بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه فی هذه الساعة وفی کل الساعة ولیا وحافظا و قائدا و ناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا

در روز شهادت جانسوزانه امیرمومنان علی علیه السلام در خانه خدا در اجتماع خواهران و برادران نمازگزار مجلس عزای اون امام مظلوم را برگزار خواهیم کرد. از خداوند می خواهیم همه ما را از رهروان و دوستداران و زائران و شفاعت شوندگان امیرالمومنین علیه السلام قرار بفرماید. از خداوند میخواهیم جهان را برای تشریف فرمایی فرزند عزیزش حضرت مهدی موعود علیه السلام آماده موانع ظهورش را برطرف و همه ما و خانواده های ما و دوستان ما را از زمینه سازان آن حکومت جهانی تقدیر بفرماید. تمنا می کنم به روان تابناک شهید محراب رمضان امیرالمومنین علیه السلام صلواتی تقدیم بفرمایید. خب توفیق شد ما در این دو دهه موضوع خانواده را مطرح کردیم.

امروز به مناسبت این روز مسئله دغدغه دینداری خانواده را می خواهیم مطرح کنیم. پدر و مادر وقتی سنی ازشون میگذره دیگه همه فکرشون اینه که چی برای بچه ها بگذارند. چه ملکی چه مغازه ای در بازار بورس مثلا اونها رو شریک کنند چه ماشینی برای اون دختره چی برای اون پسره چی برای وارثان. این در سوره مبارکه بقره احکامش آمده اما زندگی ما فقط دنیا نیست. این دغدغه که این بچه ها دینشون چی خواهد شد من که از میان اونها می روم آیا اهل مسجد اهل نماز اهل امر به معروف نهی ازمنکر خواهند بود یا نه.

سوره بقره آیه 132 میفرماید و وصی بها ابراهیم بنیه، ابراهیم علیه السلام وصیت کرد به فرزندانشان و یعقوب نوه ابراهیم او هم بچه هایش را وصیت کرد: ای بچه ها ای فرزندان إن الله اصطفی لکم الدین خداوند برای شما دین را برگزید فلا تموتن و أنتم مسلمون. بچه ها محکم بچسبید به این دین تا لحظه آخر پایبند باشید نمیرید مگر با اسلام نمیرید مگر با آیین یکتا پرستی. این خیلی حرف داره برای ما یعنی به جز دغدغه دنیای بچه ها ما دغدغه دین اونها رو باید داشته باشیم.

همه شما شنیده اید که امام صادق علیه السلام در روز آخر عمرش و ساعت آخر عمرش بستگان را فامیل را جمع کرد و آنها را به نماز سفارش کرد روزهای آخر عمر پیامبر زیر کتفاش رو می گرفتند مسجد می آوردند. وصیت به معارف دینی مضامین دین از این موضوع غافل نشیم آقایان خانمها من خواهش میکنم حالا این وسیله ای که به نام موبایل آمده همه دارن اونایی که دیگه رسیدن به سنی که آرام آرام باید خداحافظی کنند. حالا ما تعارف نداریم که ما مسافر این کاروان هستیم این موضوعات رو تو همین موبایل حال نوشتنم ندارید تو همین موبایل بگین. این وصیتهای من بچه ها راجع به حجاب راجع به انقلاب راجع به امام زمان راجع به امام حسین هر چی که اعتقاداتی که این شصت هفتاد سال تو این مساجد تو این حسینه ها شنیدید. با همون سوز مادری خطابتونم فقط به بچه ها نباشه بچه های بچه ها ی بچه ها که صوت شما تصویر شما یا نوشته شما هشتاد سال بعد دویست سال بعد بگن ها این پدر بزرگ ما این حرفها رو زده.

الان بعضی ها حسینیه دارن یا مرکز دارالقران دارن یا چی میگن این مال پدربزرگمه حالا یه صوت اونم میبود چقدر قشنگ بود. حضرت امام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اسم وصیت نامه اش رو گذاشته وصیت نامه سیاسی عبادی. خب ما به این ابعاد چرا نپردازیم خب مسائل اقتصادی محضر میرید اونجا امضاء و محکم کاری میشه و دعوا پیش نیاد و اون جای خودشو داره. اما این نوع مسائل که بچه های ما غافل نشوند سرگرم نشوند مست نشوند.

