توبه مورد قبول از دیدگاه پیامبر اسلام

توبه مورد قبول از دیدگاه پیامبر اسلام

قبل از جان دادن بحث مهمی است به نام توبه. توبه دو نوع است یکی قابل قبول و دیگری غیر قابل قبول این را از قرآن عرض می کنیم. توبه مورد قبول از دیدگاه پیامبر اسلام توبه وقت اختیار است و توبه غیر قابل قبول وقت اضطرار است. یعنی در لحظه جان دادن وقتی عزرائیل علیه السلام آمد دیگر توبه قبول نیست. پیامبر عزیز اسلام روزی در جمع اصحابش این سوال را پرسید: آیا میدانید توبه کن چه کسی است؟ جمعیت جواب داد نه نمی دانیم. پیامبر ده گروه را نام برد و گفت اینها توبه نکرده اند.توبه قابل قبول از دیدگاه پیامبر اسلام

گروه اول: “اذا تاب العبد و لم یرضی الخصماء فلیس بتائب”

کسی که توبه کرده ولی بدهیهای خود را نداده است، توبه نکرده چون دین به گردن او است و آن را ادا نکرده است. بعضی گناهان مربوط به دین و حقوق است که به گردنمان است توبه این است که آن فرد را راضی کنیم.

گروه دوم: “من تاب و لم یزد فی عبادته فلیس بتائب”

توبه یعنی بازگشت به سوی خداوند و نشانه اش این است که عبادات ما باید بهتر شود. نمازها و دعاهای ما باید تغییر رویه داشته باشد. اگر خدای نکرده نماز نخواندیم و روزه نگرفتیم باید آنها را جبران کنیم.

گروه سوم: “من تاب و لم یغیر لباسه لیس بتائب”

گاهی لباس ما عامل گناه است. چطور لباس عامل گناه است؟ راجع به خانمها بیشتر مصداق دارد مثلا لباسش نازک یا کوتاه یا تنگ است. درباره آقایان هم می تواند باشد نوع لباس پوشیدن توبه اش این است که این لباس ها را نپوشیم. توبه اش گریه نیست تغییر لباس است.

گروه چهارم: “من تاب و لم یغیر رفقائه فلیس بتائب”

گاهی رفیق بد انسان را خراب میکند اگر می خواهیم توبه کنیم باید او را تغییر دهیم. مثلاً اگر کسی اهل غیبت و تهمت است و مطالب مبتذلی تعریف می کند یا هر وقت با او هستیم نمازمان قضا می شود یا دنیا گراست باید او را تغییر دهیم.

گروه پنجم: “من تاب و لم یغیر مجلسه فلیس بتائب”

گاهی گناه به خاطر فلان جلسه است مثلاً کنسرتی که می‌دانیم خانم ها و آقایان اختلاط دارند یا مجلس رقص و شرابخواری یا مجلسی که در آن علیه امام و انقلاب و شهدا یا علیه امام زمان صحبت می کنند این مجلس گناه است. این مجلس تولید گناه میکند اگر بخواهیم توبه کنیم نباید به آن مجلس برویم.

گروه ششم: “من تاب و لم یغیر فراشه فلیس بتائب”

هر کس توبه کند و رختخوابش را عوض نکند توبه نکرده است. این را من در جوانی شنیدم و معنای آن را نمی فهمیدم رفتم پیش آیت الله امینی و پرسیدم این سطر حدیث معنایش چیست؟ ایشان فرمودند: رختخواب یک رمز است از رابطه نامشروع. یعنی اگر کسی خدای نکرده رابطه نامشروع دارد توبه اش این است که آن رابطه را قطع کند. حال می‌تواند نگاهی، کلامی یا دستی یا خراب تر از اینها باشد توبه اش این است که آن رابطه را عوض کند.

گروه هفتم: “من تاب و لم یغیر خلقه فلیس بتائب”

بعضی از گناهان بخاطر اخلاق ما است. مثلاً تنگ نظر است حسادت دارد تحقیر کن است مسخره کن است گناهان اینطوری که متاسفانه خیلی از ما مبتلا به آن هستیم. توبه اش به حرف نیست باید تصمیم بگیرد آن خلق بد را عوض کند.

گروه هشتم: “من تاب و لم یفتش قلبه و لم یوسع کفه فلیس بتائب”

هرکس توبه کند و دلش باز نشود توبه نکرده است. معلوم است دلها دو جور است دل باز و دل بسته. بعضی ها خسیس هستند توبه اش این است که بخشنده شوند. مستمند می بیند توان هم دارد اما کمک نمی‌کند. این توبه اش این است که بخشنده شود.

گروه نهم: “من تاب و لم یقصر امله و لم یحفض لسانه فلیس بتائب”

بعضی ها آرزوهای دور و دراز دارند. مثلاً ۸۰ سالش است به فکر ویلا و بازار بورس و سود و … است. هر کس توبه کند و زبانش را کنترل نکند توبه نکرده است. علما گفتند ۱۴۰ گناه مربوط به زبان است.

گروه دهم: “من تاب ولم یقدم قوته فلیس بتائب”

هر کس توبه کند اما اضافی درآمدش را به فقرا ندهد توبه نکرده است. بالاخره همه ما درآمدمان یه حدی است که از بعضی ها بالاتر و از بعضی ها پایین تر است باید نسبت به پایین تر از خودمان اهتمام بورزیم. بعد پیامبر فرمود اگر کسی این ده جمله را توجه کند و توبه کند او توبه کرده است.

یک توبه کاری ست که شما او را میشناسید. حر، دیگر گناهی نبود از آن بالاتر که نکرده باشد. شب عاشورا نشست و فکر کرد صبح عاشورا رنگش پرید یکی از دوستانش گفت: هر کس از من می‌پرسیدند در سرزمین عراق شجاعترین افسر کیست اسم تو را می گفتم. چرا ترسانی؟ حر گفت: خودم را بین بهشت و جهنم میبینم. تصمیمش را گرفت و آمد جلو خیمه امام حسین علیه السلام و عرضه داشت یا اباعبدالله هل لی من توبه؟ آیا امکان توبه من هم است؟ من خیلی کار بدی انجام دادم چقدر شما دستور دادید و من عمل نکردم و دل خانواده شما را رنجاندم. امام حسین فرمود بله توبه تو پذیرفته است. شاید یک ساعت بعد نبود که ابی عبدالله آمد و سرش را به دامن گرفت و دستمالی از جیبش در آورد و به پیشانی او بست و فرمود انت حر کما سمتک امک. تو حقیقتاً آزاده ای همانطور که مادرت این نام را بر تو گذاشته است.

بیشتر بخوانید


دانلود فایل صوتی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *