و فرزندشرا از(وسوسه‌های) شیطان‌ رانده‌ شده، در پناه تو‌ قرار‌ می‌دهم.

2.سرپرستی‌اش را پیامبری بزرگ به عهده می‌گیرد:

{/فتقبلها ربّها بقبول حسن و أنبتها نباتا حسنا و کفّلها زکریّا/}(آل عمران 37):خداوند،او[مـریم]را به طرز نیکویی پذیرفتو به طرز شایسته‌ای،(نهال‌ وجود‌)او را رویانید(و پرورش داد)و کفالت او را به«زکریا»سپرد.

4.مریم نوجوان در پرتو عبادت طعام آسمانی دریافت می‌کند و پیامبر خود را شگفت‌زده می‌کند:

{/کلّما دخل علیها زکریّا المـحراب وجـدنا‌ عندها‌ رزقا قال‌ یامریم انّی لک هذا قالت هو من عند اللّه إنّ اللّه یرزق من یشاءبغیر حساب/}(آل عمران‌،37):هر زمان زکریا وارد محراب اومی‌شد، غذای مخصوصی در آن‌ جا‌ می‌دید‌ از او پرسید ای مریم،ایـن را از کـجا آورده‌ای؟!گفت:این از سوی خداست. خداوند به هر کس ‌‌بخواهد‌ بی حساب روزی می‌دهد.

5.از طریق فرشتگان مطلع می‌شود که برگزیده شده است‌: {/و إذ‌ قالت‌ الملائکة یا مـریم إنـّ اللّه اصطفاک و طهرّک/}

{/و اصطفاک علی نـساء العـالمین/}(آل عمران،42):و(به‌ یاد آورید)هنگامی را که فرشتگان گفتند ای مریم،خدا تو را برگزیده‌ و پاک ساخته و بر تمام‌ زنان‌ جهان، برتری داده است.

6.پس از گزینش مسیر کمال او در بندگی تـعریف مـی‌شود: {/یا مریم اقنتی لرّبـک و اسـجدی و ارکعی مع الرّاکعین/}(آل عمران،43): ای مریم، (به شکرانۀ این نعمت‌)برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آر و با رکوع کنندگان، رکوع کن.

حضرت عیسی(ع)

به فرمان خدا در آغاز تولید بـه زبـان می‌آید و اعلام می‌کند کهمن بندۀ خدا هستم‌، به‌ من کتاب داده شده و من فرستادۀ خدایم و خداوند تا زنده‌ام مرا به نماز و زکات سفارش نموده است:

{/و جعلنی مبارکا أین ما کنت و أوصـافی بـالصّلاة و الزّکاة مـادمت حیّا/}(مریم،31):و مرا‌-هرجا‌ که باشم-وجودی پر برکتقرار داده است و تا زمانی که زنده‌ام، مرا به نماز و زکـات توصیه کرده است.

حضرت زکریا(ع)

1.با دیدن طعام آسمانی در کنار مریم عـذرا دسـت بـه‌ دعا برداشت‌ و از خداوند فرزند طلب کرد:

{/هنالک دعا زکریّا ربّه قال ربۀ هب لی من لدنک ذریّة طیّبةإنّک سـمیع ‌ ‌الدّعـا/}،(آل عمران،38):در آنجا بود که زکریا،(بامشاهدۀ آن‌ همه‌ شایستگی‌ در مریم)پروردگار خویش را‌ خـواندو‌ عـرض‌ کـرد خداوندا، از طرف خود، فرزند پاکیزه‌ای(نیز) به من عطا فرما،که تو دعا را می‌شنوی.

2.در حال نـماز بود که‌ مژده‌ فرزنددار‌ شدن را شنید،{/فنادتهالملائکة و هو قائم یصلّی فی‌ المحراب‌ أنـّ اللّه یبشّرک بیحییمصدّقا بکلمة مـن اللّه و سـیّدا و حصورا و نبیّا من الصّالحین/}(آلعمران،39):و هنگامی که او در محراب‌ ایستاده‌،مشغول‌ نیایشبود،فرشتگان او را صدا زدند که خدا تو را‌ به یحیی بشارتمی‌دهد(کسی)که کلمۀ خدا(مسیح)را تصدیق می‌کند ورهبر خواهد بود و از هـوس‌های سرکش برکنار‌، و پیامبری‌ ازصالحان‌ است.

3.متحیر بود که چگونه در سن پیری صاحب فرزند شده است‌. که‌ پیام آمد تا سه روز جز ذکر خدا مگو و پیوسته بهتسبیح بپرداز:{/قال ربّ اجعل لی‌ آیـة‌ قـال‌ ایتک الاّ تکلّم النّاس ثلاثة ایّام إلاّ رمزا و اذکر ربّک کثیرا و سبّح بالعشّی‌ و الإبکار‌/}(آل‌ عمران 41):(زکریا)عرض کرد پروردگارا: نشانه‌ای برای من قرار ده. گفت نشانۀ تو آن‌ است‌ که‌ سه روز، جز به اشاره و رمـز، بـا مردم سخن نخواهی گفت(و زبان تو،ب دون‌ هیچ‌ علت ظاهری، برای گفت‌وگو با مردم از کار می‌افتد). پروردگار خود را(به شکرانۀ‌ این‌ نعمت‌ بزرگ) بسیار یاد کن و به هنگام صبح و شـام، او را تـسبیح بگو.

حضرت شعیب‌(ع)

آن‌ قدر نماز در عملکرد این پیامبر می‌درخشید که مردم به او می‌گفتند: آیا نماز‌ تو‌ ما‌ را از پرستش بت‌ها و این که هر گونه که دوست داریم در دارایی خود تـصرف کـنیم بـاز‌ می‌دارد‌:

{/قالوا یا شعیب أصـلاتک تـأمرک أن نـترک ما یعبد آباؤنا أوأن نفعل‌ فی‌ أموالنا‌ ما نشؤا إنّک لأنت الحلیم الرّشید/}(هود،87):گفتند ای شعیب، آیا نمازت به تو‌ دستور‌ مـی‌دهد‌ کـه آنـچه راپدرانمان می‌پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می‌خواهیم در امـوالمان انـجام‌ دهیم؟! تو‌ که مرد بردبار و فهمیده‌ای هستی!

حضرت لقمان(ع)

حکمت‌های این شخصیت بزرگ و مربی حقیقی زبانزد است. جالب اینجاست‌ که‌ در صـدر سـخنان خـود به فرزندش نماز را قرار می‌دهد:

{/یا بنیّ أقم‌ الصّلاة‌ و أمر بـالمعروف و انه عن المنکر و اصبرعلی ما‌ أصابک‌ إنّ‌ ذلک من عزم الأمور/}(لقمان،17):پسرم‌،نمازرا‌ بر پا دار و امر به معروف و نـهی از مـنکر کـن و در برابر مصایبیکه‌ به‌ تو می‌رسد شکیبا باش که‌ این‌ از کارهای‌ مـهم‌ اسـت‌!

حضرت محمد(ص)

1.رسول خدا فرمود: اولین‌ چیزی‌ که خداوند بر امتم واجب فرمود نماز بود، از این روسـت کـه مـی‌بینیم‌ از‌ روز اول بعثت نماز را به جماعت‌ برگزار می‌کرد. دیری نپائید‌ که‌ ابو جهل کـمر بـست تـا این‌ نماز‌ را تعطیل کند که آیاتی از سورۀ علق به آن اشاره دارد:{/أرأیت‌ الّذی‌ ینهی؛عبد إذا صـلّی/}(عـلق‌،9 و 10‌):آیـا‌ دیدی آن کس را‌ که‌ باز می‌داشت بنده‌ای را‌ آن‌ گاه که نماز می‌گزارد؟

2.چون از مکه به سـوی مـدینه حرکت کرد نزدیک مدینه به روستای‌ قبا‌ رسید و منتظر ماند تا امیر المؤمنین‌ بـرسد‌. درهـمین چـند‌ روز‌ مسجد‌ قبا را ساخت و قرآن‌ آن را این گونه توصیف می‌کند:

{/لمسجد أسّس علی التّقوی من أوّل یوم أحـقّ تـقوم فیهفیه‌ رجال‌ یحبّون أن یتطهّروا و اللّه یحبّ المطّهرین‌/}(توبه‌،108‌):مسجدی‌ که‌ از روز نخست‌ بر‌ پرهیزگاری بـنیان شـده شـایسته‌تر است که در آنجا نماز کنی. در آنجا مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه‌ باشند‌، زیرا‌ خدا پاکیزگان را دوسـت دارد.

3.بـه محض‌ ورود‌ به‌ مدینه‌ به‌ رغم‌ کارهای فراوانی که داشت اولویت خود را ساختن مـسجد قـرار داد و مـسجد النبی را ساخت.

4.با پیش آمدن جنگ‌ها، نماز و جنگ را در هم آمیخت و جنگی متفاوت از‌ همۀ جنگ‌های دنـیا را کـه آمـیزه‌ای از حماسه و عرفان بود، به نمایش گذاشت، به طوری که خداوند او را موظف کرد در مـیدان جـنگ در برابر دیدگان دشمن نماز را به‌ جماعت‌ برگزار کند:

{/و إذا کنت فیهم فأقمت لهم الصّلاة فلتقم طائفة مـنهم مـعکو لیأخذوا أسلحتهم فإذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتأت طائفةأخری لم یصلّوا فلیصلّوا مـعک و لیـأخذوا حذرهم و أسلحتهم/}(نساء‌،102‌):و هنگامی که در میان آنـ‌ها بـاشی و(در مـیدان جنگ)برای آن‌ها نماز را بر پا کنی، بـاید دسـته‌ای از آن‌ها با تو(به‌ نماز‌) برخیزند و سلاح‌هایشان را با خود‌ در‌ بر گیرند و هنگامی کـه سـجده کردند(و نماز را به پایان رساندند)،بـاید بـه پشت سـر شـما(بـه نماز)برخیزند و سلاح‌هایشان را با خود بـرگیرند و هـنگامی‌ که‌ سجده کردند(و نماز را به‌ پایان‌ رساندند)،باید به پشت سر شما(بـه میدان نـبرد) بروند و آن دسته دیگر که نماز نـخوانده‌اند(و مشغول پیکار بوده‌اند) بیایند و بـا تـو نماز بخوانند. آن‌ها باید وسـایل دفـاعی و سلاح‌هایشان(را در حال‌ نماز‌) با خود حمل کنند.

5.به دلیل اهمیت نقش خانواده در تـربیت دیـنی فرزندان، خداوند او را موظف کرد کـه خـانواده‌اش را بـه نماز شفارش کـند و بـر این امر پایداری ورزد‌:{/و أمـر‌ أهـلک بالصّلاة‌ و صطبر علیها/}(طه،132):خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آنشکیبا باش.

امـام رضـا‌(ع)فرمود: پس از نزول این آیه پیامبر تـا نـه ماه هنگام هـر‌ نـماز‌ کـه‌ می‌شد در خانه علی(ع) و دخـترش حضرت فاطمه را می‌زد و نماز را یادآوری می‌فرمود(تفسیر صافی).

6.و آن گاه که ‌‌به‌ حکومت رسید خداوند نماز را در صـدر برنامه‌های حـکومت صالحان قرار داد:

{/الّذین إن‌ مکّنّاهم‌ فـی‌ الأرض أقـاموا الصـّلاة و آتـوا الزّکـاة وأمر بالمعروف و نـهوا عـن المنکر و للّه عاقبة الأمور/}(حج،41‌):همان کسانی که هر گاه در زمین به آن‌ها قدرت بخشیدیم، نمازرا بـر‌ پا مـی‌دارند، و زکـات می‌دهند‌ و امر‌ به معروف و نهی از منکر می‌کنند و پایـان هـمۀ کـارها از آن خـداست.

اسـرار و آثـار نماز

احکام دین و دستورات شریعت چون از جانب خدای حکیم صادر شده دارای حکمت و دلیل و فلسفه است و در قرآن‌ و در رهنمودهای پیامبر و امامان به بسیاری از آن‌ها اشاره شده است و در طول زمان عـالمان بزرگی مجموعه‌هایی تحت عنوان علل الشرائع تدوین نموده‌اند. بدیهی است که پرسشگری در نهاد هر انسانی است و دین پاسخ‌گوی‌ پرسش‌های‌ مردم است. البته نبایدفراموش کرد که گاهی انگیزۀ پرسشگر دانستن و فهمیدن نیست بلکه قـصد او انـکار یک موضوع یا استهزاء و به سخریه گرفتن آن یاایجاد شبهه و آلوده کردن افکار است، که‌ نمونه‌های‌ بسیاری از این نوع پرسش‌ها در قرآن و احادیث به چشم می‌خورد.

نکتۀ دیگر این است که ما بـراساس عـقل سلیم اصول اعتقادی خود را پذیرفته‌ایم و تسلیم دستورات الهی هستیم و به آن تعبد‌ داریم‌ و با این احساس به سراغ فلسفۀ احکام می‌رویمنه این که دربند فـلسفۀ حـکمی باشیم و تا آن را ندانیم عمل نـکنیم، بـلکه بیان اسرار و آثار احکام بصیرتی به ما می‌دهد‌ تا‌ با انگیزه‌ای‌ بیشتر به احکام خدا پایبند‌ باشیم‌.

اینک‌ به برخی از آیات قرآن پیرامون حکمت‌ها و آثـار نـمازمی‌پردازیم:

1.نماز تشکر از خداست

قـرآن کـریم همۀ انسان‌ها را مخاطب قرار داده‌ است‌ و می‌فرماید‌ به شکرانۀ این که خدا شما را آفرید‌، زمین‌ را برایتان گسترد و آسمان را برافراشت و از آسمان برایتان باران فرستاد و گیاهان را برایتان رویاند تا رزق شما باشد، خدا‌ را‌ عـبادت‌ کـنید:

{/یا أیّها النّاس اعبدوا ربّکم الّذی خلقکم و الّذین من‌ قبلکملعلّکم تتقّوی الّذی جعل لکم الأرض فراشا و السّماء بناء وأنزل من السّماء ماء فأخرج به من الثّمرات رزقا‌ لکم‌ فلا‌ تجعلواللّه أندادا و أنتم تـعلمون/}(بـقره،21 و 22):ای مردم،پروردگـارخویش را‌ که‌ شما و پیشینیان شما را آفریده بپرستید،باشد کهپرهیزگار شوید آن که زمین را برای شما بستری[گسترده]وآسمان‌ را‌ بنایی‌-سقفی بـرافراشته-ساخت و از آسمان آبی فروآورد پس به آن[آب]از میوه‌ها روزی‌ برای‌ شما‌ بـیرون آورد،پس بـرای خـدا همتایان قرار مدهید و خود می‌دانید[که خدابی‌همتاست].

2.نماز راه درست‌ زندگی‌ است‌

{/و أن اعبدونی هذا صراط مستقیم/}(یس،61):و این کـه ‌ ‌مـرا بپرستید، که این است راه‌ راست‌.

3.نماز نجات‌بخش در بحران‌ها و مشکلات است

{/یا أیّها الّذیـن آمـنوا اسـتعینوا بالصّبر و الصّلاة‌ إنّ‌ اللّه‌ معالصّابرین/}(بقره،153):ای کسانی که ایمان آورده‌اید از صبر ونماز کمک بجویید،کـه‌ همانا‌ خداوند با صابران است.

4.نماز نهیب زننده و بادارنده انسان از زشتی‌ها وبدی‌هاست

{/و أقـم‌ الصّلاة‌ إنّ‌ الصّلاة تـنهی عـن الفحشاء و المنکر و لذکراللّه أکبر و اللّه یعلم ما تصنعون/}(عنکبوت،45):و نماز را‌ برپا‌ دار،که نماز از کار زشت و ناپسند باز می‌دارد و قطعا یاد خدا‌ بالاتراست‌ و خدا‌ می‌داند چه می‌کنید.

5.نماز عامل قرب به خداست

{/و اسـجد و اقترب/}(علق،19):سجده نما و(به‌ خدا‌) تقرّبجوی‌.

نماز عامل اعتدال و بهداشت روان است

قرآن می‌فرماید: انسان به گونه‌ای است‌ که‌ وقتی سختی و مصیبت به او می‌رسد بی‌قراری و جزع و فزع می‌کند و چون به رفاه مـی‌رسد از دیـگران دریغ‌ می‌دارد‌، مگر نمازگزاران:

{/إنّ الإنسان خلق هلوعا إذا مسّه الشّرّ جزوعا و إذا مسّهالخیر‌ منوعا‌ إلاّ المصلّین الّذین هم علی صلاتهم دائمون‌/}(معارج‌،19 تا 23):به یقین انسان‌، حریص‌ و کم طاقت آفریده شده است؛ هـنگامی کـه بدی به او می‌رسد بی‌تابی می‌کند و هنگامی‌ که خوبی‌ به او رسد مانع دیگران‌ می‌شود‌(و بخل می‌ورزد‌)، مگرنمازگزاران‌ آن‌ها‌ که نمازها را پیوسته به جا‌ می‌آورد‌.

ویژگی‌های نماز مطلوب

راز این که بسیاری از نـاکارآمدی نـماز شکایت دارند‌ این‌ است که نمازی را که قرآن از‌ ما خواسته انجام نمی‌دهیم‌، نمازی‌ که قرآن از ما می‌خواهد دارای‌ این‌ خصوصیات است:

1.با آگاهی و شناخت

از آغاز اذان تا پایان نماز اذکاری که‌ بـه‌ زبـان جـاری می‌کنیم حدود 35 جمله‌ است‌؛ جملاتی‌ کـوتاه بـا مـضامینی‌ بلند‌. نمازگزار باید پیوسته شناخت خود‌ را‌ نسبت به این اذکار افزایش دهد ونماز را با آگاهی و نه غفلت به جا‌ آورد‌:{/یا أیّها الّذیـن آمـنوا لا تـقربواالصّلاة‌ و أنتم‌ سکاری حتّی‌ تعلموا‌ ما‌ تقولون/}….(نساء،43):ای کسانی‌ کـه ایمان آورده‌اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید.

2.با‌ اخلاص‌ و به دور از ربا

نیت رکن‌ نـماز‌ اسـت‌ و نـمازگزار‌ از‌ آغاز تا پایان‌ باید‌ توجه داشته باشد که قصدش از این کـار جلب رضا و خشنودی خداست:{/قل إنّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی‌ للّه‌ ربّالعالمین‌/}(انعام،162): بگو نماز و تمام عبادات من‌ زنـدگی‌ ومـرگ‌ مـن‌ همه‌ برای‌ خداوند پروردگار جهانیان است.

قرآن کریم در سورۀ ماعون نـمازگزار ریـاکار را بی‌دین معرفی می‌کنند:الّذین هم یرائون: همان کسانی که ریا می‌کنند.

3.با خشوع و احساس کوچکی‌

{/قد أفـلح المـؤمنون الّذیـن هم فی صلاتهم خاشعون/}(مؤمنون،1 و 2):به راستی که مؤمنان رستگار شدند،(1)هـمانان کـه درنـمازشان فروتن‌اند.

2.با حضور قلب

قرآن کریم نسبت به نمازگزارانی که سهل‌انگارند و در‌ نمازحضور‌ قلب نـدارند بـه شـدت هشدا می‌دهد:

{/فویل للمصلّین الّذین هم عن صلاتهم ساهون/}(ماعون،4 و5):پس وای بر نمازگزارانی که از نـمازشان غـافل‌اند.

5.به جماعت

قرآن به زنان و مردان خداپرست‌ فرمان‌ می‌دهد که این فریضه را به جـماعت بـخوانید و پیـامبر عزیز اسلام از روز اول با دو نفر(امیر المؤمنین و حضرت خدیجه)نماز را به جماعت‌ خواند‌:

{/و أقیموا الصـّلاة و أتـوا الزّکاة و ارکعوا‌ مع‌ الرّاکعین/}(بقره43):و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازد و همراه رکوع کـنندگان رکوع کـنید (و نـماز را با جماعت بگزارید).

{/یا مریم اقنتی لرّبک و اسجدی‌ و ارکعی‌ مع الرّاکعین/}(آل عمران،43):ای مریم، خدای خود را با فروتنی فرمانبردار بـاش و بـا نـمازگزاران سجود و رکوع کن.

قرآن‌، نماز‌ را ازمشترکات ادیـان دانسته و بـرای آن در نهضته انبیا(ع) جایگاهی والا قائل است.

6.در وقت معین شده

قرآن‌ می‌فرماید‌ نماز واجبی است وقت‌دار. وقت جزءجوهرۀ نـماز اسـت:{/إنـّ الصّلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا/}(نساء،103):نماز بر مؤمنان فریضه‌ای زمـاندار اسـت تا نمازگزار بیاموزد که از وقتش بهترین استفاده‌ را‌ بکند و برای‌ وقتش برنامه‌ریزی کند، آیات متعددی در قرآن می‌فرماید نماز را درایـن وقـت‌ها بپادارید و فقیهان بزرگ ما می‌فرمایند نماز‌ قبل از وقت باطل و نماز اول وقت بـهترین اسـت. نماز با تأخیر‌ ثواب کمتر‌ دارد‌:

{/و أقم الصّلاة طـرفی النـّهار و زلفـا من اللّیل إنّ الحسنات یذهبن السّیّات ذالک ذکری للذّاکـرین/}(هـود،114): و نماز رادر ‌‌دو‌ طرف روز اوایل شب که نزدیک روز است بر پادار(نمازصبح را در‌ نیمۀ‌ اول‌ روز و ظهر و عصر را در نـیمۀ دوم آن ومـغرب و عشا را در اوایل شب بخوان‌)، کـه بـه یقین نـیکی‌ها(کـهنماز در رأس آنـ‌هاست)گناهان را از بین می‌برد‌(پلیدی گناهرا از نـفس‌،مـفاسد‌ آن را از آفاق، سیاهی آن را از نامۀ عمل واستحقاق عذاب را از عامل می‌زداید)، این تذکری است بـرای یاد کـنندگان.

{/أقم الصّلاة لدکوک الشّمس إلی غسق اللّیـل و قرآن الفجرإنّ قرآن‌ الفـجر کـان مشهودا/}(اسراء،78):از اول زوال خورشید(از دائرۀ نصف النـهار،دربـارۀ هر شخصی نسبت به محیط خود)تا نهایت تاریکی شب(تا نیمۀ آن)نـماز را بـرپا دار‌(چهار‌ نمازفریضۀ یومیه: ظهر و عـصر و مـغرب و عـشاء و بیست و یک رکـعت نافله‌های آنـ‌ها را اقامه کن) و نیز قـرآن صـبح را(نماز صبح ونافلۀ صبح را)همانا قرآن صبح مشهود(فرشتگان شب و روزبرای نوشتن‌ آن‌) اسـت.

هـمراهان نماز

غالبا نسخۀ طبیب حاوی چـند قـلم داروست کـه اگـر هـمه داروها با هم استفاده شـود بهبودی حاصل می‌شود. خدای حکیم در کتاب خود نسخه‌های شفابخشی به انسان راهنمایی‌ کرده  که‌ در صورت عـمل بـه همۀ آن‌ها درمان می‌یابد.نتیجه ایـن کـه چینش مـوضوعات در قـرآن حـکیمانه و معنادار است.

بـا بـررسی‌هایی که به عمل آمده نماز در قرآن در کنار 50‌موضوع‌ قرار‌ گرفته است که به چند‌ نمونه‌ تـوجه‌ مـی‌کنیم:

1.سـورۀ بقره،آیات 3 تا 5، اوصاف متقین را بیان مـی‌کنددر ایـن تـصویر ایـمان بـه غـیب، نماز، انفاق، ایمان به قرآن، ایمان‌ به کتاب‌های‌ آسمانی‌ و یقین به آخرت در کنار هم قرار گرفته‌اند‌:

{/الّذین‌ یؤمنون بالغیب و یقیمون الصّلاة و ممّا رزقناهمینفقون و الّذین یؤمنون بما أنزل إلیـک و ما أنزل من قبلک و/}

{/بالآخرة هم یوقنون/}:آنان‌ که‌ به‌ غیب ایمان می‌آورند و نماز رابرپا می‌دارند و از آنچه به ایشان‌ روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند وآنان که به آنچه به تو نازل شـده و آنـچه پیش از تو(بر پیامبرانپیشین‌)نازل‌ گردیده‌،ایمان می‌آورند و به رستاخیز یقین دارند.آنان بر طریق هدایت پروردگارشان‌اند‌ و آنان‌ رستگاران‌اند.

2.سورۀ مؤمنون، آیات 1 تا 9، اوصاف مؤمنین را به نمایش گذاشته و خشوع در نـماز، دوری از بـیهوده‌گویی‌، پرداخت‌ زکات‌، پاکدامنی، امانتداری، وفای به عهد و در پایان پاسداری از نماز کنار هم چیده‌ شده‌ است‌. جالب این که در این مجموعه دوبار نماز را مطرح می‌کند. آری ایـن نـسخۀ شفابخش‌ الهی‌ است‌ که نمازگزار نـه تـنها در اندیشۀ برگزاری نمازی خوب بلکه برای تمام رفتار منش و اخلاق خود‌ باید‌ برنامه داشته باشد. چنین نمازگزاری چون آهن‌ربا مردم را به نماز مشتاق می‌کند:

{/«قد‌ أفـلح‌ المـؤمنون‌ الّذین هم فی صـلاتهم خـاشعون والّذین هم عن اللّغو معرضون و الّذین هم للزّکوة فاعلون‌ و الّذینهم‌ لفروجهم حافظون إلاّ علی أزواجهم أو ما ملکت أیمانهم فإنهم غیر ملومین فمن ابتغی‌ وراء‌ ذلک‌ فأولئک هم العادون والّذین هم لأماناتهم و عهدهم راعـون و الّذیـن هم علی صلواتهم یحافظون/}: مؤمنان رستگار شدند‌ آن‌ها‌ که در نمازشان خشوع دارند و آن که از لغو و بیهودگی روی گردان‌اند و آن‌ها‌ که‌ زکات را‌ انجام می‌دهند و آن‌ها که دامان خود را(از آلوده شدن به بی‌عفتی) حفظ می‌کنند، تنها آمیزش‌ جـنسی‌ بـا‌ همسران و کـنیزانشان دارند، که در بهره‌گیری از آنان ملامت نمی‌شوند و کسانی که‌ غیر‌ از این طریق را طلب کنند، تجاوزگرند و آن‌ها که امانت‌ها و عـهد خود را رعایت می‌کنند و آن‌ها که‌ بر‌ نمازهایشان مواظبت می‌نمایند.

نماز در نهج البـلاغه

امـیر المـؤمنین(ع) اولین نمازگزار و تجسم واقعی‌ بندگی‌ بود و با جملۀ فزت و ربّ الکعبه در‌ محراب‌ عبادت‌ جان نورانی‌اش به ملکوت پر کـشید.‌ ‌رهـنمودهای مولا‌ دربارۀ‌ نماز در نهج البلاغه فراوان است، که به چند فقرۀ آن می‌پردازیم:

1.{/تعاهدوا أمـر الصـّلاة‌ و حـافظوا علیها و استکثروا منها وتقرّبوا‌ بها‌ فإنّها کانت‌ علی‌ المؤمنین‌ کتابا موقوتا ألا تسمعون إلی جواب أهل‌ النـّار‌ حین سئلوا ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین و إنّها لتحتّا‌ الذّنّوب‌ حـتّ الورق و تطلقها إطلاق الرّیق و شبّهها رسـول‌ اللّه(ص)بـالحمّة تکون علی‌ باب‌ الرّجل فهو یغتسل منها فی الیوم‌ و اللّیلة‌ خمس مرّات فما عسی أنّ یبقی علیه من الدّرن و قد عرف حقّها رجالّ من‌ المؤمنین‌ الّذینلا تشغلهم عنها زینة متاع‌ و لا‌ قرّة‌ عین من ولد‌ و لامـال‌ یقول اللّه سبحانه رجال لا‌ تلهیهم‌ تجارة و لا بیع عن ذکر اللّه و إقامالصّلاة و إیتاء الزّکاة و کان رسول اللّه(صلی اللّه‌ علیه‌ و آله)نصبا بالصلاة بعد التّبشیر له‌ بالجنّة‌ لقول اللّه‌ سبحانه‌ و أمر‌ أهلک بالصّلاة و اصطبر علیها فکان‌ یـأمر بـها أهله و یصبر علیها نفسه/}(خطبۀ 190).

نماز را به پا دارید، محافظت آن‌ را‌ بر عهده گیرید، زیاد به آن توجه‌ کنید‌ و فراوان‌ نماز‌ بخوانید‌ و به وسیلۀ آن‌ به‌ خدا تقرب جوئید، زیرا نماز«به عـنوان فـریضۀ واجب در اوقات مختلف شبانه‌روز بر مؤمنان مقرر شده است‌»مگر‌ به‌ پاسخ دوزخیان دربرابر این پرسش که«چه‌ چیز‌ شما‌ را‌ به‌ دوزخ‌ کشانیده است»گوش فرا نداده‌اید که می‌گویند«مـا از نـمازگزاران نبودیم…»!

نماز گناهان را هم چون برگ‌های پائیزی می‌ریزد و غل و زنجیرهای معاصی را از گردن‌ها می‌گشاید.

پیامبر‌(ص)«نماز را به چشمۀ آب گرمی که بر در خانۀ کسی باشد و شبانه‌روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد تشبیه کـرده اسـت» کـه بدون تردید چرک و آلودگی در بـدن چنین کـسی‌ بـاقی‌ نخواهد ماند.

گروهی از مؤمنان که زینت و متاع این جهان و چشم‌روشنی آن؛ یعنی فرزندان و اموال، آنان را به خود مشغول نداشته‌اند، حق نماز را خـوب شـناخته‌اند. خـداوند سبحان می‌گوید:«مردانی هستند‌ که‌ تجارت و دادوستد آنان را از یـاد خـدا و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد».