حالا به این مناسبت می خواهیم برویم سراغ وصیت نامه امیرالمومنین علیه السلام که مخاطبش اعضای خانواده‌ هستند همه ی شما هم شنیدید. ولی من اخلاقم اینه میگم ما تو کشورمون کشور شهدا هستیم هرسال سالگرد اون شهیددوباره میگیم وصیتنامه شهید بیار با اینکه بلدن میگن یه یادی بشود. این وصیت نامه رو ما هر سال نه هر ماه هم اگر بخوانیم نفع داره برامون. سید رضی هم گفته این وصیت نامه امیرالمومنین هم تو فاصله زمانی ضربت خوردن تا شهادت حضرت صادر شده.

اوصیکما اول خطابش به دو تا پسراش هست امام حسن و امام حسین بتقوا الله دویست وپنجاه و پنج بار این کلمه تقوا در قران آمده است.  یعنی ما باید زیاد راجع به این کلمه فکر کنیم بپرسیم از علما قانع نشیم به یه تعریف چیه این تقوا انقدر زیاد در قران آمده. تقوا یعنی خدا رو در نظر بگیر همین من به بچم همین بگم بچه جون خدا را در نظر بگیر تجارت میکنی کسب و کار میکنی تو سیاست ورود پیدا میکنی تو انتخاباته چه میدونم تو خانواده تو تربیت بچه برای قضاوت خودت و همسرت میگه همش خدا رو در نظر بگیر. والله تبغی الدنیا و إن بغتکم بچه ها جون دنبال دنیا نروید ما هممون میدونیم در نهج البلاغه یکی از مباحث مهم مسأله دنیاست. الان وقت نداریم بگیم از نظر امیرالمومنین علیه السلام دنیا خوبه یا بده. ولی شما همه اهل مسجد اهل نهج البلاغه هستید می دونید که وقتی امیرالمومنین علیه السلام از دنیا بدگویی میکند هممون میدونیم منظور حضرت این نیست که ما دنیا رو بزاریم کنار بریم تو صحرا زندگی کنیم. نه منظور اینه که یه فضای واقعی تر ومهمتر هم در پیش هست بنام آخرت از این فرصت دنیا برای اون استفاده کنیم دنبال دنیا نروید حتی اگر دنیا دنبال شما آمد. اگر دنیا هم از دستتون رفت خیلی غصه نخورید. بچه جون حق بگویید وأعملا للاجر برای آخرت کار بکنید. وکانوا للظالم خصما وللمظلوم عونا یک سفارش انقلابی بچه ها انقلابی باشید همیشه کنار مظلوم مقابل ظالم بعضی ها هستند اینو پنجاه در صدشو انجام میدن.

میگه آقا من تا دستم باشه کمک میکنم به یتیمان به فقیران تو چندتا خیریه اسم من هست اما به آمریکا کاری ندارم. یعنی ظالمش رو کار نداره مظلومش رو کار داره. حالا بازم میتونیم بگیم خدا پدر شو بیامرزه ولی کم داره این انقلابیگری انقلابی که چهل وسه سال ازش گذشته این همه شهید این همه خون دل این همه رنجی که برده شده در عملیات والفجر چهار، در مریوان اون جمعی که اونجا بودن من بهشون گفتم برادرا همتون امشب وصیت نامه بنویسید وصیت نامه رو هم بفرستید سنندج چون اینجا ممکنه بمباران بکنند زیر خاک ها بمونه اینها هم اینکار رو کردند و یک پستچی بود دادند به اون برادر رزمنده وصیت نامه ها رو آورد سنندج فردا همونجا رو بمباران کردند و جمع زیادی هم شهید شدند. ما رفتیم تو یه سنگری حدود سی چهل نفر تو اون سنگره یه پیرمردی آمد پیش من گفت آقا سید تو گفتی وصیت نامه بنویس من ننوشتم.

گفتم چرا گفت آخه من سواد ندارم روم نشد بگم سواد ندارم حالا میشه برای من بنویسی ما هم یه دفترچه کوچولو داشتیم و اون چیزایی که بلد بودیم أشهدأن لا إله إلا الله وحده چیزهایی که به ما سفارش کرد بعد رفتیم سراغ مسائل مالی گفتیم خب حالا رو کن حاج آقا ببینیم چقدر چیزی داری هی فکر میکرد گفت من هیچی ندارم. هیچی تو این دنیا ندارم من از این دنیا فقط یه پسر داشتم اینم دادم شهید شده من گفتم این که وصیت نامه نمیخاد گفت چرا میخواهم آینده ها بدونن کیا آمدند جبهه. چه سرمایه هایی خرج شد این انقلاب به اینجا رسید یادشون نره.

