قرآن کریم

شرح صفحه 24 قرآن کریم

شرح صفحه 24 قرآن کریم، سوره بقره آیات ۱۵۳-۱۴۶ از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

به شکرانۀ لطفی که خداوند در حق ما کرده است به صفحۀ ۲۴ ، سورۀ مبارکه بقره، آیات ۱۶۳-۱۵۴ رسیدیم؛
پیامبر اسلام برای تعلیم و تربیت آمد.

در آخرین آیۀ صفحۀ قبل گفتیم که یکی از عامل‌های تربیت، نماز است.

یک عامل دیگر شهادت است. شهادت یعنی مسلمان باید برای ایثار، جانفشانی و برای یک هدف مقدس آماده باشد.

صفحۀ ۲۴
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۱۶۳-۱۵۴

این آیه می‌فرماید:

آیۀ ۱۵۴ :

«وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَٰکِنْ لَا تَشْعُرُونَ»

«وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ» و نگویید به کسی که کشته شده در راه خدا مرده‌ها، نه…،

«بَلْ أَحْیَاءٌ» بلکه زنده‌ها هستند، «وَلَٰکِنْ لَا تَشْعُرُونَ» شهیدان نوعی حیات دارند که درک آن برای شما سخت است.

آیۀ ۱۵۵ :

«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ»

«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ»، این آیه دربارۀ جنگ بدر است.

مسلمان‌ها تا در مکه بودند تقاضای جهاد می‌کردند، پیغمبر می‌فرمود: دستور جهاد باید از آسمان برسد. حالا اولین جنگ رخ داده است.

برای بعضی سخت است. می‌فرماید:

ما حتماً شما را امتحان می‌کنیم به چیزی از ترس؛ یعنی ترس از دشمن، چون جمعیت مشرکین سه برابر مسلمان‌ها بود، مشرکین صد اسب داشتند ولی مسلمان‌ها دو تا، مشرکین هزار نفر بودند آن‌ها سیصد نفر، همۀ مشرکین مسلح بودند اما این‌ها تنها ۷۰ نفر مسلح بودند، بعضی می‌ترسیدند، خود این یک امتحان بود.

امتحان دوم:

«وَالْجُوعِ» گرسنگی، یکی از عوارض جنگ است.

«وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ» کسادی، ورشکستگی، «وَالْأَنْفُسِ» دادن جان، آسیب‌دیدن جان[ و میوه ها و فرزندان]، «وَالثَّمَرَاتِ» و میوه‌ها، منظور از میوه‌ها یا میوۀ باغات است یا آنگونه که فیض کاشانی در تفسیر صافی فرموده است:

«الثمرات» یعنی «الاولاد».

خداوند در جنگ شما را به بچه‌هایتان امتحان می‌کند، حاضرید جوان‌هایتان را در راه خدا بدهید؟ «وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» و مژده بده مقاومت کنندگان را.

آیۀ ۱۵۶ :

«الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»

«الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ» آنان که وقتی مصیبت به آن‌ها رسید، «قَالُوا» گفتند، «إِنَّا لِلَّهِ» ما از خداییم، «وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» به سوی خدا باز می‌گردیم، به سوی خدا پر می‌کشیم.

همۀ ما یک آیه را بلدیم که آن را بعد از نمازهایمان می‌خوانیم:

«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ» خداوند و فرشتگان صلوات می‌فرستند بر پیامبر.

سوال: به جز پیامبر، خداوند به کسی صلوات فرستاده است؟ این آیه می‌فرماید: بله، به صابرین.

آیۀ ۱۵۷ :

«أُولَٰئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»

آنان که در حوادث، در جنگ، در تحریم‌ها، در تهدید‌ها مقاومت می‌کنند، درود خدا بر آن‌ها، رحمت خدا بر آن‌ها، هدایت خدا نصیب آن‌ها باد.

آیۀ ۱۵۸ :

«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَهَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ»

[***تایتل: شعائر الهی]«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَهَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ»، موضوع عوض می‌شود.

صفا و مروه بخشی از مناسک حج است.

بنیان‌گذار مناسک حج حضرت ابراهیم علیه السلام بوده است.

صفا یک کوه و مروه کوه دیگری است. بر اساس آن ماجرایی که همۀ مردم ما شنیده‌اند، وقتی شوهر حضرت هاجر برای تبلیغ دین رفت، بچۀ او تشنه بود، حضرت هاجر هفت بار این مسافت را پیمود تا آب پیدا بکند، بالاخره چشمۀ آبی جوشید و خداوند برای حاجیان رسم کرد که هفت مرتبه این مسافتِ سیصد و چند متری را بروند و برگردند.

اما قبل از اسلام در زمان جاهلیت، روی این دو بلندی بت‌هایی گذاشته بودند و آن‌هایی که سعی صفا و مروه می‌کردند تا به صفا می‌رسیدند به آن بت دست می‌کشیدند و احترام می‌گذاشتند.

حالا اسلام آمده است.

بعضی سعی صفا و مروه را ناخوش داشتند. البته در زمان اسلام آن بت‌ها نبود. این آیه می‌فرماید:

سعی صفا و مروه از حضرت ابراهیم است، آن را ترک نکنید.

«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَهَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ» سعی صفا و مروه از شعائر خداست.

«فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ»، ای خدا! در همین تفسیر قرآن از تو می‌خواهیم با نابودی آل سعود این راه را به روی عاشقان باز کن، به همین ماه‌ها که این آیات را می‌خوانیم زیارت خانه‌ات، زیارت مرقد پیامبر و مدینه منوره را قسمت ما کن.

«فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ» هر کس حج خانۀ خدا به جا آورد، «أَوِ اعْتَمَرَ» یا هر که عمره به جا آورد، «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا» نه، ایرادی بر او نیست که بین سعی صفا و مروه رفت و آمد کند، عیبی ندارد.

«وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا» هر کس از روی طاعت، خیری را انجام دهد، «فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ» حقیقت این است که خداوند سپاسگزار دانا است.

آیۀ ۱۵۹ :

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَٰئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ» دوباره به سمت یهودیان و مسیحیان بر می‌گردد.

آنان که کتمان می‌کنند آنچه را که ما نازل کردیم از دلایل روشن و از معارف هدایتی را. این آیه شأن نزول دارد:

جمعی از مسلمان‌ها که اسم‌هایشان در تفاسیر هم آمده است، نزد دانشمندان یهودی آمدند و گفتند: راجع به این موضوع در تورات چه نوشته شده‌است؟

آن‌ها کتمان کردند، چون می‌دانستند رسوا می‌شوند، این آیه در نکوهش آن‌ها است.

آنان که کتمان می‌کنند دلایل روشنی را که ما نازل کردیم، در تورات و انجیل فرستادیم، از هدایت، از بیّنات؛ «مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ» پس از آنکه تبیین کردیم در کتاب؛ وظیفۀ پیامبران تبلیغ دین بوده است، علاوه بر پیامبران، عالمان دین هم همین وظیفه را دارند.

وقتی یک عالم وظیفۀ خود را انجام نمی‌دهد، جرم او چه می‌شود؟

«أُولَٰئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» یک چنین عالمانی لعنت خداوند بر آن‌ها باد!.

«وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»هم لعنت خدا و هم لعنت فرشتگان، پرنده‌ها، جنّی‌ها و انسان‌ها. به جزء این آیه دیگر در قرآن چنین لعنت گسترده‌ای وجود ندارد.

همۀ موجودات ذی شعور، به عالمی که حق را نمی‌گوید و پنهان می‌کند، نفرین می‌کنند.

آیۀ ۱۶۰ :

«إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَٰئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»

«إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا» مگر آن‌هایی که فهمیدند اشتباه کردند و توبه کردند، «وَأَصْلَحُوا» نه تنها توبه، بلکه اصلاح کردند خود را، «وَبَیَّنُوا» چیزی را که باید می‌گفتند، گفتند، «فَأُولَٰئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ» من که خدا هستم، رحمتم را بر آن‌ها برمی‌گردانم.

«وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» و من توبه پذیر مهربانم.

آیۀ ۱۶۱ :

«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَٰئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»

بیشتر آیات «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ» اما آن کسانی که در حال کفر مردند؛ اول کافر شدند و بعد کفرشان را تا لحظۀ جان دادن ادامه دادند و با کفر این جهان را ترک کردند،

«أُولَٰئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ» لعنت خدا بر آن‌ها باد، «وَالْمَلَائِکَهِ» لعنت فرشتگان بر آن‌ها باد،

«وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ» لعنت همۀ انسان‌ها بر آن‌ها باد.

سرنوشت این‌ها اینگونه است:

آیۀ ۱۶۲ :

«خَالِدِینَ فِیهَا ۖ لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ»

«خَالِدِینَ فِیهَا» برای همیشه‌ها در دوزخ خواهند بود،

«لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ» تخفیف داده نمی‌شود عذاب به آن‌ها، «وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ» فرصت و مهلتی داده نمی‌شود، در این دنیا اگر کسی پشیمان می‌شد مهلت می‌گرفت، ولی آنجا مهلتی داده نمی‌شود.

آیۀ ۱۶۳ :

«وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ»

«وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» و خدای شما، معبود شما خدای یکتاست، «لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ» جز او پروردگاری نیست، «الرَّحْمَٰنُ» او همه را دوست دارد، «الرَّحِیمُ» به مؤمنان برای همیشه مهر می‌ورزد.

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 41 قرآن کریم

پیروزی خداپرستان و فرمانروایی داوود

شرح صفحه 41 قرآن کریم، سوره بقره آیات 252-249 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

دانلود فایل صوتی

 

قرآن کریم

شرح صفحه 40 قرآن کریم

داستان طالوت و جالوت

شرح صفحه 40 قرآن کریم، سوره بقره آیات 248-246 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

دانلود فایل صوتی

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 36 قرآن کریم

آسیبهای اجتماعی

شرح صفحه 36 قرآن کریم، سوره بقره آیات 230-225 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

صفحۀ ۳۶
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۳۰-۲۲۵

می‌فرماید:

آیۀ ۲۲۵ :

«لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَٰکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ»

«لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ»، «أَیْمَانِ» جمع «یَمین» و به معنای «سوگند خوردن» است.

«سوگند خوردن» در اسلام احکامی دارد. کسی که به خدا قسم خورد که فلان کار را انجام می‌دهم یا نمی‌دهم، اگر خلاف کرد، مؤاخذه دارد.

این آیه می‌فرماید:

اگر قسم «لغو» بود، مثلاً بعضی از افراد زیاد قسم می‌خورند، به خدا، به خدا، به خدا…، توجهی هم ندارد، این مؤاخذه ندارد.

یا اگر قسم خورد برای اینکه یک کار خوبی را انجام «ندهد»؛ مثل «عبدالله‌ بن رَواحَه» که از اصحاب پیامبر بود، هنگامی که بین داماد و دخترش اختلافی پیش آمد، قسم خورد که من دخالت نمی‌کنم، این قسم مؤاخذه ندارد. چرا که ما باید برای اصلاح و آشتی دادن ورود پیدا کنیم.

مثلاً یک کسی قسم بخورد که من نماز نمی‌خوانم و یا قسم‌هایی که از روی خشم، عصبانیت، شوخی و یا از روی عادت باشد، اینگونه قسم‌ها مؤاخذه ندارد.

«لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ» خداوند سوگندهایی که لغو است را مؤاخذه نمی‌کند.

«وَلَٰکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ» اگر که به صورت جدی سوگند یاد کردید، نباید خلاف بکنید، باید وفادار بمانید وگرنه جریمه دارد

«وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ»
و خداوند آمرزندۀ بردبار است.

آیۀ ۲۲۶ :

«لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَهِ أَشْهُرٍ ۖ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

«لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ»، یک رسم جاهلی بوده به این صورت که مردان برای آزار دادن همسر، سوگند می‌خوردند که من دیگر با تو زناشویی نخواهم داشت.

الان هم در اروپا وجود دارد، در بین مسیحی‌ها و حتی در کشورهایی مانند فرانسه وجود دارد که زن را در یک بلاتکلیفی می‌گذارند.

هم اکنون در اروپا مرد تا ۳ سال می‌تواند این کار را انجام دهد.

با ظهور اسلام، این رسم محدود شد. اسلام، برای این رسم چند نوع محدودیت ایجاد کرد:

اول اینکه، سال‌ها در جاهلیت مرسوم بوده که این کار را می‌کردند ولی اسلام آن را به چهار ماه تقلیل داد؛ که اگر مردی سوگند بخورد که با همسرش زناشویی نداشته باشد، حداکثر تا ۴ ماه می‌تواند به این وضع ادامه بدهد.

این رسم را «ایلاء» می‌گویند. «ایلاء»….

«لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ» کسانی که سوگند خوردند با همسرشان زناشویی نداشته باشند، برای چنین کسانی «تَرَبُّصُ أَرْبَعَهِ أَشْهُرٍ» فقط چهارماه فرصت است.

«فَإِنْ فَاءُوا» اگر بازگشتند و زندگی را مجدداً آغاز کردند، «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» بدانند که خداوند آمرزندۀ مهربان است.

دقت کنید که صفات به چه صورتی در آیات جاسازی شده‌اند، و به اول آیه ارتباط دارد.

اگر بازگشتند، خداوند آمرزندۀ مهربان است؛ یعنی خداوند دوست دارد مجدداً زندگی‌ها بازسازی بشود، از سر گرفته بشود، به طلاق کشیده نشود، خداوند این را دوست دارد.

آیۀ ۲۲۷ :

«وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»

«وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ» اما اگر تصمیم بر طلاق گرفتند، «فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» باید بدانند که خداوند شنوای داناست.

حرف‌ها، نیت‌ها و مقاصد آن‌ها را می‌داند. مواظب باشند، مراقب باشند، ضلم نکنند، اجحاف نکنند….

آیۀ ۲۲۸ :

«وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَهَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَٰلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَهٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»

بخش اول آیه:عدهّ برای طلاق

«وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَهَ قُرُوءٍ» اسلام عزیز برای طلاق، «عدّه» قرار داده است.

یعنی بعد از جدا شدن زن و شوهر از هم، این خانم اجازه ندارد با هر کسی دوباره عقد بخواند.

باید «عدّه» نگه دارد.

«عدّه» یک فرصتی است که حکمت‌هایی در آن وجود دارد.

یک حکمت مهم آن، این است که امید است در این چند ماه دوباره تجدید نظر کنند و به زندگی خودشان برگردند.

یک راز دیگر این است که ممکن است فرزند دار باشند، باید معلوم باشد که پدر و مادر این فرزند چه کسانی هستند.
زمان «عدّه» چقدر است؟

«ثَلَاثَهَ قُرُوءٍ» یعنی سه مرتبه پاکی و عادت ماهانه زنان باید رخ بدهد.

در یک پاکی که طلاق صورت گرفت که با یکدیگر زناشویی هم نداشتند، این یکی حساب می‌شود و دو تای دیگر هم ضروری است.

این «عدّۀ» زنان طلاق گرفته است.

«وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ» جایز نیست بر زنان اگر بچه‌دار هستند، کتمان بکنند.

الان از نظر قوانین باید بروند یک برگه‌ای از سونوگرافی بگیرند تا معلوم بشود که آن خانم فرزند دار است یا نه؟

امروزه گاهی به خاطر فرار از این مسئله، رشوه‌ای می‌دهند و نتیجه را جابجا می‌کنند.

اما اسلام عزیز فرموده که آن خانم ایمان به خدا و حضور به خدا را در نظر بگیرد. بر آن زنان که اکنون آرام آرام وسیلۀ جدایی‌ ایشان‌ فراهم می‌شود، حلال نیست آنچه را که خدا آفریده –یعنی بچه دار شدن

و آنچه که در ارحام آن‌ها‌ وجود دارد را کتمان کنند. باید اظهار کنند.

و اگر اظهار کنند، طلاق تا بعد از زایمان به تعویق می‌افتد.

«إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ» این پشتوانۀ قانون، اگر ایمان به خدا دارند،

«وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» اگر اعتقاد به قیامت دارند، به بهشت و جهنم دارند، پس مواظب باشند که کتمان نکنند.

بخش دوم آیه

طلاق رجعی:

«وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَٰلِکَ» خدای مهربان می‌فرماید: در ایام عدّه چقدر خوب است که شوهرانشان به آن‌ها مراجعه کنند و همان زندگی قبلی دوباره شکل بگیرد.

«وَبُعُولَتُهُنَّ»، «بَعل» یعنی شوهر، شوهرانشان سزاوارترند، شایسته‌ترند. مخصوصاً اگر دارای فرزند هم باشند.

به آن «طلاق رجعی» می‌گویند.

یعنی در ایام عدّه، آن شوهر می‌تواند با کمترین بهانه برگردد و حتی ذکری، وردی، جمله‌ای و یا صیغه‌ای هم ضرورت ندارد.

همین که رفتاری از خودش نشان ‌دهد که مایل است به آن زندگی برگردد، صورت می‌گیرد.

البته این کار او برای مردم آزاری نباشد.

چون در زمان جاهلیت بارها رجوع می‌کردند، دوباره جدا می‌شدند، رجوع می‌کردند، که برای آزاررسانی بود.

نه…

«إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا» اگر تصمیم بر اصلاح دارند، این مرد بهتر است برگردد به زندگی قبلی خود.

«وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ» و برای زنان همچنان که وظایف وجود دارد، حقوق وجود دارد.

خدای مهربان برای هر کسی که وظیفه قرار داده، حق هم قرار داده است، آن هم برای «معروف».

در این آیات، ۱۲ بار کلمۀ «معروف» آمده است.

اگر جدا می‌شوید به خوبی باشد، اگر هم زندگی را از نو شروع می‌کنید، آن هم به خوبی باشد…

«وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَهٌ» البته برای مردان حقی بالاتر وجود دارد. چرا؟

چون مسئولیت آن‌ها سنگین‌تر است.

«وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» و خداوند مقتدر و حکیم است.

طلاق خلع:

آیۀ ۲۲۹ :

«الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَلَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا إِلَّا أَنْ یَخَافَا أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

«الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ» طلاقی که در آن «عدّه» است، به دو صورت است و نه بیشتر،

«فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ» پس وظیفه این است که آن مرد، خانم را به شکل پسندیده نگه دارد،

«أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ» و یا رها کند او را به شکل خوبی.

نباید آبروریزی کند تا او نتواند با مرد دیگری ازدواج بکند، نه…، این کار او به غیر احسان است.

«وَلَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا» مهریه‌ای را هم که مرد به آن خانم داده ،حق ندارد پس بگیرد.

بعضی از علما و مفسران هم فرموده‌اند که:

غیر از مهریه، هدایایی را هم که داده، نباید پس بگیرد.

«إِلَّا أَنْ یَخَافَا أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ» مگر اینکه یک ترس دیگری باشد که خود خانم داوطلب است برای طلاق. –مواردی پیش می‌آید– و هر چه تلاش می‌کنند که این زندگی ادامه پیدا کند نمی‌شود.

اینجا خانم می‌گوید:

من مهریه را نمی‌خواهم و فقط طلاق می‌خواهم. اصطلاحاً به این نوع طلاق، طلاق «خلع» می‌گویند؛ که متقاضی آن زن است.

«فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ» اگر می‌ترسند که حدود الهی را نتوانند انجام بدهند و زندگی با آشوب و پریشانی ادامه پیدا می‌کند، «فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ» ایرادی ندارد، آن خانم مهریه‌اش را یا پول دیگری را عوض بدهد و طلاق صورت بگیرد. این‌ها قوانین خدا است، مرزهای خدا است.

«فَلَا تَعْتَدُوهَا»، مردها، زن‌ها و خانواده‌ها تجاوز نکند از مرزهای الهی.

«وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» هر که تجاوز کند از مرزهای الهی، از احکام الهی، چنین کسانی ستمگر هستند.

طلاق سوم:

آیۀ ۲۳۰ :

«فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ ۗ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»

«فَإِنْ طَلَّقَهَا» اگر طلاق سوم صورت گرفت، دیگر قابل رجوع نیست،

«فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ» دیگر حلال نیست به همسری که دفعۀ سوم او را طلاق داده است، برگردد.

«حَتَّىٰ تَنْکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ» مگر اینکه آن خانمی که طلاق گرفته بعد از «عدّه» با یک مرد دیگری ازدواج بکند، بعد زناشویی هم بکند، البته ازدواج هم دائم باشد، بعد از او جدا شود، عدّه او هم به سر برسد، مجدداً به سراغ همسر اول بیاید.

یعنی خدا یک نوع سختگیری در این مسأله قرار داده تا طلاق سوم شکل نگیرد.

«فَإِنْ طَلَّقَهَا» اگر از آن همسر دوم طلاق گرفت،

«فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَتَرَاجَعَا» حالا ایرادی ندارد با همسر اول مجدداً تشکیل زندگی بدهند.

«إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ» اگر گمانشان بر این است که می‌توانند یک زندگی خداپسندانه‌ای بر اساس احکام الهی ادامه بدهند و

«وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ» همه بدانند که این‌ها قوانین خداست.

«یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» خداوند بیان فرموده برای مردمی که می‌خواهند بدانند…

خدانگهدار شما…

قرآن کریم

شرح صفحه 35 قرآن کریم

تشکیل و تحکیم خانواده

شرح صفحه 35 قرآن کریم، سوره بقره آیات 224-220  از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

دانلود فایل صوتی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سلام و درود خدا بر شما عاشقان کتاب خدا…

حضرت رضا علیه السلام فرمودند: احکام الهی بر اساس مصالح بشریت است. اگر خداوند چیزی را واجب فرموده پس مصلحت و فایده‌ای در آن بوده و اگر چیزی حرام شده است پس ضرر یا آسیبی در آن بوده است.

خدای حکیم و خدای علیم این دستورات را داده است.

در پایان صفحۀ قبل این را گفتیم که شاید تفکر کنید، در احکام خدا تفکر کنید. چرا خداوند این مورد را واجب کرده است؟

چه فایده‌ای –مادی یا معنوی، فردی یا اجتماعی، جسمی یا روحی، دنیایی یا آخرتی- دارد؟ حتماً در فرمان‌های خداوند مصلحت‌ و در نهی‌های او مفسده و ضررهایی وجود دارد.

