نماز در قرآن و نهج البلاغه

نماز در قرآن و نهج البلاغهنماز

بـا‌ بـررسی‌ مـوضوع نماز در قرآن و نهج البلاغه، به اهمیت وجایگاه آن در جغرافیای دین پی می‌بریم‌. واژۀ«صلوة» و مشتقات آن بیش از 90 بار و واژه های مرتبط به نماز مثل عبادت‌، رکوع، سجده، وضو، غسل‌، تیمم‌، مسجد، قبله، قیام، قـعود، قنوت، تسبیح، تکبیر، اذان،وقـت، ذکـر، حمد و شکر بیش از 900 بار در قرآن آمده است و این هزار موردنشانگر نقش بی‌نظیر این فریضه است که رسول خدا‌ آن راستون خیمۀ دین، کلید بهشت، سیمای دین و مرز کفر و اسلام دانست.

مقاله حـاضر ضمن بررسی برخی از آیات نماز، به جایگاه آن در نهج البلاغه نیز نگاهی اجمالی دارد.

کلید واژه‌ها‌:

نماز مطلوب، قرآن، نهج البلاغه، آثار نماز، انبیاء(ع)

نماز در قرآن

تاریخ نماز به آفرینش انسان بـرمی‌گردد. قـرآن کریم فلسفۀ خلقت جن و انس را عبادت می‌داند:

{/و ما خلقت الجنّ و الإنس‌ إلاّ‌ لیعبدون/}(ذاریات،56):جن وانس را جز برای پرستش خود نیافریده‌ام.

و فلسفۀ بعثت پیامبران را نیز عبادت و مبارزه با طاغوت می‌شمارد:{/و لقد بعثنا فـی کـلّ أمّة رسولا أن اعبدو اللّه‌ و اجتنبواالطّاغوت‌/}(نحل،36):ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.

قرآن نماز را از مشترکات ادیان دانسته و برای آن در نهضت‌های انبیا(ع) جایگاهی والا‌ قائل‌ است‌. بـه نـمونه‌هایی ازآن توجه کنید‌:

1.حضرت‌ ابراهیم‌(ع) هدف از مأموریت حساس و دشوار خود از سرزمین خوش آب‌وهوای فلسطین به سرزمین سوزان حجاز را اقامه نماز اعلام می‌کند:

{/ربّنا إنّی اسکنت‌ من‌ ذریّتی‌ بواد غیر ذی زرع عند بیتکالمحرّم ربـّنا لیـقیموا‌ الصـّلاة‌/}(ابراهیم 37):پروردگارا! من بعضی ازفـرزندانم را در سـرزمین پی آب و عـلفی، در کنار خانه‌ای که حرم توست، ساکن ساختم‌ تا‌ نماز‌ را برپا دارند.

2.با پسرش اسماعیل به بازسازی کعبه برمی‌خیزد‌ و در پایان برای قبولی کـار خـود دعـا می‌کند:

{/و إذ یرفع إبراهیم القواعد من البیت و إسماعیل ربـّنا تـقبّلمنّا إنّک‌ أنت‌ السّمیع‌ العلیم/}(127 بقره): و(به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه‌های‌ خانه‌(کعبه)را بالا می‌بردند(و می‌گفتند) پروردگـارا از مـا بـپذیر، که تو شنوا و دانایی.

3.از جانب خداوند‌ مأمور‌ می‌شود‌ تا بـه اتفاق پسرشاسماعیل مسجد را برای طواف کنندگان، اعتکاف کنندگان ورکوع‌ کنندگان‌ و سجده‌ کنندگان پاکیزه کنند:

{/و عهدنا إلی إبراهیم و إسماعیل أن طـهّرا بـیتی للطـّائفین والعاکفین و الرّکع السّجود‌/}(125‌ بقره‌):و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خـانۀ مـرا برای طواف کنندگان و مجاوران ورکوع کنندگان‌ و سجده‌ کنندگان، پاک و پاکیزه کنید.

4.آرزو و آرمان بزرگ ابراهیم(ع)برای نسل آیـنده وفـرزندانش ایـن‌ است‌ که‌ خدایا مرا و ذریه‌ام را از اقامه کنندگان نماز قرار ده:

{/ربّ اجعلنی مقیم الصـّلاة و مـن‌ ذرّیـتی‌ ربّنا و تقبّل دعاء/}(40 ابراهیم):پروردگار،مرا بر پا دارندۀ نماز قرار ده‌ و از‌ فرزندانمان‌ نیز، پروردگـارا و دعـای مـرا بپذیر.

حضرت موسی(ع)

1.در صدر مأموریتش عبادت و اقامه نماز می‌درخشد: {/إنّنی‌ أنا‌ اللّه إله إلاّ أنّا فاعبدنی و أقـم الصـّلاة لذکری/}(طه،14):منم،خدایی‌ که‌ جز‌ من خدایی نیست، پس مرا پرستش کن و به یـاد مـن نـماز بر پا دار.

2.هدف خود‌ را‌ از‌ مبارزه با فرعون و تشکیل حکومت دینی جامعه‌ای سرشار از تسبیح خدا و لبریز از‌ ذکـر‌ خـدا اعلام می‌کند:{/کی نسبحک کثیرا و نذکرک کثیرا/}(طه 33 و 34): تا تو رافراوان تسبیح گـوییم‌ و بـسیار‌ بـه یاد تو باشیم.

3.پس از پیروزی انقلاب از جانب خداوند مأمور‌ می‌شود شهری‌ جدید با معماری جدید بسازد کـه اقـامۀ‌ نماز‌ اصلی‌ترین برنامه‌ شهروندان باشد.{/و أوحینا إلی موسی و أخیه أن‌ تبوّءالقومکما‌ بمصر بیوتا و اجـعلوا بـیوتکم قـبلة و أقیموا الصّلاة و بشّرالمؤمنین/}(یونس،87):و به موسی و برادرش‌ وحی‌ کردیم که برای قوم خود در‌ مصر‌ خانه‌هایی آمـاده‌ سـازید‌ و خـانه‌های‌ خودرا پرسشتگاه-یا روبه‌روی هم-قرار‌ دهید‌ و نماز را بر پا دارید ومؤمنان را مـژده ده.

4.و زمـانی که برای‌ دریافت‌ الواح تورات به کوره طور می‌رود یکی‌ از فرمان‌های خدا را‌ نماز‌ می‌یابد:

{/و إذ أخذنا میثاق بنی‌ إسـرائیل‌ لا تـعبدون إلاّ اللّه و بالوالدینإحسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین و قولو للّناس حسنا و أقیمو‌ الصّلاة‌ و اتوا الزّکاة ثـمّ تـولّیتم إلاّ‌ قلیلا‌ منکم‌ و أنتم معرضون/}(بقره 83‌):و(به‌ یاد آوریـد)زمـانی را‌ کـه‌ از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خـداوند یـگانه را پرستش نکنید و به پدرو‌ مادر‌ و نزدیکان یتیمان و بینوایان نیکی کنید و به‌ مردم‌ نیک بگویید نـماز‌ را‌ بـرپا‌ دارید و زکات بدهید.سپس‌(بـا ایـن که پیـمان بسته بـودید)هـمۀ شما-جز عدۀ کمی-سرپیچی کـردید(و ازوفـای به پیمان‌ خود‌)روی‌گردان شدید.

5.و در فرمانی دیگر به‌ برگزاری‌ نماز‌ جماعت‌ مـأمورمی‌شود‌:{/و أقـیموا الصّلاة و اتو‌ الزّکاة‌ و ارکعوا مع الرّاکـعین/}(بقره،43):و نماز را بپا داریـد و زکـات را بپردازید و همراه رکوع کنندگان رکوع کـنید‌(و نـماز‌ را‌ با جماعت بگزارید.)

حضرت مریم(س)

1.مادرش نذر‌ می‌کند‌ طفلی‌ را‌ که‌ در‌ شکم دارد به خـدمت مسجد بـگمارد:

{/إذ قالت امرأت عمران ربّ إنـّی نـذرت لک مـا فی بطنی مـحرّرافتقبّل مـنّی إنّک أنت السّمیع العـلیم/}(آل عـمران،35):(به یادآورید‌)هنگامی را که همسر«عمران»گفت: خداوندا، آنچه را در رحم دارم برای تو نذر کـردم، کـه«محرّر»(و آزاد، برای خدمتخانۀ تو) باشد. از مـن بـپذیر، که تـو شـنوا و دانـایی.

2.مادر‌ نام‌ دختر را مـریم یعنی عبادت کننده می‌گذارد؛{/فلمّا وضعتها قالت ربّ إنّی وضعتها أنثی و اللّه أعلم بما وضعتو لیـس الذّکـر کالأنثی و إنّی سمّیتها مریم و إنّی أعـیذها بـک و ذریـّتهامن الشـّیطان‌ الرّجـیم‌/}(آل عمران،36):ولی هنگامی کـه او را بـه دنیاآورد،(و را دختر یافت)،گفت خداوندا،من او را دختر آوردم-ولی خدا از‌ آنچه‌ او به دنیا آورده بود‌،آگاه‌تر‌ بود-و پسر،هـماننددختر نـیست(دخـتر نمی‌تواند وظیفۀ خدمت‌گزاری معبد راهمانند پسر انـجام دهـد).مـن او را مـریم نـام گـذاردم و او و فرزندشرا از(وسوسه‌های) شیطان‌ رانده‌ شده، در پناه تو‌ قرار‌ می‌دهم.

2.سرپرستی‌اش را پیامبری بزرگ به عهده می‌گیرد:

{/فتقبلها ربّها بقبول حسن و أنبتها نباتا حسنا و کفّلها زکریّا/}(آل عمران 37):خداوند،او[مـریم]را به طرز نیکویی پذیرفتو به طرز شایسته‌ای،(نهال‌ وجود‌)او را رویانید(و پرورش داد)و کفالت او را به«زکریا»سپرد.

4.مریم نوجوان در پرتو عبادت طعام آسمانی دریافت می‌کند و پیامبر خود را شگفت‌زده می‌کند:

{/کلّما دخل علیها زکریّا المـحراب وجـدنا‌ عندها‌ رزقا قال‌ یامریم انّی لک هذا قالت هو من عند اللّه إنّ اللّه یرزق من یشاءبغیر حساب/}(آل عمران‌،37):هر زمان زکریا وارد محراب اومی‌شد، غذای مخصوصی در آن‌ جا‌ می‌دید‌ از او پرسید ای مریم،ایـن را از کـجا آورده‌ای؟!گفت:این از سوی خداست. خداوند به هر کس ‌‌بخواهد‌ بی حساب روزی می‌دهد.