کونا للظالم بایست مقابل ظالم هزینه داره البته تهدید داره تطمیع داره تمسخر داره دست میندازن آدم رو ولی بایست. پسرا این دفعه مخاطب رو عوض میکنه اوصیکما شما دو نفر را حسن وحسین وجمیع الولدی همه ی بچه ها دخترا پسرا ابالفضل محمد حنفیه واهلی ببین مخاطب وصیتنامه امیرالمومنین، خانواده است و من بلغه کتابی و تا روز قیامت هر کس این وصیتنامه به دستش میرسد اوهم مخاطب من است یعنی همین عزیزانی که در مسجد مهدیه امروز نشستند ما مخاطب مولا هستیم. خب یا امیرالمومنین چه سخنی بتقوالله دوباره همون وصیت اولی یعنی خدا رو در نظر بگیر. یه کلمه کوچولو هست خدا را در نظر بگیر خیلی حرفه یه دنیا حرف توش هست ونظم امرکم در کارهاتون انظباط داشته باشید. چقدر من خجالت میکشم خداییش گاهی گریه کردم یه کسی میره اروپا و برمی گرده نمیدونم آلمان فرانسه سوئد اتریش. وقتی تهران ما می بینیمش آقای مهندس کجا مثلا میگه اتریش بودم چه خبر اولین چیزی که از اونجا تعریف میکنه نظم هست. خب این دین ما دین نظم هست آخه چرا ماباید بی نظم باشیم یه کاری ما باید بکنیم وقتی یه خارجی یه توریست آمد کشور ما و برگشت خواست از ما تعریف بکنه نظم ما رو اول بگه این مسلمونها چقدر منظمه چقدر وقت شناس هستند چقدر خوش وعده هستند.

وصلاح ذات بینکم وصیت میکنم بچه ها خانواده با هم رفیق باشید به جون هم نیفتید تا پدر از دنیا میره دعوا پیش میاد. دارایی زیاد هم داره ولی از اونجا که انسان طمع داره حرص داره رو همون یه قرون یه قرونش حساب میکنه. نه سهم من کم شده دعوانکنید باهم صمیمی باشید. و من شنیدم از جد شما پیغمبر که فرمود آشتی دادن یک مورد آشتی دادن ثوابش به اندازه یک عمر عبادت است یا به اندازه یک سال عبادت است که روزها ش روزه بدارد شبانه روز نماز بخواند. آشتی دادن آنقدر ثواب داره همین کار از من و شما برمیاد به خدا نمیکنیم. خودمون رو کنار میکشیم تو فامیل خودمونه بچه خواهرمه بچه برادرمه رفتن دادگاه الان دو قدمی طلاقه اونا هم به ما احترام میگذارن میتونیم ما وساطت بکنیم نمیکنیم. یک سال دو جور معنا شده یک ثواب آشتی دادن یه معناش اینه ثواب یکسال عبادت رو داره معنای دیگرش ثواب یک عمر عبادت رو داره.

حالا از اینجا به بعد من اینطوری برداشت میکنم آهنگ وصیتنامه امیرالمومنین که اسبق ابن نباته گفته دیدم یه دستمال زردی امام به سرش بسته هر چی دقت کردم ببینم دستماله زردتره یا صورت امام تو این حال که حضرت از هوش میره به هوش میاد با یه آهنگ التماس گونه گویا به ما التماس میکنه با این آهنگ الله الله یعنی شما رو بخدا شما رو بخدا فی الایتام، حتما شما شنیده اید مثلا روز بیستم و بیست ویکم طبیب آوردند امام مجتبی علیه السلام از طبیب پرسید چی میشه قصه بابای من. طبیب هم با کنایه سخنی گفت یه سخنی گفت که همه فهمیدن یعنی برید خودتون رو برای عزاداری آماده بکنید رخت عزا بپوشید. بعد از طبیب پرسیدن برای این مریض چی خوبه الان شده گاهی ما یه مریضی تو بیمارستان داریم اون ماه های آخر اون روزهای آخر نمیخوابیم خودمون رو به آب وآتیش می زنیم به هر کی زنگ میزنیم برای بابام دعا کن برای بابام نماز بخون برای بابام نذر ونیاز کن. بعد یه غذایی بابا دوست داره بعد اون غذا رو میپزیم یا یه چیزی دوست داره براش میبریم. طبیب گفت شیر براش خوبه این خبر پخش شد تو کوفه نقل شدکه این یتیمها یعنی همه می دونستند یتیمها چه در خونه ای رو بزنند این در خونه بابای یتیمان الله الله فی الایتام شما رو بخدا شما رو بخدا یتیمها نکنه گرسنه بمانند در حضور شما. نکنه جفا بشه به اونها در حضور شما.