می‌فرماید:

صفحۀ ۳۵
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۲۴-۲۲۰

آیۀ ۲۲۰ :

«فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ ۗ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَىٰ ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ ۖ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ ۚ وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِـحِ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»

«فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ»، «تَتَفَکَّرون فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ» اندیشه کنید در احکام خدا که چه اسراری -دنیایی یا آخرتی- وجود دارد؟

«وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَىٰ» ای پیامبر! دربارۀ یتیمان از تو می‌پرسند.

«قُلْ» پاسخ بده

«إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ» اصلاح و سامان زندگی یتیمان برای شما بهتر است، از کار یتیمان کناره‌گیری نکنید، شانه خالی نکنید.

قرآن در آیۀ دیگری فرموده: به مال یتیمان نزدیک نشوید «لَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ».

هر کس مال یتیم را بخورد گویا آتش خورده است. بعد از نزول آن آیات، بسیاری از مسلمانان، ارتباطاتشان را با یتیمان قطع کردند.

این آیه جواب داد که نه! کار شما درست نیست.

«وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ» اگر معاشرت کنید با یتیمان، «فَإِخْوَانُکُمْ» یتیمان برادران و خواهران شما هستند.

«وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِـحِ» و خدا می‌داند در رابطه با یتیمان، چه کسانی فساد و تباهی می‌کنند و چه کسانی اصلاح و ساماندهی می‌کنند.

«وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ» اگر خدا می‌خواست شما را به رنج می‌انداخت.

نه…؛ خدا رنج شما را نمی‌خواهد. خدا سلامت و رشد همۀ شما را می‌خواهد.

با یتیمان ارتباط داشته باشید ولی مراقبت کنید.

«إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» حقیقت این است که خداوند شکست ناپذیر حکمت آموز است

آیۀ بعد دربارۀ انتخاب همسر است.

ما در زندگی ایستگاه‌های مهمی برای انتخاب داریم. یکی از آن‌ها، انتخاب همسر است.

همسر است که چه بسا جهنمی را بهشتی و یا بهشتی را جهنمی می‌کند. سرنوشت ما در یکی از مراحل زندگی به انتخاب همسر بستگی دارد.

آیۀ ۲۲۱ :

«وَلَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّىٰ یُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ۗ وَلَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّىٰ یُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ ۗ أُولَٰئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّهِ وَالْمَغْفِرَهِ بِإِذْنِهِ ۖ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»

«وَلَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ» با دختران مشرک ازدواج نکنید.

با دختران بی‌دین ازدواج نکنید.

اولین شاخص شما در انتخاب همسر، دینداری او باشد.

«حَتَّىٰ یُؤْمِنَّ» تا زمانی که ایمان بیاورد، «وَلَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ» یک زن کنیز با ایمان «خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ» بهتر است از یک زن مشرک آزاد، «وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ » گرچه آن زنی که مشرک است شما را — در زمینۀ قیافه، تحصیلات، دارایی و موقعیت اجتماعی او- شگفت زده کند؛ به این ازدواج تن ندهید. طرف دیگر آن هم وجود دارد:

«وَلَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّىٰ یُؤْمِنُوا» با پسر مشرک ازدواج نکنید، با پسر بی دین ازدواج نکنید، مگر اینکه ایمان بیاورد.

این شاخصۀ ایمان را در انتخاب همسر دست کم نگیرید.

«وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ» یک بردۀ مؤمن «خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ» از یک آزاد مشرک خوبتر و برتر است، «وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ» اگر چه آن مشرک شما را — با قیافه، تحصیلات، دارایی و موقعیت اجتماعی خود-شگفت زده کند.

به راحتی از مسئلۀ دینداری گذر نکنید.

قیافه‌ها، زیبایی‌ها و موقعیت‌های اجتماعی شما را شگفت‌زده نکند…

«أُولَٰئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» بی‌دین‌ها شما را به آتش دعوت می‌کنند، «وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّهِ وَالْمَغْفِرَهِ بِإِذْنِهِ» اما خدا شما را به بهشت و شما را به مغفرت با فرمان خودش دعوت می‌کند.

«وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» و نشانه‌هایش را برای مردم توضیح می‌دهد، شاید پند گیرند.

آیۀ ۲۲۲ :

«وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»

«وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»، «محیض» یا «حیض» یعنی عادت ماهانۀ زنان.

خداوند از روی حکمت خود بانوان را به گونه‌ای آفریده که در طی ماه حدوداً بین سه تا ده روز عادت ماهانه دارند.

این حکمت برای فرزندپروری و دورۀ بارداری است. خونی در رحم زن وجود دارد که طفل و جنین با آن خون تغذیه می‌کند.

در دوره‌هایی که مادر باردار نیست، این خون دفع می‌شود ولی در دوره‌هایی که مادر باردار است، جذب بدن آن جنین می‌شود.

ای پیامبر! درباره حیض و عادت ماهانۀ زنان از تو می‌پرسند.

یهودیان احکام سختگیرانه‌ای راجع به حیض بانوان داشتند؛ یعنی یک خانم در خانه وقتی عادت ماهانه پیدا می‌کرد، سفرۀ غذا و محل خواب را از او جدا و معاشرت را با او قطع می‌کردند.

در نقطۀ مقابل مسیحی‌ها خیلی راحت می‌گرفتند.

می‌گفتند:

نه، فرقی نمی‌کند. بعد اسلام عزیز آمد و این جواب را آورد، ای پیامبر! در پاسخ به این سوال بگو:

«قُلْ هُوَ أَذًى» یک رنجی است برای بانوان، یک زحمتی است.

وظیفه شما مردان در آن ایام چیست؟

«فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ» فاصله بگیرید از زنان در دورۀ عادت ماهانه، «وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطْهُرْنَ» و با آن‌ها نزدیکی و آمیزش نکنید تا پاک شوند.

«فَإِذَا تَطَهَّرْنَ» آن هنگام که پاک شدند، «فَأْتُوهُنَ» این دفعه با آن‌ها آمیزش کنید، «مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ» آن هم در چارچوب دستوراتی که خدا بیان فرموده است.

«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ» خداوند توبه کنندگان را دوست می‌دارد، «وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» و پاکیزه‌ها را دوست دارد.

در مجموع دستور اسلام این است که بانوان در این چند روز مقداری احتیاج به استراحت دارند.

آقایان، مردان باید با مهربانی بیشتر و با کمک کردن به آن‌ها تلاش کنند که بانوان بگونه‌ای این دوره را بگذرانند که آسیب روحی و روانی نبینند.

این دستور اسلام است.

آیۀ ۲۲۳ :

«نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ»

«نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ» زنان شما میدان بذرافشانی شما هستند.

یک انسان از دو نفر –مرد و زن- به وجود می‌آید. بذر از مرد و زمین از زن که مثل یک گلدان است. این طفل از دو نفر تشکیل شده است.

زنان شما سرزمین بذرافشانی شما هستند. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ» هر زمانی که خواستید در این زمین بذر افشانی کنید.

اما یادتان نرود که رابطۀ انسان‌ها با هم با رابطۀ آهو‌ها، ماهی‌ها و پرنده‌ها با یکدیگر فرق دارد.

انسان یک دنیای بزرگتری به نام آخرت در پیش دارد.

«وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» برای آخرتتان یک زحمتی بکشید. یعنی چه؟

یعنی فرزندان صالح… زن و شوهر فقط برای مسائل غریزی نزدیک هم نشوند!

با اَعمال صالح، با تولد بچه‌های صالح از خودشان باقیات الصالحات به جا بگذارند.

«وَاتَّقُوا اللَّهَ» و از نافرمانی خداوند بپرهیزید، «وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ» و این را بدانید که خدایتان را دیدار خواهید کرد، «وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» بشارت باد مؤمنان را که با دست پر و با توشه وارد محشر می‌شوند.

دستور دیگر:

آیۀ ۲۲۴ :

«وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَهً لِأَیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»

«وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَهً لِأَیْمَانِکُمْ»، «أَیْمَانِ» جمع «یمین» یعنی قسم و سوگند است.

خدا را در معرض سوگندهایتان قرار ندهید. به خدا چه می‌کنم، چه نمی‌کنم، برای چه؟

«أَنْ تَبَرُّوا» نگویید به خدا من دیگر کار خوب نمی‌کنم. «وَتَتَّقُوا» نگویید به خدا من می‌خواهم گناه بکنم، کاری به تقوا ندارم.

«وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ» نگویید به خدا قسم من دیگر بین کسی آشتی برقرار نمی‌کنم. به من چه، چند جا اقدام کردم سیلی‌اش را خوردم. نه…، این قسم از نظر قرآن اعتبار ندارد.

به خدا قسم بخوری که کار خوب نکنی، من دیگر قرض الحسنه نمی‌دهم.

من ضامن نمی‌شوم. من بین کسی آشتی نمی‌دهم. زحمتش را به جان بخر که پاداش دارد.

«وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» و خداوند شنوای داناست.

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 34 قرآن کریم

خوشایند یا ناخوشایند

شرح صفحه 34 قرآن کریم، سوره بقره آیات 219-216 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

پیامبر فرمودند:

«اگر خواهان زندگی نیکبختان، مرگی همچون مرگ شهیدان، نجات از روز حسرت و آرامش و خنکی در حرارت روز قیامت هستید، «فادرسوا القرآن».

به کلاس درس قرآن خوش آمدید…

قرآن کریم
صفحۀ ۳۴
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۱۹-۲۱۶

آیۀ ۲۱۶ : «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»

بعضی از احکام الهی -مثل جهاد- به گونه‌ای هستند که خوشایند ما نیستند.

می‌فرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ» واجب شد بر شما جنگ، در حالی که ناخوشایند است برای شما.

فقط هم مسألۀ جهاد نیست.

«وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» چه بسا ناخوش دارید چیزی را در حالی که خیر شما در آن هست.

«وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ» چه بسا به چیزی علاقه‌مند باشید در حالی که شر شما در آن است.

جهاد در ظاهر کشتن و کشته شدن، جراحت، اسارت و کسادی است، اما عَقَبه و منافعی دارد.

چرا اینطور است که ما گاهی چیزی را ناخوش می‌داریم اما نفع و خیر ما در آن است؟

و گاهی چیزی را خوش می‌داریم اما شر و ضرر ما در آن است؟

دلیل آن این است که «وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید،

این محدودیتی که در علم و آگاهی شما وجود دارد باعث آن می‌شود.

اگر شما آن احاطۀ علمی که خداوند دارد را به مسائل می‌داشتید، قضاوت‌های شما تغییر می‌کرد.

آیۀ ۲۱۷ : «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ ۖ وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىٰ یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ ۖ وَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»

«یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ» ای پیامبر! دربارۀ جنگ در ماه‌های حرام از تو سؤال می‌کنند.

از قبل از اسلام هم اینگونه بود که در چهار ماه جنگ حرام و ممنوع بوده است، اسلام هم آن را امضا فرمود.

آن چهار ماه، سه ماه پشت سر هم یعنی شوال، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و یک ماه دیگر به نام رجب است.

ای پیامبر! دربارۀ جنگ در این ماه‌ها از تو می‌پرسند؛ «قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ» جنگ در ماه حرام گناه بزرگی است.