5.از طریق فرشتگان مطلع می‌شود که برگزیده شده است‌: {/و إذ‌ قالت‌ الملائکة یا مـریم إنـّ اللّه اصطفاک و طهرّک/}

{/و اصطفاک علی نـساء العـالمین/}(آل عمران،42):و(به‌ یاد آورید)هنگامی را که فرشتگان گفتند ای مریم،خدا تو را برگزیده‌ و پاک ساخته و بر تمام‌ زنان‌ جهان، برتری داده است.

6.پس از گزینش مسیر کمال او در بندگی تـعریف مـی‌شود: {/یا مریم اقنتی لرّبـک و اسـجدی و ارکعی مع الرّاکعین/}(آل عمران،43): ای مریم، (به شکرانۀ این نعمت‌)برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آر و با رکوع کنندگان، رکوع کن.

حضرت عیسی(ع)

به فرمان خدا در آغاز تولید بـه زبـان می‌آید و اعلام می‌کند کهمن بندۀ خدا هستم‌، به‌ من کتاب داده شده و من فرستادۀ خدایم و خداوند تا زنده‌ام مرا به نماز و زکات سفارش نموده است:

{/و جعلنی مبارکا أین ما کنت و أوصـافی بـالصّلاة و الزّکاة مـادمت حیّا/}(مریم،31):و مرا‌-هرجا‌ که باشم-وجودی پر برکتقرار داده است و تا زمانی که زنده‌ام، مرا به نماز و زکـات توصیه کرده است.

حضرت زکریا(ع)

1.با دیدن طعام آسمانی در کنار مریم عـذرا دسـت بـه‌ دعا برداشت‌ و از خداوند فرزند طلب کرد:

{/هنالک دعا زکریّا ربّه قال ربۀ هب لی من لدنک ذریّة طیّبةإنّک سـمیع ‌ ‌الدّعـا/}،(آل عمران،38):در آنجا بود که زکریا،(بامشاهدۀ آن‌ همه‌ شایستگی‌ در مریم)پروردگار خویش را‌ خـواندو‌ عـرض‌ کـرد خداوندا، از طرف خود، فرزند پاکیزه‌ای(نیز) به من عطا فرما،که تو دعا را می‌شنوی.

2.در حال نـماز بود که‌ مژده‌ فرزنددار‌ شدن را شنید،{/فنادتهالملائکة و هو قائم یصلّی فی‌ المحراب‌ أنـّ اللّه یبشّرک بیحییمصدّقا بکلمة مـن اللّه و سـیّدا و حصورا و نبیّا من الصّالحین/}(آلعمران،39):و هنگامی که او در محراب‌ ایستاده‌،مشغول‌ نیایشبود،فرشتگان او را صدا زدند که خدا تو را‌ به یحیی بشارتمی‌دهد(کسی)که کلمۀ خدا(مسیح)را تصدیق می‌کند ورهبر خواهد بود و از هـوس‌های سرکش برکنار‌، و پیامبری‌ ازصالحان‌ است.

3.متحیر بود که چگونه در سن پیری صاحب فرزند شده است‌. که‌ پیام آمد تا سه روز جز ذکر خدا مگو و پیوسته بهتسبیح بپرداز:{/قال ربّ اجعل لی‌ آیـة‌ قـال‌ ایتک الاّ تکلّم النّاس ثلاثة ایّام إلاّ رمزا و اذکر ربّک کثیرا و سبّح بالعشّی‌ و الإبکار‌/}(آل‌ عمران 41):(زکریا)عرض کرد پروردگارا: نشانه‌ای برای من قرار ده. گفت نشانۀ تو آن‌ است‌ که‌ سه روز، جز به اشاره و رمـز، بـا مردم سخن نخواهی گفت(و زبان تو،ب دون‌ هیچ‌ علت ظاهری، برای گفت‌وگو با مردم از کار می‌افتد). پروردگار خود را(به شکرانۀ‌ این‌ نعمت‌ بزرگ) بسیار یاد کن و به هنگام صبح و شـام، او را تـسبیح بگو.

حضرت شعیب‌(ع)

آن‌ قدر نماز در عملکرد این پیامبر می‌درخشید که مردم به او می‌گفتند: آیا نماز‌ تو‌ ما‌ را از پرستش بت‌ها و این که هر گونه که دوست داریم در دارایی خود تـصرف کـنیم بـاز‌ می‌دارد‌:

{/قالوا یا شعیب أصـلاتک تـأمرک أن نـترک ما یعبد آباؤنا أوأن نفعل‌ فی‌ أموالنا‌ ما نشؤا إنّک لأنت الحلیم الرّشید/}(هود،87):گفتند ای شعیب، آیا نمازت به تو‌ دستور‌ مـی‌دهد‌ کـه آنـچه راپدرانمان می‌پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می‌خواهیم در امـوالمان انـجام‌ دهیم؟! تو‌ که مرد بردبار و فهمیده‌ای هستی!