الله الله فی جیرانکم شما رو بخدا همسایه ها نسبت به همسایه بی تفاوت نباشید اصلا نظام شهری تغییر کرده. یه وقتی من رفته بودم کاشان دیدم دو تا کاشانی با هم حرف میزنن اینو میگفتن یکی به یکی میگفت چی می شد ما میرفتیم تهران زندگی می کردیم یعنی حسرت می خورد به حال شما که تهران زندگی می کنید. منم داشتم گوش میکردم میگفت تهران چیش خوبه؟ داداش من تهرانه به من گفته سی ساله نمیدونم این همسایه من چکاره هست. یا امام زمان تازه غصه هم نمی خوره او تازه حسرت می خوره به حال تهرانی ها که همسایه همسایه رو نمی شناسه. اصلا نمیدونه چندتا بچه داره نمیدونه شغلش چیه تو یه ساختمونم زندگی میکنن. فرمود: اونقدر جبرئیل برای همسایه سفارش آورد که ما گمان کردیم همسایه از همسایه ارث می برد. اینا وصیتهای امیرالمومنین هست.

الله الله فی القران لایسبقکم بالعمله به غیرکم بچه ها جون فرزندان من خانواده من قران. نکنه خارجی ها در عمل قران از ما پیشی بگیرند. الله الله فی الصلاة فإنها عمود دینکم. در سوره مبارکه مریم سرگذشت ده پیغمبر آمده اسامیشون هم هست پشت سر هم آخرش این رو می فرماید: این پیغمبرها رو شنیدید سرگذشتش رو یه نسلهایی پس از این پیامبران آمدند نماز رو خراب کردند. واتبع الشهوات دنبال شهوات رفتند خب این هشدار گذشته ها به ما هست این هشدار ابن عباس وقتی امام حسین از مکه راهی کربلا بود امام حسین علیه السلام به ابن عباس فرمود تحلیل تو ابن عباس از این شرایط چیست؟ این آیه را خواند فخلف من بعدهم خلف عذاب الصلاة نکنه ما نماز خون باشیم بچه هامون نباشن. نکنه مادرایی که میان مسجد باحجابن بچه هاشون حجاب نداشته باشن. یعنی ما عرضه نداشتیم این امانت را این دینداری رو این آیین را به نسلهای بعد… کوتاهی کردیم.

الله الله فی بیت ربکم مراسم حج بیت الله الحرام خیلی جدی بگیرید. میگه آقا این پول ها رو سعودی ها که ما خرج بکنیم میرن یمنی ها رو… شما مقلد هستی مرجع تقلیدت که همه جوانب رو در نظر میگیرد نگاه کن کسی که حج براو واجب است باید انجام دهد لاتخلوها ما بقیت تا شما زنده هستید نزارید خلوت بشه خانه خدا. که اگر ترک بشه مراسم حج این مهلت به شما داده نمیشه عذاب خدا نازل میشود.

الله الله فی الجهاد اهل مبارزه باشید بأموالکم با مالتان وأنفسکم با جانتان وألسنتکم فی سبیل الله با زبانتان وعلیکم بالتواصل بچه ها جون سفارش میکنم شما را به همبستگی همدلی و التباذل بخشندگی وأیاکم والتدابر والتقاطع هشدار میدهم نکنه قهر کنید از هم نکنه فاصله بگیرید ازهم. با هم رفیق باشید . لاتترک الامر بالمعروف والنهی عن المنکر بچه ها جون امر به معروف و نهی از منکر ترک نکنید فیولی علیکم شرارکم در این صورت اشرار برشما حاکم خواهند شد ثم تدعون فلا یستجاب لکم این دفعه دعا می کنید مستجاب نمیشه. من به اندازه بیست دقیقه ای که وقت بود دوست داشتم بیشتر توضیح میدادم خب بریم کوفه دراین خانه را دق الباب کنیم.

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

به جز از علی کی آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را

اونایی که در این ساعتها پشت در خانه امیر بودند میگن هی صدای گریه از داخل خانه بیشتر میشد. از هوش میرفت به هوش می آمد بچه های گریان را مقابل خود می دید. نوشته اند که یه بار که به هوش آمد چشمش افتاد به پسرش حسین شروع کرد گریستن امام حسین عرضه کرد پدر جان شما بیش از سی ساله عاشق شهادت هستین چرا گریه می کنید. فرموده باشد عزیزم حسینم برای تو گریه میکنم مصیبتی جانسوزتر از مصیبت تو درجهان نیست بر آسمانها سخت است، یه روزی میاد فرق شکافته پسرت را به دامن میگیری.

صدا زد عزیزم علی جان فقد استرحت من هم الدنیا و غمها و قد بقی أبوک وحیدا فریدا. همه صدا بزنیم یا حسین.

الا ای تیرگیهای شب خاموشی صحرا زمینها آسمانها گوش سر تا پا

ببینید از دل بشکسته آوای که می آید که گویی که خاک معشوق است و او چون عاشقی شیدا

کدام افتاده از پایی به خاک تیره افتاده که گویی خاک معشوق است او گویی عاشق شیدا

به پای نخلهای کوفه اشک کیست می بارد که نخلستان ز اشکش میدهد شیرینترین خرما

شبی در تیرگی پویا شدم آهسته آهسته که آن خلوت نشین دامن شب را کنم پیدا

به ناگه در مناجات و نوای ذکر حق دیدم امیرالمومنین را محو ذات خالق یکتا

ز خوفش از جحیم و نی هوای جنتش بر سر نه در افسوس دیروز و نه در اندیشه فردا

زخشم افکنده بر اندام دنیا لرزه و گوید که ای دنیا چه خواهی از علی عالی اعلا

دنیا اگر با حلقه های آهنینم سخت بربندم کشانندم به صحراها به روی صخره صما

واگر از سیم و زر پر گردد این دنیا و آن گاهم همی گویم که از آن تو این دنیا و ما فیها

به مزد این که گیرم دانه ای را از دم موری نشاید این عمل از راد مردی چون علی اصلا

دنیا چه شبهایی که نان بردم به سائلها و بشنیدم که میگفتند یا رب از علی برگیر داد ما

تو ای دنیا چو آن سائل مرا نشناختی هرگز که خون کردی دل زار مرا پیوسته بی پروا

سادات علما اجازه میدین بگم

دنیا تو ناموس مرا در سن هجده سالگی کشتی تو پیش چشم من سیلی زدی بر صورت زهرا

دیشب علی با پرده تا ابرو شکسته میکرد یاد همسر پهلو شکسته

دیشب سخن از هردری میگفت مولا از پاره پاره پیکری میگفت مولا

دیشب حکایت از یزید و ملک ری بود صحبت ز قران خواندن بالای نی بود

دیشب علی با زینبش راز مگو داشت گویی سخن از بوسه زیر گلو داشت

دیشب علی بوسید چشم مست عباس دست حسینش را سپردی دست عباس

ای نور دیده گر پدر را دوست داری باید که دست از دامن او برنداری

علی دست خدا امشب به جنت مینهد پا را پیمبر آورد از بهر استقبال زهرا را

سادات علما

ملاقات علی و فاطمه باشد تماشایی ز مظلومی کند مظلومه ای امشب پذیرایی

نشان برهم دهند از چشم احمد دور و سربسته علی فرق شکسته فاطمه پهلوی بشکسته

این چندبیتم از زبان خود ابی عبدالله بخوانم حسینیا

گفت بابا به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم ناله ی جانسوز زهرا مادر خود را

بابا جان نگه بر دیده گریان مادر کردم و دیدم که میشوید ز اشک دیده زخم شوهر خود را

امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب ودانه مرغان سفارش دختر خود را

به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را

بابا زتو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر تو هم نشان او مده زخم سر خود را

به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را

دلاتون رو ببرم کربلا گفت بابا تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو من هم

نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را

بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علی اکبر خود را

یتیمان بر تو آوردند شیر و یاد من آمد که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را

حسین آرام جانم حسین روح و روانم

گل گلشن مصطفایی علی

در عالم تو رمز بقایی علی

ز روز ازل تا به روز جزا

تو بر شیعیان مقتدایی

علی علی یا علی علی یاعلی

تو در کل عالم امیری علی

امامی ولی بینظری علی

تو آگه به ما فی الضمیری علی

به شیعه تو خیر کثیری علی

علی یا علی یا علی

به درد دو عالم طبیبی علی

به شیعه تو یار وحبیبی علی

بمیرم برای تو و غربتت

تو معنای صبر و شکیبی علی

علی یا علی یا علی

همیشه مرا تکیه گاهی علی

امید دل بی پناهی علی

الا ای شکسته دلان را امید

بر این سائلت کن نگاهی علی

علی یاعلی یا علی

حریمت علی جان بهشتم بود

ولای تو هم سرنوشتم بود

امید دو عالم علی مهر تو

عجین با خط سرنوشتم بود

علی یا علی یا علی یاعلی

صلی الله علیکم یا آل رسول الله أعوذ بالله من الشیطان الرجیم أمن یجیب المضطر إذا دعاه ویکشف السوء به فرق شکافته امیرالمومنین ما را بیامرز.