رسول خدا(ص) بعد از بشارت به بهشت، خویش را‌ در‌ موردنماز به تعب و مشقت انداخته‌ بـود‌، زیـرا خـداوند به او فرموده بود: «خانواده خویش را به نماز فرمان ده و در برابر آن شـکیبا باش»لذا آن حضرت اهل بیت خود‌ را‌ به نماز امر می‌کرد‌ و خود‌ نیز درانجام آن شکیبایی داشت.

2.در وصیت‌نامه‌ای که حضرت علی(ع) بـرای فـرزندان و هـمۀدوستانش در طول تاریخ نوشته است به نماز توصیه می‌کند:{/اللّه اللّه فی الصـّلاة فـإنّها عمود دینکم/}:خدا را خدا‌ را‌ در مورد«نماز» چرا که ستون دین شماست(نامۀ 48).

3.به کارگزارانش نماز را بـه عـنوان مـحور و ملاک کارها معرفی می‌کند:{/صلّ الصّلاة لوقتها الموقّت لها و لا تعجّل وقتهالفراغ و لا تؤخرها‌ عـن‌ وقـتها لاشـتغال‌ و اعلم أنّ کلّ شیء من عملک تبع لصلاتک/}(نامه 27):

نماز را در اوقات خودش به جای آر‌ نـه آن کـه بـه هنگام بیکاری در انجامش تعجیل کنی…و به هنگام‌ اشتغال‌ به‌ کار آن را تأخیراندازی و بدان که تـمام اعـمالت تابع نمازت خواهند بود.

پی‌نوشت

عزیزی، عباس، نماز در ‌‌آیینۀ‌ حدیث، نشر فجر قـرآن، قـم، 1385

مـنابع

(1).قرآن کریم

(2).نهج البلاغه،ترجمۀ ناصر‌ مکارم‌ شیرازی‌

بیشتر بخوانید

قرآن

قرآن و مسئولیت در قبال تاریخ

قرآن و مسئولیت در قبال تاريخ قرآن

قرآن كتاب آسماني و برنامه زندگي ما مسلمانان و نقشه راه است. پيامبر بزرگ اسلام( صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) به خصوص در ماه‌هاي پاياني عمرش بارها مسلمانان را تا برپايي قيامت به تمسك به قرآن به عنوان ثقل اكبر و اهلبيت(عليهم السلام) بعنوان ثقل اصغر، سفارش فرمود و آنان را به بازخواست در روز قيامت هشدار داد. در سخنان معصومين( عليهم السّلام) هم مي‌خوانيم كه قرآن در روز قيامت به صورت فرشته‌اي وارد محشر شده و از بعضي شفاعت و از برخي شكايت خواهد كرد.

حال سؤال مهم اين است كه ما در برابر اين ميراث گرانبها چه وظايفي داريم؟ بهتر اين است كه از خودش بپرسيم كه، اي فرشته خوب خدا، از ما چه انتظاري داري؟ با نگاهي به آيات اين كتاب نجات بخش و سعادت آفرين، با اين پاسخ‌ها روبرو مي‌شويم.

  1. قرائت: بخوانيد (اِقرَء، اِقرَءوا)

قرآن به معناي كتاب خواندني بيش از هر كتابي در تاريخ بشر خوانده شده و مي‌شود و اين تدبير الهي است كه مسلمانان با خواندن اين كتاب، رابطه معنادار و عميق با آن برقرار كنند. مي‌پرسيم:

چگونه بخوانيم؟ مي‌گويد: با طهارت (لا يَمَسُّهُ اِلّا المُطَهَّرون )(1)، جدّي: (خُذ الكِتابَ بِقُوَّه)(2)

مي‌پرسيم چقدر بخوانيم؟ مي‌گويد: تا توان داريد( فَاقرَءوا ما تَيَسَّرَ مِن القُرآن)(3)

مي‌پرسيم چه وقت بخوانيم؟ مي‌گويد: صبح‌ها (و قُرآنَ الفَجر)(4)، شب‌ها (يَتلونَ آياتِ اللهِ آناءَ اللّيل)(5)، قبل از نماز (اُتلُ ما اُوحِيَ اِلَيكَ مِن الكِتابِ و اَقِمِ الصَّلوه)(6)

  1. تلاوت: پيوسته و به ترتيب بخوانيد( اُتل)

به گفته بسياري از مفسران بزرگ قرآن كريم مثل علامه طباطبايي چينش آيات و سوره‌ها به فرمان خدا صورت گرفته و اين نظم ، نظمي آسماني است، با سوره حمد آغاز و با سوره ناس پايان مي‌پذيرد. به اين ترتيب و پيوسته خواندن قرآن را تلاوت مي‌گوئيم. انتظار قرآن از ما ختم اين كتاب است يعني از آغاز تا پايان اين كتاب مقدس را با همين ترتيب بخوانيم، چرا كه به تمام موضوعات و مسائل مادي و معنوي، فردي و اجتماعي، دنيايي و آخرتي ما در اين كتاب توجه شده. اگر بخشي از كتاب را بخوانيم و بخش‌هاي ديگر ناخوانده بماند، مسلمان‌هاي تك بعدي بار خواهيم آمد.

  1. ترتيل: با دقت بخوانيد (رَتّل)

خواندن‌هاي ما متفاوت است. گاهي كتابي را از روي ناچاري مي‌خوانيم. گاهي از روي بي رغبتي مطالعه مي‌كنيم. گاهي براي نمره و مدرك، كتاب و نوشته‌اي را مي‌خوانيم، اما گاهي مي‌شود عاشقانه و با عطش به سمت كتابي مي‌رويم. چندين و چند بار مطالعه مي‌كنيم، باز به دنبال خواندنش هستيم. كتاب را از خودمان دور نمي‌كنيم ، به ديگران معرفي مي‌كنيم ، شيريني‌هاي كتاب را بيان مي‌كنيم. به خواندن با انگيزه و دقت، ترتيل مي‌گوييم. قرآن چنين انتظاري از ما دارد.

  1. استماع: به من گوش كنيد (فَاستَمِعوا)

خواندن اثري دارد و گوش دادن اثري ديگر. گاهي مطلبي را كه خوانده‌ايم وقتي گوش مي‌كنيم براي ما طراوت و تازگي ديگري دارد. نكته‌ها و پيام‌هاي جديدي در گوش دادن است كه در خواندن نيست انتظار قرآن از ما اين است كه وقتي قرآن خوانده مي‌شود همه جا سكوت باشد. همه به اين نغمه آسماني دل بسپارند(و اِذا قُرِيَ القُرآنُ فَاستَمِعوا لَهُ و اَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمون)(7)

  1. تدبّر: در آيات من بينديشيد

قرآن ، كلام خداست و به قول امام علي(عليه السّلام) حاوي امرها ، نهي‌ها ، تشويق‌ها ، هشدارها ، قصه‌ها  مثل‌ها و گفتگو‌هاست. جنس قرآن از كلام است ما وقتي با كلامي روبرو مي‌شويم ابتدا بايد بفهميم سپس در آن بينديشيم و در گام بعدي در دل و جان خويش ، تأثير بخشيم و در رفتار و عمل به نمايش بگذاريم.

اين كتاب حاوي 114 سوره ، 6.236 آيه و نزديك 78.000 كلمه است كه همه مسلمانان جهان موظفند ترجمه اين كلمات و آيات را به زبان خود بياموزند و خود را براي تدبّر و انديشه آماده كنند. كارشناسان مي‌گويند اگر كلمات تكراري قرآن را حذف كنيم به 11.000 كلمه مي‌رسيم كه 1.000 كلمه از اين 11.000 كلمه حدود 80% قرآن را تشكيل مي‌دهد. اگر ما طي برنامه‌اي چند ساله براي مخاطبان خود كه دانش‌آموزان هستند اين هزار كلمه را آموزش دهيم يك گام جدّي به تدبّر نزديك شده‌ايم . البته تدبّر هم روش و ساز و كار خود را مي‌طلبد و نيازمند آموزش و تمرين است.

فرازهاي مهم قرآن كه انتظار مي‌رود در آنها بينديشيم:

  •  قصه‌ها : (فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرون)(8)
  • مثل‌ها : (و تِلكَ الامثالُ نَضرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرون)(9)
  • نشانه‌ها : (كَذلِكَ نُفَصّلُ الاياتِ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون)(10)
  • احكام و قوانين – بعد از اعلام حكم شراب و قمار مي‌فرمايد- : (كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الاياتِ لَعَلَّكُم تَتَفَكَّرون)(11)
  1. تأثير: از آياتش تأثير بپذيريم

در سوره مباركه قمر چهار بار اين آيه تكرار شده‌است. (و لَقَد يَسَّرنا القُرآنَ لِلذّكرِ فَهَل مِن مُدَّكِر)(12) ما اين آيات قرآن را ساده كرديم تا شما پند بگيريد آيا پند‌پذيري هست؟ يعني من انتظار دارم خوانندگان من تأثير بپذيرند. در آيات آغازين سوره انفال مي‌خوانيم: (اِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذينَ اِذا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَت قُلوبُهُم و اِذا تُلِيَت عَلَيهِم آياتُهُ زادَتهُم ايماناً)(13) فقط مؤمنان كساني هستند كه وقتي نام خداوند برده مي‌شود دلهاي آنها از عشق به خدا مي‌طپد و آنگاه كه آيات قرآن تلاوت مي‌شود بر ايمان آنها افزوده مي‌شود. پيام مهم اين آيه تأثيرپذيري از قرآن است. صدها حكايت از سالهاي نزول قرآن تاكنون در تاريخ به ثبت رسيده كه حاكي از تأثيرپذيري مسلمانان از كلام خداست شبيه حكايت فضيل عياض كه تحت تأثير آيه 16 حديد توجه كرد (أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ) و حكايت فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) كه پيراهن عروسي خود را به زن فقير داد و اين آيه قرآن را خواند (لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّي تُنفِقوا مِمّا تُحِبّون)(14)

  1. تعليم: مرا آموزش دهيد

تعليم كتاب از وظايف انبياست (هُوَ الّذي بَعَثَ في الامّييّنَ رَسولاً مِنهُم يَتلوا عَلَيهِم آياتِهِ و يُزَكّيهِم و يُعَلّمُهُمُ الكِتابَ و الحِكمَه)(15) و رسول خدا(صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: بهترين شما كسي است كه قرآن را بياموزد و به ديگران ياد بدهد خَيرُكُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ و عَلَّمَه قرآن كريم در سوره آل عمران آيه 79 مي‌فرمايد: (كونوا رَبّانييّنَ بِما كُنتُم تُعَلِّمونَ الكِتابَ و بِما كُنتُم تَدرُسون) بخاطر آموزش كتاب و تدريسي كه داريد ربّاني باشيد. آموزش قرآن بايد همگاني ، همه‌جايي ، همه سني و فراگير باشد و اولياء ومربيان همه در اين طرح آسماني شركت كنند و هميشه بدنبال روشهاي جذاب و متنوع براي آموزش قرآن باشيم. آموزش تمام لايه‌هاي قرآن روخواني ، روانخواني ، زيباخواني ، ترجمه ، مفاهيم ، تفسير و …

  1. عمل: به فرامين من عمل كنيد

انتظار قرآن اين نسخه شفابخش انسان ، عمل است. در اين كتاب خداوند منّان بيش از 1.400 بار امر و بيش از 400 بار بندگانش را نهي كرده، بديهي است كه قرائت ، تلاوت ، ترتيل ، استماع ، تدّبر ، آموزش و تأثير همه گامهاي مقدماتي براي عمل هستند و از نگرانيهاي پيامبر عزيز اسلام(صلّي الّله عليه و آله و سلّم) در روزهاي آخر عمرش يكي همين بود كه مي‌فرمود: نگرانم به خواندن قرآن بسيار توجه شود اما از عمل به قرآن خبري نباشد. ما بايد براي آوردن قرآن به صحنه عمل فكري كنيم و اين دستورات زندگي ساز و سعادت آفرين را به رفتار تبديل كنيم.

  1. تقويت ايمان

وقتي اسلام آمد دشمنان در گام اول به فكر سركوب كردن اسلام افتادند، بعد كه موفق نشدند در گام دوم بدنبال محدود كردن اسلام و زماني كه اسلام ، شرق و غرب عالم را متوجه خود كرد به فكر تضعيف و منحرف كردن افتادند. قرآن از توطئه‌هاي مخالفان پرده برداشته‌و مي‌فرمايد(وَدّواَ لَو تَكفرون)(16) كافران مي‌خواهند ايمان را از شما سلب كنند (وَدَّ كَثيرٌ مِن اَهلِ الكِتابِ لَو يَرُدّونَكُم مِن بَعدِ ايمانِكُم كُفّاراً)(17) برنامه كافران، گرفتن ايمان شما و كشاندن شما به سمت كُفر است. وظيفه شما در برابر آنها تقويت ايمان است. قرآن كريم در آيه 136 سوره نساء مي‌فرمايد: يا اَيُّها الَّذينَ آمَنوا آمِنوا بِاللهِ و رَسولِهِ و الكِتاب اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، ايمان بياوريد به خداوند و فرستاده او و كتاب. يعني قوّت ايمان شما ناكافي است ، تقويت كنيد ايمانتان را و بدانيد كه دشمن براي تضعيف ايمان شما ، به خدا و پيامبر اسلام و قرآن برنامه دارد. با كتاب با فيلم با كاريكاتور با طنز و … پس خود را در برابر دشمن مجهز كنيد.

  1. اقامه

كلمه اقامه بمعناي برپاداشتن ، برافراشتن. در قرآن كريم درباره اين عدل (لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسط)(18) نماز (اَقيموا الصَّلاه)(19) و كتاب آسماني بكار رفته در آيه 68 سوره مائده سخن از اقامه كتاب آمده‌است و مي‌فرمايد : (يا اَهلَ الكِتاب لَستُم عَلي شَيءٍ حَتّي تُقيمُوا التَوراه و الانجيل و ما اُنزِلَ اِليكُم) اي يهوديان و اي مسيحيان و اي مسلمانان ، هويت شما به اقامه كتاب خداست اگر يهوديان ومسيحيان تورات و انجيل را در زمان خود و شما مسلمانان پرچم قرآن را بپا نداريد و دستوراتش را اجرا نكنيد هيچ ارزشي نداريد. بايد براي اين كتاب هزينه كنيد. هر كس سهمي بپذيرد و كاري كه در توان دارد براي اهتزاز پرچم قرآن بردارد تا ارزش و منزلت پيدا كنيد.

  • واقعه/79
  • مريم/12
  • مزمل/20
  • اسراء/78
  • ال عمران/113
  • عنكبوت/45
  • اعراف/204
  • اعراف/176
  • حشر/21
  • يونس/24
  • بقره/219
  • قمر/17
  • انفال/3
  • ال عمران/92
  • جمعه/2
  • نساء/89
  • بقره/109
  • حديد/25
  • يونس/87

بیشتر بخوانید

 

انتطارات قرآن از ما

انتظارات قرآن از ما

انتظارات قرآن از ما

قرآن کریم برای‌ تحقق‌ وعده‌هایی که داده‌است، از ما انتظاراتی دارد که ما با برنامه‌ای ساده، در راستای محقق کردن آن‌ها می‌توانیم گام بـرداریم ان شـاء اللّه. آشنایی با انتظارات قرآن از ما‌ موضوع مهمی است که به آن می پردازیم.

بسم اللّه الحمن الرحیم

«یا ایها الناس قد جآءتکم مّوعظه‌ مّن‌ ربـّکم‌ و شـفآء لّمـا فی الصدور و هدی‌ و رحمه للمؤمنین»: ای مردم، به یقین برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی و درمانی بـرای آنچه‌ در سینه‌هاست، و رهنمود و رحمتی برای گروندگان(به خدا‌) آمده است‌ [یونس۷۵/].

قرآن‌ حکیم‌، آخـرین پیام الهی، برنامه‌ای جـامع بـرای زندگی و سعادت اخروی است که در سرنوشت‌ مسلمانان نقش بزرگی را ایفا میکند. این کتاب در ماه رمضان فرو فرستاده شد تا مردم را با‌ دلایلی‌ آشکار، راهبر به سوی حق و میزانی برای تشخیص حـق از باطل باشد[بقره۵۸۱/]. خداوند کسانی‌ را که ایمان آورده‌اند، فرامی‌خواند که این آیات قرآن را بشنوند تا به آنها حیات‌ بخشیده‌ شود[انفال/ ۴۲] و به وسیله‌ی قرآن مردم را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد[ابراهیم۱/]، وبه‌ آنـ‌چه بـرای مؤمنان مایه‌ی درمان و رحمت است‌[اسراء۲۸/] رهنمون می‌سازد.

اما این کتاب هم برای‌ تحقق‌ وعده‌هایی که داده‌است، از ما انتظاراتی دارد که ما با برنامه‌ای ساده، در راستای محقق کردن آن‌ها می‌توانیم گام بـرداریم ان شـاء اللّه. آشنایی با انتظارات قرآن از ما‌ عبارت‌انداز‌:

انتطارات قرآن از ما

1.قرائت قرآن:

خداوندا در قرآن می‌فرماید:«هر اندازه که برای شما آسان است، به قرائت قرآن‌ بپردازید»[مزمل۰۲/]پس وظیفه‌ی هر مسلمان است که قـرآن را بـخواند؛ زیاد‌ و با‌ طهارت‌ بخواند، مستمر و با اخلاص بخواند‌، و از‌ همه‌ مهم‌تر با عشق بخواند؛ عشق به خالق هستی و عشق به وجودی‌ که احد، صمد، لایزال و لا یتناهی است. امام باقر(عـلیه‌ السـلام‌)دربـاره‌ی‌ قرائت قرآن فرموده است: «در شـبانه روز، حـداقل‌ پنج‌ آیه از قرآن را بخوانیم».

۲. تلاوت قرآن از ابتدا تا انتهای آن:

ما موظفیم که همه‌ی مضامین کتاب الهی‌ را‌ از‌ اول تا آخر بخوانیم. در ترتیب سوره‌ها و آیـات قـرآن، حـکمت‌ها‌ و رازهایی وجود دارند که خواندن آن‌ها به ایـن تـرتیب، بر کارت فراوانی را به همراه دارد.

۳. ترتیل قرآن‌ با‌ دقت‌:

هر آیه‌ای را که‌ می‌خوانیم، باید کمی مکث کنیم و آن‌گاه بـه‌‌ سـراغ‌ آیـه‌ی بعدی برویم. باید بدانیم که هر آیه، معنای خود را دارد، یـا شاید هشداری در‌ آن‌ نهفته‌ باشد که با کمی دقت‌ بتوان به آن دست یافت؛ پس نباید‌ با‌ شتاب‌ از آیات بـگذریم، بـدون آنـ‌که پیغام خداوند را دریافت کرده باشیم.این هم یکی دیگر از انتظارات قرآن از ما ست.

۴. تدبر در آیات‌ قرآن‌:

با‌ فهم مـعنای لغـوی آیات قرآن، دریچه‌ای برای درک فحوای معنای آن‌ها بازمی‌شود. امیرالمؤمنین علی‌(علیه‌ السلام) می‌فرماید:«علیکم بالدّرایات لا بـالرّوایات»[کـنز الفـوائد؛بحار الانوار،ج‌۲:۰۶۱] بر‌ شماست‌ که‌ درایت کنید، نه فقط به نـقل و حـکایت بـپردازید.

پشت ظاهر هر آیه‌ای، معانی پنهان‌ و مفاهیمی‌ وجود دارند که مغز آن آیه محسوب مـی‌شوند و بـا درک آنـ‌ها می‌توان‌ به‌ باطن‌ کلام‌ الهی راه یافت. ائمه‌ی معصوم(علیهم السلام)، تلاوت بدون تدبر را بـی ثـمر دانسته‌اند و باید‌ برای‌ فهم آیات‌ قرآن، از هدایت‌های پیامبر اعظم و اهل‌بیت پاک ایشان(صلوات اللّه عـلیهم‌ اجـمعین‌)، و راهنمایی‌های عالمان فرزانه و مفسران روشن ضمیر استفاده کرد و فهم متشابهات آن‌ را به صاحبان قـرآن، یـعنی‌ اهل‌بیت‌ پیامبر‌(ص)، واگذار کرد.

برای تدبر در قرآن، اولین گام استفاده از ترجمه‌ی آن‌ اسـت‌. تـعداد کـلمات قرآن حدود ۸۷ هزار کلمه است که اگر کلمات تکراری آن را در نظر‌ نگیریم‌، حدود ۱۱ هزار کلمه مـی‌شود. از ایـن تعداد نیز کم‌تر از هزار‌ کلمه‌ی‌ آن پر تکرار است. با برنامه‌ای کوتاه‌ مدت‌، مـی‌توان‌ بـا مـعنای این هزار کلمه آشنایی پیدا‌ کرد‌. بدین ترتیب، معنای بیش از ۸۰ درصد کلمات قرآن را خواهیم فهمید. خـوشبختانه‌ مـؤلفین‌ کـتاب‌های جدید التألیف آموزش قرآن‌که‌ برای‌ دوره‌های ابتدایی‌ و راهنمایی‌ تهیه‌ شداند، به ایـن مـهم توجه خاصی‌ داشته‌اند‌.

۵. توجه به آیات قرآن:

یکی از انتظارات قرآن از ما این است که هنگام تلاوت قرآن، باید سکوت کنیم و با تمام‌ جـان‌ و دل آن را شـنید و به آن‌ توجه داشت. خداوند در‌ قرآن‌ مجید می‌فرماید:«و چون قرآن قرائت‌ شـود‌، هـمه به آن گوش فرا دهید و سکوت کنید؛ بـاشد کـه مـورد لطف و رحمت‌ حق‌ واقع شوید»[اعراف۴۰۲/].

۶. تـأثیرپذیری‌ از‌ آیـات‌ قرآن:

روحیه و خلق‌وخوی‌ ما‌، باید از قرآن متأثر‌ شود‌. در سوره‌ای از قرآن آیه‌ای متناوبا آمـده‌است: «و مـا قرآن را برای اندرز بر فـهم‌، آسـان‌ کردیم، آیـا پنـدپذیری هست؟»[قـمر۷۱/،۲۲‌،۲۳‌و۰۴].

تأثیر‌ گذاری‌ قرآن‌ بر ما بـاید ایـن‌ چنین باشد که چون مؤمنان، وقتی ذکری از خدا شود، دل‌هایشان ترسان و لرزان‌ گـردد و چـون آیات‌ خدا‌ را بر آن‌ها تلاوت کـنند، بر‌ مقام‌ ایمانشان‌ افـزوده‌ شـود[انفال‌۳/]، از آیات قرآن‌ متأثر‌ باشیم. در تـاریخ اسـلام فراوان دیده شده است که چه بسیار بودند افرادی که با خواندن‌ یـا‌ شـنیدن‌ یک آیه، منقلب شده و تـحت تـأثیر آیـات‌ الهی‌ قرار‌ گـرفته‌اند‌. داسـتان‌ مشهور‌ فضیل عیاض یـکی از هـمین موارد است. شخص سارق در نیمه‌شبی به‌ قصد دزدی وارد خانه‌ای شد و مشاهده کرد، صاحب‌خانه در کـنار روشـنایی شمع، آیاتی‌ از قرآن را تلاوت می‌کند؛ آیـه‌ای از سـوره‌ی حدید بـا ایـن مـعنا که: آیا وقت آن نـرسیده است که دلت را با یاد خدا نرم‌کنی‌[حدید۶۱/] فضیل تأملی‌ کرد و پیش‌ خود‌ گفت،چرا، وقت آن رسـیده‌است. سـپس برگشت و توبه کرد.

از این‌گونه داستان‌ها، قـرآن پژوه حـوزه‌ی عـلمیه، حـضرت آیـت الله کریمی جهرمی، خـاطرات بـسیاری دارد که در کتاب«نمونه‌هایی از‌ تأثیر‌ و نفوذ آیات قرآن»، گردآوری کرده‌است. برای مثال، هرگاه ما با شنیدن آیـه‌ای از قـرآن بـتوانیم بر خشم خود مسلط شویم، یا لب بـه‌ سـتایش‌ خـداوند بـاری تـعالی بـگشاییم، و امثال‌ آن‌، می‌توانیم این انتظار قرآن را برآورده سازیم.

۷. آموزش آیات قرآن:

مسؤلیت آن در ابتدا با پیامبراعظم(صلی اللّه علیه و اله و سلم) بوده است. ایشان از‌ اولین‌‌ روزهای بعثت، هر مسلمان‌ شـایسته‌ای‌ را می‌یافت که دلش به نور ایمان روشن شده است، مأمور آموزش قرآن می‌کرد. جعفر بن ابی طالب مصعب بن عمیر، ابوذر غفاری ازجمله‌ی آن معلمان بودند. در این‌باره‌، رسول‌اکرم‌(صلی اللّه‌ علیه وآله) فـرموده اسـت:«خداوند،معلمان قرآنی را منزلتی ویژه در بهشت می‌دهد.» هم‌چنین از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است: «شخصی با شگفتی در قیامت، نامه‌ی‌ عمل‌ خود را‌ می‌خواند و شادمانی می‌کند. فرشته‌ای از او می‌پرسد: تو را چـه شـده است؟ می‌گوید: کاری را که نکرده‌ام، در این‌ جا برایم ثبت شده است. من در دنیا به ۱۰ نفر‌ قرآن‌، آموزش‌ داده‌ام، اما این جا عدد یک میلیون را نـشان مـی‌دهد. فرشته پاسخ می‌دهد: تو بـه ۱۰ نـفر ‌‌قرآن‌‌ آموختی؛ یکی از آنها به صد نفر و یکی از آن صد نفر به‌ هزار‌ و…به‌ تو بگیم که تمام کسانی که به واسطه‌ی این‌ ۱۰ نفر تـا روز قـیامت آموزش‌ قرآن دیده‌اند، در نـامه‌ی عـمل تو ثبت شده است.»

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام‌) هم فرموده است: «پدر‌ باید‌ به فرزند خود قرآن بیاموزد»[نهج البلاغه،حکمت‌ ۱۹۳]. از وظایف ما این است که قرآن را به مردم دنیا مـعرفی کـنیم و برای آموزش آن، از همه‌ی ابزارهای جذاب و فناوری نوین‌ آموزشی استفاده کنیم تا این انتظار قران درباره‌ی آموزش آن، به یاری خداوند برآورده شود. البته این‌ مسئولیت بسیار سنگینی است.

۸. عمل به قـرآن:

او امـر و نواهی قـرآن برای شفای دل‌ها‌، تعالی‌ روح و تضمین سعادت دنیا و آخرت انسان‌ها، واجب و حرام شده است.تلاوت قرآن به قـصد عمل به آیات آن،انتظاری است که هیچ‌گاه پایانی ندارد و با اسـتمرار در عـمل و تـنظیم برنامه‌ای‌ برای‌ زندگی،براساس آن می‌توان این انتظار را پاسخ‌داد. زندگی قرآنی براساس فهم‌ عمیق معنای ایات قرآن و انـطباق ‌ ‌مـفاهیم آن با مسائل روزمره، نسخه‌ای است که باید عملی شود تا‌ آمرزش‌ الهی را در پی داشـته‌باشد.

۹. بـه یـاد داشتن قرآن:

وحی الهی، کتاب یاد است. قرآن می‌فرماید:«و مانند آن‌ها نباشید که به کـلی خدا را فراموش کردند و خدا هم نفوس‌ آن‌ها‌ را‌ از یادشان برد. آنان به‌ حقیقت‌ بـدکاران‌ عالمند»[حشر۹۱/].انسان‌ مـوجودی فـراموشکار و در معرض انواع غفلت و نسیان‌هاست. این غفلت‌ها موجب از خودبیگانگی و خدا فراموشی‌ می‌شود و هدف از‌ خلقت‌، وجود‌ نعمات طبیعی، روز واپسین قیامت، و…راز یاد می‌برد‌. انتظار‌ قرآن این است‌ که یاد خدا و یاد قیامت، همیشه در خـاطر ما باشد.

۱۰. اقامه:

قرآن می‌فرماید: «دین خدا‌ را‌ بر‌ پا دارید»[شوری۳۱/]. و در جای دیگر فرموده است: «و نماز‌ را به پا دارید»[بقره۳۴/]. هم‌چنین در آیه‌ای آمده‌است:«و چنان چه اهل کتاب به دستور تورات و انجیل‌ خودشان‌‌ و قـرآنی‌ کـه از سوی پروردگارشان به سوی آن‌ها نازل شده است، قیام‌ می‌کردند‌، البته از هر گونه نعمتی برخوردار می‌شدند»[مائده۶۶/].

و اما اقامه که به معنای برپا داشتن‌ است‌، نیازمند‌ صرف وقت و انرژی، مـراقبت، ازخـودگذشتگی، اطلاع‌رسانی‌ و تبلیغ است. نوری که بعد از‌ قرن‌ها‌ روشنی‌ آن به ما رسیده است، با غفلت ما، کم‌سو می‌شود، و پرچمی که‌ هزاران سال‌، با‌ اقامه‌ی‌ مؤمنین برافراشته مانده است، با خـمیدگی مـا، اهتزاز آن از جلوه‌گری خواهد افتاد. قرآن‌ از‌ ما انتظار دارد، وقتی در روز محشر به صورت جوانی زیبا با آن‌ روبه‌رو‌ می‌شویم‌، بارویی گشاده به ما بنگرد و شفیعمان در آن هنگامه‌ی بزرگ باشد؛ ان شاء اللّه‌.

مـنابع‌

۱.قـرآن مـجید.

۲.نهج البلاغه.

۳.بحارالانوار.

۴.کنزالفوائد.

بیشتر بخوانید