حضرت لقمان(ع)

حکمت‌های این شخصیت بزرگ و مربی حقیقی زبانزد است. جالب اینجاست‌ که‌ در صـدر سـخنان خـود به فرزندش نماز را قرار می‌دهد:

{/یا بنیّ أقم‌ الصّلاة‌ و أمر بـالمعروف و انه عن المنکر و اصبرعلی ما‌ أصابک‌ إنّ‌ ذلک من عزم الأمور/}(لقمان،17):پسرم‌،نمازرا‌ بر پا دار و امر به معروف و نـهی از مـنکر کـن و در برابر مصایبیکه‌ به‌ تو می‌رسد شکیبا باش که‌ این‌ از کارهای‌ مـهم‌ اسـت‌!

حضرت محمد(ص)

1.رسول خدا فرمود: اولین‌ چیزی‌ که خداوند بر امتم واجب فرمود نماز بود، از این روسـت کـه مـی‌بینیم‌ از‌ روز اول بعثت نماز را به جماعت‌ برگزار می‌کرد. دیری نپائید‌ که‌ ابو جهل کـمر بـست تـا این‌ نماز‌ را تعطیل کند که آیاتی از سورۀ علق به آن اشاره دارد:{/أرأیت‌ الّذی‌ ینهی؛عبد إذا صـلّی/}(عـلق‌،9 و 10‌):آیـا‌ دیدی آن کس را‌ که‌ باز می‌داشت بنده‌ای را‌ آن‌ گاه که نماز می‌گزارد؟

2.چون از مکه به سـوی مـدینه حرکت کرد نزدیک مدینه به روستای‌ قبا‌ رسید و منتظر ماند تا امیر المؤمنین‌ بـرسد‌. درهـمین چـند‌ روز‌ مسجد‌ قبا را ساخت و قرآن‌ آن را این گونه توصیف می‌کند:

{/لمسجد أسّس علی التّقوی من أوّل یوم أحـقّ تـقوم فیهفیه‌ رجال‌ یحبّون أن یتطهّروا و اللّه یحبّ المطّهرین‌/}(توبه‌،108‌):مسجدی‌ که‌ از روز نخست‌ بر‌ پرهیزگاری بـنیان شـده شـایسته‌تر است که در آنجا نماز کنی. در آنجا مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه‌ باشند‌، زیرا‌ خدا پاکیزگان را دوسـت دارد.

3.بـه محض‌ ورود‌ به‌ مدینه‌ به‌ رغم‌ کارهای فراوانی که داشت اولویت خود را ساختن مـسجد قـرار داد و مـسجد النبی را ساخت.

4.با پیش آمدن جنگ‌ها، نماز و جنگ را در هم آمیخت و جنگی متفاوت از‌ همۀ جنگ‌های دنـیا را کـه آمـیزه‌ای از حماسه و عرفان بود، به نمایش گذاشت، به طوری که خداوند او را موظف کرد در مـیدان جـنگ در برابر دیدگان دشمن نماز را به‌ جماعت‌ برگزار کند:

{/و إذا کنت فیهم فأقمت لهم الصّلاة فلتقم طائفة مـنهم مـعکو لیأخذوا أسلحتهم فإذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتأت طائفةأخری لم یصلّوا فلیصلّوا مـعک و لیـأخذوا حذرهم و أسلحتهم/}(نساء‌،102‌):و هنگامی که در میان آنـ‌ها بـاشی و(در مـیدان جنگ)برای آن‌ها نماز را بر پا کنی، بـاید دسـته‌ای از آن‌ها با تو(به‌ نماز‌) برخیزند و سلاح‌هایشان را با خود‌ در‌ بر گیرند و هنگامی کـه سـجده کردند(و نماز را به پایان رساندند)،بـاید بـه پشت سـر شـما(بـه نماز)برخیزند و سلاح‌هایشان را با خود بـرگیرند و هـنگامی‌ که‌ سجده کردند(و نماز را به‌ پایان‌ رساندند)،باید به پشت سر شما(بـه میدان نـبرد) بروند و آن دسته دیگر که نماز نـخوانده‌اند(و مشغول پیکار بوده‌اند) بیایند و بـا تـو نماز بخوانند. آن‌ها باید وسـایل دفـاعی و سلاح‌هایشان(را در حال‌ نماز‌) با خود حمل کنند.

5.به دلیل اهمیت نقش خانواده در تـربیت دیـنی فرزندان، خداوند او را موظف کرد کـه خـانواده‌اش را بـه نماز شفارش کـند و بـر این امر پایداری ورزد‌:{/و أمـر‌ أهـلک بالصّلاة‌ و صطبر علیها/}(طه،132):خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آنشکیبا باش.

امـام رضـا‌(ع)فرمود: پس از نزول این آیه پیامبر تـا نـه ماه هنگام هـر‌ نـماز‌ کـه‌ می‌شد در خانه علی(ع) و دخـترش حضرت فاطمه را می‌زد و نماز را یادآوری می‌فرمود(تفسیر صافی).

6.و آن گاه که ‌‌به‌ حکومت رسید خداوند نماز را در صـدر برنامه‌های حـکومت صالحان قرار داد:

{/الّذین إن‌ مکّنّاهم‌ فـی‌ الأرض أقـاموا الصـّلاة و آتـوا الزّکـاة وأمر بالمعروف و نـهوا عـن المنکر و للّه عاقبة الأمور/}(حج،41‌):همان کسانی که هر گاه در زمین به آن‌ها قدرت بخشیدیم، نمازرا بـر‌ پا مـی‌دارند، و زکـات می‌دهند‌ و امر‌ به معروف و نهی از منکر می‌کنند و پایـان هـمۀ کـارها از آن خـداست.

اسـرار و آثـار نماز

احکام دین و دستورات شریعت چون از جانب خدای حکیم صادر شده دارای حکمت و دلیل و فلسفه است و در قرآن‌ و در رهنمودهای پیامبر و امامان به بسیاری از آن‌ها اشاره شده است و در طول زمان عـالمان بزرگی مجموعه‌هایی تحت عنوان علل الشرائع تدوین نموده‌اند. بدیهی است که پرسشگری در نهاد هر انسانی است و دین پاسخ‌گوی‌ پرسش‌های‌ مردم است. البته نبایدفراموش کرد که گاهی انگیزۀ پرسشگر دانستن و فهمیدن نیست بلکه قـصد او انـکار یک موضوع یا استهزاء و به سخریه گرفتن آن یاایجاد شبهه و آلوده کردن افکار است، که‌ نمونه‌های‌ بسیاری از این نوع پرسش‌ها در قرآن و احادیث به چشم می‌خورد.

نکتۀ دیگر این است که ما بـراساس عـقل سلیم اصول اعتقادی خود را پذیرفته‌ایم و تسلیم دستورات الهی هستیم و به آن تعبد‌ داریم‌ و با این احساس به سراغ فلسفۀ احکام می‌رویمنه این که دربند فـلسفۀ حـکمی باشیم و تا آن را ندانیم عمل نـکنیم، بـلکه بیان اسرار و آثار احکام بصیرتی به ما می‌دهد‌ تا‌ با انگیزه‌ای‌ بیشتر به احکام خدا پایبند‌ باشیم‌.

اینک‌ به برخی از آیات قرآن پیرامون حکمت‌ها و آثـار نـمازمی‌پردازیم:

1.نماز تشکر از خداست

قـرآن کـریم همۀ انسان‌ها را مخاطب قرار داده‌ است‌ و می‌فرماید‌ به شکرانۀ این که خدا شما را آفرید‌، زمین‌ را برایتان گسترد و آسمان را برافراشت و از آسمان برایتان باران فرستاد و گیاهان را برایتان رویاند تا رزق شما باشد، خدا‌ را‌ عـبادت‌ کـنید:

{/یا أیّها النّاس اعبدوا ربّکم الّذی خلقکم و الّذین من‌ قبلکملعلّکم تتقّوی الّذی جعل لکم الأرض فراشا و السّماء بناء وأنزل من السّماء ماء فأخرج به من الثّمرات رزقا‌ لکم‌ فلا‌ تجعلواللّه أندادا و أنتم تـعلمون/}(بـقره،21 و 22):ای مردم،پروردگـارخویش را‌ که‌ شما و پیشینیان شما را آفریده بپرستید،باشد کهپرهیزگار شوید آن که زمین را برای شما بستری[گسترده]وآسمان‌ را‌ بنایی‌-سقفی بـرافراشته-ساخت و از آسمان آبی فروآورد پس به آن[آب]از میوه‌ها روزی‌ برای‌ شما‌ بـیرون آورد،پس بـرای خـدا همتایان قرار مدهید و خود می‌دانید[که خدابی‌همتاست].

2.نماز راه درست‌ زندگی‌ است‌

{/و أن اعبدونی هذا صراط مستقیم/}(یس،61):و این کـه ‌ ‌مـرا بپرستید، که این است راه‌ راست‌.

3.نماز نجات‌بخش در بحران‌ها و مشکلات است

{/یا أیّها الّذیـن آمـنوا اسـتعینوا بالصّبر و الصّلاة‌ إنّ‌ اللّه‌ معالصّابرین/}(بقره،153):ای کسانی که ایمان آورده‌اید از صبر ونماز کمک بجویید،کـه‌ همانا‌ خداوند با صابران است.

4.نماز نهیب زننده و بادارنده انسان از زشتی‌ها وبدی‌هاست

{/و أقـم‌ الصّلاة‌ إنّ‌ الصّلاة تـنهی عـن الفحشاء و المنکر و لذکراللّه أکبر و اللّه یعلم ما تصنعون/}(عنکبوت،45):و نماز را‌ برپا‌ دار،که نماز از کار زشت و ناپسند باز می‌دارد و قطعا یاد خدا‌ بالاتراست‌ و خدا‌ می‌داند چه می‌کنید.

5.نماز عامل قرب به خداست

{/و اسـجد و اقترب/}(علق،19):سجده نما و(به‌ خدا‌) تقرّبجوی‌.