اما از آن گناه، بزرگ‌تر و بالاتر هم هست، «وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» جلوگیری از راه و دین خدا، «وَکُفْرٌ بِهِ» و انکار خدا، «وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» و اهانت به مسجد الحرام

«وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ» و بیرون کردن اهالی شهر مکه از شهر خودشان، «أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ» جرم و گناه آن از جنگ در ماه حرام بزرگتر است.

«وَالْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»، فتنه به چند معنا در قرآن آمده است: یکی به معنای «آشوب» است.

آشوب از کشته شدن بدتر است.

معنای دیگرش «شرک و بی‌دینی و انحراف» است.

شرک از قتل بالاتر است. «وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ» پیوسته مشرکان و کافران با شما می‌جنگند، چه منظوری دارند؟ چه هدفی دارند؟ یک هدف فرهنگی…

هدف آن‌ها کشورگشایی و منافع اقتصادی نیست، بلکه از جنگ یک هدف فرهنگی دارند.

«حَتَّىٰ یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ» آن‌ها [مشرکان]می‌خواهند شما را از دینتان بازگردانند.

«إِنِ اسْتَطَاعُوا» اگر بتوانند این کار را بکنند. خوب تبلیغات دشمن، تهدیدهای دشمن، تحریم‌های دشمن، قاعدتاً در بعضی اثر می‌گذارد و از دین دست برمی‌دارند.

از نظر قرآن حکم کسانی که از دین دست برمی‌دارند و نامشان «مرتد» است، چیست؟

«وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ» و هر کس از جمع شما از دین خود برگردد، «فَیَمُتْ» در حال کفر بمیرد،

«وَهُوَ کَافِرٌ» درحالی که کافر است بمیرد،

«فَأُولَٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ» چنین کسانی نابود می‌شوند اَعمال، خدمات و عباداتشان در دنیا و آخرت،

«وَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّار» و اینان یاران آتش هستند، «هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» برای همیشۀ همیشه‌ها در آتش خواهند بود.

در نقطۀ مقابل کسانی هستند که بر ایمانشان پایداری می‌کنند:

آیۀ ۲۱۸ : «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» آنان که ایمان آورده‌اند، «وَالَّذِینَ هَاجَرُوا» آنان که هجرت کردند به خاطر دینشان،

«وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ» و جهاد کردند در راه خدا، «أُولَٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ» اینان به رحمت خدا امید بسته‌اند،

«وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» و خداوند آمرزندۀ مهربان است.

یک سوال دیگر:

آیۀ ۲۱۹ : «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ ۖ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا ۗ وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»

«الْخَمْرِ» به معنای پوشش است.

از آنجایی که شراب و هر مایعی که مست‌کننده است روی عقل را می‌پوشاند، به آن خمر می‌گویند.

خوب، شراب جاذبه داشته است، الان هم در دنیا جاذبه دارد.

در شرق و غرب عالم شراب می‌نوشند.

ای پیامبر! مسلمان‌ها دربارۀ شراب از تو سؤال می‌کنند.

یک موضوع دیگر:

«الْمَیْسِرِ» از «یسر» به معنای آسانی گرفته شده است ولی در ترجمه قمار می‌گویند، چون در قمار پول‌ها به آسانی جابه‌جا می‌شود.

ای پیامبر! می پرسند از تو دربارۀ شراب و دربارۀ قمار؛ «قُلْ» پاسخ بگو، «فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ» در شراب و قمار گناه بزرگی است.

«وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ» البته منافعی هم برای مردم دارد. اگر کارخانۀ شراب‌سازی تأسیس شد، کارگرانی دارد، اشتغال به وجود می‌آید،

به عنوان مثال کسی که درخت انگور می‌کارد، کسی که انگورها را برداشت می‌کند، ماشین‌هایی که انگورها را جابجا می‌کنند،

فروشنده، خریدار از جمله کسانی هستند که از اشتغال بهره می‌برند.

«وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا»، قمار هم همینطور است، یک منافعی دارد.

قرآن از انصاف عقب‌نشینی نمی‌کند.

قبول داریم که منافعی دارد اما گناه و ضرر آن بیشتر از فایده‌های آن است.

«وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا» گناه شراب و قمار از منافعش بیشتر است.

«وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ» و ای پیامبر از تو می‌پرسند چه چیزی را انفاق کنیم؟

«قُلِ الْعَفْوَ» بگو مازاد بر نیازتان را، مازاد بر داشته‌هایتان را، «عفو» به چند معنا آمده است که یکی به معنای «میانه»،

یکی به معنای «مازاد» و دیگری به معنای «گذشت» است.

به اندازۀ میانه انفاق کنید که خودتان هم به سختی نیافتید.

«کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ» اینگونه است که خداوند آیات را برای شما توضیح می‌دهد،

تبیین می‌کند، باشد که اندیشه کنید…

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 33 قرآن کریم

فلسفه بعثت پیامبران

شرح صفحه 33 قرآن کریم، سوره بقره آیات 215-211 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

به مهمانی خدای کریم می‌رویم…

قرآن کریم
صفحۀ ۳۳
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۱۵-۲۱۱

آیه ۲۱۱ :

«سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَهٍ بَیِّنَهٍ ۗ وَمَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَهَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»

می‌فرماید «سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ» ای پیامبر از بنی‌اسرائیل بپرس،

«کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَهٍ بَیِّنَهٍ» چقدر از نشانه‌های روشن را برای آن‌ها فرستادیم،

«وَمَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَهَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ» و هرکس تغییر بدهد نعمت‌های خدا را پس از آن‌که به سراغشان آمد،

«فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» باید بداند که عقاب خدا خیلی سخت است.

بنی‌اسرائیل قدرناشناسی کردند. به جای اینکه از حضرت هارون تبعیت کنند،

دنبال سامری رفتند. به جای اینکه شکرگزار انقلاب باشند،

ناسپاسی کردند. به جای خداپرستی، دنبال گوساله پرستی رفتند.

نعمت خدا را تبدیل کردند.

آیۀ ۲۱۲ :

«زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا ۘ وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ»

«زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا» بعضی از کافران ثروتمند،

مسلمان‌هایی که در مسجد می‌آمدند و مانند بلال حبشی و عمار یاسر فقیر بودند را مسخره می‌کردند، ‌

گفته‌اند این آیه در مورد چنین کسانی نازل شده است.

«زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا» زینت داده‌شد برای کافران این زندگی و زرق و برق دنیایی،

«وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا» و مسخره می‌کنند مؤمنان فقیر را،

در حالی‌که «وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ» متّقین روز قیامت برتر از آن‌ها خواهند بود.

اینان نباید فقط دنیا را در نظر بگیرند. ما جهانی بزرگتر، شیرین‌تر و واقعی‌تر در پیش داریم.

«وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ» و خداوند هرکه را بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد.

آیۀ ۲۱۳ :

«کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»

«کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً» در آغاز خلقت، مردم در یک جامعۀ یکدست بودند. جمعیت کم بود، منافع وجود داشت، هوس‌ها کم بود.

هنوز پیچیدگی پیش نیامده بود، تا آرام آرام جامعه شکل گرفت، جمعیت زیاد شد، تضاد منافع پیش آمد.

این دفعه «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ» خداوند فرستاد پیامبران را، «مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ» بشارت‌دهندگان و ترسانندگان.

پیامبران برای تشویق مردم آن‌ها را بشارت می‌دادند و برای جلوگیری و بازدارندگی، آن‌ها را انذار می‌کردند.

«وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ» همراه پیامبران، خداوند نازل فرمود کتاب را با هدف،

«لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» تا مردم مسائلی را که در آن اختلاف دارند،

بر اساس کتاب خدا حل کنند. اما باز همچنان اختلاف بود.

یک اختلافی که در آغاز وجود داشت یک اختلاف جاهلانه بود ولی اختلافی که پس از آمدن پیامبران به وجود آمد،

از روی آگاهی و به خاطر رسیدن به مقاصد، قدرت و ثروت بود. پس دو نوع اختلاف بوده‌است.

شرح صفحه ۳۳

ادامه…

«وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ» در کتاب و در قانون خدا اختلاف نکردند،

«إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ» مگر کسانی که کتاب به آن‌ها داده شده بود،

جاهل و ناآگاه نبودند، ولی باز هم اختلاف داشتند.

«مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ» بعد از آن که دلایل روشن برایشان آمده بود، می‌دانستند حق چیست،

«بَغْیًا» -«بَغْی» یعنی انحراف آگاهانه- آگاهانه خودشان را به انحراف کشاندند،

«بَغْیًا بَیْنَهُمْ» به خاطر انحراف بینشان،

«فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» در این بین خداوند «آمَنُوا»ها یعنی مؤمنان را هدایت فرمود،

«لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ» در مواردی که اختلاف بود بین مردم،

«آمَنُوا» را خداوند هدایت فرمود به فرمان خود، به اذن خود،

«وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ» و خداوند هدایت می‌فرماید هر که را بخواهد به راه مستقیم.

«بخواهد»های خدا با «بخواهد»های ما فرق دارد. مشیت خدا بر اساس علم و حکمت است.

آیۀ ۲۱۴ :

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ»، کلمۀ «حَسِبَ» در قرآن یعنی فکر غلط،

«حَسِبَ، یَحْسَبُ، تحْسَبَنَّ، یَحْسَبَنَّ» این واژه‌ها در قرآن یعنی دید غلط، فکر غلط. یکی از آن موارد، این آیه است.

این فکر غلط است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ» آیا خیال می‌کنید به بهشت وارد می‌شوید بدون سختی؟!

«وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ» و به شما نمی‌رسد حوادث و مشکلاتی که به امت‌های قبل از شما رسید؟!

«مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ» به آن‌ها رسید مشکلات، دشواری‌ها، فقر و نداری، بیماری، «وَزُلْزِلُوا» متزلزل شدند،

«حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» تا به آنجا رسید که پیامبر و مؤمنان همراه پیامبر گفتند: «مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ» پس کِی نصرت خدا می‌رسد؟

حرفشان از روی اعتراض و از روی شک و تردید به نصرت خدا نبود، بلکه از روی التماس بود،

«مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ»، دلیل آن هم این بود که بلافاصله بشارت خدا آمده است.

«أَلَا» همه بدانند، «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ» نصرت خدا نزدیک است.

بعضی گفته‌اند این آیه در جنگ خندق -یا احزاب- که دشوارترین جنگ در زمان پیامبر بوده، نازل شده است.

وقتی تشنگی و مشکلات مسلمان‌ها به اوج رسید، بالاخره این بشارت نازل شد که: خداوند نصرتش را می‌فرستد.

شرح صفحه ۳۳ قرآن

آیۀ ۲۱۵ :

«یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»

«یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ» ای پیامبر! از تو می پرسند چه چیزی را انفاق کنند؟

«قُلْ» تو در جواب بگو «مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» به جای «چه چیزی» اینگونه فکر بکنید:

آنچه از خیر انفاق می‌کنید به «چه کسی» باشد، این خیلی مهمتر است.

اولویت‌ها را در نظر بگیرید.

«قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» بگو آنچه از خیر انفاق می‌کنید «فَلِلْوَالِدَیْنِ» اول به پدر و مادر،

«وَالْأَقْرَبِینَ» بعد به خویشاوندان، «وَالْیَتَامَى» یتیمان، «وَالْمَسَاکِینِ» بیچارگان، «وَابْنِ السَّبِیلِ» درماندگان در جاده‌ها،

«وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» و این را بدانید از خیر هر اندازه هم انجام بدهید خدا آگاه است، خدا می‌داند.

قرآن کریم در موارد مختلف در مسئلۀ انفاق -در صفحات بعد هم خواهیم خواند- اولویت تعیین کرده است.

بسیاری از مردم کمک می‌کنند اما با وجود اینکه پدر و مادر، خواهر، برادر و فامیل فقیر دارند، ولی به دیگران کمک می‌کند.

حدیث داریم که «وَ لَا صَدَقَهَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاج»، یعنی این صدقه قبول نیست در حالی‌که شما خویشاوند محتاج دارید.

از خداوند می‌خواهیم شیرینی آیات کتاب خود را به ما بچشاند ان‌شاءالله…

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 32 قرآن کریم

بدترین و بهترین مردم

شرح صفحه 32 قرآن کریم، سوره بقره آیات 210-203 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

به مهمانی قرآن کریم می‌رویم…

آیات آغازین این صفحه ادامۀ مراسم حج است.

سپس دو آیه که دربارۀ دو شخصیت است را می‌خوانیم

و آیات پایانی این صفحه به منحرفینی که ناسپاسی می‌کنند، اشاره دارد.

صفحۀ ۳۲
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۱۰-۲۰۳

آیه ۲۰۳ :

«وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ ۚ لِمَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ»

می‌فرماید: «وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ»، بر اساس آیات قرآن،

سه روز بعد از تمام شدن عید قربان ایام معدودات -روزهای معین شده،

شمرده شده- است که ادامۀ مراسم و مناسک حج است.

ایام معدودات روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ماه ذی‌الحجه است

که حاجیان باید رمی جمرات انجام دهند، قربانی کنند و اعمالی را انجام دهند.

«وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ» در این سه روز خدا را یاد کنید.

در این روزها و شب‌ها به دعا و نیایش، ذکر خدا و ارتباط معنوی با پروردگار بسیار توصیه شده است.

«فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ» بعد از مِنا، حاجیان باید به مسجدالحرام مکه بروند و مراسمی را انجام بدهند.

اگر کسی عجله کرد و به جای سه روز در دو روز آن مراسم را انجام داد و به مکه آمد، بر او ایرادی نیست.

«وَمَنْ تَأَخَّرَ» ولی اگر شب سیزدهم هم ماند و روز سیزدهم ادامۀ اعمال را انجام داد، «فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ» بر او هم ایرادی نیست.

یعنی خداوند یکی از این دو حالت را پذیرفته است.

«لِمَنِ اتَّقَىٰ» البته برای کسی که تقوا پیشه کند.

«وَاتَّقُوا اللَّهَ» مسلمان‌ها!، حاجیان!، خدا را در نظر بگیرید، مخالفت خدا را نکنید.

«وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» و این را بدانید که حشر شما به سوی خدا خواهد بود.

کارهایتان را برای خدا انجام بدهید. نه برای تفاخر و بگویید من حاجی شده‌ام،

الان به سمت کشورم می‌روم، مردم چه خواهند کرد و…، برای خدا و برای قیامت این اعمال را انجام بدهید.

آیه ۲۰۴ :

«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ»

«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا» و از مردم کسی هست که وقتی به سخن می‌آید،

سخن گفتن او، تو را به اعجاب و شگفتی وا می‌دارد.

«وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِی قَلْبِهِ» و خدا را شاهد می‌گیرد در آنچه در قلب او می‌گذرد

اما «وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ» اما او سرسخت‌ترین دشمنان است. بعضی‌ها خیلی خوب حرف می‌زنند،

شیرین و فصیح حرف می‌زنند، اما دل ناپاکی دارند، مقاصد ناپاکی دارند.

از زمان صدر اسلام تا الان کسانی هستند که به ظاهر به خدا قسم می‌خورند و او را شاهد می‌گیرند، اما پلید هستند.

در نقطۀ مقابل این منافقانی که ظاهر فریبنده دارند، کسانی هستند که تمام هستی‌شان را برای خدا می‌دهند.

آیه ۲۰۵ :

« وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ»

«وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا»

وقتی خودشان به حکومت و قدرت می‌رسند، تلاش می‌کنند در زمین تا فساد و ویرانی در آن ایجاد کنند.

«وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ» کشاورزی و دامداری را خراب می‌کنند.

تا قبل از اینکه خودشان سر کار بیایند سخنرانی می‌کردند، اما الان که خودشان بر سر کار آمدند،

اقتصاد و نیروی انسانی را خراب می‌کنند.

«الْحَرْثَ» یعنی کشاورزی، «النَّسْلَ» هم به معنای نیروی انسانی یا به معنای دامداری است.

«وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ» و خداوند تبهکاری را نمی‌پسندد.

آیه ۲۰۶ :

«وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ»

«وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ» اینگونه آدم‌ها آنقدر مغرور هستند

که وقتی به آن‌ها گفته می‌شود تقوا پیشه کنید، غرورشان آن‌ها را به سمت گناه می‌کشاند.

دربارۀ یکی از خلفای مروانی گفته شده یک کسی به او گفت: «اتَّقِ اللَّهَ»، حکم اعدام او را داد.

یا یکی دیگر از فرمانروایان بنی‌امیه به قرآن تفأل زد تا ببیند چه آیه‌ای می‌آید،

آیه «واتَّقِ اللَّهَ» آمد، قرآن را تیرباران کرد…

انسان گاهی آنقدر مغرور می‌شود که حاضر نیست نصیحت نصیحت‌گران را بشنود.

«وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ» وقتی به آن‌ها گفته می‌شود تقوا پیشه کنید،

«أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ» غرور آن‌ها می‌کشاند آن‌ها را به گناه.

«فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ» برای چنین کسی جهنم کافی است.

«وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ» و جهنم بعد قرارگاهی است.

آیه ۲۰۷ :

«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»

«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ»

در مقابل این منافقی که ظاهر زیبنده و فریبنده دارد، کسی است که می‌فروشد جانش را برای طلب رضای خدا.

شیعه و سنی نقل کرده‌اند که این آیه در فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام است

که حاضر شد عاشقانه به جای پیغمبر بخوابد تا پیامبر به سلامت به مدینه مهاجرت کند.

امیرالمؤمنین به پیغمبر عرض کرد:

یا رسول اللّه! اولین کسی که به شما گفت «جانم فدایت»، من هستم.

این آیه در فضیلت مولا است.

سورۀ بقره آیه ۲۰۷ :

از مردم کسی است که جانش را می‌فروشد برای اینکه رضای خدا را طلب کند.

«وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» و خداوند مهربان است نسبت به بندگان.

آیه ۲۰۸ :

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» ای کسانی که ایمان آورده‌اید،

«ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً» همه دست‌جمعی به صلح و سازش درآیید.

«وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ» به دنبال گام‌های شیطان نروید،

شیطان ناآرامی، پراکندگی و اختلاف را برای شما می‌خواهد و آرامش و صلح شما را نمی‌خواهد،

او جنگ را برای شما می‌پسندد.

«إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» حقیقت این است که شیطان دشمن آشکار شماست.

چهارده بار در قرآن آمده که شیطان دشمن است. او را می‌شناسیم…

آیه ۲۰۹ :

« فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ »

«فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ»

بعد از آن که دلایل روشن برای شما آمد، اگر لغزیدید،

«فَاعْلَمُوا» بدانید «أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» خداوند شکست‌ناپذیر حکیم است

آیه ۲۱۰ :

«هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِکَهُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»

«هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِکَهُ»

آیا بعضی انتظار دارند که خداوند به همراه ابرها در سایه آن‌ها با فرشته‌ها بیاید؟!

نه… چنین انتظاری بیهوده است. «وَقُضِیَ الْأَمْرُ» فرمان خدا صادر شده است.

خداوند پیغمبر و کتاب فرستاده، چنین انتظاری از خود خدا یا فرشتگان بیهوده است.

«وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و بازگشت امور و کارها به سوی خدا است.

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 31 قرآن کریم

گوشه هایی از مراسم پر شکوه حج

شرح صفحه 31 قرآن کریم، سوره بقره آیات 202-197 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

به مهمانی کتاب خدا، قرآن کریم می‌رویم…

این صفحه ماجرای مراسم پرشکوه حج است.

همین‌جا همۀ ما از خداوند بخواهیم با ریشه‌کن شدن این بیماری و باز شدن راه مکه، خداوند این سفر را قسمت همۀ ما بکند. طلایی‌ترین زمان سال از نظر اسلام ماه رمضان است.

امامان معصوم ما در بیشتر دعاهای ماه رمضان به ما یاد داده‌اند که از جمله دعاهایتان درخواست حج باشد.

سورۀ مبارکه بقره
آیات ۲۰۲-۱۹۷

آیۀ ۱۹۷ :

«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ ۚ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ ۗ …»

«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ» مراسم حج در ماه‌های معینی است.

مشرکین در زمان جاهلیت، به خاطر طمع‌ها و مقاصدی که داشتند، گاهی موسم حج را جابجا می‌کردند. اسلام فرمود:

نه، مراسم حج در همین ماه‌های شوال، ذی‌القعده و ذی‌الحجه باید انجام بشود.

اسلام این سه ماه را «ماه‌های حج» نامگذاری کرد.

فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ» هر کس با پوشیدن لباس احرام و لبیک گفتن این فریضه را بر خود واجب کرد و خواست به این فریضه بپردازد، «فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ» باید بداند که این کارها در حج ممنوع است:

«رَفَثَ» یعنی آمیزش با همسران، «فُسُوقَ» یعنی گناه، «جِدَالَ» یعنی نزاع، کشمکش و بگومگو، «لا ولله بلا والله» به خدا، نه به خدا.

این کارها بر کسی که آماده شده برای سفر حج -یک سفر معنوی- ممنوع است.

«وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ» و آنچه از خیر شما انجام می‌دهید، خدا می‌داند و خدا می‌بیند، «وَتَزَوَّدُوا»، قرآن کریم از این سفر زمینی ما را به یک سفری در اعماق تاریخ می‌برد، سفر آخرت.

…وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ ۚ وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ»

«وَتَزَوَّدُوا» و توشه بردارید. از این مراسم حج توشه بردارید… از شهر مکه که پایگاه ابراهیم، هاجر، اسماعیل، محمد صلی الله علیه و آله و سلم است، پیام بگیرید، الهام بگیرید و توشه بردارید.

به معنای کلی، از این زندگانی و جهانی که به آن قدم گذاشتید و خداوند عمری به شما داده است، برای سفر آخرت توشه بردارید، بهترین توشه چیست؟

«فإن خیر زاد التقوی» حقیقت این است که بهترین توشه تقوا، خودداری از نافرمانی خدا و گناه نکردن است. «وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ» از مخالفت من پرهیز کنید ای خردمندان

آیۀ ۱۹۸ :

«لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ ۚ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ ۖ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ»

«لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ» ممکن است به ذهن بعضی برسد که آیا خرید و فروش، سوغاتی خریدن، صادرات، واردات، رسیدگی به مسائل اقتصادی در حج مانعی دارد؟

این آیه می‌فرماید:

مانعی ندارد. اگر حاجیان عبادت خود را به درستی انجام دهند، خرید و فروش هم داشته باشند ایرادی ندارد.

حتی امامان ما فرموده‌اند یکی از منافع حج -این مراسم جهانی اسلام- منافع اقتصادی است. ایرادی ندارد.

«گناهی بر شما نیست که در جستجوی لطفی از جانب پروردگارتان باشید». یعنی یک کار اقتصادی، به دنبال بهره و سود اقتصادی باشید، گناهی هم بر شما نیست.

«فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ» وقتی کوچ کردید از عرفات، «فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ»، عرفات یک سرزمینی آسمانی، طلایی و مقدس مثل بیت المقدس و در ۲۰ کیلومتری مکه است.

حاجیان در روز هشتم ماه ذی‌الحجه از مکه به سوی عرفات حرکت می‌کنند.

با غروب روز نهم ماه ذی‌الحجه به یک صحرای دیگری به نام مشعر کوچ می‌کنند.

به عبارت دیگر از سرزمین معرفت به سوی سرزمین شعور حرکت می‌کنند.

در مراسم حج نکته‌های بسیار زیادی نهفته است که ما به دلیل ضیق وقت امکان بیان آن را نداریم.

«فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ» وقتی کوچ کردید از عرفات به سمت مشعر، «فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ» در صحرای مشعرالحرام خدا را یاد کنید، ذکر خدا را بگویید، دعا و نیایش داشته باشید؛ چون حاجیان در عرفات و مشعر به جز ذکر خدا کاری ندارند.

«وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ» همانگونه که پروردگار شما را هدایت فرمود به شکرانه آن هدایت الهی، او را یاد کنید.

«وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ» گرچه قبل از این شما از گمراهان بودید و خداوند شما را هدایت کرد. پیامبر و قرآن فرستاد

آیۀ ۱۹۹ :

«ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

«ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ» صبح عید قربان از مشعرالحرام به سرزمین سومی به نام مِنا کوچ کنید.

البته از راه‌های ویژه‌ای که پادشاهان و نور چشمی‌ها می‌روند، نروید، بلکه مسیرتان همان راهی باشد که همۀ مردم می‌روند.

یکی از فلسفه‌های مراسم حج این است که همۀ ما یک لباس بپوشیم، فقیر و غنی، سرهنگ و سرباز، دهاتی و شهری و … معلوم نباشد.

شما هم از همان راهی که مردم کوچ می‌کنند مسیر مشعر به مِنا را کوچ کنید.

«وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ» و در پیشگاه خدا استغفار کنید، از گناهانتان عذرخواهی کنید.

«إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» همانا پروردگار آمرزندۀ مهربان است.

آیۀ ۲۰۰ :

«فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا ۗ فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ»

«فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ» مناسک حج که به پایان رسید؛

یعنی در روز عید قربان حاجیان قربانی می‌کنند، رمی جمرات می‌کنند، به ستون‌هایی که نماد شیطان است، سنگ می‌زنند و بعضی هم سر می‌تراشند، با انجام این اعمال مناسک تمام می‌شود.

«فَاذْکُرُوا اللَّهَ»، مثل این است که ما می‌گوییم نماز که تمام شد آن را رها نکنید و تعقیبات به جا بیاورید، کسی که تعقیبات بعد از نماز را می‌خواند، این کار او نشانۀ این است که من از نماز خسته نشده‌ام و عاشق نماز هستم، عاشق راز و نیاز با خدا هستم.

مناسک حج که تمام شد باز خدا را یاد کنید، نیایش کنید و دعا بخوانید.

«کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا» رسم بوده در زمان جاهلیت بعد از تمام شدن مناسک حج، حاجیان دور هم می‌نشستند و خاطره‌هایی از پدران و اجدادشان را نقل می‌کردند و به یکدیگر تفاخر می‌کردند،

البته گاهی هم به کشمکش و دعوا می‌انجامیده… می‌فرماید:

نه…، به جای اینکه از پدرانتان یاد بکنید، خدا را یاد کنید.

بلکه حتی بهتر، عمیق‌تر و شیرین‌تر از قبل ذکر خدا را داشته باشید.

از اینجا به بعد قرآن کریم مردم را دو دسته می‌کند:

دو دسته

گروه اول:

«فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا» بعضی از مردم می‌گویند:

خدایا ما دنیا می‌خواهیم. دنیا هم یعنی خانه و ویلا و سفر و ماشین و غذا و پوشاک…

بعضی در دستگاه فکریشان فقط این است که خدایا ما دنیا را می‌خواهیم.

«وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ» چنین کسی برای او در آخرت بهره ای نیست.

گروه دوم:

آیۀ ۲۰۱ :

«وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»

«وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ» بعضی از مردم می گویند:

«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً » خدایا هم دنیا می‌خواهم و هم آخرت.

هم دنیا و هم آخرت از نوع خوبشان.

دنیای حَسن، آخرت حَسن.

در کتاب آسمانی ما، قرآن کریم ۱۱۵ مرتبه کلمۀ دنیا و ۱۱۵ مرتبه کلمۀ آخرت آمده است.

مقداری از این انرژی، سلامتی، ابتکار، خلاقیت و جوانی را برای دنیا و مقداری از آن‌ها را برای آخرت بگذاریم.

«وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» پروردگارا ما را از عذاب آتش برهان.

آیۀ ۲۰۲ :

«أُولَٰئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا ۚ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ»

«أُولَٰئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا» برای اینان است بهره‌ای از آنچه به دست آورده‌اند.

«وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ» و خداوند با سرعت به حساب‌ها می‌رسد.

مقصدمان را هم دنیا و هم آخرت قرار دهیم، تنها دنیا را انتخاب نکنیم…

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 30 قرآن کریم

فلسفه جنگ در اسلام

شرح صفحه 30 قرآن کریم، سوره بقره آیات 196-191 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

دانلود فایل صوتی

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

بیشتر آیات این سوره دربارۀ فلسفۀ جنگ است. جنگ و صلح دو پدیدۀ فوق العاده مهم در تاریخ بشر است.

انبیاء برای سلامت و صلح آمدند؛ پس چرا جنگ می‌کردند؟ چون دیگران جنگ را بر آن‌ها تحمیل می‌کردند و چون فضای جامعه را به اختناق می‌کشاندند. انبیاء دنبال آزادی انسان بودند، آزادی معنوی و آزادی مادی…
در این صفحه، دلایلی برای جنگیدن مسلمانان آمده است، با هم بخوانیم:

سورۀ مبارکه بقره
آیات ۱۹۶-۱۹۱

آیۀ ۱۹۱ :

«وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ ۚ وَالْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ ۖ فَإِنْ قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ کَذَٰلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ»

«وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ» هر جا مشرکان را پیدا کردید آن‌ها را بکشید؛ چرا؟ چون آن‌ها شما را کشتند. اگر ظلم را تحمل بکنید، دشمن فشار خودش را افزون می‌کند.

این جمله‌ای بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی صد بار فرمودند. این آمریکایی‌ها دست‌بردار نیستند.

فکر نکنید با عقب‌نشینی شما، آن‌ها روی خوش نشان می‌دهند، بلکه جلوتر هم می‌آیند.

«وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ» از همان شهر مکه که شما را بیرون کردند، بیرون کنید آن‌ها را.

«وَالْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»، در قرآن «فتنه» معناهای مختلفی دارد:

به معنای آزمایش، به معنای آزار و یک معنای پرکاربرد «فتنه» در قرآن، شرک است.

اگر شرک باشد، از قتل بدتر است.

ما به نظرمان می‌آید که قتل یعنی «خونریزی» خیلی بد است اما قرآن می‌فرماید شرک از قتل بدتر است.

«وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» در کنار مسجدالحرام جنگ نکنید.

مسجدالحرام، مکه، احترام و قداست دارد. سالار شهیدان حضرت ابی‌عبدالله الحسین علیه السلام تا احساس کرد می‌خواهند در مکه آن حضرت را به قتل برسانند، برای امنیت شهر مکه، زود آنجا را رها کردند، با اینکه فقط یکی دو روز به مراسم حج بیشتر نمانده بود.

قداست حج را را حفظ کنید. نجنگید با مشرکان کنار مسجدالحرام. مگر «حَتَّىٰ یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ» مگر اینکه آن‌ها شروع کنند به جنگیدن با شما.

«فَإِنْ قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ» اگر آن‌ها به جنگ شما آمدند، شما پاسخ بگویید.

«کَذَٰلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ» اینگونه است کیفر کافران.

آیۀ ۱۹۲ :

«فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

«فَإِنِ انْتَهَوْا» اما اگر از میانۀ راه دست برداشتند از جنگ، «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» امید می‌دهد که خداوند آمرزندۀ مهربان است. هر جای جنگ هم جنگ قطع شود، همان هم خوب است.

آیۀ ۱۹۳ :

«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ»

«وَقَاتِلُوهُمْ»، یک دلیل دیگر جنگ در اسلام: و بجنگید با مشرکان، «حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَهٌ» تا شرک در جامعۀ بشری ریشه‌کن شود.

«جنگ، جنگ، تا رفع فتنه» از شعارهای دهۀ شصت ملت ایران است. این شرک باید ریشه‌کن شود و جامعۀ بشری زمینۀ شنیدن ارمغان‌های آسمانی را پیدا کند.

«وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ» دین فقط برای خدا باشد. نسخۀ شفابخش انسان، از آسمان باید برسد.

«فَإِنِ انْتَهَوْا» اما اگر دشمن از جنگ دست کشید،

«فَلَا عُدْوَانَ» تجاوزی نیست،

«إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ» مگر بر ظالمان.

جنگ با ظالم، متجاوز و جنگ با مشرک، ریشه‌های جهاد و جنگ در اسلام هستند.

در زمان جاهلیت در چهار ماه از سال قرار گذاشته بودند که با یکدیگر نجنگند. اسلام هم همان را تأیید کرد و فرمود البته که هیچوقت نباید بجنگید، اما همین را هم قبول داریم، چهار ماه هم خودش خوب است.

چهار ماه نجنگید. دشمن می‌خواست از این فرصت سوء استفاده کند.

پیش خود گفت در این چهار ماه به مسلمان‌ها حمله می‌کنیم، آن‌ها هم احترام ماه حرام را دارند و ساکت می‌نشینند. آیه نازل شد که نه، شما به هیچ وجه نباید ظلم بپذیرید، حتی در این چهار ماه، اگر دشمن پیشدستی کرد جوابش را بدهید.

آیۀ ۱۹۴ :

«الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ»

«الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ» جنگ در ماه حرام در همان ماه حرام باید پاسخ داده شود. یک ماه دیگر نه که دشمن از این فرجه استفاده بکند.

«وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ» چیزهای محترم هم قصاص دارد، اگر کسی به مکه بی‌احترامی کرد ، به ماه حرام و به مقدسات بی‌احترامی کرد، باید سیلی بخورد.

«وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ» مقدسات قصاص دارد.

«فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ» اگر کسی ظلم کرد به شما، تجاوز کرد بر شما،

«فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ» به همان نسبتی که به شما تجاوز کرده، شما باید پاسخ بدهید.

نباید زیادتر و با افراط باشد. در جاهلیت رسم بوده که گاهی اگر تنها یک نفر کشته می‌شده به ازایش ۱۰ نفر را می‌کشتند. نه…، اسلام این را روا نمی‌دارد.

«وَاتَّقُوا اللَّهَ»، ۲۵۵ بار در قرآن مسئلۀ تقوا آمده است. یکی از پرکاربردترین موارد استفاده از تقوا در رابطه با دشمن است.

مسلمان‌ها زیاده‌روی نکنید، در جنگیدن، در اسیر گرفتن، در برخورد با سالمندان، کودکان، شهرها و محیط‌ زیست تقوا را رعایت کنید.

«وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» بدانید که خداوند پشتیبان با تقوایان است

یکی دیگر از مسائل جنگ پشتیبانی است. خوب پول لازم دارد. جنگ پول لازم دارد. در زمان جنگ کسادی پیش می‌آید. رزمندگان، سلاح و امکانات لازم دارند.

می‌فرماید:

آیۀ ۱۹۵ :

«وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»

«وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ» خرج کنید در راه خدا،

«وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» و با امساک کردن، بخل ورزیدن، خرج نکردن، خودتان را به هلاکت نیاندازید. «وَأَحْسِنُوا» نیکی کنید، احسان کنید.

«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» حقیقت این است که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.

در زمان جنگ، بعضی افراد حریص به دنبال گردآوری مال می‌روند، این آخرش ذلت است.

در زمان جنگ باید به رزمندگان اسلام کمک کنید، اگر کمک نکنید خودتان به هلاکت می‌افتید.

آیۀ ۱۹۶ :

«وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَهَ لِلَّهِ ۚ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ ۖ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّىٰ یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ ۚ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیَامٍ…»

«وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَهَ لِلَّهِ» کامل کنید مراسم حج را، کامل به جا بیاورید مراسم عمره را، برای خدا…

حج و عمره دو عبادتی هستند که اخلاص در آن شرط است، مثل نماز که می‌گوییم دو رکعت نماز صبح به جا می‌آورم «قربه الی الله».

نماز برای خدا، روزه برای خدا، حج برای خدا، عمره برای خدا…

«فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ»، ممکن است به خاطر بیماری یا به خاطر حملۀ دشمن شرایطی پیش بیاید و شما به هر دلیلی محصور بشوید، امکان رفت و آمد در مسیرهای حج و عمره نباشد،

«فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ»، «الْهَدْیِ» یعنی قربانی؛ یعنی گوسفند، گاو، شتر.

هر چه برایتان امکان دارد، اگر شتر برایتان امکان ندارد، گاو، آن امکان ندارد، گوسفند؛ همان را قربانی کنید، گر چه به صحراهایی که باید در آنجا برسید، نرسیده باشید.

«وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّىٰ یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ»، حاجیان مرد در سال اول واجب است سرشان را بتراشند.

آن سر تراشیدن هم در سرزمین منا هست و آنجایی که قربانی‌ها به محل خودشان می‌رسند.

نباید سرهایتان را قبل از آن زمان بتراشید.

«فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا»، یک استثناء:

اما کسانی که در بین شما بیمار هستند، «أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ» یا یک بیماری در سرشان هست، مثلاً خارش دارند، این افراد باید سرشان را زودتر بتراشند، ایرادی ندارد.

«فَفِدْیَهٌ» یک عوضی باید انجام بدهند، به جای آن خلافی که انجام دادند، یک کاری باید انجام بدهند.

آن عوض چیست؟

ادامه آیه ۹۶:

«…أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ ۚ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ ۚ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَهٍ إِذَا رَجَعْتُمْ ۗ تِلْکَ عَشَرَهٌ کَامِلَهٌ ۗ ذَٰلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»

«مِنْ صِیَامٍ» یا باید روزه بگیرند که احکام خود را دارد، مثلاً سه روز را روزه بگیرند،

«أَوْ صَدَقَهٍ» یا یک صدقه‌ای باید بدهند،

«أَوْ نُسُکٍ» یا باید یک عبادتی انجام بدهند.

«فَإِذَا أَمِنْتُمْ» اما وقتی امنیت آمد، آن ترس رفت، حملۀ دشمن رفت،

«فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ» آن‌هایی که عمره را متصل می‌کنند به حج،

«فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ» از قربانی هر چه برایشان امکان دارد باید آنجا قربانی کنند.

«فَمَنْ لَمْ یَجِدْ» اما اگر کسی قربانی پیدا نکرد، پیش می‌آید در بعضی از سال‌ها قربانی به تعداد حاجیان نیست،

«فَصِیَامُ ثَلَاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ» سه روز در ایام حج باید روزه بگیرند، گرچه مسافر هستند، اینجا استثناء است.

«وَسَبْعَهٍ إِذَا رَجَعْتُمْ» هفت روز هم وقتی به شهرهای خودشان آمدند، روزه بگیرند.

«تِلْکَ عَشَرَهٌ کَامِلَهٌ» مجموعاً ده روز روزه می‌شود،

«ذَٰلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»، بد نیست که بدانید مراسم حج تمتع مال مسلمانانی است که غیر از مکه زندگی می‌کنند.

حج اهالی مکه احکام خاصی دارد.

چون اهالی مکه همیشه در آنجا هستند، اگر بنا باشد که این احکامی که ما داریم می‌گوییم را آن‌ها هم اجرا بکنند، برایشان مشقت دارد.

آن‌ها یک حجی به نام حج «قِران» یا حج «اِفراد» دارند که آن هم احکامی دارد.

این احکامی که ما می‌گوییم مال مسلمانانی است که از شهرهای دیگر به مکه آمده‌اند.

«وَاتَّقُوا اللَّهَ» از نافرمانی خدا بپرهیزید،

«وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» و بدانید اگر کسی تخلف کند عقاب خدا سخت‌تر است.

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

 

قرآن کریم

شرح صفحه 29 قرآن کریم

 زن و مرد لباس یک‌دیگرند

شرح صفحه 29 قرآن کریم، سوره بقره آیات 190-187 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

گاهی خداوند می‌خواهد چیزهایی را به ما تفهیم بکند که با برکت است و ما به وسیلۀ آن‌‌ها نقاط ضعفمان را بفهمیم و در تربیت خودمان دقت کنیم.

با آمدن ماه رمضان، مباشرت با همسر در روزها و شب‌های آن ممنوع شد و مسلمان‌ها از زمان افطار تا زمانی که نخوابیده بودند اجازه داشتند که غذا بخورند.

اما اگر خوابشان می‌برد، پس از خواب تا هنگام صبح اجازه نداشتند چیزی بخورند.

مسلمان‌ها آزمون سختی را انجام دادند، ولی در این آزمون خیلی موفق نبودند. خداوند این دو حکم را تخفیف داد.

اولین آیه دربارۀ این موضوع است. می‌فرماید:

صفحۀ ۲۹
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۱۹۰-۱۸۷

آیۀ ۱۸۷ :

«أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِکُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ ۚ…

«أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِکُمْ» حلال شد بر شما آمیزش با همسر در شب ماه مبارک رمضان. حلال شد، قبلاً حلال نبود.

«هُنَّ لِبَاسٌ لَکُم» آنان لباس برای شما هستند.

لباس برای زیبایی، حفاظت و برای پوشیدن عیب‌ها است.

«وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ» شوهران هم لباس برای همسرانشان هستند.

زن و شوهر باید آبروی هم را حفظ بکنند، زینت و عزت همدیگر باشند. نه اینکه آبروی همدیگر را بریزند.

«عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ» خداوند می‌دانست که شما به خودتان خیانت کردید و در خفا و پنهانی کاری که نباید می‌کردید را -همان مباشرت با همسر- انجام دادید.

«فَتَابَ عَلَیْکُمْ» اما خداوند رحمتش را برگرداند بر شما،

«وَعَفَا عَنْکُمْ» گذشت کرد از شما،

«فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ» از این به بعد، ایرادی ندارد که در شب‌های ماه مبارک رمضان، زن و شوهر‌ها با هم آمیزش داشته باشند.

«وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ» به دنبال همان چیزی که خداوند برای شما واجب کرده، بروید، دیگر سخت‌گیری نکنید.

دربارۀ خوردن و آشامیدن چه می‌فرماید؟

ادامه ی آیه۸۷:

«…وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»

«وَکُلُوا وَاشْرَبُوا» بخورید و بیاشامید،

«حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ» تا زمانی که خط سفید از خط سیاه روشن شود، یعنی اذان صبح، شما می‌توانید بخورید و بیاشامید.

قبلاً قانون این بود که تا وقتی که نخوابیده‌اید می‌توانید غذا بخورید.قانون عوض شد.

چرا عوض شد؟

به خاطر کم‌طاقتی مسلمان‌ها.

تا بدانند در مقابل شکم و شهوت چقدر ناتوان هستند.

این دو مورد از لغزشگاه‌های بشر است. شیطان هم روی همین دو موضوع سرمایه‌گذاری می‌کند. شکم و شهوت….
با روزه تقوا پیدا کنید. فعلاً برنامۀ شما این است:

از وقتی که افطار می‌رسد، یعنی اذان مغرب تا اذان صبح، می‌توانید بخورید و بیاشامید.

«ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ» از اذان صبح تا شب باید روزه را کامل کنید.

«وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ»، یک امر مستحب دیگری به نام اعتکاف وجود دارد، اینگونه که مستحب است سه روز به مسجد بروند، روزها روزه بگیرند و شب‌ها شب زنده‌داری کنند.

در اعتکاف مباشرت با همسر هم در روزها و هم در شب‌ها ممنوع و حرام است.

«وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ» با همسرانتان مباشرت نکنید در هنگام اعتکافِ در مساجد.

«تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ» این‌ها قوانین خداست، مرزهای خداست.

«فَلَا تَقْرَبُوهَا» از مرز گذر نکنید، به مرز نزدیک نشوید، احتیاط کنید.

«کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ» اینگونه بیان می‌فرماید خداوند آیات خود را برای مردم،

«لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» امید است که تقوا پیشه کنند.

یک مسألۀ مالی:

آیۀ ۱۸۸ :

«وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

«وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ» دارایی‌های خودتان را بین خودتان به ناحق نخورید.

«وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ» و بخواهید به حاکمان و قاضی‌های طاغوت ارجاع بدهید، و به آن‌ها مراجعه کنید، این کار را نکنید، منظورتان چیست؟

«لِتَأْکُلُوا فَرِیقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ» منظورتان این است که می‌خواهید رشوه بخورید؟ اموال مردم را به «الْإِثْمِ» بخورید؟

«الْإِثْمِ» یعنی گناه و در این آیه به غَصب، سرقت و رشوه تفسیر شده است. مالِ مسلمان باید پاک باشد. اگر پاک باشد می‌تواند بچۀ خوب در آن خانه تربیت بکند. اگر پاک باشد می‌تواند نماز باحال بخواند. اگر پاک باشد می‌تواند معنویت پیدا کند.

امام علیه السلام فرمودند:

زندگی کردن با مال حرام مثل ساختمان ساختن روی رمل است، آن ساختمان فرو می‌پاشد. به دارایی‌تان دقت کنید. در روز قیامت می‌پرسند که این پول را از کجا آورده‌اید؟ در کجا هزینه کرده‌اید؟

«وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»، یک چیزی در وجود آدم‌ها هست به نام وجدان، یعنی آدم خودش می‌فهمد کلاه سر خودش می‌گذارد. وجدان را در کجاهای قرآن پیدا کنیم؟ آیاتی که آخرش گفته «وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»، این یعنی وجدان. تو هم می‌دانی که خودت را فریب می‌دهی. این پول حرام است. ممکن است اسم آن را عوض بکنی: آقا این زیرمیزی است، رومیزی است، حق حساب است، شیرینی است، نه…، حرام با تغییر در اسم، حلال نمی‌شود. «وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»، خودتان هم می‌دانید که این پول ناحق است

آیۀ ۱۸۹ :

«یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ ۖ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ ۗ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

«یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ»، تغییر شکل ماه از شب اول تا شب چهاردهم و از آن به بعد را «الْأَهِلَّهِ» می‌گویند.

ای پیامبر! از تو می‌پرسند دربارۀ این شکل ماه؛ شب اول خیلی پیدا نیست، بعد به شکل یک ابروی باریک است، آرام آرام پرنورتر می‌شود تا به شکل نیم دایره در می‌آید، و بعد از آن یک دایرۀ کامل می‌شود.

چرا اینگونه است؟

جواب بده، «قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ» بگو این یک ساعتی است طبیعی برای مردم، برای وقت‌شناسی، «وَالْحَجِّ» برای اینکه تشخیص بدهند مناسک حج در چه زمانی باید انجام بشود.در زمان جاهلیت رسم بود که وقتی لباس احرام می‌پوشیدند تا مراسم حج را به جا بیاورند، از دَر طبیعی خانه وارد نمی‌شدند. یک نقب یا کانالی می‌زدند و یا از پشت‌بام وارد می‌شدند. هنگامی که اسلام آمد، این کار را محکوم کرد و فرمود که خرافات است، این به چه معناست؟

«وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا» این کار درستی نیست که از پشت خانه‌ها وارد خانه شوید. «وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ»، «بِرَّ» این است که پاکیزه باشید، تقوا پیشه کنید. «وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا» خانه‌ها را از راهش وارد شوید.

امام علیه السلام فرمود:

یعنی به هر کاری از مسیر خودش ورود پیدا کنید. «وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» و تقوا پیشه کنید که شاید رستگار شوید.

قرآن می‌فرماید نماز بخوانید، روزه بگیرید تا به تقوا برسید.

تقوا برای چیست؟

برای رستگاری، خوشبختی و موفقیت.

و آخرین آیۀ این صفحه…؛

آیۀ ۱۹۰:

«وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»

«وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ» و بجنگید در راه خدا؛ با چه کسی و چرا؟

«الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ» چون با شما می‌جنگند؛ ما در اسلام جنگ نداریم.

اسلام دین صلح است.

چرا بجنگیم؟

چون به جنگ ما آمده‌اند. ما همانگونه که جنگ کردن را بد می‌دانیم، ظلم پذیرفتن را هم بد می‌دانیم. یکی از فلسفه‌های جنگ این است که به ما تجاوز شده است.

«وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ» و بجنگید در راه خدا،

«الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ» با کسانی که به جنگ شما آمده‌اند، ساکت ننشینید،

«وَلَا تَعْتَدُوا» در جنگ هم زیاده‌روی نکنید.

«إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» حقیقت این است که خداوند افراط گران، متجاوزان و کسانی که از حد اعتدال گذر می‌کنند را دوست ندارد

خدانگهدار شما…

جلسه بعد

قرآن کریم

شرح صفحه 28 قرآن کریم

روزه، عبادتی برای خودسازی

شرح صفحه 28 قرآن کریم، سوره بقره آیات 182-186 از مجموعه دروس بر ساحل نور توسط حجت الاسلام سید جواد بهشتی را به صورت فیلم، صوت و متن پیاده شده تقدیم شما مخاطبان قرآنی می نمائیم.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

اگر زندگی انسان بر مبنای نسخۀ الهی شکل بگیرد، تا دامنۀ قیامت و بلندای بهشت ادامه پیدا خواهد کرد.

آیۀ آخر صفحۀ قبل دربارۀ وصیت بود و می‌فرماید ما نباید وصیت کسی را که وصیت کرده، تغییر بدهیم. اما هر قانون و قاعده‌ای استثناء هم دارد.

ممکن است کسی به گناه وصیت کرده یا به سبب وصیت او اختلافاتی پیش بیاید و یا وصیتی خلاف قانون کرده است،

مثلاً فردی بیش از یک سوم دارایی خود را وصیت کرده است -در قانون آمده که شخص تا یک سوم دارایی خود را می‌تواند وصیت کند

در چنین مواردی اگر کسی که مسئول اجرای وصیت است تغییری در آن بدهد، ایرادی ندارد.

صفحۀ ۲۸
سورۀ مبارکه بقره
آیات ۱۸۶-۱۸۲

آیۀ ۱۸۲ :

«فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

«فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا» اگر کسی دلواپس باشد از وصیت کننده‌ای که از روی انحراف یا از روی گناه، یعنی یا اشتباه کرده یا گناه کرده است، «فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ» اما آن متنِ وصیت‌نامه را اصلاح کرد، «فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ» بر چنین کسی گناهی نیست، «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» حقیقت این است که پروردگار آمرزندۀ مهربان است.

به آیات روزه و ماه مبارک رمضان می‌رسیم:

آیۀ ۱۸۳ :

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»،امام صادق علیه السلام فرمود:

«وقتی این آهنگ را می‌شنوم که خداوند بندگانش را چقدر احترام آمیز صدا زده لذت می‌برم». هنگامی که امام صادق علیه السلام این آیات را می‌خواندند، لبیک می‌گفتند.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ» نوشته شد بر شما روزه، واجب شد بر شما روزه. «کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» همانگونه که بر امت‌های قبل از شما هم واجب بود. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»…
فلسفۀ روزه چیست؟ تقوا، خویشتن‌داری، خودکنترلی، مدیریت بر خود.

چه زمانی باید روزه بگیریم؟

آیۀ ۱۸۴ :

«أَیَّامًا مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ ۖ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ ۚ وَأَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ ۖ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

«أَیَّامًا مَعْدُودَاتٍ» روزهای تعریف شده؛ روزه در طول سال و هر ماه نیست، بلکه در دین ما روزهایی تعریف شده و آن ماه رمضان است.

«فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» اما در این روزهای ماه رمضان کسانی از شما که بیمار یا در سفر بودند، روزهای دیگر سال را روزه بگیرند، اما باید قضای آن را به جا بیاورند.

«وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ» و برای کسانی که روزه خیلی مشقت دارد،

مانند سالمندان یا بیماران، «فِدْیَهٌ» یک عوضی باید بدهند، به جای آن روزه باید یک عوضی بدهند. آن «عوض» چیست؟

«طَعَامُ مِسْکِینٍ» یک وعدۀ غذا به یک فقیر یا بیچاره‌ای بدهند تا سیر شود.

«فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» البته اگر کسی بیش از این خیر بدهد برای خودش بهتر است.

«وَأَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ»، مسلمان‌ها! از روزه فرار نکنید…، دنبال بهانه نگردید…

چون ماه رمضان که شروع می‌شود آمار افرادی که زخم معده، دردِ دل و بیماری کلیه دارند، زیاد می‌شود!.

مسلمان‌ها این را بدانید:

«أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» روزه خیلی برای شما منفعت دارد.

روزه بگیرید بهتر است، البته اگر مریض هستید، وظیفۀ شما خوردن روزه است

«إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» اگر بدانید روزه‌داری برای شما خوبتر است

آیۀ ۱۸۵ :

«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ ۖ وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۗ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»

«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»،

از میان دوازده ماه سال فقط نام یک ماه در قرآن آمده است و آن ماه رمضان است.

ماه رمضان که در آن قرآن نازل شده؛ قرآن چه کتابی است؟

«هُدًى لِلنَّاسِ» هدایتی است برای مردم کرۀ خاکی، «وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ» و دلایل روشنی از هدایت و راهنمایی و از جدایی حق و باطل در قرآن وجود دارد.

کسی که با قرآن مأنوس بشود، خداوند یک قوۀ تشخیصی [***تایتل: فرقان، قوه تشخیص بین حق و باطل] به او می‌دهد که بین حق و باطل را بتواند تشخیص بدهد.

«فرقان» یکی از اسم‌های قرآن هم است.

در قرآن سوره‌ای به نام فرقان داریم.

«فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ» هر کسی در بین شما ماه رمضان را درک کرد، او باید روزه بگیرد، بر او واجب است. فعل امر است.

«وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا» کسی که بیمار بود

«أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ» یا در مسافرت بود

«فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» روزهای دیگری را در طول سال روزه بگیرد.

این موضوع دو بار در این صفحه آمده است.

معنای آن این است که اینطور نباشد که مریض‌ها روزه بگیرند، آن که مریض است وظیفه اش افطار کردن و روزه خوردن است.

مسافری با پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به مسافرت رفتند، پیامبر روزه‌اش را خورده‌ است ولی این آقا کاسۀ داغ‎تر از آش شده و می‌گوید:

«نه، من چند ساعت دیگر افطار می‌کنم»! نه! ما باید تابع شریعت باشیم…

«یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ» خداوند برای شما آسانی می‌خواهد،

«وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» سختی برای شما نمی‌خواهد، اگر هم حکمی ‌به نام روزه وجود دارد، در کنار آن سختی منافع زیادی وجود دارد،

«إن مَعَ العُسرِ یُسرا» با سختی، آسانی همراه است-،

«وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ» اینکه گفتیم هر که در ماه رمضان روزه نگرفته در غیر ماه رمضان روزه بگیرد، برای آن است که آن سی روز و آن یک ماه باید کامل شود.

«وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ» به قدردانی هدایتی که خداوند دربارۀ شما کرد، پیامبر فرستاد، کتاب فرستاد، خدا را بزرگ بدارید.

«وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» و امید است که تشکر کنید.

آیۀ ۱۸۶ :

«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»

«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ»…

شخصیت بزرگ جهان اسلام علامه طباطبایی، مفسّر بزرگ قرآن می‌فرماید این آیه «ألطفُ ایه فی القُرآن» لطیفترین آیۀ قرآن این آیه است. خداوند هفت بار فرموده: خودم، خودم، خودم، خودم ….

این آیه را بخوانیم:

این نشان می‌دهد این آیه را زیاد باید بخوانیم و زمزمه کنیم، در خلوت‌هایمان با خدا در میان بگذاریم.

«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی» این پیامبر اگر بندگانم از من پرسش کردند، «فَإِنِّی قَرِیبٌ» من نزدیک هستم، «أُجِیبُ» جواب می‌دهم،

کسی مرا صدا بزند جواب می‌دهم، از من چیزی بخواهد پاسخ می‌دهم.

« أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ » دعای دعا کننده را جواب می‌دهم،

«إِذَا دَعَانِ» به شرطی که مرا صدا بزند،

«فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» در مقابل هم بندگان من هم باید جوابم را بدهند،

«وَلْیُؤْمِنُوا بِی» باید مرا باور کنند، «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» امید است که رشد یابند.

از خداوند می‌خواهیم که شیرینی آیات کتاب خود را به ما بچشاند.

خدانگهدار شما…

جلسه بعد