نماز عامل اعتدال و بهداشت روان است

قرآن می‌فرماید: انسان به گونه‌ای است‌ که‌ وقتی سختی و مصیبت به او می‌رسد بی‌قراری و جزع و فزع می‌کند و چون به رفاه مـی‌رسد از دیـگران دریغ‌ می‌دارد‌، مگر نمازگزاران:

{/إنّ الإنسان خلق هلوعا إذا مسّه الشّرّ جزوعا و إذا مسّهالخیر‌ منوعا‌ إلاّ المصلّین الّذین هم علی صلاتهم دائمون‌/}(معارج‌،19 تا 23):به یقین انسان‌، حریص‌ و کم طاقت آفریده شده است؛ هـنگامی کـه بدی به او می‌رسد بی‌تابی می‌کند و هنگامی‌ که خوبی‌ به او رسد مانع دیگران‌ می‌شود‌(و بخل می‌ورزد‌)، مگرنمازگزاران‌ آن‌ها‌ که نمازها را پیوسته به جا‌ می‌آورد‌.

ویژگی‌های نماز مطلوب

راز این که بسیاری از نـاکارآمدی نـماز شکایت دارند‌ این‌ است که نمازی را که قرآن از‌ ما خواسته انجام نمی‌دهیم‌، نمازی‌ که قرآن از ما می‌خواهد دارای‌ این‌ خصوصیات است:

1.با آگاهی و شناخت

از آغاز اذان تا پایان نماز اذکاری که‌ بـه‌ زبـان جـاری می‌کنیم حدود 35 جمله‌ است‌؛ جملاتی‌ کـوتاه بـا مـضامینی‌ بلند‌. نمازگزار باید پیوسته شناخت خود‌ را‌ نسبت به این اذکار افزایش دهد ونماز را با آگاهی و نه غفلت به جا‌ آورد‌:{/یا أیّها الّذیـن آمـنوا لا تـقربواالصّلاة‌ و أنتم‌ سکاری حتّی‌ تعلموا‌ ما‌ تقولون/}….(نساء،43):ای کسانی‌ کـه ایمان آورده‌اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید.

2.با‌ اخلاص‌ و به دور از ربا

نیت رکن‌ نـماز‌ اسـت‌ و نـمازگزار‌ از‌ آغاز تا پایان‌ باید‌ توجه داشته باشد که قصدش از این کـار جلب رضا و خشنودی خداست:{/قل إنّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی‌ للّه‌ ربّالعالمین‌/}(انعام،162): بگو نماز و تمام عبادات من‌ زنـدگی‌ ومـرگ‌ مـن‌ همه‌ برای‌ خداوند پروردگار جهانیان است.

قرآن کریم در سورۀ ماعون نـمازگزار ریـاکار را بی‌دین معرفی می‌کنند:الّذین هم یرائون: همان کسانی که ریا می‌کنند.

3.با خشوع و احساس کوچکی‌

{/قد أفـلح المـؤمنون الّذیـن هم فی صلاتهم خاشعون/}(مؤمنون،1 و 2):به راستی که مؤمنان رستگار شدند،(1)هـمانان کـه درنـمازشان فروتن‌اند.

2.با حضور قلب

قرآن کریم نسبت به نمازگزارانی که سهل‌انگارند و در‌ نمازحضور‌ قلب نـدارند بـه شـدت هشدا می‌دهد:

{/فویل للمصلّین الّذین هم عن صلاتهم ساهون/}(ماعون،4 و5):پس وای بر نمازگزارانی که از نـمازشان غـافل‌اند.

5.به جماعت

قرآن به زنان و مردان خداپرست‌ فرمان‌ می‌دهد که این فریضه را به جـماعت بـخوانید و پیـامبر عزیز اسلام از روز اول با دو نفر(امیر المؤمنین و حضرت خدیجه)نماز را به جماعت‌ خواند‌:

{/و أقیموا الصـّلاة و أتـوا الزّکاة و ارکعوا‌ مع‌ الرّاکعین/}(بقره43):و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازد و همراه رکوع کـنندگان رکوع کـنید (و نـماز را با جماعت بگزارید).

{/یا مریم اقنتی لرّبک و اسجدی‌ و ارکعی‌ مع الرّاکعین/}(آل عمران،43):ای مریم، خدای خود را با فروتنی فرمانبردار بـاش و بـا نـمازگزاران سجود و رکوع کن.

قرآن‌، نماز‌ را ازمشترکات ادیـان دانسته و بـرای آن در نهضته انبیا(ع) جایگاهی والا قائل است.

6.در وقت معین شده

قرآن‌ می‌فرماید‌ نماز واجبی است وقت‌دار. وقت جزءجوهرۀ نـماز اسـت:{/إنـّ الصّلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا/}(نساء،103):نماز بر مؤمنان فریضه‌ای زمـاندار اسـت تا نمازگزار بیاموزد که از وقتش بهترین استفاده‌ را‌ بکند و برای‌ وقتش برنامه‌ریزی کند، آیات متعددی در قرآن می‌فرماید نماز را درایـن وقـت‌ها بپادارید و فقیهان بزرگ ما می‌فرمایند نماز‌ قبل از وقت باطل و نماز اول وقت بـهترین اسـت. نماز با تأخیر‌ ثواب کمتر‌ دارد‌:

{/و أقم الصّلاة طـرفی النـّهار و زلفـا من اللّیل إنّ الحسنات یذهبن السّیّات ذالک ذکری للذّاکـرین/}(هـود،114): و نماز رادر ‌‌دو‌ طرف روز اوایل شب که نزدیک روز است بر پادار(نمازصبح را در‌ نیمۀ‌ اول‌ روز و ظهر و عصر را در نـیمۀ دوم آن ومـغرب و عشا را در اوایل شب بخوان‌)، کـه بـه یقین نـیکی‌ها(کـهنماز در رأس آنـ‌هاست)گناهان را از بین می‌برد‌(پلیدی گناهرا از نـفس‌،مـفاسد‌ آن را از آفاق، سیاهی آن را از نامۀ عمل واستحقاق عذاب را از عامل می‌زداید)، این تذکری است بـرای یاد کـنندگان.

{/أقم الصّلاة لدکوک الشّمس إلی غسق اللّیـل و قرآن الفجرإنّ قرآن‌ الفـجر کـان مشهودا/}(اسراء،78):از اول زوال خورشید(از دائرۀ نصف النـهار،دربـارۀ هر شخصی نسبت به محیط خود)تا نهایت تاریکی شب(تا نیمۀ آن)نـماز را بـرپا دار‌(چهار‌ نمازفریضۀ یومیه: ظهر و عـصر و مـغرب و عـشاء و بیست و یک رکـعت نافله‌های آنـ‌ها را اقامه کن) و نیز قـرآن صـبح را(نماز صبح ونافلۀ صبح را)همانا قرآن صبح مشهود(فرشتگان شب و روزبرای نوشتن‌ آن‌) اسـت.

هـمراهان نماز

غالبا نسخۀ طبیب حاوی چـند قـلم داروست کـه اگـر هـمه داروها با هم استفاده شـود بهبودی حاصل می‌شود. خدای حکیم در کتاب خود نسخه‌های شفابخشی به انسان راهنمایی‌ کرده  که‌ در صورت عـمل بـه همۀ آن‌ها درمان می‌یابد.نتیجه ایـن کـه چینش مـوضوعات در قـرآن حـکیمانه و معنادار است.

بـا بـررسی‌هایی که به عمل آمده نماز در قرآن در کنار 50‌موضوع‌ قرار‌ گرفته است که به چند‌ نمونه‌ تـوجه‌ مـی‌کنیم:

1.سـورۀ بقره،آیات 3 تا 5، اوصاف متقین را بیان مـی‌کنددر ایـن تـصویر ایـمان بـه غـیب، نماز، انفاق، ایمان به قرآن، ایمان‌ به کتاب‌های‌ آسمانی‌ و یقین به آخرت در کنار هم قرار گرفته‌اند‌:

{/الّذین‌ یؤمنون بالغیب و یقیمون الصّلاة و ممّا رزقناهمینفقون و الّذین یؤمنون بما أنزل إلیـک و ما أنزل من قبلک و/}

{/بالآخرة هم یوقنون/}:آنان‌ که‌ به‌ غیب ایمان می‌آورند و نماز رابرپا می‌دارند و از آنچه به ایشان‌ روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند وآنان که به آنچه به تو نازل شـده و آنـچه پیش از تو(بر پیامبرانپیشین‌)نازل‌ گردیده‌،ایمان می‌آورند و به رستاخیز یقین دارند.آنان بر طریق هدایت پروردگارشان‌اند‌ و آنان‌ رستگاران‌اند.

2.سورۀ مؤمنون، آیات 1 تا 9، اوصاف مؤمنین را به نمایش گذاشته و خشوع در نـماز، دوری از بـیهوده‌گویی‌، پرداخت‌ زکات‌، پاکدامنی، امانتداری، وفای به عهد و در پایان پاسداری از نماز کنار هم چیده‌ شده‌ است‌. جالب این که در این مجموعه دوبار نماز را مطرح می‌کند. آری ایـن نـسخۀ شفابخش‌ الهی‌ است‌ که نمازگزار نـه تـنها در اندیشۀ برگزاری نمازی خوب بلکه برای تمام رفتار منش و اخلاق خود‌ باید‌ برنامه داشته باشد. چنین نمازگزاری چون آهن‌ربا مردم را به نماز مشتاق می‌کند:

{/«قد‌ أفـلح‌ المـؤمنون‌ الّذین هم فی صـلاتهم خـاشعون والّذین هم عن اللّغو معرضون و الّذین هم للزّکوة فاعلون‌ و الّذینهم‌ لفروجهم حافظون إلاّ علی أزواجهم أو ما ملکت أیمانهم فإنهم غیر ملومین فمن ابتغی‌ وراء‌ ذلک‌ فأولئک هم العادون والّذین هم لأماناتهم و عهدهم راعـون و الّذیـن هم علی صلواتهم یحافظون/}: مؤمنان رستگار شدند‌ آن‌ها‌ که در نمازشان خشوع دارند و آن که از لغو و بیهودگی روی گردان‌اند و آن‌ها‌ که‌ زکات را‌ انجام می‌دهند و آن‌ها که دامان خود را(از آلوده شدن به بی‌عفتی) حفظ می‌کنند، تنها آمیزش‌ جـنسی‌ بـا‌ همسران و کـنیزانشان دارند، که در بهره‌گیری از آنان ملامت نمی‌شوند و کسانی که‌ غیر‌ از این طریق را طلب کنند، تجاوزگرند و آن‌ها که امانت‌ها و عـهد خود را رعایت می‌کنند و آن‌ها که‌ بر‌ نمازهایشان مواظبت می‌نمایند.

نماز در نهج البـلاغه

امـیر المـؤمنین(ع) اولین نمازگزار و تجسم واقعی‌ بندگی‌ بود و با جملۀ فزت و ربّ الکعبه در‌ محراب‌ عبادت‌ جان نورانی‌اش به ملکوت پر کـشید.‌ ‌رهـنمودهای مولا‌ دربارۀ‌ نماز در نهج البلاغه فراوان است، که به چند فقرۀ آن می‌پردازیم:

1.{/تعاهدوا أمـر الصـّلاة‌ و حـافظوا علیها و استکثروا منها وتقرّبوا‌ بها‌ فإنّها کانت‌ علی‌ المؤمنین‌ کتابا موقوتا ألا تسمعون إلی جواب أهل‌ النـّار‌ حین سئلوا ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین و إنّها لتحتّا‌ الذّنّوب‌ حـتّ الورق و تطلقها إطلاق الرّیق و شبّهها رسـول‌ اللّه(ص)بـالحمّة تکون علی‌ باب‌ الرّجل فهو یغتسل منها فی الیوم‌ و اللّیلة‌ خمس مرّات فما عسی أنّ یبقی علیه من الدّرن و قد عرف حقّها رجالّ من‌ المؤمنین‌ الّذینلا تشغلهم عنها زینة متاع‌ و لا‌ قرّة‌ عین من ولد‌ و لامـال‌ یقول اللّه سبحانه رجال لا‌ تلهیهم‌ تجارة و لا بیع عن ذکر اللّه و إقامالصّلاة و إیتاء الزّکاة و کان رسول اللّه(صلی اللّه‌ علیه‌ و آله)نصبا بالصلاة بعد التّبشیر له‌ بالجنّة‌ لقول اللّه‌ سبحانه‌ و أمر‌ أهلک بالصّلاة و اصطبر علیها فکان‌ یـأمر بـها أهله و یصبر علیها نفسه/}(خطبۀ 190).

نماز را به پا دارید، محافظت آن‌ را‌ بر عهده گیرید، زیاد به آن توجه‌ کنید‌ و فراوان‌ نماز‌ بخوانید‌ و به وسیلۀ آن‌ به‌ خدا تقرب جوئید، زیرا نماز«به عـنوان فـریضۀ واجب در اوقات مختلف شبانه‌روز بر مؤمنان مقرر شده است‌»مگر‌ به‌ پاسخ دوزخیان دربرابر این پرسش که«چه‌ چیز‌ شما‌ را‌ به‌ دوزخ‌ کشانیده است»گوش فرا نداده‌اید که می‌گویند«مـا از نـمازگزاران نبودیم…»!

نماز گناهان را هم چون برگ‌های پائیزی می‌ریزد و غل و زنجیرهای معاصی را از گردن‌ها می‌گشاید.

پیامبر‌(ص)«نماز را به چشمۀ آب گرمی که بر در خانۀ کسی باشد و شبانه‌روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد تشبیه کـرده اسـت» کـه بدون تردید چرک و آلودگی در بـدن چنین کـسی‌ بـاقی‌ نخواهد ماند.

گروهی از مؤمنان که زینت و متاع این جهان و چشم‌روشنی آن؛ یعنی فرزندان و اموال، آنان را به خود مشغول نداشته‌اند، حق نماز را خـوب شـناخته‌اند. خـداوند سبحان می‌گوید:«مردانی هستند‌ که‌ تجارت و دادوستد آنان را از یـاد خـدا و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد».

رسول خدا(ص) بعد از بشارت به بهشت، خویش را‌ در‌ موردنماز به تعب و مشقت انداخته‌ بـود‌، زیـرا خـداوند به او فرموده بود: «خانواده خویش را به نماز فرمان ده و در برابر آن شـکیبا باش»لذا آن حضرت اهل بیت خود‌ را‌ به نماز امر می‌کرد‌ و خود‌ نیز درانجام آن شکیبایی داشت.

2.در وصیت‌نامه‌ای که حضرت علی(ع) بـرای فـرزندان و هـمۀدوستانش در طول تاریخ نوشته است به نماز توصیه می‌کند:{/اللّه اللّه فی الصـّلاة فـإنّها عمود دینکم/}:خدا را خدا‌ را‌ در مورد«نماز» چرا که ستون دین شماست(نامۀ 48).

3.به کارگزارانش نماز را بـه عـنوان مـحور و ملاک کارها معرفی می‌کند:{/صلّ الصّلاة لوقتها الموقّت لها و لا تعجّل وقتهالفراغ و لا تؤخرها‌ عـن‌ وقـتها لاشـتغال‌ و اعلم أنّ کلّ شیء من عملک تبع لصلاتک/}(نامه 27):

نماز را در اوقات خودش به جای آر‌ نـه آن کـه بـه هنگام بیکاری در انجامش تعجیل کنی…و به هنگام‌ اشتغال‌ به‌ کار آن را تأخیراندازی و بدان که تـمام اعـمالت تابع نمازت خواهند بود.

پی‌نوشت

عزیزی، عباس، نماز در ‌‌آیینۀ‌ حدیث، نشر فجر قـرآن، قـم، 1385

مـنابع

(1).قرآن کریم

(2).نهج البلاغه،ترجمۀ ناصر‌ مکارم‌ شیرازی‌

بیشتر بخوانید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *