سخنرانی های استاد سید جواد بهشتی با موضوع معاد در مسجد جامع مهدیه و آموزش و پرورش


سیمای مجرمان در آخرت

سیمای مجرمان در آخرت

در بسیاری از آیات قرآن پیامبران با این دو صفت شناخته میشوند مُبَشِّرین وَ مُنذِرین، بشارت دهندگان و ترسانندگان. ما هم در بحث معاد امروز رسیدیم به بحث جهنم یعنی انذار و ترس و سیمای مجرمان در آخرت.


دانلود فایل صوتی سیمای مجرمان در آخرت


بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

اِلهی اَنطِقنِی بِالهُدی وَ اَلهمنِی التَّقوَی اخرین روزهای بهترین ماه خداوند میخواهیم طاعات و عبادات و خدمات روزه داری تلاوت قران افطار اطعام و هرکار خیری را از شما عزیزان و از بندگانش قبول بفرماید و همه ما را مشمول جوایز عید سعید فطر قرار بفرماید. تقاضا میکنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشان اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید.

در بسیاری از ایات قران پیامبران با این دو صفت شناخته میشوند مُبَشِّرین وَ مُنذِرین بشارت دهندگان ترسانندگان. ما هم در این بحث معاد امروز رسیدیم به بحث جهنم یعنی انذار ترس. فردا که اخرین روز است میخواهیم با شما وداع کنیم با لب خندان میخواهیم شما را به خانه بفرستیم با بحث بهشت ولی هر دو مال خداست این ایه ها ایه های قران است. از اینجا شروع میکنیم وقت هم خیلی کم داریم حرف هم زیاد است ان شاءالله به خاطر خواهید سپرد.

استمداد جهنمیان از سه گروه 

1- استمداد از مؤمنان

در دادگاه عدل الهی تکلیف مجرمیت بعضی معلوم میشود اینها باید جهنم بروند. اینها شروع میکنند به التماس کردن و کمک خواستن اولین کمکشان از مومنان است یعنی دستبند به دستشان زده اند و میخواهندجهنم ببرند در راه به مومنین برمیخورند به انها میگویند اُنظُرونا نَقتَبِس مِن نورِکُم. اقایان یک ایستی کنید مقداری نورتان را به ما دهید. قیلَ ارجِعوا وَراءَکُم فَلتَمِسُوا نوراً مومنین در جواب میگویند اگر نور میخواستید باید از دنیا بیاورید.

خدا رحمت کند یک گوینده ای این قصه را میخواست یک مقداری ما بیشتر بفهمیم اینطور مثال میزد قدیمها که مکه میرفتند خب امکانات الان در منا و مشعر و عرفات خیلی زیاد شده انوقتها برق نبوده تاریک بوده در مشعر وظیفه این است که باید سنگ جمع کنند برای زدن به شیطان و دعا بخوانند باید صبر کنند تا صبح شود. بعضی ها از ایران انوقتها همراه خودشان چراغ قوه و کتاب دعا میبردند از ان وقت طلایی استفاده میکردند بعد یک حاجی دیگر می امد میگفت حاج اقا نمیشود چراغ قوه ات را به من بدهی میگفت چراغ قوه باید از ایران بیاوری حالادرقیامت مجرمین به مومنین میگویند نمیشود یک ذره از نورتان را به ما بدهی قیلَ ارجِعوا وَراءَکُم برگرد پشت سر فَلتَمَسوا نوراً نور باید از دنیا بیاوری خب اینکه فایده ندارد.

یک جای دیگر راقران دارداین که خواندیم سوره حدید ایه ۱۳ بود یک جای دیگر وقتی به مومنین میرسند من میشناسم او را این در اداره ما بود در کارخانه ما بود در محل مابود در مجتمع ما بود میگوید اَلَم نَکُم مَعَکُم حاج اقا ما با شما نبودیم یک کمکی میگوید نه کاری دست ما نیست. یک جای دیگر قران در سوره اعراف ایه ۵۰ اینجا مجرمین رفتند جهنم ولی باز هم مایوس نیستند به بهشتی ها میگویند اَفیضوا عَلَینَا مِنَ المَاء یک مقدار از ان ابهایی که در بهشت است برای ما بفرستید اَو مَمَّا رَزَقَکُمُ الله یا از ان میوه ها از ان غذاها معلوم است بهشتی ها بالا هستند جهنمی ها پایین میگویند از ان بالا برای ما بفرستید.

2- استمداد از مجرمین

قَالوا مومنین میگویند اِنَّ الله حَرَّمَهُمَا عَلَی الکافِریِن نه خداوند اجازه نمیدهد خدا این نعمت ها را بر کافران حرام کرده. خب از مومنین مایوس میشوند می ایند سراغ مجرمین از مجرمین کمک میخواهند معلوم میشود انجا سطوحی است بعضی ها جرمشان سبک تر است بعضی سنگین تر پیروان سراغ رهبران می روند به انها میگوید شما بودید که ما را بدبخت کردید. لَولَا انتُم اگر شما نبودید لَکُنَّا مُومِنین ما مومن بودیم مسجدی بودیم هیئتی بودیم امام حسینی بودیم تو ما را بدبخت کردی.

او جواب میدهد اَنَحنُ صَدَدنَاکُم من راه را به روی شما بستم؟ من یک بذری پاشیدم و شما هم خوشتان امد و امدید. بعد پیروان به خدا میگویند ای خدا عذاب این رهبرانی که اینها گمراه کردند دیگران را دو برابر کن پیام میرسد لِکُلِِّ ضِعفُُ همه را دو برابر کنید یعنی کار سخت تر میشود چرا؟ چون اگر پیروان نبودند رهبران چنین قدرتی پیدا نمیکردند. اگر این جمعیت به ان گنهکار اری نمیگفت لبخند نشان نمیداد ان هم میدان نمیدید که بال و پر بزند و به انحرافاتش وسعت بدهد. یعنی این بیچاره امده بود تخفیف بگیرد دو برابر میشود این استمداد دوم.

3- استمداد از شیطان

دفعه سوم پیش شیطان می ایند. شیطان هم که شما میشناسید که جناب شیطان تو یک کاری برای ما کن شیطان این را میگوید سوره ابراهیم ایه۲۲ وَ قَالَ الشَّیطان لَمَّا قُضِیَ الاَمر؛ قُضی الامر یعنی کار از کار گذشته زندانیها زندان رفتند جهنمی ها هم جهنم رفتند شیطان در انوقت این را میگوید اِنَّ الله وَعَدَکُم وَعَدَ الحَق خدا به شما یک وعده ای داد وعده درست وَ دَعَوتُکُم من هم شما را دعوت کردم فَاَخلَفتُکُم یعنی خلف وعده کردم من برایت قسم خوردم من تو را خوشبخت میکنم چیکار میکنم چیکار میکنم. خلف وعده کردم البته وَ مَا کانَ لِی عَلَیکُم مِن سُلطان من مجبورتان نکردم من تنها کاری که کردم اِلَّا ان دَعَوتُکُم من فقط شما را دعوت کردم فَاستَجبتُم لِی شما پاسخ دادید جواب دادید.

فَلَاتَلومُونِی پس مرا ملامت نکنید لومُوا اَنفُسَکُم خدا امده شما را دعوت کرده شیطان هم دعوت کرده شما دعوت خدا را نپذیرفتید گفتید این چه دعوتی است ماه رمضان به جای اینکه سفره ای پهن کند غذا بدهد میگوید نخور با نخوردن این چه سفره ای است. میخواهی بخوری برو بخور برو روزه بخور برو شراب بخور برو حرام بخور این تاحالا سه تا استمداد بود.

4- استمداد از مأموران جهنم

اینجا هم که مایوس میشوند پیش ماموران جهنم میروند. خدا زندانبان دارد. نوزده تا هستند وَ قَالَ الَّذین فِی النَّار یعنی جهنمی ها خَزَنَةِ جَهَنَّم به ماموران جهنم میگویند اُدعُوا رَبَّکُم شما از پروردگارتان بخواهید یُخَفَّف عَنَّا یَوماً مِنَ العَذاب یک روزی عذاب را تعطیل کند. ما در دنیا لا اقل جمعه ها تعطیل بودیم گاهی پنجشنبه جمعه در هفته دو روز تعطیل بودیم. اینجا همیشه عذاب است یک روز تعطیل کنید حالا شش روز را تحمل میکنیم قَالوا ماموران جهنم جواب میدهند اَوَلَم تَکُ تَاتیِکُم رُسُلُکُم بِالبَیَّنات ایا پیامبران سراغ شما نیامدند با دلیل؟ قَالوا بَلَی میگویند چرا قَالوا فَادعُوا ماموران جهنم هم میگویند خودت دعا کن وَ مَا دُعاءُ الکَافِریِنَ اِلَّا فِی ضَلال دعای کافرین هم که فایده ندارد.

5- استمداد از خدا

این دفعه سراغ خود خدا می ایند پس چی شد استمداد از مومنین استمداد از مجرمین استمداد از شیطان استمداد از ماموران جهنم حالا هم سراغ خود خدا می ایند. رَبَّنَا اَخرِجنَا مِنهَا خدایا ما را از این زندان بیرون بیاور فَاِن عُدنَا فَاِنَّا ظَالِمون اگر ایندفعه کار بد کردیم ما را تنبیه کن. قَال اخسَئُوا فیِها خدا جواب میدهد اِخسَئُوا یک کلمه ای است که در دنیا به سگ میگویند سگ را وقتی میخواهند بگویند دورشو به عربی این میشود یعنی خدا این را میگوید خدایی که همین اقای رستمی میگفت رحمان است همان خدای رحمان این را میگوید مودبانه اش این است برو گم شو خاک بر سرت این همه من وسایل هدایت را وسایل خوشبختی را فرستادم همه را مسخره کردی برو گمشو. وَ لَا تُکَلِّمون خفه شو حرف نزن.

سیمای مجرمان در آخرت

بحث دوم راجع به وضع مجرمان است اینها همه انذار است برای من هم سخت است که اینها را بیان کنم ولی همه این حرفها در کتاب خداست. هرکس میخواهد چیز خوشمزه بشنود فردا راجع به بهشت است امروز جهنم است. وضع مجرمین چگونه است این طرح بحث هم طرحی است که حاج اقای قرائتی به ما یاد داده که مجرم از فرق سر تا پا چه وضعی خواهد داشت همه را قران کد داده از نظر عقل مجرم میفرماید وَ تَرَی النَّاس سُکاریَ انجا مثل مستها وَ مَاهُم بِسُکاری نه اینکه مست باشد وَلَکِن عَذابَ الله شدید این وضع عقلی انهاست حیرت زده سرگردان.

از نظر پیشانی بعد از سر میرسیم به پیشانی سوره توبه ایه ۳۵، يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ

مسوزانند جهنمی ها را در اتش، پولهایی که به زور از مردم یا دولت به ناحق اختلاس کردند غصب کردند خود همان پولها را مثلا سکه طلا پول را ذوب میکنند داغ میکنند به پیشانی و به کمر و به پهلوهایشان میگذارند. حالا بعضی از فیلمهایی که میسازند فیلم هم است ادم باز یک جور میشود بعضی ها تحت تاثیر قرار میگیرند و میگریند. اینها قسمت پیشانی یعنی از پیشانی اش پیداست مال مردم خورده حالا هرکس میخواهد برود و مال مردم را بخورد.

راجع به چشم تَشخَصُ فیِهِ الاَبصار یعنی اینقدر وحشت زیاد است که اصلا نمیتواند پلک بزند همینطور چشمش به یک جایی خیره شده. راجع به چشم یک ایه دیگر هم داریم که مجرمین کور هستند در انجا به خدا میگویند چرا ما را کور وارد کردی ما که بینابودیم میگویند تو ذکر خدا رافراموش کردی درباره چشم خیلی حدیث داریم که در قیامت در جهنم همه گریان هستند. کُلُّ عَینِِ باکیَّةُُ یَومَ القیامَة همه چشم ها در قیامت گریان هستند اِلَّا ثَلاثَةً اَعیُن مگر سه چشم یک عَینُُ غُضَّت مَحارِمِ الله یکی چشمی که خودش را از نامحرم بپوشاند. این هوس را رویش پا گذاشت. وَ عَینُُ سَحَرَت فِی طاعَةِ الله چشمی که در دل شب برخاست شروع کرد با خدا راز و نیاز کردن سَحرَت فِی طاعةِ الله یعنی پاسداری داد در راه طاعت خدا. این نظامی ها پاسداران بسیجی ها در مرزها شهرها در جاده ها. و سومین چشمی که در دل شب از خشیت خدا میگریست.

صورت مجرم چگونه است یَومَ تَبیَضَّ فیِهِ وُجوهُُ وَ تَسوَدُّ وُجوه صورتشان سیاه است بهشتی ها صورتشان سفید درخشان نورانی خندان است. یک آیه دیگر است سوره یونس ایه۲۷ اصلا میفرماید مجرم مثل یک تکه تاریکی است کَاَنَّمَا اُغشِیَّت وُجوهُهُم قِطعاً مِنَ اللَیلِ مُظلِماً تاریک یک جای دیگر میفرماید وُجوهُُ یَومَئِذِِ عَلَیهَا غَبَرَة گرد و غبارالود.

بینی مجرم چگونه است سَنَصِمُهُ عَلَی الخُرطُوم خرطوم یعنی بینی بینی هایشان را هم مهر زده یعنی این مجرم است دهان و زبان اَلیَوم نَختِمُ عَلَی اَفواهِهِم اجازه نمیدهیم حرف بزنند حرفهایی که باید بزنند در دنیا زده اند. وَنَحشُرُهُم یَومَ القيامة عَلَی وُجوهِهِم به صورت روی زمین افتادند عُمِیاً کور بُکماً لال صُمّاً کر، یَومَ یَعَضُّ الظَّالِم عَلَی یَدَیه وقتی ادم میخواهد تاسف بخورد سر یکی از انگشتانش را بین دندانها میگذارد و خیلی اهسته گاز میگیرد اخ اخ انجا دو دستانش را محکم یَعَضُّ الظَّالِم عَلَی یَدَیه دو دستانش را گاز میگیرد.

وَلَو تَری اِذِ المُجرِمون نَاکِسوا رؤُسِهِم عِندَ رَبَّهِم سر به زیر از شرمندگی سرش را پایین انداخته رَبَّنَا اَبصَرنَا سَمِعنَا میگویند که خدایا حالا فهمیدیم به نظر شما فایده دارد! حالا فهمیدید انوقت که باید میفهمیدی انوقت که باید بشنوی وقتی که باید ببینی فَارجِعنَا خدایا مارابرگردان نَعمَل صالِحاً ایندفعه کارخوب میکنیم.

گردن مجرم چگونه است اِذِالاَغلَال فِی اَعناقِهِم زنجیر به گردنهتیشان بسته شده دلشان چگونه است مُهطِعین مُقنِعی رُءُسِهِم ناراحت غصه دار این سرها پایین لَا یَرتَدُّ اِلَیهِم طَرفُهُم پلک نمیزند تمام وجودش را وحشت فرا گرفته وَ اَفئِدَتَهُم هَواء در دنیا که یک حادثه وحشتناک پیش می اید میگوید دلش ریخت انجا اینطوری است اَفئِدَتَهُم یعنی دلهایشان با دلهره همراه شده.

درون بدنشان چطور است؟ درون بدن یعنی معده و روده اینها وَ سُقوا ماءً حَمیماً یک نوشابه سوزانی به خوردشان میدهند فَقَطَّعَ اَمعاءَهُم تکه تکه میشوند این اعضای درون بدنشان.

پوستشان چطور است کُلَّ مَا نَضِجَت مَا جُلودُهُم وقتی میسوزند این پوست با اتش بَدَّلنَاهُم جُلوداً غَیرَها دوباره یک پوست تازه میگذاریم باز هم بسوزند اینجا در دنیا میگویند پوست که سوخت به استخوان رسید اینقدر درد ندارد انجا دوباره خدا یک پوست تازه یک درد تازه.

خب مجرمین به جهنم میرسند جهنم هفت در دارد هر گروهی از مجرمان حساب کتاب دارند باید از یک دری وارد شوند بهشت هشت در دارد مثلا یکی بابُ المجاهدین، بابُ الصَّابرین، بابُ الشّاکرین انجا حساب کتاب دارد هرکس مشخص است از چه دری باید وارد بهشت شود و از چه دری وارد جهنم شود. لَهَا سَبعَةُ اَبواب جهنم هفت در دارد لِکُلِّ بابِ مِنهُم جُزءُُ مَقسُوم. از هر دری باید یک گروه خاصی وارد شود حالا اینها حدیث و توضیح زیاد دارد ما میخواهیم پرونده این بحث را ببندیم و خود شما باید بروید و مطالعه کنید.

منافقین در پایین ترین طبقه جهنم هستند. از کافرین پایین تر از مشرکین پایین تر دیشب ما افتخار داشتیم منزل شهید صیادشیرازی بودیم این شهید بزرگوار تا خودش بود در خانه اش روضه خوانی داشت بعد هم همرزمانش انجا چند پیرمرد و عصا به دست و همه سرلشکر و سرتیب خب همه سنشان بالا بود خب شما تصور کنید یک منافق یک زن منافق بیاید جلوی خانه این عزیز جلو چشم پسرش او را ترور کند بعد زن و بچه اش بیایند اینها رحمشان کجارفته یک کسی که نماز اول وقتش ترک نمیشد ارتباطش با علما با مراجع ترک نمیشد دینداری اش در حد اعلا بود او را باید بکشند.

پیغمبر فرمود من از مومن نمیترسم مومن ازارش به کسی نمیرسد از مشرک هم نمیترسم شجاعانه مقابلش میروم از منافق میترسم برای امتم هم از منافق انها راهشدار میدهم منافقی که زبان دارد طوری حرف میزند که همه را جذب میکند اما در عمل از پشت خنجر میزند پایین ترین جای جهنم برای منافقین است. جهنم چقدر جا دارد؟ چند میلیون چند میلیارد قران میگوید به جهنم گفته میشود هَلِ امتَلَاتِ پرشدی؟ تَقُول میگوید هَل مِن مَزید بازهم هست بده بیاید.

ماموران جهنم چون ما فردا مامورهای بهشت را میخواهیم توضیح بدهیم چگونه هستند خانم اقا با چه اخلاقی امروز ماموران جهنم را میگوییم. سوره تحریم ایه ۶ عَلَیها مَلائِکَةُُ غِلاظُُ شِدادُُ ماموران تندخو سختگیر گاهی در زندان هم مامور است زندانی هم الان بعضی از عزیزانی که زمان شاه زندانی بودند مثلا میگوید فلانی نرم بود فلانی خیلی زبر سخت ماموران جهنم سختگیر هستند. ماموران خدا لَا یَعصُونَ الله نافرمانی خدا هرچه خدا گفته همان شکنجه ها را اجرا میکنند. مَا اَمَرَهُم وَ یَفعَلونَ مَا یُؤمَرون هرچه خدافرموده انجام میدهند.

اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةُُ لِلکافِرین یک راهی دارد زندانی ها از زندان فرارکنند؟ نه همه جا بسته است. اَحاطَ بِهِم سُرادِقُها پرده ها هم اویزان است اصلا راه بیرون رفتن نیست. من فقط ترجمه میکنم طاقت ندارم اینها را توضیح بدهم لَهُم رختخواب هم در جهنم است؟ جهنمی ها هم میخوابند؟ بله میخوابند هم زیرانداز دارد هم لحاف و رو انداز لَهُم مِن جَهَنَّم مِهاد وَ مِن فَوقِهِم غَوَاش زیراندازشان از اتش است رو اندازشان هم از اتش است. لَهُم فیها زَفیرُُ وَ شَهیق شعله های اتش زوزه میکشند وقتی اتش زیاد باشد اگر شما تجربه داشته باشید مثلا اتش نشانی می اید از ان شعله ها صدا به گوش ادم میرسد.

اینجا تعبیر قران این است که هم نعره دارند هم زوزه آن شعله های اتش یک جای دیگر دارد وَ هِیَ تَفور یعنی اتش فوران میزند کُلَّ ما خَبَت تا میرود این اتش کمی سرد شود خاموش شود زِدنَاهُم سَعیراً. ما که خدا هستیم دوباره شعله ور میکنیم لَا یُقضَی عَلَیهِم فَیَموتوا مرگ هم انجا نیست تا چند سال اینها در این وضع خواهند بود یک هفته یک سال یک قرن مرگ معنا ندارد زندان ابد به معنای حقیقی انجاست. برای همیشه همیشه باید انجا باشند.

تَلفَحُ وُجوهَهُم اَلنَّار تَلفَحُ را اینطور معنا کرده اند به معنای شمشیر است شمشیرهایی از اتش صورت انها رامیسوزاند. وَ هُم فیها کَالِحون. حالا اینها اینطوری مثال زدند کله گوسفند را که میخواهند بخورند با اتش میسوزانند شایدشما دیده باشید این لبش یک جوری میشود این پشمها و موها میسوزد و لبش ورم میکند یک چنین شکلی جهنمی ها پیدامیکنند. موهای سر وصورت میسوزد بعد پوست لب و صورت ورم میکند. وَ ضِلِّ مِن یَحمُوم سایه ای از دود سیاه اِنَّهَا لَظَی اینها ایاتی است از جاهای مختلف قران من باسرعت میخوانم تا اینکه ساعت به من بگوید بس است.

تَرمی بِشَرَرِِ کَالقَصر شعله هایی دارد به اندازه کاخ این برجهای شمال تهران را شما نگاه کنید یک شعله میبینی چهارصدمتر همینطور شعله است. عَلَیهِم نَارُُ مُؤصَدَة یک وقتی جایی اتش سوزی میشود در فضای بازاست یک وقت جایی است اتش سوزی در فضای بسته است جهنم اتش در فضای بسته است. یعنی ادم میخواهد خفه شود. اَلَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الافئِدَة اتش دنیا به پوست میخورد اتش انجا غیر از پوست دل ادم را میسوزاند. من میتوانستم خوب باشم میتوانستم ترقی کنم میتوانستم پاک باشم چرا نکردم وَ مَا اَدراکَ مَا الحُطَمَة باحطمه ادم را تنبیه میکنند. حطمه چیست؟ نَارُُ اللهِ المُوقَدَة نارُُ الله یعنی اتش خداست لباس جهنمی ها چون فردامیخواهم لباس بهشتی ها را بگویم لباس جهنمی هارا بگویم لباس به عربی ثِیاب میشود لَهُم ثِیابُُ لباسهایی برایشان است مِن نَار از اتش لباس از اتش است. سَرابیلُهُم مِن قَطِران لباسها بعضی سِراب رو به شلوار معنا کرده اند شلوارش هم از اتش است. (سیمای مجرمان در آخرت)

خب حاج اقا بهشتی بس است دوسه کلمه بیشتر نمیگویم لَهُم مَقامِعُ مِن حَدید مقامع یعنی پتک ها چکشها با چکش محکم به انها میزنند در جهنم غذا به انها چه میدهند تابخورند لَیس لَهُم طَعامُُ اِلَّا مِن ضَریع غذایی که به انها میدهند خار وخاشاک سوزنده است. در بیابانهای عربستان یک خارهایی بوده که ضرب المثل بوده به پا یا دست هرکس مثلا اصابت میکرده تا مدتها میسوخته. انجا غذا از همین خار و خاشاک است. لَا یُسمِنُ وَ لَا یُغنِی مِن جوع نه گرسنگی را رفع میکند نه چاق میکند انها را نه گوشت به بدن انها می اید خب حالا چرا اینکارها را میکنند به خاطر اینکه انها ایمان نیاوردند به خاطر اینکه سرکشی کردند به خاطر اینکه حاضر نشدند در پیشگاه افریدگار سر تعظیم فرود بیاورند. به خاطراینکه این همه بیچاره و فقیر دیدند غش غش خندیدند. به خاطر اینکه ایات خدا را مسخره کردند. اینها را ایاتش را نمیخوانیم به خاطر اینکه به اولیا خدا خیانت کردند به خاطر این دلایل برای جهنم همین اندازه بس است.

یک حرف بس است ما یک حرف هم بیشتر زدیم سی چهل تا حرف کوتاه کوتاه گفتیم شیعه امیرالمومنین جهنم نمیرود منتها باید مواظب هم باشیم دست هم را بگیریم حتی ممکن است طرف یک وقتی دلخور هم شود خلقش تنگ شود ولی بعد میفهمد اقای قرائتی میگفتند که یک کسی به من گفت حاج اقا قرائتی تو خیلی به گردن من حق داری گفتم چیکار کردم گفت یک بار خواستم خانه ام را بفروشم پولش را بگذارم بانک از سود بانک استفاده کنم تو به من گفتی خیلی خری خیلی به من برخورد ولی خانه را نفروختم. گاهی از این حرفها به هم بزنیم ممکن است دلخور بشود ولی میگوید نه ما سی سال است با هم رفیقیم این میخواست من سعادتمند بشوم. ما در روزهای گذشته روضه هم میخواندیم معمولا روضه میخوانند ما نخواندیم امروز و فردا دو کلمه روضه میخوانیم.

امروز چهارشنبه است روز امام رضا است. امام رضا فرموده یک جاهایی کمکتان می ایم خیلی سخت است خیلی سخت است کسی نمیتواند کمکتان کند. السلام ای غریب خراسان ای پناه دل بی پناهان تو جگر گوشه ی مصطفایی تو علی بن موسی الرضایی دو نفر را پیغمبر فرموده پاره تنم یکی امروز میخواهم روضه اش را بخوانم یکی دیگه را فردا. جان زهرا و جان جوادت وقت رفتن ز ما کن عیادت.

اباصلت هروی گفته اقا امام رضا از مجلس هارون وارد شد عبا بر سرکشیده واردحجره شد مثل مار گزیده به خود میپیچید یک وقت چشمانم افتاد به سیمای نوجوانی ماهرو اقا جوادالائمه وارد شد امانتهای امامت را تحویل گرفت امام رضا درحالی که پسرش را میدید از این جهان رفت اما بمیرم قصه در کربلا برعکس شد بابا امد کنار نعش جوانش فرمود عزیزم علی جان لَقَد استَرَحتَ مِن هَمِّ الدُّنیا وَ غَمِّها وَ بَقِیَ اَبوکَ وَحیداً فَریداً به حق پیغمبر به حق فرزندان اهل بیتش پروردگارا ما را به خودمان وا مگذار. (سیمای مجرمان در آخرت)

شفاعت کنندگان در قیامت

شفاعت کنندگان در قیامت

شفاعت کنندگان در قیامت

یکی از مباحث مهم قیامت بحث شفاعت کنندگان در قیامت است به خصوص تشیع که روی آن پافشاری دارند. اینها هم از اخبار امیدوار کننده قیامت درباره شفاعت است مطلبی که من آماده کردم در قالب پرسش و پاسخ است ده پرسش و پاسخ راجع به شفاعت است.

 


دانلود فایل صوتی


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إلهي أَنْطِقْنِي بِالْهُدي وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوي آخرین روزهای بهترین ماه سال ماه مبارک رمضان در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت موضوع بسیار مهم جهان آخرت از خداوند می خواهیم طاعات و عبادات و تلاوت قران و روزه داری افطار دادن و هر کار خیری را از شما و از همه بندگانش قبول بفرماید و همه مارا مشمول جوائز عید سعید فطر قرار بفرماید. تمنا می کنم به روان پاک پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید. به روان پاک شهیدان ارواح مؤمنین و مؤمنات و نمازگزارانی که سالهای قبل در این مساجد بودند و نماز خواندند احیاء گرفتند و قران تلاوت کردند و سخنی گفتند یا شنیدند و علمایی که ما را هدایت کردند و حتی کسانی که وارثی ندارند تا برایشان دعا کنند یا وارثانی دارند که به فکرشان نیستند برای همه آنها صلواتی هدیه بفرمایید.

یکی از مواقف قیامت شکایت است شاکیان می آیند و از ما شکایت می کنند حالا این شاکی کیست ممکن است همسر باشد آقایان حلالیت بطلبید تا فرصت هست الان شدنی است بالاخره یک وقت هایی زن و شوهرها خیلی با هم صمیمی هستند در همان وقتها حلالیت بطلبند اگر با مال می شود با مال با هدیه می شود با هدیه با تقاضا می شود با تقاضا این جا قصه را تمام کنیم آنجا خیلی راحتیم.

خانمها از شوهرانشان آقایان از بانوان این خواهر برادرها اگر از هم دلخوری دارند نگذارید شکایت به قیامت کشیده شود اگر همسایه ها از هم شکایت دارند مردم از هم شکایت دارند خریدار از فروشنده یا فروشنده از خریدار اما بزرگترین شاکیان این چند شاکی است که خیلی جواب دادنشان سخت است اول پیامبر عزیز اسلام است. پیامبر ما این را من از قول آقای مظاهری از مراجع تقلید در اصفهان نقل می کنم که در آن دو سه ماه آخر عمرش که ایشان می فرمود چند صد بار من ندیدم در کتابی و از ایشان نقل می کنم بارها به مسلمانان فرمودند این را که می گویم حاضران به غایبان پدران به فرزندان إلي یوم القیامة این حرف رسانده شود وآن این است که من دو میراث برای شما به جا گذاشته ام یکی کتاب خدا قران و یکی اهل بیتم فردای قیامت درباره ی این دو موضوع از شما سوال خواهند کرد.

که یکی از این دو شکایت در قران آمده است سوره فرقان آیه ۳۰ پیامبر در پیشگاه خدا این شکایت نامه را اعلام می کند یَارَبِّ پروردگار من إنَّ قَوْمي این مسلمانها همین امت من إتَّخَذُوا هَذَا القُرانَ مَحْجُوراً این قران را آگاهانه از صحنه زندگی خود کنار گذاشتند. حالا ماه رمضان یک فضایی پیش آمد ما قران را تلاوت کردیم خب بعد از ماه رمضان هم تلاوت کنید حالا هفته ای یک شب در این مسجد تفسیر هست حالا آن تفسیر را سعی کنیم شرکت کنیم آشنایی مان را با قران بیشتر کنیم سعی کنیم آیات قران را در زندگی مان پیاده کنیم.

حالا امروز می خواهم راجع به شفاعت صحبت کنم شفاعت مال کسانی است که چند قدم آمده اند. شما حساب کنید یک گروهی همین کوهستانهای شمال تهران بخواهند بروند بعضی از دوستان قوی تر هستند دست بقیه را می گیرند دست کسی را می گیرند که تا دامنه آمده باشد آن کسی که پایین کوه لَم داده است خب کول کنیم کجا ببریم شفاعت این است یعنی تا دامنه آمده است. حضرت زهرا سلام الله علیها یا امام رضا علیه السلام از دامنه دستش را می گیرد تا به قله ببرد.

ما که در ماه رمضان الحمدلله قران خواندیم این قران خواندن را ادامه بدهیم بعد از ماه رمضان این طوری نباشد که قران را اصلا نخوانیم. امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه یک خطبه دارند به نام فِي فَضْل القُرانِ درباره فضائل قران که آنجا می فرمایند شَافِعٌ مُشَفَعَة شفاعت کننده ای است که حتما شفاعتش قبول می شود. خود قران هم حدیث داریم که شکایت می کند یکی از شاکیان در قیامت قران است که به شکل فرشته ای ظاهر می شود از بعضی شفاعت و از بعضی شکایت می کنند. ما ان شاالله از شفاعتی ها خواهیم بود.

حدیث پیامبر اکرم درباره شاکیان روز قیامت

حدیث دیگری داریم پیغمبر فرمود یَجِيءُ یَوْمَ القِیامَةِ ثَلاثَةٌ یَشْکُونَ سه شاکی روز قیامت می آید المُصْحَفْ یکیش قران است وَالمَسْجِد یکیش هم مسجد است وَالعِتْرَةَ یکی هم عترت است مسجد شکایت می کند. من جا داشتم هوا هم خوب بود این هم همسایه مسجد بود نمی آمد یا شکایت می کند که این آقا این خانم نمی آمد یا از برنامه ها شکایت می کند من را ساخته بودند برای عبادت نه عبادت نبود همش ختم بود در این مسجد بعضی از مسجدها در وقت نماز خبری نیست خب این مسجد شکایت می کند من را درست کرده بودن برای سجده نماز برای دعا و نیایش و ذکر برای تلاوت قران. اگر اهداف اصلی قران تعطیل مانده باشد شکایت می کند عترت هم شکایت می کند دختر پیامبر را چطور کشتند مظلومانه شخصیتی که پیغمبر فرمود رضایت او رضایت خداست خشم او خشم خداست مولای متقیان امیر مؤمنان را چطور کشتند امام حسن علیه السلام را چطور زهر دادند چه اهانتهایی کردند.

سالار شهیدان را با عزیزانش در دشت کربلا اینها شاکیان هستند از کی شکایت می کنند از قاتلان از راضیان از ساکت ها یک کسی بگوید من کربلا نبودم ولی بصره که بودی می توانستی بلندشوی و حرف بزنی چرا ساکت شدی اهل بیت هم از شاکیان هستند. از پیامبر نقل شده است که مسجد این شکایت را می کند یَا رَبِّ عَطِلُوني اینها مرا معطل گذاشتند فضا و جا بود نیامدند اصلا ضایع کردند مرا.

ما یک وقتی با حاج آقای قرائتی رفتیم یک مسجدی گذری از یک جایی رد می شدیم مسجد شیکی هم بود رفتیم دیدیم یازده نفر بیشتر نیستند آقای قرائتی از امام جماعت پرسید چقدر خرج این مسجد شده است امام جماعت هم به میلیارد گفت بعد آقای قرائتی گفت اگر این پول را بانک بگذاریم چقدر سود می دهند ماهیانه هیچی حساب کتاب کردند گفتند ماهی پانصد میلیون تومان اینها هم ده نفر هستند پانصد به ده می شود پنجاه میلیون یعنی خرجشان می شود خب چقدر جا دارد سیصد نفر چرا نیامدند خب نخواستند. مسجد که درش باز بود جماعت هم برگزار می شد هزینه ای هم نداشت این مسجد شکایت این است مرا معطل گذاشتند مرا ضایع کردند.

قران کریم چند جا هست این کلمه را بکار برده است أظْلَمْ یعنی ستمگرترین آدم هر جا قران این کلمه را بکار برده است راجع به ظلم فرهنگی است ما وقتی می گوییم ظلم، ظلم اقتصادی می آید ولی قران می فرماید ظالم ترین کس آن کسی است که ظلم فرهنگی می کند. وَمَن أظْلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسَاجِدِ الله أنْ یُذْکَرَ فِیِهَا إسْمُهُ مانع یاد خدا در مسجد می شود یک جوری برنامه ریزی می کند که یا در مسجد یک ساعتهایی بسته است یا امکان استفاده نیست مسجد عترت پیامبر و اهل بیت شاکیان روز قیامت هستند.اهل بیت هم شکایتشان این است که یَارَبِّ پروردگارا قَتَلُونَا کشتند ما را طَرَّدُونَا طرد کردند ما را شَرَّدُونا آواره کردند ما را.

یکی از مباحث مهم قیامت بحث شفاعت است به خصوص تشیع که روی آن پافشاری دارند. موضوع حوض کوثر و آمدن پیامبر را و نصب کردن منبری بلند و آمدن امیرالمؤمنین فاطمه زهرا سلام الله علیها ائمه در صحرای محشر و منادیان ندا بدهند که فاطمیون کجا هستند علویون کجا هستند حسنیون و حسینیون و عاشقان امام زمان کجا هستند؟ اینها هم از اخبار امیدوار کننده قیامت هستند اما درباره شفاعت است مطلبی که من آماده کردم در قالب پرسش و پاسخ است ده پرسش و پاسخ راجع به شفاعت است.

سوال اول آیا شفاعت و قیامت حتمی است؟ بله بیش از بیست آیه در قران راجع به شفاعت است در اثبات شفاعت شکی نداریم شیعه و سنی در منابعشان شفاعت را حتمی می دانند آنی که همه متفق هستند سوره أسرا آیه ۷۹ راجع به شفاعت شخص پیامبر عزیز ماست عَسَيَ یعنی چه بسا امید است أن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُوداً شیعه و سنی در کتابهای معتبرشان نوشته اند که منظور از مقام محمود در این آیه مقام شفاعت است و پیامبر اسلام شفاعت خواهد کرد شک نکنید.

سوال دوم آیا شفاعت در قیامت مخصوص شخص پیامبر است یا دیگران هم شفاعت می کنند؟ نه مخصوص شخص پیامبر نیست این را هم شیعه و سنی ذکر کردند علماء شهداء و صالحان چه برسد به ائمه که حتما حتما شفاعت می کنند غیر از امام معصوم شهداء و صالحین هم شفاعت می کنند.

سوال سوم از چه کسانی شفاعت می کنند؟ مهمترین شرط شفاعت شونده خط فکری است از کسانی که خط فکریشان درست باشد ولی در عملکرد ضعیف هستند درباره خدا و پیامبر و ولایت اهل بیت باور دارند قصه غدیر خم را قبول دارند که اینها جزء شفاعت شوندگان هستند. چند جای قران آهنگ آیه این است مثلا سوره مریم آیه ۸۷ لَا یَمْلِکُونَ الشَفَاعَة کسی به شفاعت نمی رسد إلّاَ مَنِ إتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَانِ عَهْدََا مگر کسی که با خدا یک عهدی داشته باشد. این تفسیر شده است به کسانی که به جانشینان پیامبر ایمان دارند.

سوال چهارم چرا خداوند مستقیما خودش گناهکاران را نمی بخشد؟ دلائلی دارد شاید دلیلش این باشد بعضی ها زیر بار خدا می روند زیر بار پیغمبر نمی روند در همین دنیا. در سوره منافقین آمده است خداوند می فرماید به بعضی گفته می شود برو پیش پیغمبر تا پیغمبر برایت استغفار کند لَوَّوْا رُءُ وسَهُمْ گردنش را به علامت انکار بر می گرداند یعنی نمی خواهم یعنی نسبت به خود خدا می گوید بنده هستم اما نسبت به حجت خدا سر کشی می کند. این شفاعت را خدا درست کرده تا تبعیت ما و انعطاف ما نسبت به حجت خدا که راهنمای ماست راهبر ماست یک ساز و کاری است که خود خدا قرار داده است این برای فروتنی ماست. لَوَّوْا رُءُ وسَهُمْ وَ رَأیْتَهُمْ یَصُدُونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرونَ از روی تکبر یک کسی در غدیر خم به پیامبر گفت اینی که علی را معرفی کردی کار خودت بود یا کار خدا بود پیامبر گفت نه کار خدا بود گفت اگر کار خودت بود من زیر بار علی نمی روم. همانجا دست به دعا برداشت خدایا اگر این فرمان تو بوده است همین الان فرمان بده بارانی از سنگ ببارد من بمیرم حکومت علی را نبینم.

یک دلیل اینکه خداوند این باب را باز کرده ما سمت حجت خدا برویم مغرورانه نه با انعطاف برویم شاید دلیلش قدردانی خدا از نخبگان است. شما حساب کنید استاد دانشگاه است بیست و اندی شاگرد دارد که از این بیست تا دو تا نخبه هستند پژوهش می کنند زحمت می کشند درسها را خوب می خوانند سوال می پرسند استاد می خواهد از او قدردانی کند چکار می کند یک رفتاری از خودش نشان می دهد که شاگردها می فهمند که اگر گره به کارشان افتاد بیایند پیش این دانشجو و اگر این دانشجو از استاد بخواهد استاد نه نمی گوید. یعنی این استاد یک ساز و کاری را طراحی کرده است که بقیه هم علاقه مند شوند تا نخبه شوند بقیه هم علم را ارزش بدانند حالا اگر یک استادی این کار را کرد به نظر شما کار قشنگی هست؟

بله، مثلا یک دانشجویی بیش از اندازه غیبت داشته باشد می داند اگر پیش استاد برود استاد سخت گیر است می رود پیش آن دانشجوی نخبه تو رو خدا من می دانم این استاد شما رو قبول دارد برو وساطت کن اصلا این شرایط را خود استاد مهیا کرده است یعنی یک حرفهایی لابه لای درسهاش زده است که بچه ها می دانند فلانی را دوست دارد نه بخاطر دوستی شخصی بلکه بخاطر ارزشهایی که در وجودش هست.

خداوند در بین خلایق کسانی را إصْطَفَي یعنی سوا کرده است إجْتَبيٰ جدا کرده است آنها را آبرو داده است راهنمای بقیه قرار داده است بعد فرموده است این نفرات پیامبران هستند جانشینان پیامبر در دنیا و آخرت که شفاعت در دنیا هم هست. الان ما در روضه ها می گوییم متخلفی بنا بود تنبیه شود زرنگی کرد دید امام حسن و امام حسین علیه السلام از خانه بیرون آمدند و بازی می کنند این دو طفل معصوم را بغل کرد آورد مسجد نزد پیغمبر یا رسول الله به حق این دو بچه مرا ببخش پیغمبر بخشید در دنیا هم شفاعت و وساطت هست اما در آخرت را که می گوییم دلیلش چیست که خود خدا گنه کار را نمی بخشد خداوند شاکر علیم است.

ما به همدیگر می گوییم قدردان باشید خود خدا هم قدردان است از این بنده اش می خواهد قدردانی کند این را آورده روز قیامت به او اجازه می دهد از هزار نفر از ده هزار نفر از یک میلیون نفر شفاعت کند شاید دلیلش این است.

سوال پنجم آیا کسی که شفاعت می شود مزد بدون کار نیست؟ یکی زحمت کشیده می رود بهشت یکی زحمت نکشیده که این همان پارتی است نه پارتی نیست شفاعت به کسی که کار نکرده نمی رسد شفاعت به کسی که کم کار کرده است می رسد. حالا مدرسه ای بخواهیم مثال بزنیم مثلا برای ریاضی حداقل نمره حد نصاب ده است این نه آورده است صفر نیاورده است. اصلا امام حکیم است امام رضا حکیم است امام صادق حکیم است می داند فرق هست بین خادم و خائن فرق هست بین کسی که زحمت کشیده است نه این طرف یک نمره کم دارد به عوضش در غیر درس هم یک کارهایی کرده است مثلا زودتر آمده و مدرسه را جارو کرده است یا مثلا برف آمده و برف ها را پارو کرده است یا این که یک دانش آموزی برایش حادثه پیش آمده است و او را بغل کرده است و به بیمارستان برده است یا در ورزش در یک باشگاهی رتبه آورده است.

یعنی اولا یک نمره کم دارد ثانیا یک امتیازاتی دارد در ریاضی نه در ورزش و نظافت و نظم بچه منظم و درس خوانی است. یک چنین کسانی از آنها شفاعت می شود یک مثال دیگر تا دامنه کوه باید آمده باشد بعد زیر بغلش را بگیرند بقیه راه ببرند در همانجا در همان کوه هم کمک کرده بار آورده است با مهربانی حرف زده است.

مشمول شفاعت آن کسی نیست که کار نکرده است. نماز میخوانده روزه می گرفته حالا یک مقداری هم کوتاهی دارد. یک جواب دیگر که آقای قرائتی می دهند خیلی از سوالات را با مثال می گویند تاجری که می خواهد برود بازار خرید کند چه چیزی باید داشته باشد مثلا سه میلیارد می خواهد خرید کند غیر از پول یک چیز دیگر هم به درد می خورد مثلا سه میلیارد دارد ولی چهار میلیارد خرید می کند این یک میلیارد دیگر مال خوش حسابیش است مال سوابقش است شفاعت این است حالا یک کسی هیچی پول ندارد با اعتبار خالی آقا من آمدم اینجا یک چهار میلیارد خرید کنم خب پولت کجاست والا ما پول نداریم پس بفرما دنبال کارت. شفاعت مال کسی هست که پولی در دستش هست می آید در میدان قیامت. آنجا هم خیلی سخت است تا به حوض کوثر کسی برسد بالاخره خودش را می رساند یا اباالحسن من گرفتارم یک نمره کم دارم به حق همسرت فاطمه یک نمره را شما بدهید.

سوال ششم آیا رحم پیغمبر از رحم خدا بیشتر است؟ خدا می خواسته این ادم را بفرسته جهنم امام حسین نگذاشته این معنایش این نیست که رحم امام حسین بیش از رحم خداست؟ نه رحم امام حسین جلوه ای از رحم خداست اصلا هر جا در قران شفاعت دارد می گوید بِإذْنِه خودش این اجازه را داده است. مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إلّا بِإذْنِه یعنی همه کاره خداست جز خدا اصلا کسی کاره ای نیست همان خدایی که همه کاره است آقا را گذاشته است لب در بهشت آن هم حکیمانه.

مگر می شود کسی به دور از رحمت خدا باشد اصلا نداریم اصلا رحمتی به جز رحمت خدا نداریم پیامبر صدیقه طاهره امام جواد شهید مؤمن صالح همه اینها در پرتو دستور خداوند هستند منتهی خداوند یک غرضی داشته است که این مسیر را قرار داده است که ما بخاطر همین موضوع شفاعت یک زیارت امام رضا علیه السلام برویم. یا امام رضا من را شفاعت کن بعد می خوانیم هرکس زیارت کند امام رضا را عارفا بحقه مجبور شویم برویم امام رضا را بشناسیم احادیثش را بشنویم انتظاراتش را و آرزوهایش را بشنویم این باعث می شود این مسیری را که خدا به ما یاد داده است معرفت و معنویت ما بیشتر شود. یعنی خود خدا برای تربیت ما این مسیری را که منجر می شود به سعادت قرار داده است.

سوال هفتم آیا قانون کیفر طبق عدل است یا واسطه گری؟ اصلا جلسه دوم در همین مسجد گفتید بخاطر خدا قیامتی و جهنمی خواهد بود این چه عدالتی است ؟ همان قانون گذار که خداست این قانون را گذاشته است می گوییم می خواهی به خوشبختی برسی برو در خانه پیغمبر آدرسش را همان خدا داده است این هم جزء همان مجموعه قوانین خداست آنجا بروی از گناهت پاک می شوی و مجبور می شوی توبه کنی و تغییر می کنی آدرس را خود خدا داده است.

سوال هشتم آیا شفاعت آدمها را پرو نمی کند؟ نه چنین شفاعتی را کی گفته است آقای قرائتی این طور مثال می زند یک بانکی را تصور کنید چند جور جایزه اعلام کرده است مثلا یک ماشین یا پانصد میلیون پول با این اطلاعیه بانک می شود رفت بازار و خرید کرد این اطلاعیه را بانک سپه داده ما بریم بازار تهران می خندند به ما می گویند با این اطلاعیه معلوم نیست جایزه گیر چه کسانی می آید اصل شفاعت هست ولی چقدر به چه کسی خواهد رسید این ما را در خوف و رجا نگه می دارد اصل شفاعت ما را امیدوار می کند ولی چقدرش به من خواهد رسید این ما را دلواپس می کند که این دلواپسی باعث می شود خدمتی داشته باشم عبادتی داشته باشم توشه ای بردارم وگرنه یک کسی ممکن است بگوید توبه هم آدمها را پرو می کند.

این همه خداوند فرمود إسْتَغْفِروا رَبَّکُمْ إنَّهُ کَانَ غَفَارََا غفار یعنی خیلی می بخشد غَافِر یعنی می آمرزد یعنی خیلی می آمرزد شما استغفار بکنید خب یک کسی می تواند بگوید این هم آدمها را پرو می کند نه توبه بابی است که خود خدا باز کرده است شفاعت یک بابی است که خود خدا باز کرده است بخاطر مهری که به بندگانش داشته است سعادت آنها را خواهان است این شفاعت هم مثل توبه است.

سوال نهم چرا در بعضی از آیات قران گفته است شفاعت نه؟ آنجایی که گفته شفاعت نیست یک جای مهمش در سوره بقره آیه ۴۸ و۱۲۲ است آن درباره یهودیان خودخواهی است که گفتند حتما حتما حتما ما به بهشت می رویم اصلا سند بهشت را به نام ما یهودی ها زدند این آیه مال اونجاست. نه خود خواه مغروری که به خودش اجازه می دهد هر کار غلطی بکند نه شفاعت شامل حالش نمی شود وگرنه اصل شفاعت وجود دارد امیدوار باشید.

سوال دهم چه افرادی از شفاعت محروم هستند؟ سوره مدثر آیات ۳۹ تا۴۸ فِي جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلونَ عَنِ المُجْرِمینَ بهشتی ها در بهشت هستند از جهنمیان سوال می کنند معلوم است بهشتی ها و جهنمی ها می توانند همدیگر را ببینند و می توانند حرف بزنند چه می پرسند مَا سَلَکَکُمْ فِي سَقَرَ چه شد شما آمدید جهنم قَالُوا جواب می دهند لَمْ نَکُ مِنَ المُصَّلِینَ ما نماز نمی خواندیم وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکِینَ ما نسبت به فقرا و بیچاره ها بی توجه بودیم وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الخَائِضِیِنَ ما همراه با اهل باطل شدیم و شعار دادیم یعنی یک دسته شعار می دهند و ما هم همراه آنها شدیم وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّینَ گفتیم قیامت دروغ است یوم الدین در سوره حمد هم می خوانیم یعنی روز جزا حَتّي أتَانَا الیَقِینَ تااینکه از دنیا رفتیم.

فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَافِعینَ شفاعت شفاعت کنندگان به این آدمها نمی رسد کسی که نماز نمی خواند پس نماز خیلی مهم است نمی تواند آن بی نماز بگوید من سینه زدم نماز رکن دین است نسبت به محرومان میتوانست کمک کند کمک نکرده است با اهل فسق و فجور قاطی شده است قیامت را هم مسخره میکرده است این آدم مشمول شفاعت الهی نمی شود.

سوال یازدهم رحمت خدا که بیکران است همه گنهکاران را ببخشد؟ گاهی وقتها خورشید مشکل ندارد من مشکل دارم که خانه ام را پشت به خورشید ساخته ام یک توپی بندازید داخل اقیانوس اطلس یک قطره آب هم داخلش نمی رود ایراد از اقیانوس اطلس نیست این توپ خودش را بسته است رحمت خدا بیکران است این آدم می گوید. نمی خواهم می گوید اصلا خدا را قبول ندارم مگر رحمت خدا محدود است که می گوییم خدا بعضی ها را شفاعت می کند بعضی ها را محروم می کند نه رحمت خدا بیکران است مثل خورشید مثل دریا نمی شود اصلا آن ساحل را دید مشکل مال اینطرف است این لجاجت می کند می گوید اصلا نمی خواهم خدایا شفاعت شافعین را قسمت ما بگردان.

در قیامت از چه چیزهایی سوال می شود؟

در قیامت از چه چیزهایی سوال می شود؟

در قیامت از چه چیزهایی سوال می شود؟

بر اساس آیات قران در قیامت از همه چیز میپرسند از همه کارها از حالتها از گفته ها از نگاهها در هر کجا که باشد در دره ها در اسمانها اعماق زمین میپرسند. اما در احادیث شش هفت مورد به صورت ویژه مطرح شده است. در قیامت از چه چیزهایی سوال می شود؟


دانلود فایل صوتی (در قیامت از چه چیزهایی سوال می شود؟)


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

اِلهی اَنطِقنِی بِالهُدی وَ اَلهمنِی التَّقوی روزهای اخر ماه میهمانی خدا بهترین ماه بهترین روزها بهترین شبها بهترین ساعات در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت موضوع اشنایی با جهان اخرت از خداوند میخواهیم طاعات و عبادات و خدمات روزه داری تلاوت قران اطعام ازهمه شما و از همه بندگانش قبول بفرماید و همه ما را مشمول جوائز عید فطر قرار بفرماید. تقاضا میکنم به روان تابناک پیامبرعظیم الشان اسلام واهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید.

ما دیروز گفتیم بر اساس آیات قران در قیامت از همه چیز میپرسند از همه کارها از حالتها از گفته ها از نگاهها در هر کجا که باشد در دره ها در اسمانها اعماق زمین میپرسند. اما در احادیث شش هفت مورد هست به صورت ویژه مطرح شده:

در قیامت از چه چیزهایی سوال میشود؟

یکی موضوع نماز است که احادیث متعدد داریم یک ایستگاه یا اولین ایستگاه نماز است که اگر نماز پسندیده شد پذیرفته شد بقیه اعمال را نگاه میکنند. این یک هشدار است اگر پذیرفته نشد بقیه اعمال پذیرفته نمیشود.

یکی موضوع ولایت است ولایت آسمانی رهبری حجتهای خدا باید پاسخگو باشیم.

احادیثی داریم در شیعه و سنی نقل شده که یکی از پنج چیز حتما حتما حتما از همه میپرسند عَن عُمرِهِ فِی ما اَفنَاه عمرت را چیکار کردی وَ عَن شَبابِهِ گل عمر که جوانی باشد چگونه سپری کردی. وَ عَن مالِهِ راجع به مال از کجا به دست اوردی و در کجا خرج کردی وَ عَن حُبِّنَا اَهلَ البَیت از عشقی که به ما اهل بیت داشتید یا نداشتید و چقدر سوال خواهد شد. خود قران به صورت ویژه میفرماید از تعهدات هم سوال میکنند اِنَّ العَهدَ کانَ مَسئولاً حدیث داریم یک ایستگاه مخصوص قول و قرارهایی است که ما با هم داشتیم حالا این قول و قرار ها با خدا با مردم با همسایه با همسر و بعد زیرش زدیم و ان قول را عمل نکردیم. هزاران هزار قول دادیم و عمل نکردیم.

مثلا رنگ کار می اید و این خانه را رنگ کند خب اوستا چند روز طول میکشد میگوید نهایت هشت روز الان هجده روز گذشته وسایل ما انجاست جای دیگر هم از او دعوت کردند میرود و انجا را هم زخمی میکند این سوال خواهدشد یا مثلا میگوید اینقدر پول شما به حساب بریز ما به شما ماشین تحویل میدهیم حداکثر تا سه ماه دیگر سه ماه شده شش ماه شده هشت ماه اینها فکر نکنیم تمام شد یا زور ما زیاد است یا مثلا از دکتر وقت میگیریم ان منشی مثلا میگوید ساعت سه الان ساعت شش است یعنی سه ساعت مریض هم طاقتش کم است همراه دارد حالا حساب کنید یک دکتر چقدر از این بدقولی ها دارد مثلا انجا نوشته چون ما نمیدانیم یک مریض چقدر طول میکشد مثلا ممکن است تا بیست دقیقه طول بکشد خب این قابل قبول است اما سه ساعت چرا ملت را نگه میدارید. یا مثلا یک وسیله ای را میبریم تعمیر بکنند هفت هشت ده بار باید سر بزنی اقا اوستا حسن درست شد اینها فکر نکنیم که رها هستند همه اینها نوشته میشود.

عهد زن و شوهر به هم قول میدهند مثلا قبل از عقد تعهداتی به هم میدهند اگر این عقد صورت گرفت یا مینویسند یا نمینویسند فرق نمیکند الان که خرش از پل گذشته زیرش میزند انکار میکند یا میگوید برو شکایت کن فکر نکنیم اینها رها هست همه اینها مضبوط نوشته میشود.

دیگر چه موضوعی از گوش و چشم و دل هم سوال میشود اِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ والفُؤاد کُلُّ اولَئِکَ کَانَ عَنهُم مَسئولاً دیدنیها شنیدنیها اندیشه ها اینها را میپرسند از ظلمی که به دختران رفته است وَ اِذَا المَوئودَةُُ سُئِلَت سوال میشود از این دختر بِاَیِّ ذَنبِِ قُتِلَت خب در زمان جاهلیت دختران را زنده به گور میکردند الان هم داریم چنین چیزی زنده به گورکردن یعنی کشتن قران کریم ایه ای دارد راجع به کشتن انسانها.

امام معصوم در تفسیر آن ایه فرمودند که اگر کسی، کسی را گمراه کند او را کشته ایه ای دارد درباره احیا، مَن اَحیَا نَفساً کسی،کسی را زنده کند امام معصوم فرمود اگر کسی کسی را هدایت کند او را احیا کرده حالا منی که پدر این دختر هستم او را تشویق میکنم به بی حجابی او را تشویق میکنم به بی نمازی یک ایستگاهی خواهد بود مخصوصا برای دخترها، تربیت دختر دشوارتر از پسر است. دختر تربیتش اجرش هفت برابر پسر است یعنی تربیت یک دختر معادل است با تربیت هفت پسر اگر پاکیزه باشد پارسا باشد خداپرست باشد غوغا میکند در اسمانها شناخته تر است تا در زمین. اما اگر این پدر این مادر نه تنها کنترل نمیکند این بچه را بلکه تشویق میکند چه خوشکل شدی عزیزم چی بود این روسری تشویقش میکند از روزه داری از نماز گزاری از مسجد از خدا از پیامبر اینها همه در روز قیامت بازخواست دارد.

نحوه حسابرسی هم انطور که در قران امده دو جور است یکی حساب اسان یکی حساب سخت ما چون روزهای کمی داریم و حرفهای زیادی مانده همه بحث معاد را باید این چند روز را تمام کنیم و بعد از ماه رمضان اگر قسمت شد همان ادامه سوره انبیا را باید بگوییم اینها را من با سرعت عرض میکنم شما همه هم از من باهوش تر و به حافظه میسپارید ان شاءالله. در کانال مسجد هم صوتهایش است یک وقتی میگویی یادم رفت بهشتی چی گفت میتوانید مراجعه کنید.

حساب آسان

سوره انشقاق ایه ۸ فَسَوفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسیراً یعنی در اینده زود حساب خواهند شد حساب اسان،حساب اسان ملموسش باید برویم به حدیث مراجعه کنیم. یک حدیث یا دو حدیث را من نوشته ام.حدیث اول پیامبر عزیز اسلام صَلَّیَ اللهُ عَلَیهِ وَ الهِ وَسَلَّم این راهنمایی را به ما کردند هرکس دوست دارد هرکس هم ندارد که هیچ. ما یک وقتی به کسی گفتیم که فلانی به شما بدی کرده ببخش گفت نمیخواهم ببخشم حقم است خب نبخش انجا هم خدا نمیبخشد. چون قران میفرماید فَعفوا ببخشید وَاصفَحوا نادیده بگیرید اَلَا تُحِبُّونَ اَن یَغفِرالله لَکُم دوست ندارید خدا شما را ببخشد.

یعنی بخشش خدا گره خورده به بخشش ما حق داری نبخشی ولی انجا گرفتار خواهی شد در این حدیث پیامبر فرمودند اگر عطا کنی به کسی که تو را محروم کرده و امد و شد کنی با کسی که با تو قطع رابطه کرده و عفو کنی کسی را که تو را عفو نکرده خداوند حسابت را اسان خواهد گرفت اختیار با شماست.

صله رحم

حدیث دیگری امام صادق علیه السلام فرمود اِنَّ صِلَةَ الرَّحِم تُهَوِّنُ الحِساب صله رحم حساب را اسان میکند. همین دید و بازدید رفت و امد گره گشایی از کار خویشاوندان نوع دیگر حساب، حساب سخت است. سوره رعد ایه ۲۱ یَخَافونَ سوءَ الحِساب بعضی ها میترسند از سختی حساب این ترس عاقلانه است چون اول ایات فرموده اولُو الاَلباب یعنی عاقلها خردمندان عاقلها ان کسانی هستند که از سختی حساب میترسند. امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود که در طلب خود سختگیر بود فرمود کسانی که در دنیا در داد و ستد سختگیر و تنگ نظر باشند خدا در قیامت به انها سخت خواهد گرفت. الان فروشنده ها را شما حساب کنید بعضی ها کارشان اسان گیری است میگوید توکل برخدا چیزی میخواهند مشتری بخواهد بیشتر میدهند حالا یا میوه باشد یا هر چیز دیگر همیشه طرف مشتری است خدا هم در قیامت طرف او را خواهد گرفت.

بعضی ها مثلا هندوانه میکشی مثل اینکه طلا میکشد سنگها را جا به جا میکند خدا هم همینطوری با دقت با او رفتار خواهد کرد. دو گروه هم هستند بی حساب به بهشت و جهنم میروند. اینها در حدیث امده امام زین العابدین علیه السلام فرمود مشرکین بی حساب جهنم میرود.

حالا مثالی که من میزنم این است مثل کارنامه هایی که دانش اموزی که همه نمراتش زیر پنج است خب این دیگر دادگاه نمیخواهد پیداست از خودش هم بپرسید انها که وضعشان خیلی اسف بار است انها بی حساب جهنم میروند. ممکن است بعضی از مواقف قیامت حساب نداشته باشند یک کسانی هم بی حساب بهشت میروند. اولین گروه شهیدان است و کسانی که در انجام دستورات الهی و دوری از گناهان استقامت ورزیدند. کسانی که کینه مومنین را به دل نداشتند کسانی که علاقه ها و پول خرج کردنهایشان در مسیر محبت خدا بوده. از ایستگاههای سخت قیامت ایستگاه حق الناس است که خود همین موضوع هفت هشت ده جلسه باید راجع به ان صحبت کنیم. که وقت نداریم یکی دو حدیث میخوانیم.

در حدیث میخوانیم بدهکار را می اورند کارهای خوب او را به حساب بستانکار واریز میکند. پول که ندارد دلار که با خودش در کفن نگذاشته اند قیامت همه دست خالی هستند خب ایشان از شما طلب دارد. طلب دارد چند؟ مثلا ششصد میلیون شما باید درسال ۱۳۹۰ به او میدادید چه سالی از دنیا رفتی مثلا سال ۱۴۲۰ یعنی سی سال گذشته به پول ۱۴۲۰ شاید به پول دیرتر باید این پولش را بدهی انجا فرشته ها محاسبه میکنند پول هم که ندارد عباداتش حسناتش خدمات و خیراتش را دل ادم ریش ریش میشود میبیند از این حساب به ان حساب میرود.

خب حالا اگر نداشت گناهان آن طلبکار را به حساب ایشان میریزند. گناهان یعنی چه؟ یعنی نگاه به نامحرم کرده دزدی کرده اختلاس کرده غیبت کرده کسی را کشته یک دفعه میبیند در پرونده اش نوشته شما هفتصد نفر را کشته ای میگوید من نکشته ام میگوید خب از ان پرونده امده به پرونده شما اینها واقعا حیرت اور است. ما راجع به قیامت اینطور فکر کنیم مقداری با ملاحظه کارمیکنیم چطور بعضی دارد مال مردم را بدهد دوباره میرود و بازار بورس شرکت میکند دوباره میرود بانک فلان میگذارد سود روی ان برود. اقا مال مردم را بده. اَمَّ الَّذی لا یُغفَر گناهانی که از امیرالمومنین نقل شده امرزیده نمیشود. فَظُلمُ العِبَاد بَعضُهُم لِبَعضِ ظلمی که مردم به همدیگر میکنند این را خدا نمیبخشد.

وَ عِزَّتی وَ جَلالی خدا قسم خورده قسم یعنی شوخی نیست به عزتم و به جلالم قسم لا یَجُوزُونی ظُلمُ ظالِم ،ظلم ظالم را من چشم پوشی نمیکنم. اَلیَوم اَحکُمُ بَینَکُم خداوند میفرماید من حکم میکنم خودم قاضی هستم بین شما بِعَدلِی وَ قَصدی عادلانه لَایُظلَم اَلیَوم عِندِی اَحَدُُ احدی در این دادگاه به او ظلم نمیشود. اَلیَوم امروز آخُذُ لِلضَّعیف مِنَ القَوی بِحَقِّ حق ضعیف را از قوی میگیرم. چه جور؟ بِالقِصاص مِنَ الحِساب مِنَ الحَسَنات وَ السَّیِّئات.

اگر خوبی داشته باشی خوبیها را برمیداریم و در پرونده او اگر نباشد گناهان او را در پرونده شما میگذاریم البته یک استثناء هم دارد اینجا در حدیث شاید برای بعضی ها امید باشد مگر طرف بخشیده باشد مثلا طرف امده مسجد شب احیا میگوید خدایا هرکسی من به گردنش حق دارم بخشیدم. خب این بخشیده و این هم یک روح بزرگ میخواهد هرکس پشت سرم غیبت کرده هرکس مال مراخورده نمیدانم مگر بخشیده باشد. خیلی خب دادگاه تشکیل میشود. فیلمهای دادگاه را دیده اید ان منشی پشت بلندگو میگوید دادگاه تشکیل میشود قاضی به محل خودش می اید وکلا و متهم هم انجا هستند در دادگاه خدا نه تا شاهد هستند. دیروز قول دادیم این بحث را امروز بگوییم. چون خیلی ها با زرنگی از دادگاه رها میشوند و بعد هم بشکن میزند میگوید قاضی چیه وکیل چیه من توانستم فرارکنم.

۹ تا شاهد در دادگاه قیامت است:

  1. شاهد اول خود خدا اگر مردی بیا طرف شو. اِنَّ الله عَلَی کُلِّ شَیءِِ شَهید خداهمه چیز را خودش دیده اِنَّ الله کَانَ عَلَیکُم رَقیباً رقیب مراقب به گردن رَقَبَه میگویند به کسی که گردنش را دراز میکند قشنگ صحنه را ببیند میگویند رَقیِب خدا همه این صحنه ها را دیده وَ کَانَ اللهُ بِکُلِّ شَیءِِ مُحیطاً خدا احاطه دارد هیچ چیز از دیدگان پروردگار به دور نیست . این شاهد اول. هیچ کاری نمیشود کرد.
  2. شاهد دوم پیامبر یَومَ نَبعَثُ فِی کُلِّ اُمَّةِِ شَهیداً عَلَیهِم مِن اَنفُسِهِم یک روزی است که مبعوث میکنیم از هر امتی یک کسی که از خودشان باشد امام معصوم فرموده یعنی پیغمبرشان وَ جِئنَا بِکَ ای رسول مسلمانها ای پیامبر مسلمانها تو را هم می اوریم شَهیداً عَلَی هؤُلاء گواه انها باشی این شاهد دوم. پیامبر به دادگاه می اید چقدر ادم خجالت میکشد. شما حساب کنید یک عمری ادم با ابرو زندگی کرده حالا فهمیدند که ما خرابکار بودیم میرویم رفقا علما همه علیه ما می ایند چقدر خجالت میکشد.
  3. سوم امام معصوم شما زیاد شنیده اید که ائمه کارنامه عمل شیعیان را هفته ای یکبار طبق حدیثی هفته ای دوبار طبق حدیثی هفته ای سه بار طبق حدیثی مشاهده میکنند چون شاهد باید اطلاع داشته باشد الان سر و کار ما با امام زمان است. امام زمان علیه السلام دادگاه می اید وعلیه من شهادت میدهد. سوره بقره ایه۴۳ وَ کَذلِکَ جَعَلنَاکُم اُمَّةً وَسَطاً لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس. از امام باقر علیه السلام فرمود این امت وسطی که گواه هستند ما اهل بیت هستیم. این سه تا شاهد.
  4. شاهد چهارم فرشتگان وَجَاءَت کُلُّ نَفسِِ مَعَهَا سائِقُُ وَ شَهید. الان متهم را که از زندان به دادگاه می اورند چندنفر همراهشان است. در قیامت هر نفری را مثلا سید جواد بهشتی را میخواهند دادگاه بیاورند یکی جلویش میرود یکی پشت سرش سَائِق یعنی ان پشت سری او برای چه هست در دنیا برای اینکه فرار نکند گاهی همان مامور هم هست دستش هم بسته است گاهی علاوه بر دست پاهایش هم بسته است اینها برای این است که فرارنکنند. سَائِق یعنی یک فرشته ای پشت سر ما است تا برسد به محل دادگاه شَهید یعنی گواه این فرشته دادگاه می اید گواهی میدهد. نمیشود فرارکرد. این تا حالا چند شاهد شد؟ اول خدا بعد پیامبر بعد امام معصوم بعد فرشتگان.
  5. پنجمین شاهد زمین. یَومَئِذِِ تُحَدِّثُ اَخبارَها این زمین میگوید این اقا روی من نماز خوانده است. زمین میگوید این خانم این اقا کار زشت کرده خود همین قطعه زمین در و دیوار شعور دارند ما در دنیا فکر میکردیم ساکت هستند همه اینها ناظر برکارهای مابودند.
  6. اعضای بدن این هم چند جای قران دارد یَومَ قیامت روزی است که تَشهَدُ عَلَیهِم علیه مردم گواهی میدهد چی اَلسِنَتَهُم زبان خودش علیه خودش وَ اَیدیِهِم غیر از زبان این دست هم به حرف می اید. وَ اَرجُلِهِم پا به حرف می اید و میگوید من کجا رفتم دست میگوید توی سر چه کسی زدم یا چه گره ای را باز کردم بِمَا کانوا یَعمَلون کارهایی را که کردند را خود اعضا و جوارح به حرف می ایند. سوره یس ایه ۶۵ میفرماید اَلیَوم نَختِمُ عَلَی اَفواهِهم در ایستگاهی است که اصلا به زبان اجازه نمیدهیم حرف بزند پس چه کسی حرف نیزند وَ تُکَلِّمُنَا اَیدیِهِم دست را به زبان می اوریم وَتَشهَدُ اَرجُلِهِم پا بِمَا کانوا یَکسِبُون. قَالوا مردم میگویند لِجُلودِهِم پوست بدن مثلا این لب میگوید بله من خودم بوسیدم یا دست دادم یا فشار دادم یا معاشقه کردم یا همدیگر را در اغوش گرفتند نمیتوانیم بقیه اش را در مسجد بگوییم. یا امضا کردم این پوست بدن ان طرف که در دادگاه است داد میزند به پوست خودش میگوید لِمَ شَهِدتُم عَلَینا چرا علیه من شهادت میدهی؟ قالوا میگوید دست من نیست اَنطَقَنَا الله خدا ما را به نطق اورده اَلَّذی اَنطَقَ کُلِّ شَیء. همان خدایی که هر موجودی را میتوانست به سخن در اورد. وقتی این دست علیه من گواهی میدهد مثلا این را میگوید من در مسجد مهدیه همین بند انگشت این اقا با همین بند انگشتهایش سبحان الله گفت سُبحانَ الله سُبحانَ الله همین بندانگشت گواهی میدهد یا میگوید که با من این کلید گاو صندوق را گرفت بلد هم بود باز کند باز کرد ان پولها و ان اسناد را دزدید. خود همین انگشت به حرف می اید.
  7. یکی از شاهدها زمان است اینها را ما همانطور میگوییم و رد میشویم ولی خیلی عجیب است. اقا و مولای من و شما امیرالمومنین علیه السلام فرمود مَا مِن یَومِِ روزی نیست که یَمُرُّ عَلَی ابنَ ادم بر انسان بگذرد اِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِکَ الیَوم اصلا این روزها هم برای خودشان یک هویتی دارند امروز روز دوشنبه چندم فروردین ۲۸ این خودش یک چیزی است روز دوشنبه همین روز دوشنبه صبح ها یک حرفی به ما میزند که ما تا به حال نشنیده ایم حضرت علی میفرماید همه روزها یک هویتی دارند این را به شما میگویند اَنَا یَومُُ جَدید من یک روز تازه هستم وَ اَنَا عَلَیکَ شَهید من شاهد کارهای تو هستم. اَشهَدُ لَکَ بِهِ یَومَ القیامَة من روز دوشنبه علیه تو روز قیامت گواهی خواهم داد.
  8. برویم سراغ شاکی ها ان را بگذاریم برای فردا، میترسم فردا دیگه نیایید فردا سه چهار تا بحث را میخواهیم بگوییم بحث اول فردا شاکیان هستند چه کسی شکایت میکند پیغمبر چه کسی شکایت میکند امام زمان چه کسی شکایت میکند قران چه کسی شکایت میکند مسجد یعنی یک کسانی شکایت میکنند که طاقت جواب دادن نداریم. تقریبا هفت هشت ده تاشاکی برای ما انجا ایستادند و شکایت کنند.

بعد هم که این دادگاه تمام شد ترازو را می اورند بلاخره هرکس کارخوب دارد کار بد دارد اینها را وزن کشی میکنند ببینند در مجموع این ادم شایسته بهشت است یا مستحق جهنم اینها حرفهایی است که فردا و حرفهای دیگر اگر زنده بودیم چهارشنبه هم درباره جهنم پنج شنبه درباره بهشت صحبت خواهیم کرد ان شاءالله خدایا عاقبتمان را به خیر ختم بفرما. خدایا اگر با این روزه ها و روزها و شبها و شب قدر تا کنون امامان ما به مایاد دادند این را بگوییم اخر ماه رمضان تاکنون ما را نبخشیده ای ما را از بخشیده شدگان ماه رمضان قرار بده. پدر و مادرهایمان را رحمت کن. در قیامت از چه چیزهایی سوال می شود؟

 وضع آسمان و زمین در قیامت

وضع آسمان و زمین در قیامت

وضع آسمان و زمین با فرا رسیدن قیامت

خدایی که این جهان را آفریده است از روز اول فرموده است اینجا موقت است این زمین این آسمان این ماه این خورشید و کوه و دریا موقت است. ببینیم در آیات قرآن کریم وضع آسمان و زمین در قیامت چگونه خواهد بود.


دانلود فایل صوتی (وضع آسمان و زمین در قیامت)


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إلهي أَنْطِقْنِي بِالْهُدي وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوي آخرین روزهای ماه مبارک رمضان در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت موضوع بحث جهان آخرت از خداوند می خواهیم طاعات و عبادات و تلاوت قران روزه داری و اطعام از همه شما عزیزان و همه بندگانش قبول بفرماید و همه ما را مشمول دریافت جوایز عید سعید فطر قرار بفرماید. تقاضا می کنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید.

خدایی که این جهان را آفریده است از روز اول فرموده است اینجا موقت است این زمین این آسمان این ماه این خورشید و کوه و دریا موقت است. در آیات زیادی آمده است که یک آیه اش این است سوره احقاف مَاخَلَقْنَا السَمَاواتِ وَالأرضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إلا بِالحَقَّ وَ أجَلٍ مُسَميٰ ما این آسمانها و زمین را جز به حق نیافریدیم و مدت مشخصی دارد. خداوند فرشته ای را آفریده است به نام اسرافیل برای این فرشته چون در بین میلیونها فرشته چهار فرشته از همه بزرگتر است جبرائیل، عزرائیل، میکائیل، اسرافیل اینها خیلی مقام دارند.

مأموریت اسرافیل

مأموریت اسرافیل این است اعلام پایان کار این جهان است یک طبل و یک شیپور خدا برایش درست کرده است که اینها در قران بارها و بارها هست وقتی زمانی که خدا اراده بفرماید آن طبل و آن شیپور به صدا در می آید و همه زنده ها می میرند آدمها، ماهی ها پرنده ها و چرنده ها هر چه موجود زنده هست همه می میرند و بعد از فاصله ای که خدا می داند آن فاصله را مجددا این فرشته آن طبل و آن شیپور را به صدا در می آورد. این دفعه همه آنهایی که تازه مردند و همه مردگان از آغاز تاریخ تا آن روز زنده می شوند. این آغاز قیامت است و جهان وضعی خواهد داشت و انسان وضعی خواهد داشت امروز می خواهیم برویم سراغ جهان فردا اگر زنده بودیم ببینیم انسان چه حال و هوایی دارد.

آفرینش آسمان

خب اینها آیات قران است ما باید این مطالب را بدانیم بعضی از دانستنی ها دانستن و ندانستنش فرقی نمی کند خیلی از اطلاعات در اینترنت هست حالا ما بدانیم یا ندانیم ولی اینها را خداوند نیاز دانسته است برای ما اول می رویم سراغ وضع آسمانها در باره آسمانها قران فرموده است سَبْعََا شِدادا هفت آسمان محکم. ما که بنایی می کنیم ساختمان می سازیم بعد از چند سال یا بعد چند دهه یا چند صد سال خراب می شود ترک بر می دارد و باید تعمیر کنیم. خدا آسمانهای با عظمت را محکم آفریده است یک جای دیگر می فرماید سَبْعَ سَماواتٍ طِباقََا این آسمانها را طبقه طبقه و لایه لایه و هفت آسمان آفرید. یک جای دیگر در سوره بقره فرموده است فَسَوٰهُنَّ یعنی ساماندهی شده است موزون است نابسامانی ندارد این کهکشانها و این کراتی که نمی دانیم چند صد میلیون ستاره و سیاره هر کدام در مدار خودشان حرکت می کنند.

یک جای دیگر فرموده است وَجَعَلْنَّ السَماءَ سَقْفََا مَحْفُوظاً این سقف یک سقف حفاظت شده است کسی نمی تواند بین آسمان و این سقفی که روزها آبی است و شبها با ستاره ها زینت شده است کسی نمی تواند آسیبی بزند. یک جا فرموده است به فرمان خدا سرپاست این سقف با این که ستون ندارد نه این که ستون نداشته باشد ستونی که پیدا باشد ندارد ولی خدا نگه می دارد. وَمِنْ آیَاتِهِ از نشانه های خدا این است که تَقُومَ السَماء وَ الأرضَ بِأمْرِهِ این زمین و آسمان روی پا هست برقرار است یک جا فرموده است هیچ نقصی و شکافی و ترکی ندارد مَا لَهَا مِنْ فُرُوج. این نظام آسمانها محکم است.

یک جای دیگر فرموده است بَدیعُ السَّمَاواتِ این بنای سقف بلند با ابتکار است یک وقت می فرماید خَلَقَ یعنی درست کرد یک وقتی می فرماید بَدیعُ یعنی سابقه نداشته نقشه اش برای اولین بار است که اجرا می شود نو آوری در آن بکار رفته است. یک جا فرموده است ستونی که شما می بینید ندارد نگاه می کنیم هر سقفی باید ستون داشته باشد این سقف بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا یک ستونی که شما ببینید ندارد ستون دارد ولی ندیدنی است شاید منظور جاذبه باشد. یک جا در سوره صافات فرموده است ما این سقف را گاهی شما خانه می سازید سفت کاری تمام شد گچ کاری و منبت کاری و زیبا سازی و لوستر و روشنایی خداوند این سقف را با ستاره ها زینت داده است إنَّا زَیَّنَّاالسَّمَاءَ الدُّنیَا بِزینَةٍ الکَواکِب کوکب یعنی ستاره با ستاره ها نور پردازی کرده است.

تغییرات آسمان با فرا رسیدن قیامت

این بعضی از آیات آسمان است با فرا رسیدن قیامت ببینیم چه می شود. فَهِيَ یَؤمَئذٍ واهِیَةٌ آسمانها در آن روز همه سست می شوند همان آسمان محکم که گفتیم اینها سست می شوند در سوره انشقاق می فرماید همه از هم می پاشند إذَا السَّمَاءُ إنْشَقَّتْ شق القمر شما شنیده اید یعنی ماه به دو نیمه شده است این دفعه همه کرات تکه تکه می شوند. یک جا فرموده است دود می شوند یک سوره در قران داریم به نام دخان که در شب بیست و سوم هم خواندنش مستحب بود. تَأتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ این آسمانها و این کرات دود می شوند گاز می شوند. یک جا فرموده است که این سقف ترک بر می دارد وَإذَا السَّمَاءُ فُرِجَت یعنی رسیده به آخرین روزهاش یک جا فرموده اصلا از جا کنده می شود وَإذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ یک سوره ای داریم به نام تکویر یعنی خاموش شدن خاموش می شوند. یک جا فرموده است اصلا از مدار خود خارج می شوند راه می افتند تَمُورُ السَّمَاءَ مَوْرََا.

یک جا فرموده است پرونده اش بر چیده می شود. نَطوِي السَّمَاءَ کَطَيِّ السِّجِلِّ سجل یعنی قدیم ها کتاب دو جور بوده ورق ورق یکی هم کتاب بوده چهل متر می پیچیدند ویک چوبی هم وسطش بوده است به او می گفتند سجل یعنی که اسناد داخل آن بوده بعد وقتی رها می کردند کسی می گوید به خانه امام باقر علیه السلام رفتم پرسیدم کتاب جد شما را می خواهم ببینم امام باقر علیه السلام رفتند آن را آوردند و باز کردند و دیدم به طول چهل ذراع است. امروزی بخواهیم بگوییم مثل رول کاغذ بوده است نَطوِی یعنی برچیدیم کَطَيِّ السِّجِلِّ مثل همان کتابها که به صورت رول بوده است یعنی قصه اش تمام شد. این آسمانها این کرات و سیارات با آن عظمتشان که بعضی ها را چند هزار سال نوری باید برویم تا برسیم این تمام می شود پرونده اش و این تصور اینها برای ما سخت است ولی هر چه هست خدا اینها را برای ما گفته است. باید بنشینیم فکر کنیم که معنای اینها چیست.

آفرینش خورشید و ماه

بعد می رسیم به وضع خورشید و ماه. خورشید آن کره ای است که به ما حرارت و نور میدهد و حیات ما روشنایی و رشد گیاهان در پرتو آن است. درباره خورشید سوره نبأ می خوانیم سِراجاً وَهَّاجاً سِراج یعنی چراغ وَهَاج یعنی نور و حرارت می دهد. سِراجاً وَهَّاجاً این خورشید به شما نور و حرارت می دهد و در سوره شمس که یک سوره به نام خورشید هست قسم خورده خدا هم به خود خورشید و هم به آفتاب یعنی نور خورشید وَالشَّمسِ وَ ضُحَاهَا. در یک جای دیگر فرموده است این خورشید و ماه روی حساب کتاب هست الشَّمْسُ والقَمَرُ بِحُسْبَانِِ اینها حساب دقیق دارند. الان دانشمند فیزیک ما در دانشگاه تهران پیش بینی می کند نود سال آینده یا دویست سال آینده تحویل سال چه روزی چه ساعتی چه دقیقه ای و چه ثانیه ای خواهد بود. حتی بعضی از دانشمندان هستند از ثانیه کمتر را هم پیش بینی می کنند یعنی همچین نظامی خدا درست کرده است.

این خورشید و زمین و زمین یک حرکتی دارد به دور خودش یک حرکتی هم به دور خورشید و یک حرکتی هم بامنظومه شمسی مجموعه اینها به یک سمتی که خدا می داند در حرکت هستند. وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ سوره یاسین آیه ۳۸ خورشید هم که ما فکر میکنیم ثابت هست نه او هم یک حرکتی دارد به یک سمتی که خدا برایش تقدیر کرده است در حرکت است. تا کی این خورشید و ماه در حرکت است؟ کُلٌ یَجْرِي لِأجَلٍ مُسَمَيٰ همه این سیارات یک زمان مشخصی دارند تمام شدنی هستند برای همیشه نخواهند بود.

تغییرات ماه و خورشید با فرا رسیدن قیامت

حالا این خورشید به هنگام رستاخیز چطور می شود؟ إذَا الشَمْسُ کُوِّرَتْ هنگامی که خورشید خاموش شود این دفعه دیگر نه حرارت می دهد نه روشنایی می دهد. حالا شما تصور کنید خورشید خاموش شود چه می شود شب و روز چه می شود ما چه می شویم. یک جای دیگرمی فرماید وَخَسَفَ القَمَرَ خسوف یعنی ما دیگر روشنایی ماه را نمی بینیم. به کل کره ماه هم روشنایی خود را از دست می دهد خورشید که خاموش می شود روشنایی ماه هم از خورشید است ماه هم خاموش می شود. یک جای دیگر می فرماید وَجُمِعَ الشَّمسُ وَالقَمَر اصلا خورشید و ماه همه شان بساطشان برچیده می شود. اصلا تصور کنید یک دنیایی بدون خورشید و ماه چه خواهد شد.

تغییرات ستارگان با فرا رسیدن قیامت

ولی اینها افسانه نیست درباره ستارگان قران در سوره یاسین آیه ۴۹ می فرماید کُلٌ فِي فَلَکٍ یَسْبَحُونَ هر ستاره ای در مدار خود شناور است سَبَاحَ یعنی شناور است به بچه هایتان شنا و تیر اندازی بیاموزید اسب سواری بیاموزید. یَسْبَحُونَ یعنی هر ستاره ای در مدار خود شناور است در حال حرکت است یک جای دیگر می فرماید همین ستاره که با نظم حرکت می کند قیامت که می شود وَإذَا الکَواکِبُ إنْتَثَرَتْ می گویند در ادبیات عرب مثال می زنند گاهی گردن بند یا همین تسبیح که در دست شماست مثلا گردنبند درست کردند و سی یا چهل دانه جواهر دارد اگر آن نخش پاره شود این دانه ها هر کدام یک جا بیفتند می گویند إنْتِثار حالا شما تصور کنید این ستاره ها إنتَثَرَت الان هر کدام با یک نظمی در آسمان هستند همه پخش می شوند إذَا الکَواکِبْ إنْتَثَرَتْ ستاره ها مثل دانه های گردنبندی که نخش پاره شده است که پخش می شوند دنیا یک همچین وضعی پیدا می کند. همین ستاره ای که چراغ بود در هوا پخش می شود.

مصباح یعنی چراغ. مصابیح یعنی چراغها إنَّا زَیَنَّا السَّمَاءَ الدُّنیَا بِمَصَابیحَ ما آراستیم آسمان دنیا را با ستاره ها اینها چراغها هستند. قیامت که می شود می فرماید إذَا النُجُومُ إنْکَدَرَتْ هنگامی می شود که ستاره ها خاموش می شود هر چه نگاه می کنی تاریکی است. ستارگانی که راهنمای رهگذران بودند قدیم ها چه در دریا چه در صحرا از ستاره ها راه را می شناختند، هُوَ الَّذي او خدایی است که جَعَلَ لَکُمْ النُجُوم ستاره ها را برای شما قرار داد لِتَهتَدُوا بِهَا تا راه بیابید از آنها فِي ظُلُمَاتِ البَّرِ وَالبَحْر درتاریکی ها دریا کشتی ها و در تاریکی های خشکی کاروانها در کوهستان و بیابان از راه ستاره ها راه پیدا کنید.

وضع زمین با فرا رسیدن قیامت چگونه است؟

وضع زمین چگونه است این زمین را خدا طوری قرار داده است که با این سرعتی که هم دور خودش میچرخد و دور خورشید یک حرکت سومی دارد با خورشید اما آرام است. ألَمْ نَجْعَلِ الأرضَ مِهَاداً آیا ما این زمین را مثل گهواره قرار ندادیم ما حرکتش را حس نمی کنیم راحت می خوابیم ولی خدا یک کاری کرده است ما شدت حرکت را حس نمی کنیم در آرامش زندگی می کنیم. در همین زمین خانه می سازیم کشاورزی می کنیم همین زمین آرام که مثل گهواره است زلزله می شود إذا زُلْزِلَتِ الأرضَ زِلْزَالَهَا، زِلْزالَهَا یعنی یک زلزله پنج ریشتر نه شش و هفت و هشت نه یک زلزله بی نظیر که در آن زلزله یک موجود زنده هم نخواهد ماند. الان مثلا هرجا زلزله شود پنج هزار نفر یا بیست هزار نفر یا پنجاه هزار نفر می میرند و یک تعدادی هم زنده می مانند اما در این زلزله قیامت یک نفر هم زنده نمی ماند همه می میرند.

همین زمینی که مردم با کمال راحتی کشاورزی می کردند ساختمان می ساختند قران می فرماید جَعَلَ لَکُم الأرضَ ذَلُولاً یعنی این زمین را یک جوری آفریدیم مثل یک حیوان رام. اسب را شما حساب کنید آن اسب سوار اگر رام نباشد می اندازد اما چون رام است زمین نمی زند و ما زمین را طوری قرار دادیم که می توانید بهره برداری کنید. یعنی همین زمین می رسد به جایی که إنَّ زَلْزَلَةَ السَاعَةَ شَئٌ عَظیم یک زلزله ای می شود که نمی شود توصیف کرد. حادثه ی بزرگی است همین زمین آرام مثل یک حیوان چموش می شود.

یَوْمَ تَرْجُفُ الأرضَ روزی می رسد که این زمین هی تکان می خورد از تکان آرامش پیدا می کند چموش چموش می شود همین زمینی که خداوند آراسته بود با گلها و درختها و میوه ها و گیاهان آدم دل نمی تواند بکند از این استانهای شمالی چقدر درختان رنگارنگ دارد همین زمین همه چیزهایی که در دل دارد بیرون می ریزد وَ أخْرَجَتِ الأرْضَ أثْقَالَهَا. چیزهایی که در شکمش است منظور مرده ها یا معادن یا هر چیز دیگری را بیرون می ریزد خلاصه این نظام به هم خواهد خورد. همین زمینی که الان ساکت است و ما الان هیچ حرفی از زمین نمی شنویم روی زمین راه می رویم به حرف خواهد آمد یَؤمَئِذٍ تُحَدِثُّ أخْبَارَهَا زمین گزارشگر خواهد شد. می گوید این آقا روی من نماز خواند این آقا فساد کرد. این آقا و خانم در پارک قیطریه دست در گردن هم کرده بودند اینها را همین زمین می گوید.

زمینی که پستی و بلندی و کوه داشت دره داشت همه صاف می شود کوه ها را خدا می ریزد در دریاها و دره ها و دریاها همه صاف می شوند که این چند میلیارد آدم می خواهند بیایند جا باشد وَتَرَي الأرض بَارِزَةً یعنی زمین مسطح می شود الان جمعیت دنیا هشت میلیارد است چند تا هم تا حالا بودند همه با صدای شیپور اسرافیل زنده می شوند با کفن و وارد میدان می شوند. یک جای دیگر می فرماید تَشَّقَقُ الأرض زمین شکاف بر می دارد یک جای دیگر می فرماید یَوْمَ تُبَدِلِ الأرض غَیْرَ الأرض اصلا یک زمینی غیر از این زمین خواهد بود یک نظام دیگری برپا می شود.

تغییرات کوهها در روز رستاخیز

پس ما آسمانها را گفتیم خورشید و ماه را گفتیم ستارگان و زمین را گفتیم حالا کوه ها را می گوییم. کوه ها از نظر قران میخ های زمین هستند یعنی تعادل زمین را آنها حفظ می کنند. حالا خود کوه ها چی می شوند وَإذَالجِبَالُ نُسِفَتْ این کوه ها از ریشه کنده می شوند وَإذَ الجِبَالُ نُسِفَتْ زمانی می رسد که این کوه از ریشه بیرون می آید وَسُیِّرَتِ الجِبَالَ بعد راه می افتد من این آیه ها را که می نوشتم یاد کوه های یخی افتادم اول کنده می شوند بعد راه می افتند. همین کوه شمال تهران البرز و دماوند خود کوه ها راه می افتند بعد به هم می خورند فَدُکَّتَا یعنی به هم می خورند دَکَّتََا واحِدَه. مثلا کوه های زاگرس می خورند به کوه های البرز و کوه های البرز می خورد به کوه های افغانستان. بعد ازاینکه به هم خوردند خرد می شوند اینها همه به هم می خورند فَکَانَتْ هَبَاءً اینها همه شن می شوند گردو غبارمی شوند مُنْبَثََّا. یک مرحله جلوتر اصلا مثل پشم زده شده این کوه به این محکمی حلاج ها هستند پنبه را می زنند وَتَکُونُ الجِبالَ کَالعِهنِ المَنفُوشِ این کوه ها با این استحکام مثل پنبه نرم می شوند. فَکَانَتْ سَرَابًا اصلا مثل سراب می شود انگار وجود ندارد.

حالا حساب کنید با این احوال ما چه حالی خواهیم داشت؟ چه بر سر ما خواهد آمد ما چگونه احضار می شویم اصلا چه کارخواهیم کرد؟ الان شما حساب کنید وقتی زلزله می شود بعضی از شهرها که زلزله می شود دوربین ها هنوز کار می کنند یک مستندهایی را بطور اتوماتیک خود دوربین ها ثبت می کنند. آدم ها همه جیغ می کشند داد می زنند بعضی ها از ترس از دنیا می روند قران می فرماید وقتی قیامت می شود می خواهد وحشت قیامت را توصیف کند این خانم باردار سقط می کند. آیا ناله ها و نعره های ما و استمدادهای ما پشیمانی های ما عذرخواهی های ما و گریه های ما سودی خواهد داشت!

خدایا دنیای خوب و آخرت خوب به ما بده. خدایا معرفتی که تو را بشناسیم و خودمان را بشناسیم قیامت را بشناسیم و درس بگیریم به ما مرحمت بفرما خدایا لحظه های جان دادن شیرین ترین لحظه عمر ما عالم قبر عالم روشنایی ما روز قیامت روز سرافرازی ما قرار بده. (وضع آسمان و زمین با فرا رسیدن قیامت)

حسابرسی اعمال در قیامت

حسابرسی اعمال در قیامت

حسابرسی اعمال در قیامت از دیدگاه قرآن

کارهایی که ما در دنیا میکنیم همه نوشته میشود یک کتاب میشود روز قیامت آن کتاب باز میشود. دوتا فرشته خدا دارد و برای هر کسی از این فرشته ها می افریند جهت حسابرسی اعمال. یکی رقیب بر شانه راست، عتید بر شانه چپ ما. رقیب کارهای خوب را مینویسد عتید کارهای بد را مینویسد ریز و درشت تا ما بمیریم. حالا ماهم بستگی دارد چند سال عمر کرده باشیم چقدر در خوبی ها و بدیها فعال باشیم. این فرشته ها مینویسند قران میفرماید اِنَّ رُسُلَنَا یَکتُبون ما تَمکُرون نقشه هایی که میکشید فرشته های ما مینویسند.


دانلود فایل صوتی (حسابرسی اعمال در قیامت)


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

اِلَهی اَنطِقنِی بِالهُدیَ وَ اَلهمنی التَّقوی روزهای اخر ماه مبارک رمضان ازخداوند میخواهیم طاعات و عبادات و خدمات روزه داری تلاوت قران اطعام دستگیری از ضعفا از همه شما و همه بندگانش قبول بفرماید وهمه ما را مشمول جوایز عید سعیدفطر قرار بفرماید تقاضا میکنم به روان تابناک پیامبرعظیم الشان اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید. به روان پاک شهیدان عالمانی که ما را هدایت کردند همه مومنین مومنات به ویژه نمازگزارانی که در این ایام در این مساجد نمازخواندند قران تلاوت کردند احیا گرفتند سخنی گفتند یا شنیدند همه کسانی که بر ما حقی دارند صلواتی هدیه بفرمایید.

قران میفرماید مردم گمان میکنند قیامت دور است اما نزدیک است این یک تلنگر است دیروز درباره فروپاشی جهان زمین و اسمان و ماه و خورشید و ستاره و کوه امروز میخواهیم ببینیم وضع ادمها چه خواهدشد نظاماتی که در این دنیا هست همه به هم خواهد خورد. ما وقتی در دنیا به مشکل برمیخوریم چه میکنیم زنگ میزند به بابایش بابا ماشینم توی جوب افتاده یا زنگ میزند به پسرش یا تماس میگیرد با برادرش خواهرش یا مثلا فرزندش زندان افتاده یا خودش زندان افتاده یا خودش زندان افتاده دنبال پارتی میگردد زنگ میزند به رفقا یکی کارخانه دارد سند کارخانه را بیاور یا نه اصلا خودش ملک دارد کارخانه دارد. اصلا هیچ طوری نمیشود ایرادی ندارد هزینه میدهد. انجا چه خبر است؟

اینجا این چیزهایی که اسم بردیم پدر و مادر و فرزند و فامیل و سند و کارخانه و پول و حزب اینها به کار می اید انجا ببینیم چه خبر است؟ قران میفرماید وَ تَقَطَّعَت بِهِمُ الاسباب این وسایل همه قیچی میشود لا یُوخَذُ مِنهَا عَدل یعنی رشوه پذیرفته نمیشود فکر کنید با یک رشوه چک بکشید مثلا هفت میلیارد یا هفتاد میلیارد مشکل حل نمیشود با رشوه انجا مشکل حل نمیشود.

لَا یُقبَلُ مِنهَا شَفاعَة پارتی هم فایده ندارد شفاعتی هست که قبول است. شاید برسیم همین روزها راجع به ان صحبت کنیم ولی خیلی از جاها قران این کلمه را از ذهنت بیرون ببر پارتی قبول نیست. لا یَنفَعُ الَّذیِنَ ظَلَموا مَعذِرَتَهُم اینجا یک نفر را که زندان میکنند میگوید خب اشتباه کردم حاضری بنویسی میگوید بله مینویسد سیدجوادبهشتی من عذرخواهی میکنم. یک نامه ای مینویسد و امضا میکند آنجا معذرت خواهی فایده ندارد. اشتباه کردم عذرخواهی میکنم پشیمانم اینجا ممکن است به درد بخورد انجا به درد نمیخورد.

لا یَنفَع یعنی نفعی ندارد برای کسانی که ظلم کردند مَعذِرَتَهُم معذرت خواهی شان. یَومَ لَا یُغنِی مَولَیً عَن مَولَیً شَیئاً کلمه مَولَی هم به معنای رئیس است هم به معنای مرئوس هم به معنای ارباب است هم به معنای رعیت. در زبان عربی این کلمه را به کار میبرند. حالا اینجا فرموده مولا برای مولا نمیتواند کاری کند. حالا شما چه جور معنا میکنید یک معنایش این میشود رئیس برای مرئوس مثلا رئیس کارخانه است هفتصدتا کارگر دارد و کارگرش تصادف کرده یا دزدی کرده یا یک خلافی کرده او را گرفته اند. رئیس زنگ میزند یا سند میگذارد این کارگر را ازاد میکند یا برعکس. ممکن است ان کارگر یک ابرویی داشته باشد بتواند رئیس خودش در دنیا چنین میشود در اخرت نمیشود نه رئیس برای مرئوس نه مرئوس برای رئیس هیچکدام نمیتوانند کاری کنند.

یَومَ لَا یُغنِی عَنهُم کَیدُهُم شَیئاً در این جا میتوان برای فرار نقشه کشید. چقدر امریکایی ها فیلم ساختند اروپاییها ساختند هندی ها ساختند که زندانی ها برای فرار مثلا تونل میکنند از زیر زندان مثلا از یک جایی انطرفتر نقشه میکشند الان در زندانها در ایران هم هست میرود و ان زندانبان را میخرد یک پولی یا یک وعده ای به او میدهند یا یک زندانی که بناست ازادشود به او میگوید بیرون برو و به فلانی این پیغام را بده انجا نقشه به درد نمیخورد. یعنی من الان یکی یکی نخهایی که در دنیا ممکن بود به کار برده باشم حالا یکی یکی قیچی میکنم با زبان قران.

خب یکی از کارهایی که اینجا میکنند سند میگذارند. مثلا قاضی میگوید این خلافی که الان متهم درگیرش است این دیگر هزار هزار میلیارد باید بیایند و سند بگذارند او هم سند میگذارد یک ملکی را می اورد نمیدانم چندهزار هکتار میگوید بیا هزار هزار هکتار است انجا نمیتواند. فَلیَوم لا یُؤخَذُ مِنهُم فِدیَة یعنی گروی نمیگیرند این سند را اقا بگیر تا ببینیم پرونده نه قبول نمیکند. لَو اَنَّ لَهُم مَا فِی الاَرض جَمیعاً این دارایی کره زمین چقدر می ارزد؟ کره زمین نمیدانم تا به حال قیمت گذاری نکرده ایم یعنی همه طلاها اهن ها همه مسها همه الومینیم ها همه معدنها هرچه که در کره زمین است چقدر می ارزد؟ یک، یک چند تا صفر دارد اگر کسی در قیامت همه این دارایی را داشته باشد و دو برابرش کاری نمیتواند از پیش ببرد. یعنی اصلا صحبت میلیارد نیست. وَ مِثلَهُ مَعَهُ همه کره زمین مال او باشد و یک چنین مبلغی دوباره لِیَفتَدَو بِهِ مِن عَذابِهِ یَومَ القیامَة تا میخواهد خودش را ازاد کند از زندان قیامت مَا تُقُبِّلَ مِنهُم نه قبول نمیکند.

بچه ها چی یک بچه دارم در کالیفرنیا یک بچه دارم در فرانسه یک بچه دارم در دبی اینها ارتباطات دارند با کجا وکجا یَومَ لَا یَنفَعُ مَالُُ وَ لَا بَنون پول انجا به کار نمی اید فرزندان هم به کار نمی اید چه چیزی به کار می اید اِلَّا مَن اَتَی الله بِقَلبِِ سَلیِم یک قلب درست و حسابی اگر کسی داشته باشدبه درد میخورد قیامت روزی است که نه پدر برای پسر و نه پسر برای پدر کاری نمیتوانند بکنند. فامیلها چطور یک دایی دارم کارخانه لوازم خانگی دارد یخچال درست میکند ماشین لباسشویی اینها رقابت میکنند با ان کره ای این دایی من عجب دایی است کسی میخواهد وقت بگیرد از وقت گرفتن از رئیس جمهور هم سخت تر است.

میفرماید لَن تَنفَعُکُم اَرحامِکُم فامیلها نمیتوانند برای شما کاری کنند. فامیلها پدر و مادر بچه ها پولها سندها رفیقها نمیتوانند کاری کنند. نه اینکه نمیتوانند کاری کنند یَومَ یَفِرُّالمَرء مِن اَخیهِ برادرش را میبیند فرار میکند وَ اُمِّهِ وَ اَبیِهِ مادرش را که خیلی دوست داشته فرار میکند پدرش را میبیند فرار میکند وَ صاحِبَتِهِ همسرش را میبیند فرار میکند وَ بَنِی بچه های خودش را میبیند وحشت تمام وجود انسان را گرفته. این ارتباطات اینجایی به کارنمی اید این حرف اول امروز.

حرف دوم کارهایی که ما در دنیا میکنیم همه نوشته میشود یک کتاب میشود روز قیامت ان کتاب باز میشود حرف دوم امروز این بود. دوتا فرشته خدا دارد برای هرکسی از این فرشته ها می افریند. یکی رقیب برشانه راست عتید برشانه چپ ما. رقیب کارهای خوب را مینویسد عتید کارهای بد را مینویسد ریز و درشت تا ما بمیریم وقتی مردیم شب اول قبر اینها میشود دوتا کتاب هزار صفحه هشت هزار صفحه. گاهی قوه قضائیه تلویزیون نشان میدهد یک متهم را میگوید صدجلد دیده اید با یک وانت ان پرونده ها را میبرند حالا ماهم بستگی دارد چند سال عمر کرده باشیم چقدر در خوبی ها و بدیها فعال باشیم انها را انجا می اورند. این فرشته ها مینویسند قران میفرماید اِنَّ رُسُلَنَا یَکتتُبون ما تَمکُرون نقشه هایی که میکشید فرشته های ما مینویسند.

کَلّاسَنَکتُبُ ما یَقُول این ایه را خود خدا میفرماید ما مینویسیم حرفهایی که میزنید ما مینویسیم مثلا الان بنده شصت و چند ساله هستم چقدر حرف زدم اصلا شغلم گویندگی است همه را ثبت کردند. گاهی وقتها در مسجد مثلا این اقا باقر رفتم دنبال چی یادم رفت ضبط کنم ضبط نمیشود اما خدا فرشتگانی را میفرستد همه حرفهای ما را ضبط میکند. اِنّا لَهُ کاتِبون خدا فرموده ما مینویسیم نَکتُبُ ما قَدَّموا وَ اثَارَهُم کارهایی که ادمها کردند و اثاری که داشتند همه را باجزئیات مینویسیم.

وَ کُلُّ شَیءِِ فَعَلوهُ فِی الزبُر ،زبُر جمع زبور است یعنی کتاب کُلُّ شَیءِِ فَعَلوا یعنی هرکاری که کرده در ان کتاب مینویسند ایه ۵۲ سوره قمر است. ایه ۵۳ این است وَ کُلُّ صَغیرِِ وَ کَبیرِِ مُستَطَر یعنی ریز و درشت کار را سطر به سطر نوشته میشود. یا امام زمان خب اینها که نوشته شد. حالا قیامت میشود وَ اِذَا الصُّحُفُ نُشِرَت روزی است قیامت که این کتابها بازمیشود تاحالا مثلا با نخ بسته بودند در قفسه بوده حالا در دادگاه می اورند و این کتابها را باز میکنند بَدالَهُم ما کانوا یُخفُون چیزهایی که در دنیا مخفی میکردند روشن میشود اشکار میشود در دنیا میشد حالا یک فیلمی از ما گرفته زنگ میزند میگوید چندمیگیری این فیلم را بدهی مثلا فضای مجازی پخش نکنی میگوید اگر اینقدر پول بدهی میدهم وگرنه پخش میکنم میگوید یک میلیون خب یک میلیون پول خورد است ده میلیون نچ صدمیلیون میگوید مثل اینکه شما ابرویت را نمیخواهی یک میلیارد چیزهایی که در دنیا میترسید لو برود انجا اشکار میشود.

یک روایتی دیدم از امام باقر علیه السلام که بعضی روز قیامت التماس میکنند خدایا هرچه زودتر او را جهنم ببر ما طاقت ابروریزی قیامت رانداریم. یُنَبَّاُ الانسان بِما قَدَّمَ وَ اَخَّر به انسان خبر میدهند کارهایی که کرده و پیامدهایی که داشته خوب یا بد مثلا این جوان دستش خالی بوده وسیله ازدواجش را فراهم کرده و او هم تشکیل زندگی داده بروبچه پیداکرده اهل هیئت اهل مسجد بچه هایش حافظ قران رزمنده دفاع و… همه اینها به خاطر وساطتی که برای ازدواج کرده یعنی قَدَّمَ کارهایی که قبلا کرده اَخَّرَ پیامدهای خوبی که داشته.

یا برعکس یک کاربدی کرده یه خانم را نشسته بی حجاب کرده این هم سرنوشتش تغییر کرده تحصیل کرده حجاب ندارد حالا میخواهد ازدواج کند دیگر در ازدواجش شرط حجاب را حذف میکند ازدواج میکند با پسری که اهل نماز وخدا نیست بعد بچه ای پیدا میکنند چه جور. همه ریشه اش برمیگردد به ان کسی که سرنخ اینکه پیامدهای کارهای ما عجیب است انسان حیرت میکند همه را مینویسند. چون ما گفتیم در عالم برزخ پرونده ها همینطوربازاست چراباز است چون پیامدهای کارهای ما چه کارخوب چه کاربد از راه میرسد.

یک موسسه خیریه ای ساخته شاید صدها سال به درد بخورد همینطور بایدصبر کنیم ببینیم چه برکاتی دارد. یک دانشگاه ساخته یک مسجد ساخته یک موسسه رسیدگی به یتیمان ساخته پرچم امام حسین را بالابرده یک سایتی تاسیس کرده یک محتوایی برای فضای مجازی درست کرده دومیلیارد نفر ان را خوانده اند یا ان فیلم را دیده اند این اثار کارهای ما است با مردن ما پرونده ها باز است. یک مقدار جلوتر میرویم فرشته ها کارنامه ها را می اورند و دست ما میدهند اول همه قاطی هستند خوبها و بدها در بلندگوها این اطلاعیه پخش میشود وَامتَازو الیَوم اَیُّها المُجرِمون یعنی مجرمان اینطرف بیایند یاحضرت عباس تاحالا همه قاطی بودند کسی خیلی خجالت نمیکشید تا میگویند مجرمان اینطرف بیایند وحشت همه را میگیرد.

کارنامه ها را دست ادمها میدهند چندتا کلمه در قران است که علامه طباطبایی معنا کرده اَصحابُ الیَمیِن یَمین یعنی راست علامه طباطبایی فرموده یعنی خوشبختها. اَصحابُ الشِّمال یعنی چپ علامه فرموده یعنی بدبختها یا مَیمَنَة اَصحابُ المَیمَنَة اَصحابُ المَشئَمَة یعنی خوشبختها بدبختها اما خوشبختها که پروندشان را دستشان میدهند وَاَمَّا مَن اوتِیَ کِتابُ بِیَمینهِ حالا قران حادثه ای که حتما رخ خواهد داد جوری توضیح میدهد که گویا الان مقابل چشم ما است. کسی که کارنامه اش دست راستش است وَ هُوَ فی عیشَةِِ راضِیه خوشحال راضی.

کُلوا وَاشرَبوا بِما اَسلَفتُم فِی الَایامِ الخالِیَّة اول کاری که میکنند این پرونده را گفتیم تک برگی هم نیست یک کتاب است این را دست میگیرد و در قیامت به مردم نشان میدهد و میگوید هاءُمُ اقرؤا کِتابِیَة هاءُم یعنی بایستید اِقرَوا یعنی بخوانید این کارنامه من است. دیدیده اید وقتی بچه ها از مدرسه کارنامه میگیرند مثلاریاضی بیست فارسی بیست علوم بیست این کارنامه را این بچه بدو خودش را میرساند خانه پدرجان مامان خانم دایی عمه خاله به همه نشان میدهد ببینید چند تا بیست دارم قیامت چنین وضعی خواهد بود. خوبان کارنامه شان را به بقیه نشان میدهند و در خوشحالی و رضایتمندی به سر میبرند. به انها گفته میشود بفرمایید میل کنید بنوشید این مزد کاری است که در دنیا وقت داشتید انجام دادید بِما اَسلَفتُم فِی الایامِ الخَالِیَة.

وَ اَمَّا مَن اوتِیَ بِکِتابَهُ بِشِمالِه اما کسی که کارنامه اش دست چپش است اینطوری میگوید فَیَقُول میگوید یَا لَیتَنی لَم اوتَ کِتابِیَّة فارسی هفت ریاضی پنج علوم سه اصلا میرود قایم میکند پدرش هم میگوید مجید کارنامه را گرفتی میگوید یادم میرود مایه عار است مایه ننگ است قران چه میگوید انجا نمیشود قایم کرد همه باید دستها بالا باشد معلوم شود چکاره هستند. میگوید کاش این پرونده را به من نداده بودند وَلَم اَدرِ ما حِسابِیة کاش مطلع نمیشدم از این پرونده یا لَیتَهَا کانتِ القَاضِیَّة کاش داوری نمیشد این پرونده معلوم است به هرکس بگویند این نمراتش است میگوید خاک بر سرت تو اصلا به درد درس خواندن نمیخوری سال دیگر نمیخواهد ثبت نام کنی.

خُذُوهُ دستور میرسد دستگیرش کنید این مجرم را فَغُلُّوهُ دستبند بزنید ثُمَّ الجَحیِمَ صَلّوهُ پرتش کنید در اتش ثُمَّ فِی سِلسِلَةِِ ذَرعُهَا سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُکوهُ یک زنجیری سلسله یعنی زنجیر یک زنجیری خدا اماده کرده هفتاد ذراع است او را با ان زنجیر یک زنجیرنیم متری ویک متر نیست. حالا چه میخواهد بکند خدا ولی اینها حقایقی است که در قران است. چرا اِنَّهُ لا یُومِنُ بِاللهِ العَظیِم این ادم به خدای بزرگ عقیده نداشت وَ لا یَحُضُّ عَلَی طَعامِ المِسکین نسبت به بیچارگان بیخیال بود این همه دارایی داشت ککش نمیگزید خب این گام دوم.

یک قدم دیگر هنوز هفت هشت دقیقه وقت داریم مسئله بعدی مسئله حساب است. این قسمت خیلی مهم است خیلی مهم است حساب، اسمش هم هست یوم الحساب خدا حفظ کند اقای شاهچراغی در نماز جمعه شهرری شاید یکسال هم شد اسامی قیامت را سه سال بحث معاد را حالا حساب کنید کسی که سه سال بحث معاد را کرده حالا یک ماه رمضان نشسته پای درس شاگردش انوقت هفته های متعدد راجع به اسامی قیامت که ما نمیرسیم اینجا این بحث را ما سانسور میکنیم چه اسمهایی دارد قیامت یکی از اسامی قیامت یوم الحساب روز حساب است.

از چه کسی میپرسند؟ جواب از همه فَلَنَسئَلَنَّ الَّذینَ اُرسِلَ اِلَیهِم وَلَنَسئَلَنَّ المُرسَلیِن هم از پیامبران بازخواست میشود هم از مردمان همه باید حساب پس بدهند. کسی بدون حساب حالا بدون حساب خواهیم گفت شاید یک عده ای باشند از چه میپرسند از همه اعمال وَلَتُسئَلُنَّ ام ما کُنتُم تَعمَلون هرکاری کردی انجا میپرسند چه غذایی خوردی چه نگاهی کردی چه صدایی شنیدی کجارفتی اچار را چطور دست گرفتی با مردم چگونه رفتارکردی همه را از همه کارها سوال میکنند این ایه را همه بلدهستید فَمَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةِِ خَیراً یَرَهُ وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةِِ شَرّاً یَرَه این ایه هم یک قصه دارد قصه اش هم یک دقیقه بیشتر نمیشود.

چون خدا عادل است اگر بنا باشد کسی که خدمت میکند و کسی که خیانت میکند هر دو بهشت بروند اصلا خود شما به چنین خدایی رای میدهید حساب کتاب باید باشد باید فرق کند روشنایی و تاریکی فرق میکند خدمت با خیانت فرق میکند. یعنی یک کسی که از ان بخشش می اید و سوء استفاده میکند پیامبر اعلام کرد همه را بخشیدم حالا همان بخشیده شده دوباره میرود و توطئه میکند حالا بگوییم دفعه دوم هم دستگیرش کرده و ببخشد دفعه سوم دفعه چهارم و دفعه پنجم یعنی اگر یکسره بنا باشد که مجرم را ما از کنارش رد شویم عدالت چه میشود. ان مظلومان چه میشوند انها که در این لابلای چرخهای مسایل اجتماعی له شدند چه میشود همه را باید باهم ببینیم.

یک عرب بیابانی امد نزدپیامبر گفت یا رسول الله من تازه مسلمان شدم بفرمایید یک کسی قران به من یاد بدهد پیامبرهم به یکی از مسجدی ها فرمود این اقا را قران یاد بده ان معلم قران همین سوره را شروع کرد به خواندن بِسم الله الرَّحمَنِ الرَّحیم اِذا زُلزِلَتِ الاَرضُ زِلزالَها وَ اَخرَجَتِ الارضُ اَثقالَهَا وَ قالَ الانسانُ مالَها یَومَئِذِِ تُحَدِثُ اَخبارَها بِاَنَّ رَبِّکَ اَوحَی لَها یَومِئِذِِ یَصدُرُ النَّاسُ اَشتاتاً لِیُرَو اَعمالَهُم فَمَن یَعمَل این عرب گفت اینها که گفتی قران بود گفت اره پس چه میگویم گفت من را بس است. گفت عجب مسلمان بی حوصله ای گفت نه من را بس است. معلم قران نزد پیامبر امد به شکایت یارسول الله این چه شاگردی است یک سوره کوچک به او یاد دادم گفت من را بس است. پیغمبر فرمود اِنَّهُ رَجَعَ فَقیها یک وقتی سکه دو زاری بودتوی تلفنها می انداختند میگفتند دو زاری اش افتاد الان نمیفهمند دو زاری اش افتاد یعنی چی دو زاری را که نمیدانند چیست دو زاری اش افتاد یعنی با عمق جانش فهمید. پیغمبرفرمود این عرب با عمق جانش فهمید همه ان شش هزار ایه همین حرف را میخواست بزند ان شش هزار و دویست وسی و شش ایه قران میخواست بگوید در این دنیا حساب و کتاب است نظارت است این عرب فهمید رَجَعَ فَقیها فقیه برگشت.

از همه حالات میپرسند اِن تُبدوا ما فِی اَنفُسِکُم اَو تُخفُوهُ یُحاسِبکُم بِهِ الله یک کاری را علنی انجام داده باشی یا مخفی نگاه هم میکرد ببیند اینجا دوربین نباشد من این کارها را مخفیانه انجام دهم همه را حساب میکند. لقمان حکیم به پسرش میگوید یا بُنَیَّ عزیزم اِن تَکُ مِثقالَ حَبَّةِِ اگر به وزن یک دانه ارزن مِن خَردَلِِ از خردل مثل ارزن فَتَکُن فِی صَخرَةِِ در یک دره ای باشی و اینکار را انجام دهی اَو فِی السَّمواتِ یا ده هزارپایی یا اصلا در کره ماه در اسمانها یک کاری انجام دهی اَو فِی الاَرض یا در اعماق زمین، یَاتِ بِهَا الله خدا ان کار را می اورد اِنَّ الله لَطیفُُ خَبیر.

حسابگر کیست اینجا تا دادگاه میشود حاج اقا این قاضی ها را شما خبرندارید خیلی خوش بین هستی حاج اقا بهشتی خدا میداند چقدر قاضی رشوه گیر داریم انجا حسابگر کیست خود خدا. اینجا را نمیشود برایش شایعه درست کنیم وَ کَفَی بِنا حَاسبین خود ما حساب میکنیم وَهُوَ اَسرَعُ الحاسِبیِن باسرعت حالا اینکه قیامت طول میکشد یک اثر تربیتی دارد شما روزهای بعد بگوییم.

روایتی هم داریم امام صادق علیه السلام فرموده خود خدا حساب پیامبران را میرسد پیامبران حساب اوصیا یعنی جانشینانشان را پیامبر اسلام دوازده جانشین دارد. ائمه حساب شیعیان را یعنی حساب ما الان با امام زمان علیه السلام است چقدر ما باید یاد کنیم التماس کنیم پسر فاطمه ما ضعیف بودیم بدی کردیم قول دادیم توبه کردیم توبه شکستیم مرحوم صدوق این حدیث را اورده امام صادق علیه السلام فرمود اِذا کَانَ یَومُ القیامَه قیامت که شد وَکَّلَنَ الله خداوند به حساب شیعَتِنا خداوند حساب شیعه را به عهده ما میگذارد.

یک حسابگر دیگر هم است نمیدانم شما میپسندید یا نه، خودتان. در ایستگاهی در قیامت اصلا میگوید قاضی نمیخواهیم خودتان قاضی مثلا به بنده سیدجواد بهشتی فرزند سیدهدایت کدملی این جلو بیاید اصلاخودت بگو چیکارت کنیم مثل اینکه همان دانش اموز را مثال بزنیم فارسی هفت ریاضی پنج علوم سه خب این نمره ها را بخوان خودت بگو چیکار کنیم؟

اِقرَا کِتابَک بخوان کتاب خودت است پرونده خودت است کَفَی بِنَفسِکَ الیَومَ عَلَیکَ حَسیباً. ما اصلا خودت را قبول داریم زیرش بنویس تو را کجا بفرستیم با این نمره دانشگاه تهران بفرستیمت علم وصنعت شریف سربازی میخواهی بروی با این نمره میخواهی چه کنی اینها حسابگران هستند. خدا قیامت چقدر سخت است حالا بقیه اش برای فردا میماند.

یک نکته ای بگویم و دعا کنم قیامت را قران میفرماید بعصی ها قبول ندارند اما بعضی ها قبول دارند یادشان میرود. یک رفیقی ما باید پیدا کنیم قیامت را یاد ما بیاورد جالِسوا مَن یُذَکِّرُکُمُ الله رُویَتُه باکسی رفیق شوید که شما را به یاد خدا بیاندازد. وَ یُرَغِّبُکُم فِی الاخِرَةِ عَمَلُه رفتارش جوری باشد که شما را علاقمند به اخرت بکند چنین رفیقی دارید اقایان اگر دارید خوشا به حالتان چون ماها که اینجا نشسته ایم همه ما قبول داریم قیامت را مشکل ما عقیده نیست مشکل ما فراموشکاری است.

این هم باید کسی باشد گوشزد کند گهگاهی خدا میخواهد ما خوشبخت شویم یعنی مست نشویم سرکش نشویم این یاداوری ها ما را به سمت بهشت میبرد. اگر یک کسانی لجبازی کنند یعنی اگر اینطور بود خدا رحمان بود همه را بهشت میفرستاد بله خب خدا رحمان است ایات رحمانیت با ایات عذاب کنار هم است موضع دارد در جای خودش رحمانیت و در جای خودش عذاب.

در همین دعای جوشن کبیرنگاه کنیم با دقت بعضی از اسمهای خدا جلوه های رحمانیت بعضی از اسمهای خدا امام مجتبی علیه السلام فرمود پدرم وقتی نماز میخواند این ایه را گاهی صدبار تکرار میکرد مالِکِ یَومِ الدّیِن ؛مالِکِ یَومِ الدّین به دنبال چیست به دنبال الرَّحمَنِ الرَّحیم است یعنی هم رحمت دارد هم غضب دارد اما رحمتش بیش از غضبش است خداخشم دارد چقدر ما حدیث داریم این کار را کنی خشم خدا را شعله ور میکنی خشم خدا حقیقت دارد. خدایا ما رامشمول رحمتهایت قرار بفرما. (حسابرسی اعمال)

چه کارهایی برای عالم قبر و برزخ انجام دهیم؟

چه کارهایی برای عالم قبر و برزخ انجام دهیم؟

چه کارهایی برای عالم قبر و برزخ انجام دهیم؟

چطور در آن عالم که اسمش را عالم قبر و برزخ می گذاریم چه کارهایی باید انجام دهیم آنجا از چه چیزی رنج خواهیم برد و خلقمان تنگ خواهد شد و آزار خواهیم دید و چه کارهایی باعث شادمانی ما در آنجا می شود مطالبی که عرض می کنیم از کتاب شریف بحار الانوار است.


دانلود فایل صوتی (عالم قبر و برزخ)


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إلهي أَنْطِقْنِي بِالْهُدي وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوي ماه مبارک رمضان در خانه خدا سومین روز شهادت امیر مؤمنان مولای متقیان خداوند ان شا الله طاعات و عبادات و خدمات شما و روزه داری و تلاوت قران اطعام را از همه شما و همه بندگانش قبول بفرماید و دلهای ما را برای دریافت رحمتهایش در این شب بیست و سوم که مهمترین شب قدر است مهیا بفرماید. تقاضا می کنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید به روان پاک شهیدان مؤمنین و مؤمنات خواهران و برادرانی که سالهای قبل در این مراسم ها حضور داشتند نماز اقامه کردند قران تلاوت کردند احیا گرفتند سخنی گفتند یا شنیدند عالمانی که ما را هدایت کردند ارواح مراجع معظم تقلید و حضرت امام خمینی هم صلواتی تقدیم بفرمایید.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم. ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم. مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از وطنم. یکی از دلائلی که برای نیاز ما به وحی آسمانی است همین است ما پرسشهایی داریم که مکاتب زمینی نمی توانند به آنها پاسخ دهند من چه کسی هستم چه کسی مرا خلق کرده است و به چه منظوری آفریده شده ام اینها را مارکسیسم نمی تواند پاسخ دهد. بعد از اینجا کجا می روم کدام مکتب زمینی می تواند پاسخ این سوال را بدهد؟

بحث معاد که به دو دلیل ما انتخاب کردیم در مسجد در محضر شما آقایان و بانوان یکی به دلیل فصل بهار که امامان ما فرمودند در فصل بهار بیش از هر وقت دیگری از معاد یاد کنید و یکی هم اینکه به دلیل ماه مبارک رمضان که پیامبر در خطبه شعبانیه فرمود از قیامت یاد کنید در بحث معاد رسیدیم به عالم برزخ که تعداد احادیثی که در شیعه و سنی مخصوصا در شیعه وجود دارد برای عالم برزخ فراوان است. احادیث به ما می فرمایند بعضی در این عالم برزخ یعنی فاصله بین دنیا بعضی شادمان هستند در نعمت هستند و بعضی در ناراحتی هستند که دلیل اینها را بیان می کنیم.

چطور در آن عالم که اسمش را عالم قبر و برزخ می گذاریم چه کارهایی باید انجام دهیم آنجا رنج خواهیم برد و خلقمان تنگ خواهد شد آزار خواهیم دید و چه کارهایی باعث شادمانی ما در آنجا می شود مطالبی که عرض می کنیم از کتاب شریف بحار الانوار است. بحار یعنی دریاها و انوار هم یعنی نورها که دریاهایی از نورها که صد و ده جلد است که عالم بزرگ اصفهانی علامه مجلسی این صدو ده جلد حدیث را با موضوع گردآوری کرده است. جلد ششم هفتم و هشتم البته بعضی از مجلداتش به فارسی ترجمه نشده است که این مطالب از آنجاست در حدیث می خوانیم که بعضی از مردگان گرفتار می شوند مأموران شکنجه وارد می شوند مثلا آن چه که در این حدیث آمده است به او می گویند خودت را آماده کن برای صد تازیانه و تازیانه هایی که در آنجا زده می شود.

آتش گر می گیرد او هم التماس می کند تو رو خدا مثلا کم می کنند نود تا باز هم التماس می کند هشتاد تا می کنند تا به یکی می رسد و این یکی را می گویند باید بخوری بعد می پرسند این تازیانه ها برای چه هست جواب می دهند این یکی برای این که یک روز به نماز بی توجهی کردی این دیگری برای این است که یک کسی از تو کمک خواست به او کمک نکردی می توانستی در توانت بود یعنی معلوم است که ما در این فاصله برزخ رها نیستیم. این عملکردی که در طول عمر پنجاه یا شصت سال داشتی این است می آید مقابل چشمان ما که اینها حقایق هست ذهنی و توهم نیست.

از چیزهایی که باعث عذاب قبر می شود و خیلی حدیث در موردش داریم این دو چیز است که متأسفانه ما مبتلا هستیم یکی غیبت و دوم سخن چینی. یعنی به جای اینکه ما آشتی بدهیم دو به هم زنی می کنیم یک آشتی دادن از یک سال نماز و روزه بهتر است به جای این که آشتی بدهیم اختلاف افکنی کنیم آن دروغی که قبل راجع به بدی شنیدید اصلاح بین دو نفر به ما اجازه دادند که دروغ بگوییم تا این روابط مردم به هم نخورد دلهای مردم چرکین نشود نسبت به هم. این خیلی مهم است این را باید حرف بزنیم بین دو برادر بین دو جاری و بین دو خواهر بین عروس و مادر شوهر بین همسایه ها با هم بین احزاب با هم چرا ما دو به هم زنی کنیم یعنی اینهایی که می گوییم فقط مسائل شخصی نیست.

حتی مسائل سیاسی و اجتماعی هم هست این سیاسیون می دانند که اگر این خبر را شایعه کنند آن دو گروه به جون هم می افتند. فضای مجازی فضای حقیقی که باید این را تدبیر کرد از چیزهایی که عذاب قبر را زیاد می کند زن و شوهرها هستند که به نیازهای غریزی هم جواب ندهند. مثلا خانم نیاز دارد آقا بی اعتنایی می کند جدا جدا در حدیث آمده است هم زن و هم مرد یا آقا نیاز دارد خانم پشتش را می کند بی اعتنایی به نیازهای غریزی زن و شوهر عذاب قبر را زیاد می کندو نتیجه اش چشم چرانی و خود آرایی برای دیگران حرام و گناه و آلودگی اجتماعی می شود.

اگر در خانواده آن غریزه ای را که خدا قرار داده است سامان پیدا کند و طبق آیات سوره نور چشم پاک و دامن پاک باشد این مسائل پیش نمی آید این قصه را هم که می گویم شنیده اید راجع به بداخلاقی مرد هاست. که مرد گاهی نمی دانم چطور مدیریت می کنند در جامعه اخلاقشان خوب است ولی در خانه بد اخلاق هستند. هیچ کس هم باور نمی کند چون من ده سالی مشاور خانواده بودم در آن ده سال زیاد پیش می آمد که خانمی از شوهرش یا آقایی از خانمش شکایت می کرد بعد می گفتیم نفر بعد همسر بیاد تا باهاش صحبت کنیم خیلی آدم متشخص با ادب بعید است که همچین فحشهایی که همسرش می گوید بدهد. بعد دیدیم نه واقعیت دارد.

از اصحاب پیامبر است به نام سعد بن معاذ که پیغمبر تمام کارهایش را خودش کرده است یعنی خود پیغمبر غسلش داده است خود پیغمبر کفنش کرده است خود پیغمبر زیر تابوتش را گرفته است هفتاد هزار یا نود هزار فرشته در تشیع جنازه اش آمده است معلوم است یک آدم اجتماعی خدوم و صاحب فکر بوده است. خود پیغمبر خاکش کرده است و سنگها را گذاشته است مادرش حاضر بود پسر جان عزیزم فرزندم بهشت بر تو مبارک باد. پیغمبر فرمود خانم عجله نکن این الان دارد آن پایین می سوزد فرشته ها در آمدند فرشته ها آمدند سراغش شکنجه کنند.

گفت چرا یا رسول الله شما او را غسل دادی کفن کردی شما زیر تابوت را گرفتی شما گفتی فرشته ها آمدند. در خانه با خانمش بد اخلاقی می کرد این گناه خیلی بزرگ است. امام صادق علیه السلام فرمود مراقب باشید ما در عالم برزخ کاری برایتان نمی توانیم بکنیم. حاج آقا قرائتی یک زمانی فرمودند خواب حضرت امام را دیدم در حال طواف که دستش را گرفته به سمت آسمان و دارد طواف می کند. به حضرت امام نزدیک شدم و سلام دادم و احترام کردم و گفتم شما از من در قیامت شفاعت می کنید فرمودند ان شاالله بعد پرسیدم در عالم قبر فرمود نه در عالم قبر از من کاری ساخته نیست. یعنی آنجا بی کسی بی پناهی است اینجا باید هر کسی خودش یک کاری بکند که آنجا راحت باشد.

چه چیزهایی باعث رفاه در قبر می شود بالاترینش شهادت است. خوشا به حال شهدا خوشا آنان که در راه حقیقت بساط خویش برچیدند و رفتند برای شهادت خیلی حدیث داریم. در قرآن هم اشاره شده است عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ یک معناش همین عالم برزخ است. در دوران عالم برزخ اینها مهمان خصوصی خدا هستند.

دوم محبت به پیغمبر و اهل بیت پیغمبر است این حدیث را همه ما باید بهش امید ببندیم. خود پیغمبر فرموده حُبّي عشقی که به من دارید وَ حُبُّ أهْلُ بَیتي و عشقی که به اهل بیتم دارید نَافِعٌ فِي سَبْعَة ٌمَواطِنَ در هفت جا نفع دارد که أَهْوالُهُنَ عَظیمَة در جاهای خطرناک این عشقی که شما به من و اهل بیتم دارید در شادی ما شادمانی می کنید در عزای ما عزاداری می کنید اشک می ریزید این عشق که هفت جا خیلی پر خطر هست به کار شما می آید.

کجا هست این هفت جا:

  1. اولش عِنْدَ الوَفات وقتی آدم می خواهد جان بدهد یهو امیر المومنین علیه السلام امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را می بیند. آقا امام رضا علیه السلام فرمودند هر کس به زیارت من بیاید چندجا به بازدیدش می روم.
  2. دوم فِي القَبْر در عالم برزخ به دردش می خورد همین روضه هایی که آمده است همین پرچمی که سر در نصب کرده است همین یک یا حسینی که گفت اینها به دردش می خورد.
  3. وَعِنْدَ النُشور ساعتی که همه از قبرها بیرون می آیند خیلی وحشتناک است.
  4. وَعِنْدَ الکِتاب وقتی که کارنامه ها را می دهند کارنامه ها تک برگی نیست یک کتاب پر صفحه است که خوبها را فرشته ها از جلو می آیند با احترام و آن کتاب را به دست راستش می دهند بدها را از عقب می آیند با بی احترامی و تحقیر و به دست چپ می دهند. اینها را که امامان ما می گفتند گریه می کردند و می گفتند.حالا یک سخت دلی مثل بهشتی اینها را راحت می گوید نه شما را به گریه می اندازد. البته ما نقالی می کنیم.
  5. وَعِنْدَ الحِساب کارنامه ها را که دادند.
  6. گام بعدی تشکیل دادگاه است وَعِنْدَ المیزان یک جایی هست ترازو است قران می فرماید ترازو را می آورند و می گذارند و کارهای ما را وزن می کنند. وَأمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَهُوَ فِي عِیشَةٍ راضِیَة کسی که خدماتش عباداتش سنگین است و در یک زندگی خوشی به سر می برد وَأمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ کسی که ترازویش سبک است و کارهایش کم است فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ جایگاهش هاویه است هاویه چیست وَمَا أدْرَئٰکَ مَاهِیةٌ و تو چه می دانی هاویه چیست نَارٌ حَامِیَةٌ آتشی است شعله ور و سوزان اینجا هم حب به اهل بیت به کار می آید.
  7. پل صراط

خدا رحمت کند مرحوم آقای فلسفی یکی از دوستان حاج آقای قرائتی من هم آنجا حاضر بودم آمد پیش آقای قرائتی هنوز هم زنده است گفت خواب یکی از دوستانم را دیدم از او پرسیدم آن عالم چه خبر است گفت هیچی. از ما پرسیدند چه کردید ما هم گفتیم این کار کردم این کار کردم بعد این آقایی که تعریف می کرد می گفت من و آن آقا هر کاری کردیم شریکی کردیم با هم کتاب نوشتیم با هم زندان رفتیم هر چه گفتم گفت قبول نیست از آخرش گفتم که من برای اهل بیت گریه کردم گفتند این قبوله. بعد ایشان می گفت من این را برای آقای فلسفی این خواب را تعریف کردم گفتم فقط فرق من و رفیقم این است که من روضه خوانی هم بلد نیستم این رفیقم یک روحانی بود.

مرحوم آقای فلسفی گفت بفهم باید چیکار کنی برو یک تعدادی استکان و سماور بخر و یک روضه هفتگی یا ماهیانه در خانه ات راه بنداز یک چند نفر بیایند. از این خواب فهمیدی که آنجا چه چیزی به درد می خورد این حضور ما در جلسات اهل بیت که گاهی هم جلسه بی ریا است و هفت نفر بیشتر نیستند آنها کاری به جمعیت ندارند به دل ما دارند که جهتش جهت الهی باشد. پس هفت جا کجا شد وقت جان دادن، در عالم قبر ، وقتی از عالم قبر بیرون می آیی، وقتی کارنامه ها را می دهند، وقتی که حسابرسی می کنند، وقتی ترازو را می گذارند. صراط.

این حدیث هم حدیث خوبی است اگر کسی که از نظر اعتقادی ضعیف است کمک فکری به او بکند. مثلا راجع به خدا و قیامت و انبیاء و ائمه و امامان عقیده اش ضعیف است وقت می گذارد اگر کسی این کار را بکند امام علی علیه السلام فرموده است مَنْ قَويٰ مِسکیناً فِي دینِه یک وقتی یک مسکین را غذا می دهند او هم خیلی ثواب دارد اگر کسی تقویت کند کسی را که در دینش بیچاره است ضَعیفََا فِي مَعْرِفَتِه معارفش ضعیف است اگر کسی این را تقویت کند عَلي ناصِبٍ مُخالِف کسی هست که این را تحریک می کند و می خواهد از دینداری جدا کند الان در جامعه ما چقدرهمچین کسانی زیاد است اصلا کمر بسته اعتقادات و ایمان مردم را تضعیف کند.

حالا اگر کسی بیاید و کسی را که در خطر است و از دست می رود معلوم است قبلا هر شب مسجد می آمد الان یک شب در میان می آید. قبلا همیشه هئیت می آمد الان پیداش نیست معلوم است که افتاده است در دام صیادی اگر کسی یک نفر را که در اعتقاداتش و معرفتش ضعیف است این را کمک کرد در عالم قبر هم خداوند اعتقادات خوب را به او تلقین می کند. هم یَتَحَوَلُ عَلیه قَبْرَهُ أمزه رِیاضَ الجَنَّة پاکیزه ترین باغستانهای بهشت شبیه اش را در قبر برای چنین کسی می آورد.

خوشا به حال آنها که سواد دارند اطلاعات و معرفت دارند و سوز هم دارند و رها نمی کند این جوانی را که از دست می رود. یکی از چیزهایی که دست ما نیست ولی برای رفاه ما در قبر مفید است. روز پنج شنبه مردن است که دست ما نیست پنج شنبه یا جمعه بمیریم این دیگر قسمت است اگر کسی روز جمعه یا پنج شنبه بمیرد عذاب قبر از او برداشته می شود.

این حدیث مال خانمهاست. حدیث از پیغمبر است سه گروه از خانمها عذاب قبر ندارند و در روز قیامت با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها محشور خواهد شد یک زنی که با فقر و تنگ دستی شوهر بسازد آبرو ریزی نکند مردم هم شوهر دارند ما هم شوهر داریم. پیغمبر فرمود زنی که برای شوهرش این کلمه را بگوید من از این شوهر خیر ندیدم خدا از خیرات دورش خواهد کرد. دوم زنی که با بداخلاقی شوهر بسازد این به این معنا نیست که شوهر بداخلاقی کند معنایش این نیست که مردها آزادند معنایش این است که تحمل بد اخلاقی اجر زیادی دارد و به هم نزدن زندگی و نرفتن به سمت طلاق و جدایی حالا چه طلاق رسمی و طلاق عاطفی.

سوم زنی که مهریه خود را به شوهر ببخشد مهریه حق زن است قران هم چند جا فرموده است مرد حق ندارد با تحت فشار گذاشتن و با بداخلاقی کردن یک کاری کند که مهریه را نگیرد این جرم است اما خود زن به صورت داوطلبانه همه یا بخشی از مهریه را ببخشم دل شوهر من خیالش راحت تر می شود دلش آرامتر می شود.

سند این حدیث هم خدا رحمت کند آیت الله مشکینی بخرید این کتاب را خیلی کتاب خوبی است مواعظ عددیه یعنی موعظه هایی که با عدد هست. دیگر چه چیزی باعث رفاه در عالم قبر می شود هدایایی که از دنیا می رسد بچه هاش یک کاری می کنند همسرش یک کاری می کند در عالم قبر حتما اثر دارد بعضی ها شک دارند و از ما می پرسند حاج آقا ما مثلا خرما دادیم یا اطعام کردیم یا دو رکعت نماز خواندیم این می رسد؟ بله حتما می رسد شک نکنیم کارهایی که ما برای اموات می کنیم می رسد ما که از عالم اسرار آمیز خبرنداریم این یا از قران است یا از امام معصوم که آنها فرمودند در حدیثی پیامبر عزیز ما صَلَّي اللهُ عَلَیهِ وَآلِه وَسَلَّم می فرماید مرده در قبر مثل کسی است که در حال غرق شدن است هی دست و پا می زند در هر لحظه چشم انتظار است یک کمکی از دنیا برسد گاهی چشمش به دعای این و آن است همین که می بیند کسی در حق او دعا کرد از اینکه تمام دنیا را به او بدهند برایش مهمتر است.

بعد حضرت این جمله را فرمود إنَّ هَدایَا الأحیَاء هدیه های زنده ها لِلْأمْواتْ برای مرده ها الدُعا وَ الإستِغفار همین دعا کردن و استغفار کردن مخصوصا در ماه رمضان در وقت سحر در شب قبر آدمها را به یاد بیاوریم برایشان دعا و استغفار کنیم. یا صلوات برایشان بفرستیم یا صدقه بدهیم به نیابت آنها که در حال آنها فوق العاده مؤثر است هدایای زنده ها حدیث داریم که به صورت شیشه عطر در می آید اسمتون را هم روی آن شیشه عطر می نویسند که چه کسی این کار خیر را برایش انجام داده است. از خیلی خوب که بسیار نافع است نماز و روزه و حج است. حدیث این را می گوید إنَّ المَیِّت لِیَفْرَح بِالتَّرَحُمُ عَلَیه مرده خوشحال می شود وقتی رحمت برایش می فرستند والإسْتِغْفار وقتی برایش طلب مغفرت می کنند خوشحال می شود کَمَا تَفرَحُ الحَّي بِالهَدِیَة چطور زنده ها با هدیه خوشحال می شوند ربطی به پولداری و بی پولی هم ندارد برای مریض وقتی گلی می بری خوشحال می شود نه اینکه نیاز داشته باشد انسان اینطوری است.

در این حدیث داریم همانطور که زنده ها خوشحال می شوند مرده ها هم خوشحال می شوند در حدیث دیگری داریم که هر کار خیری مثلا دست یک بینوایی را می گیرد می برد آنطرف خیابان و می گوید ثواب این باشد برای پدرم ما هر کار خیری را می توانیم به نیابت آنها انجام بدهیم زیارت قبور که ما در این مسأله با اهل سنت اختلاف داریم ریشه ای است که چرا آنها با زیارت مخالف هستند و ما این همه حدیث از پیامبر و امامان برای زیارت داریم اول برویم سراغ زیارت اموات.

پیغمبر فرمود زُرِ القُبُورِ زیارت کنید قبرها را اخیرا هم شنیده شده است که بعضی از گویندگان در گفته هایشان می گویند قبر که مرده است از اینجا بلند شویم و بریم بهشت زهرا چیزی نیست آنجا نه این دستور از امام معصوم است که از قبرها دیدن کنید زیارت کنید پیامبر فرمود زُورو مَوْتاکُمْ به زیارت مرده هایتان بروید فَسَلِموُا عَلَیهِمْ درست است که آنی که از ما می ماند و ماندگار است روح است ولی همان روح به آنجایی که دفن شده است یک تعلق خاطری دارد.

سلام کنید به مرده هایتان در حدیث دیگری داریم هر کس قبر پدر و مادرش را در هر جمعه زیارت کند غُفِرَلَهُ. یک وقتی آقای قرائتی گفت پدر من دهه شصت آمد و گفت محسن مرا ببر مکه من هم گفتم پدر جان مقررات دارد باید اسم نوشته باشند و نوبت و ایشان هم گفت باشه نمیبری مرا خودم می روم گفتم چطور می روی گفت حدیث داریم قبل از ظهر جمعه بروی سر قبر پدرت ثواب حج را می بری. ببینید اینها در حافظه هایمان درست است اینها معارفی است که از پیشینیان مانده است پیش از ظهر جمعه بروم سر قبر پدرم ثواب عمره می دهند.

بعد از اموات می رویم سراغ زیارت پیغمبر و زیارت امام حسن علیه السلام وامام حسین علیه السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام که بیشترین حدیث برای زیارت امام حسین علیه السلام است حدیث داریم که به زیارت هر کسی که بروید آن کسی که آنجا هست مطلع می شود از زیارت و رفت وآمد شما و شاد می شود.

امام رضا علیه السلام فرمود به زیارت قبر مؤمنین رفتید حتما هفت بار إنّا أنْزَلْنا بخوانید حدیث داریم که چه سوره ای را بخوانید و چه ثوابهایی دارد. امام حسین علیه السلام از جدش پیغمبر پرسید کسی به زیارت شما یا ما بیاید پیامبر چه ثوابهایی چه حسناتی بیان کرد که در کتاب کامل الزیارات آمده است.

باقِیاتِ الصالِحاتِ چه چیزهایی بعد از مردن ما باقی می ماند طبق حدیث اول فرزند خوب یعنی آن فرزند و فرزندان آن فرزند تا صد نسل که بگذرد هر نسلی اگر بیست و پنج سال حساب کنیم یعنی دو هزار و پانصد سال گذشته و یکی از بچه های خوب ما یک کار خوب می کند یک نسخه از ثوابش به حساب ما نوشته می شود.

دوم اگر کسی کتابی از خود به جا بگذارد کتاب مفید وهدایت گر سوم اگر کسی چاه و قناتی حفر کند تا زمانی که مردم از آن بهره ببرند باقی است. اگر کسی درختی را بکارد تا زمانی که آن درخت یا سایه بدهد یا ثمر بدهد پاداش به حسابش نوشته می شود. اگر کسی مؤسسه ای بنا کند یک مؤسسه خیریه یا دانشگاهی یا مدرسه ای یا بیمارستانی بسازد یا جاده ای احداث کند یا موقوفات اولین واقف هم شخص پیامبر است دومین واقف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و سومین واقف امیر المؤمنین بود.

یعنی خود رهبران ما یاد دادند وقف را و اعمال صالح وخیری که به نیابت آن مرده انجام می شود آقایان بانوان ما چند روز پیش راجع به تشییع جنازه گفتیم چقدر سفارش شده است کسی از دنیا رفت همه را خبر کنید شلوغ باشد یک شخصیتی که در عالم نظیر ندارد در مسجد و کعبه به دنیا آمده است اولین مؤمن و مهاجر و مجاهد تمام بدنش از ترکشها و جراحتهای جبهه های جنگ پر بود عزیزترین کس برای پیامبر بود عالمی از این عالمتر ما در جهان نداریم مگر پیامبر. حالا چه تشییع جنازه ای داشته است در دل شب افراد تشییع کننده گفته اند حتی از تشییع کنندگان همسر مظلومش کمتر بوده است.

یعنی در مراسم فاطمه زهرا صدیقه طاهره سلام الله علیها ده نفر یا یازده نفر بودند. اما امیرالمؤمنین علیه السلام شاید پنج نفر شبانه خیلی با غربت تا صد سال قبرش بی نشان بود. یَاأبَالحَسَنَ یَاعَلي بنِ أبیطالِب یَا حُجَةَ الله عَلیٰ خَلْقِه یَا سَیِدَنا وَ مَوْلانا إنَّا تَوَجَّهنا وَ تَوَسّلنَا بِکَ إلَي الله وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَي حَاجَاتِنا یَا وَجیهَاً عِنْدَالله إشْفَع لَنا عِنْدَالله سلام بر آقا و سرورمان که صاحب عزاست حضرت بقیة الله الأعظم عرض تسلیت به ایشان انشاءالله ثواب این ذکرها برسد به تمامی گذشتگان و گذشتگان اهل اسلام پدران و مادران و ذوي الحقوق و شهدا.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یَا رَحمانُ یَا رَحیم ای مظهر جود و سخا تنها وصی مصطفی ای شافع روز جزا حیدر علی مرتضی بنما نظر بر جمع ما مولا علی مولا علی
تو راز و نیاز منی قنوت نماز منی قبله حاجات منی روح مناجات منی تو جان جانان منی مولا علی مولا علی
تو را به جان مصطفی خون گلوی مجتبی به حرمت خون خدا مرضای ما را بده شفا شام و بقیع و کربلا قسمت جمع ما نما حاجات مشروعه روا مولا علی مولا علی
مولا علی بن ابیطالب را حسنین روی دست به خانه میبردند فرمود حسن جانم مرا اینگونه به خانه نبرید بگذارید با پای خود وارد خانه شوم آقا امام حسن مجتبی علیه السلام عرضه داشت آقای من مولای مؤمنان خون بسیاری از سر شما رفته است ضعف بر شما غالب شده است امکان این مسأله نیست می شود بفرمایید چرا آنقدر اصرار دارید فرمود حسن جانم مگر نمی دانی خواهرت زینب طاقت ندارد بابا را به این حال ببیند.
امان امان اما من می خواهم بگویم کجا بودی به دشت کربلا همین خانم دخترت خانم زینب چگونه این لبها را گذاشت به رگهای بریده.
کجا بودی به دشت کربلا بابا ببینی نور عینت را
لب تشنه بریدند سر لب دریا حسینت را
شکست بی آبی زینب دل اهل حریمت را
نبودی تا ببینی قامت شمشاد اکبر را
لب شط فرات بازوی عباس دلاور را
ز تیر حرمله بینی گلوی ناز اصغر را
 اللّهُمَ إنّي أسألُکَ وَ نَدعُوکَ بِسْمِکَ العَظیمِ الأعظَم الأعَزِ الأجَلِ الأکرَم إلهِي بِمُحَمَدٍ وَ عَليٍ وَفاطِمَة وَالحَسَنِ وَالحُسَین وَتِسْعَةِ المَعصُومینَ مِنْ ذُرِیَةِ الحُسَین وَبِدِمَاءِ الشُهَداءِنَا وَبِإمامِ زَمانِنا و بقطره قطره خون مولایمان أبي طالِب عَلیه السَلام یَا الله. (عالم قبر و برزخ)

لحظه مرگ

لحظه مرگ

لحظه مرگ بسیار حساس و خطرناک است آیات و احادیث بسیاری برایش آمده است ممکن است بعضی از شما بگوید شما در روزهای اول گفتید مرگ چیز بدی نیست ولی دوباره می گویید خطرناک است.


دانلود فایل صوتی


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إلهي أَنْطِقْنِي بِالْهُدي وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوي ماه مبارک رمضان شب شهادت مولای متقیان امیر مؤمنان در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت خداوند انشاءالله طاعات و عبادات و خدمات شما را انفاقات و اطعام و روزه داری و تلاوت قران از همه شما و از همه بندگانش قبول بفرماید و دلهای ما را برای دریافت رحمتهایش در شبهای قدر مهیا بفرماید. تقاضا می کنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشأن اسلام و شهید رمضان امیر المؤمنین علیه السلام و فرزندان معصومش صلواتی تقدیم بفرمایید. پیامبر عزیز ما در مسجد همیشه مراقب بود همه را ببیند گاهی می دیدند کسی نیست سراغش را می گرفتند اگر می گفتند در سفر است برای سلامتیش دعا می کردند اگر می گفتند بیمار است برای شفای او دعا می کردند. سرور عزیزم آقای شاه چراغی کسالتی پیدا کردند برای شفای ایشان و همه بیماران تقاضا می کنم سوره حمد شفایی قرائت بفرمایید.
خب در بحث معاد رسیدیم به بحث مرگ یک پدیده فوق العاده مهم قران می فرماید کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ المَوْتَ همه مرگ را می چشند استثناء ندارد یک کسی به امام حسین علیه السلام گفت من گناه می کنم جلو خودم را هم نمی توانم بگیرم چه کنم شما مرا موعظه کنید. این حدیث را شما شنیده اید امام فرمود پنج کار بکن بعد هر چقدر می خواهی گناه کن اول اینکه یه جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند بعد گناه کن. دوم از مملکت خدا برو بیرون و گناه کن سوم از سر سفره خدا بلند شو و هر چقدر می خواهی گناه کن چهارم وقتی آن فرشته قبض روح آمد جانت را بگیرد اگر مردی بگو نمیدم. پنجم وقتی مالک و مسئول جهنم خواست تو را در جهنم بیفکند بگو نمی روم حالا هر چه می خواهی گناه کن. یعنی پنج تا تلنگر زد امام حسین علیه السلام با زور که نمی شود به کسی چیزی گفت اختیار هر کسی با خودش است می گوید می خواهم گناه کنم کاری که امام معصوم می کند موعظه است این پند و اندرز است خوشا به حال موعظه پذیران.
لحظه مرگ بسیار حساس و خطرناک است آیات و احادیث بسیاری برایش آمده است ممکن است بعضی از شما بگوید شما در روزهای اول گفتید مرگ چیز بدی نیست ولی دوباره می گویید خطرناک است شما گفتید مرگ مثل بو کردن گل است مرگ مثل حمام رفتن و مثل پوشیدن لباس قشنگ است مرگ مثل بیرون آمدن از زندان است مرگ مثل باز شدن درب قفس و پر کشیدن پرنده است مرگ به زیبایی گردن بند بر سینه دوشیزگان است. پس این خطر برای چیست می گویند این قصه مرگ یک مثال است حکایت یک غواصی است یک شیرجه می رود تا جواهرات بیاورد ولی ضمنا از خروش آب یا حمله نهنگ هم دلواپسی دارد.
انتقال ما از این دنیا به آن دنیا شوخی نیست قران کریم در سوره ق آیه ۱۹ می فرماید وَجاءَتْ سَکْرَةُ المَوْتِ بِالْحَقِّ سَکْرَة یعنی مستی یا منظورگیجی است این لحظه گیجی مرگ رسید بِالْحَقِّ مرگ حق است کسی نمی تواند شانه خالی کند ذٰلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحیدُ این را بدانید از مرگ فراری نیست بعضی ها برای اینکه جان سالم به درببرند می روند یک ساختمان محکمی می سازند با بتن و میله گرد که میله گرداش مال فلان کارخانه و بتنش مال فرانسه باشد ترکیب سیمان و شن نمیدانم چقدر باشد دیوارها چطوری فوندانسیون چطوری.
قران می فرماید وقتی بنا باشد فرا برسد می رسد وَلَوْکُنْتُمْ فِی بُروجََا مُشَیَدَه حتی اگر دربرج های محکم هم زندگی کنید باید بروید این را بپذیرید چون وقتی آدم می خواهد جان بدهد یک نگاهی می کند به همسرش فرزندش خانه اش دارایی اش کارخانه و کارهایی که روی زمین مانده است جدا شدن و دل کندن از اینها سخت است حضرت علی علیه السلام می فرماید فَغَیْرُ مُوصوفٍ مَا نَزَلَ بِهِم نمی شود وصف کرد آن حالتی را که برای آدمی زاد پیش می آید در لحظه جان دادن نمی دانیم ما این را هم.

امام باقر علیه السلام فرموده است وقتی عزرائیل علیه السلام می رسد تا ما جان بدهیم نمی دانیم به ساعت بگوییم مثلا لحظاتی هست در آن لحظات آدم در چه فکری است امام باقر علیه السلام فرمود یُفَکِّرُ در این فکر است که فِي مَا أفْنيٰ عُمْرَه این عمرش را چگونه سپری کرده است وَفِيما أذْهَبَ دَهرَه زندگی اش را چگونه از دست داده است در این فکر است این سرمایه این جوانی این استعداد این سلامتی چگونه من مفت از دست دادم. در این لحظه راجع به این فکر می کند قران کریم سوره مؤمنون آیه ۹۹ حَتّي إذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ المَوْتُ قَالَ رَبِّ إِرْجِعُونِ لَعَّلي أعْمَلُ صَالِحََا کار به جایی می رسد که مرگ سراغ یکی از آدمها می آید وقتی می آید او می گوید مرا برگردانید می خواهم یک کار خوب بکنم. فرشته ها می گویند کَلّا نه نمی شود إنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُهَا این یک حرفی هست که می زنند ولی ترتیب اثر نمی دهند.

وَمِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إليٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ این دیگر به دنیا بر نمی گردد به یک جایی به نام برزخ می رود برزخ یعنی یک فضایی بین دنیا و آخرت است. سوره منافقون آیه ۱۰ می فرماید وَأَنْفِقُوا مِنْ مَّا رَزَقْنَاکُم از آنچه روزیتان کردیم انفاق کنید پس برای کی گذاشتید مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأتِيَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ قبل از اینکه مرگ سراغ شما بیاید انفاق کنید که اگر مرگ آمد فَیَقُولَ آن آدم می گوید رَبِّ پروردگارا لَوْلَاأخَّرْتَنيٓ إلَي أجَلِِ قَرِیبٍ چه می شد مرگ مرا به تاخیر می انداختی برای مدت کوتاهی دو سه روز من بیشتر نمی خواهم می خواهی چه بکنی فَأَصَّدَقَ می خواهم صدقه بدهم وَأَکُنْ مِنَ الصَّالِحینَ می خواهم آدم خوبی بشوم.
به نظر شما به او اجازه می دهند برگردد؟ از قرآن بپرسیم. نه هرگز وَلَن یُؤَخِّرَ اللهَ نَفْسََا إذَا جَاءَ أجَلُهَا اجل آمد دیگر فایده ندارد سوار اتوبوس شده راننده در ایستگاه نگه می دارد می خواهد پیاده شود یک پایش را برداشته و یک پایش روی پله اتوبوس هست همانجا عزرائیل می رسد یهو مردم می گویند این که سالم بود یهو در جوی آب می افتد. برگشت امکان ندارد هر کاری می خواهی بکنی الان وقتش هست.
توبه هم که چند روز پیش گفتیم این نکته را نگفتیم تا کی توبه پذیرفته است تا زمانی که نفس می آید فرصت هست عزرائیل علیه السلام آمد مثل فرعون که داشت غرق می شد گفت الان تُبْتُ یعنی حالا توبه کردم که آن توبه فایده ندارد. توبه در حال اختیار سوره قیامت آیه ۲۶ این آیه ها را خدا برای ما فرستاده است مردم هم نمی خوانند چون می ترسند می گویند حاج آقا آیات بهشت را بخوان اینها چیست حال آدم را میگیری. کَلّا إذَا بَلَغَتِ التَّراقِي روح از سمت پا گرفته می شود اول پا سرد می شود همینطور میاد بالا بالا تا بدن آخرین جا هم چشم هست قبل از آن می آید به گلو. إِذَا بَلَغَتِ التَّراقِي تَراقِي یعنی استخوانهای ترقوه این روح میاد به اینجا. وَقیلَ مَنْ راقٍ می گویند کی نجاتش می دهد؟ دکتر بیاورید پرستار کجاست وَظَنَّ أنَّهُ الفِراقِ اما خودش می فهمد که وقت رفتن است مطمئن می شود وقت جدایی است وَألتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق این ساق پاها به هم می چسبد. اگر هم طوری باشد که نچسبد مستحب است اطرافیان همین کار را بکنند إلي رَبِّکَ یَؤمَئِذٍ المَسَاق از این جا به بعد سر و کارت و مسیرت با خداست باید به او جواب بدهی درست عمل کردم بد عمل کردم از فرصتها استفاده کردم یا نه. وضعش چطور است فَلَا صَدَّقَ نه پولی داده و نه صدقه ای که صدقه مابه اشتباه فکر می کنیم یعنی پول کم فکر ایرانی ها به اشتباه رفته می گویی صدقه فکر می کنند پول کم. نه صدقه یعنی پول صادقانه ممکن است یک خانه به کسی بدهد یعنی ریا در آن نباشد نه اینکه کم باشد مامثلا می گوییم به فقیر صدقه بده جیبش رو می گرده میبینه همش تراوله می گوید ندارم فکر می کند صدقه یعنی دو هزار تومانی مچاله شده که هیچی باهاش نمیدن نه صدقه یعنی پول کم نه یعنی صادق بودن و برای خدا دادن. مثل مهریه به مهریه می گویند صِداق یعنی صداقت آن جوان یعنی من هوس باز نیستم قصد تشکیل خانواده دارم.
صدقه ای که نداده است وَلَا صَلَّي نماز هم که نخوانده است وَلَکِن کَذَّبَ وَ تَوَّلي هی می گفت این دروغ است اینها را آخوندها درست کرده اند رویش را بر می گرداند و مسخره می کرد حالا ساق پاهایش هم به هم چسبیده روح هم آمده به ترقوه نه دکتر نه پرستار نه پروفسور نه مسئول بیهوشی کسی نمی تواند برایش کاری بکند باید برود .فردا شب بهشت زهراست دو تا بحث دیگر داریم یکی لحظه جان دادن خوبان یکی لحظه جان دادن بدان من هم چون اخلاقم این است بیشتر قرآنی می خواهم بحث کنم چهار آیه برای لحظه جان دادن خوبها و چهار آیه برای لحظه جان دادن بدها گفته شده است شاید فردا به احادیث هم مراجعه کردیم.
خب اول خوبها را بگوییم یا اول بدها را بگوییم؟ اول بدها را می گوییم می خواهم وقتی جلسه تمام شد با امید به خانه بروید. سوره نحل آیه ۲۷ ألَّذینَ کسانی که تَتَوَفٰهُمُ المَلائِکَةَ فرشتگان جان آنها را میگیرد ظَالِمي أنْفُسِهِم در حالی که به خودشان ظلم کردند. این همه خدا بهش لطف کرد این همه پیامبران نصیحت کردند این همه کتاب آسمانی و مسجد به خودش ظلم کرد. فَألْقَوُا السَّلَمَ یعنی تسلیم می شود دستها را بالا می برد دیگر کسی نمی تواند برایش کاری بکند. اول این را می گوید مَا کُنَّا نَعْمَلْ مِنْ سُوء ما کار بدی نکردیم دیدید مجرمین را که دستگیر می کنند چقدر آدم کشته چقدر پول دزدی کرده است چقدر ماشین آتش زده الان لبش را خشک انداخته حاج آقا اشتباهی ما را آوردند.
مَا کُنَّا نَعمَل مِن سُوء ما کار بدی نکردیم هنوز مثل اینکه بدنش داغ است فکر می کند زندان اوین است. میشه کلاه سر باز جو گذاشت. بَلَيٰ إِنَّ اللهَ عَلیمٌ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ممکن است بازجو نداند ممکن است پرونده ناقص باشد اما پیش خدا هیچ چیزی پنهان نیست نمی تواند انکار کند سند و تصویر می آورند برایش صوت می آورند. این صدای شما هست یا نه این عکس شما هست یا نیست.
آیه دوم سوره انعام آیه ۹۲ وَلَوْ تَريٰ یعنی ای کاش می شد ببینید شما ما که نمی توانیم ببینیم چشمهای ما خیلی ول است بعضی از چشمها می توانند ببینند آن عارفان پاکیزه این آیه می گوید کاش می شد می دیدید وَلَوْ تَرَيٰ إذِ الظالِمُونَ فِي غَمَراتِ المَوْتِ کاش می شد ببینید وقتی ظالمین درگیر شدت جان دادن هستند وَالمَلائِکَةُ بَاسِطُوا أیْدیهِمْ فرشتگان هم پر گشودند و جلوش هستند آمدند مأموریت را انجام بدهند أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُم جانت را بده بیاد الیَوْم امروز تُجْزَوْنَ عَذابَ الهُون امروز یک مجازات رسوا کننده برایت آوردیم خار کننده و آبرویت می رود.
امروز من تفسیر نمی کنم ترجمه است تفسیر کنم ممکن است غش کنید شما اینها آیاتی است که خدا آورده بعضی ها فرار می کنند از این آیات همش می گوید خدا رحمان است خدا رحیم است اینها را بی خود آخوندها سخت می گیرند چطور می شود یک خانمی که چند تا موهاش پیداست… اینها قران است نمی توانیم انکار کنیم این آیه قران است قطعی است صد در صد است.
آیه سوم سوره انفال آیه ۵۰ وَلَوْ تَرَي کاش می شد ببینید این صحنه را إذْ یَتَوَفَي الَّذینَ کَفَروا المَلائِکَةُ آن صحنه ای که فرشتگان جان کافران را بگیرند کافر کیست کسی که خدا و قیامت و جهنم و انبیاء را انکار می کند جان دادنش اینطوری است که فرشتگان یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أدْبارَهُمْ کتک می زنند یکی به صورتها یکی به پشت ها فرشتگانی خدا دارد که اسمشان ضارب است یعنی کتک زن شکنجه گر. اینها اولین کتکها را لحظه جان دادن می زنند بعد این را می گویند ذُوقُوا عَذابَ الحَرِیقِ بچشید عذاب سوزناک را چقدر دل را سوزاندید چقدر خانواده را عزادار کردید میلیونها انسان را از شنیدن دین خدا ملول کردید بچشید.
آیه چهارم، سوره نساء آیه ۹۷ إنَّ الَّذینَ تَوَفٰهُمُ المَلائِکةُ آنان که فرشتگان جان آنها را می گیرند ظالِمي أنْفُسِهِمْ در حالی که به خودشان ظلم کردند قَالُوا فرشتگان می گویند فِیمَ کُنْتُمْ کجا زندگی می کردید او می گوید شمیرانات کجای شمیرانات مثلا کامرانیه قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِي الأرض ای فرشته جان ما بیچاره بودیم محیط خراب بود آنجایی که زندگی می کردیم اوضاع حجاب خراب بود شراب سرو می شد فرشتگان جواب می دهند قَالُوا ألَمْ تَکُنّ أرْضُ الله ِواسِعَةً فَتُهاجِروا فِیهَا زمین خدا وسعت نداشت یک جای دیگر می رفتی زندگی می کردی نه توجیه شما پذیرفته نیست. سیلی می زنند که حدیث داریم سیلی فرشته ها از صدای آن اگر مردم دنیا آن را بشنوند از هوش می روند یعنی یک سیلی آهسته که ناظم مدرسه گاهی می زند نیست این آیات برای جان دادن بدها بود.
حالا آیات جان دادن خوبها را بیان می کنیم:
سوره احزاب آرزو کنیم ما جزء اینها باشیم سوره احزاب آیه ۴۳ تَحِّیَتُهُم یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ فرشته ها وقتی می آیند آدم خوب را جانشان را بگیرند این کلمه را می گویند سَلامٌ سلام یعنی امنیت یعنی آرامش یعنی ترس نداشته باش غصه نخور وَأعَدَ لَهُمْ أجْرًا کَریمًا این جان دادن مؤمن است وقتی فرشته ها می آیند با سلام و بشارت می آیند و بخاطر اینکه این طرفی که می خواهد جان بدهد دل بکند از اینجا می گویند خدا برای تو پاداش با ارزشی آماده کرده است أعَّدَ یعنی پاداش هست نقدی.
یک حدیث از امام صادق علیه السلام هست که فرمودند مومن وقتی می خواهد جان بدهد یک فرشته ای با دسته گل می آید به سراغش یعنی درهمین لحظه که گل را بو می کند مرا در یکی از باغهای بهشت می برد هر چه نگاه می کنم خدایا ما الان چهل سال بیشتر است تهران هستیم ولی این پارک را ندیدیم نه مثل پارک لاله است نه مثل قیطریه و چیتگر است بعد آن فرشته این را می گوید می خواهی بیایی اینجا و من می گویم آری این جان دادن مومن است.
آیه دوم، سوره فجر آیه ۲۸ یَا إیَّتُهَا النَفْسُ المُطْمَئِنَةُ إرْجِعي إليٰ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَةً فرشته ها وقتی می خواهند جان مؤمن را بگیرند این را می گویند ای نفس آرام برگرد إنَّا لِله وإنَّا إلَیه راجِعُونَ برگرد به سوی پروردگارت راضِیَةً در حالی که راضی هستی از او مَرضِیَةً در حالی که او هم از تو راضی است.
در کتاب شریف اصول کافی حدیث داریم که یک کسانی با نارضایتی این جهان را ترک می کنند می گوید من از خدا راضی نیستم بد جوری تقسیم کرد امکانات را بیشتر به برادرم داد یک کمی سهم من شد از خدا شاکی است. فَأدْخُلي فِي عِبادي بیا وارد جمع مؤمنان شو وَأدْخُلي جَنَّتی جَنَّت یعنی بهشت که بهشت چند جور است یکی همان بهشتی که آدم و حوا وارد شدند یکی هم بهشت برزخی است یعنی از وقتی که ما از دنیا می رویم نمیدانیم چند هزار سال طول خواهد کشید تا قیامت برپا شود مؤمنان می روند بهشت نه آن بهشت قیامت یک بهشتی شبیه بهشت قیامت خدا درست کرده است اینها آنجا می روند این فَأدْخُلي جَنَّتی همان بهشت است این آیه دوم بود.
علامه طباطبایی رحمت خدا بر او باد در تفسیر المیزان در تفسیر این آیه سوره فجر این حدیث را آورده است مؤمن به هنگام مرگ وحشت دارد ولی فرشته قبض روح به او دلداری داده و می گوید چرا می ترسی من از پدر به تو مهربان تر هستم چشمانت را باز کن چرا وحشت کردی او هم چشمانش را باز می کند و پیامبر و ائمه را مقابل چشمانش می بیند این دفعه با عشق این جهان را ترک می کند.
آیه سوم، سوره حمٓ سجده امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرموده است راجع به جان دادن مؤمن است إنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنا الله ثُّمَ أسْتَقامُوا آنان که گفتند خدای ما الله است و پای این حرف ایستادند و فرار نکردند و شانه خالی نکردند تَتَنَّزَلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةَ أن لا تَخَافُوا فرشته ها به نزد آنها آمده و می گویند نترسید لا تَحْزَنُوا غصه نخورید وَأبْشِرُوا بِالجَنَّةِ الَّتي کُنْتُمْ تُوعَدونَ بشارت باد به بهشتی که به شما وعده داده شده است همان بهشتی که خیلی ها مسخره می کردند نه حق است آن بهشت وارد شوید.
آیه چهارم سوره نحل آیه ۳۰ إلَّذِینَ تَتَّوَفَّاهُم المَلائِکَةَ طَیِّبینَ آیه قبلی راجع به بدها بود گفتیم فرشته ها می آیند جانشان را بگیرند آنها ظالم هستند این یکی فرشته ها می آیند جانشان را بگیرند اما پاکیزه و طیب هستند زبانش و چشمش و شکم و دامنش و فکر و روح و لقمه اش پاک بوده است که اینها جان دادنشان اینطور است. یَقُولُونَ فرشتگان می گویند سَلَامٌ عَلَیْکُم یعنی امنیت برشما أُدْخُلُوا الجَنَةَ بِمَا کُنْتُم تَعْمَلُونَ بفرمایید بهشت بخاطر کارهای خوبی که کردید خدایا ما را به خودمان وامگذار خدایا لحظه جان دادن علی را به فریاد ما برسان.

عالم برزخ

برزخ

 

عالم برزخ که خود کلمه برزخ یعنی فاصله در قران آمده است که بین این دنیا و بین آن دنیا یک فاصله ای هست که به آن گفته می شود برزخ. حالا آخرت و روز رستاخیز چه موقع پیش خواهد آمد خدا می داند از وقتی که ما از دنیا می رویم تا آن رخداد چند هزار سال این فاصله برزخ نام دارد.

دانلود فایل صوتی


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إلهي أَنْطِقْنِي بِالْهُدي وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوي ماه مبارک رمضان شب شهادت مظلومانه امیر مؤمنان مولای متقیان در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت و موضوع بسیار مهم جهان آخرت تقاضا می کنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید به روان پاک شهیدان به ویژه شهید محراب رمضان امیر المؤمنین علیه السلام و همه کسانی که در تاریخ برای مظلومیت شیعه جان باختند علمایی که سوزانده شدند یا در زندانها زیر شکنجه کشته شدند به جرم شیعه بودن برای همه آنها صلواتی تقدیم بفرمایید.
عالم برزخ که خود کلمه برزخ یعنی فاصله در قران آمده است که بین این دنیا و بین آن دنیا یک فاصله ای هست که به آن گفته می شود برزخ. حالا آخرت و روز رستاخیز چه موقع پیش خواهد آمد خدا می داند از وقتی که ما از دنیا می رویم تا آن رخداد چند هزار سال این فاصله برزخ نام دارد جهان اسرار آمیزی است اطلاعات زیادی ما نداریم و علم هم نمی تواند به ما کمک کند تنها اسنادی که داریم قران و احادیث معتبر هست این است که با این اطلاعات باور می کنیم چنین احادیثی خواهد بود که یا خدا فرموده یا امام معصوم و پیامبرو امامان فرموده اند.
امروز تمام وقت فکر می کنم به همین موضوع تمام شود. خدا رحمت کند علامه حسینی تهرانی را هفت جلد کتاب معاد دارد که دو جلد از کتابش راجع به همین عالم برزخ است من به اندازه سواد کم خودم و وقت محدود شما که در این سی روز ما خواستیم کل بحث معاد را مطرح کنیم به اندازه همین یک یا دو جلسه اطلاعاتی را از قران و یا از کلام معصوم می خواهم عرض کنم.
ببینید آقایان خانمها ما ترکییی هستیم از روح و جسم. شخصیت ما به روح ما هست وقتی می میریم این جسم و جسد و بدن را کفن می کنند در خاک میگذارند که آن جسم پوسیده می شود ولی روح برای همیشه هست از جنس ماده نیست شخصیت ما هم به روح ما هست شما تصور کنید یک کسی در سن بیست سالگی یک سیلی به یک نفر زده است بعد هم فرار کرده است و الان آن کسی که سیلی زده هفتاد سال دارد و او را پیدا می کنند می گوید من می خواهم به خاطر آن سیلی که زدی انتقام بگیرم می گوید آن بدنی که به شما سیلی زده است الان ده بار سلولهایش عوض شده است چون هر چند سال یک بار تمام سلولهای بدن تغییر می کند من با آن دستی که سیلی زدم مال پنجاه سال پیش بود پس شخصیت ما به روح ما هست نه به سلولهای جسد ما که این روح می ماند.
روح دو مرکب دارد این را امام معصوم به ما یاد داده است ما دو بدن داریم بدن سبک بدن سنگین این تعبیری است که درحدیث آمده است بدن سنگین همین بدنی است که در بیداری غذا می خوریم لباس می پوشیم می خوابیم سر کار می رویم روح با این بدن کار می کند. یک بدن دیگری هم داریم همین الان به نام بدن سبک که با آن بدن در خاک رفت و آمد می کنیم در خواب همین قیافه را داریم همین شکل وشمایل است ولی با یک چشم بر هم زدن می توانیم برویم مشهد. از مشهد برویم زاهدان آن هم یک بدن است ولی بدن سبک است با آن بدن حتی می تواند برود اقیانوس آرام و شیرجه بزند و بیاید بیرون. در عالم رویا یا پرواز می کند ولی با این بدن نمی تواند ولی با آن بدن سبک سفر می کند و با این بدن شنا بلد نیست ولی با بدن سبک با سرعت رفت وآمد می کند و خاطراتش هم یادش هست و بعضی ها خوابهایشان را می نویسند خواب خرافه نیست جهان رویا یک پدیده پیچیده ای است.
آن بدن سبک در عالم رویا ست. ولی مثالی که می خواهم بزنم از حاج آقای قرائتی است برای اینکه ذهن ما را نزدیک کند که یک مقداری بفهمیم یعنی چه پس ما یک روح داریم مثل راننده می ماند دو بدن داریم یک بدن سنگین یک بدن سبک گاهی وقتها راننده یعنی روح این بدن سنگین را فرض کنید ماشین باشد اول با ماشین مثال بزنیم یک کسی را تصور کنید که دو ماشین دارد یا بهتر بگوییم یک ماشین و یک هواپیمای شخصی دارد. در ایران ما کم داریم کسی که هواپیمای شخصی داشته باشد در آمریکا و اروپا هستند که هم ماشین و هم هواپیما دارند تصور کنید از ماشینش پیاده می شود موتور را خاموش نمی کند سیستم ماشین روشن است و می نشیند داخل هواپیمای شخصی خودش با سرعت می رود یک شهر دیگر که ما این را می گوییم خواب.
ما وقتی می خوابیم قلب و اعضا و جوارح و مغز ما کار می کند خود ما خوابیم ولی سیستم روشن است این راننده یعنی روح سوار می شود به آن بدن سبک برود مشهد گاهی وقتها راننده از ماشین پیاده میشود ماشین را خاموش می کند و سوار هواپیما و یک وسیله سبک می شود با سرعت می رود که این می شود مرگ. یعنی در مرگ قلب از کار می افتد مغز از کار می افتد و روح سوار می شود بر یک ماشین دیگری یا بهتر بگوییم یک پرنده ای خیلی سبک که در اندک لحظه ای می تواند مسافتهای طولانی را انجام دهد به اعماق آسمانها و دریا ها برود این حالت مرگ است.
پس مرگ یعنی چه یعنی روح ما که غیر مادی است گاهی وقتها دست خودش نیست خدا این کار را می کند بدن سنگین را از کار می اندازد این روح مجبور می شود با این بدن سبک رفت و آمد کند.
ما گاهی وقتها یک کسی از دنیا رفته است مثلا بنده سیزده سال داشتم پدرم را از دست دادم خدا اموات همه را رحمت کند الان خوابش را می بینم با همان قیافه با همان خلق و خو با من حرف می زند بعد اطلاعاتی به من می دهد می بینم که آن اطلاعات یا از گذشته است یا از آینده است که خواهرتان به زودی دوقلو به دنیا می آورد اینها خرافه نیست این مرز خرافه را با حقیقت ما اینجا بیان کنیم.
یه وقت می گوییم توهم یعنی حقیقت ندارد یک وقتی می گوییم حقیقت، روح ما در دنیا و در عالم بیداری با بدن سنگین حرکت می کند در عالم رویا این بدن سنگین را روشن می گذارد سوار بدن سبک می شود و رفت و آمد می کند گاهی وقتها هم به اذن پروردگار این سیستم خاموش می شود و روح با بدن سبک تا قیامت رفت و آمد می کند که این عالم برزخ می شود.
امام صادق علیه السلام می فرماید یکی از اعتقادات شیعه این مسأله قبر است کسی که می میرد شب اول قبر دارد قبر همان برزخ است که اسم دیگری هم دارد عالم قبر نه آن قبری که در بهشت زهراست. کلمه قبر یک عالمی است برای خودش به آنجا هم یک ربطی دارد و گاهی وقتها در حدیث به جای این که بگویند عالم برزخ می گویند عالم قبر در آن عالم آن اوایلی که ما مردیم اونجا دیگر این ساعتها نیست یک مقداری که می گذرد فرشتگانی می آیند سوال می پرسند این را امام صادق علیه السلام فرمود هر کس عقیده نداشته باشد شیعه نیست یعنی شیعه مختصاتی دارد. هرکس می خواهد همه مختصات را بداند یک کتاب است از شیخ صدوق در همین انتشارات علوم حدیث یک وقتی به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام می روید آنجا از هر دری وارد شوید یک کتاب فروشی است فضائل شیعه و صفات شیعه امام صادق علیه السلام.
فرمود هر کس این چهار عقیده را نداشته باشد شیعه نیست یکی عقیده معراج یعنی پیامبر ما با همین بدن به آسمانها رفته است یکی عقیده به شفاعت یکی عقیده به سوال قبر اینها از اعتقادات شیعه است.
مورد چهارم هم هست ما که از دنیا می رویم در عالم برزخ ودر عالم قبر فرشتگانی می آیند از ما سوال می پرسند. یک کتاب دیگر هم امروز می خواهم معرفی کنم کتاب از مفسر بزرگ قران علامه طباطبایی است به نام شیعه در اسلام کتاب پر صفحه ای نیست ولی بودنش در خانه ما از بنیانهای شیعه است که مرزهای شیعه با بقیه فرق اسلامی چیست. علامه طباطبایی این عالم و مفسر فقید اینطور تشبیه کرده است یک کسی را بخاطر اعمالی که انجام داده است به دادگاه احضار می کنند در دادگاه بازپرس ها و بازجوها می آیند و سوالاتی را می پرسند عالم قبر سوالاتی که می پرسند شبیه همان پر کردن یک پرونده است تا این پرونده آماده شود برای دادگاهی که در قیامت خواهد شد دادگاه کی است در قیامت پرونده کی کامل می شود فعلا اینها نوشته می شود ولی ناقص است چرا چون بعضی از کارهایی که ما میکنیم آثار دارد مثلا مسجد ساخته است تا حالا چند نفر آمدن در مسجد نماز خواندند فرض کنید سیصد هزار نفر و از این به بعد هم می آیند و ثوابهایش اضافه می شود و تا زمانی که این مسجد هست یا کتاب نوشته است یا فرزندان صالح از خودش گذاشته است تا این فرزندان به تکلیف برسند درس بخوانند خدمت کنند عبادت کنند اینها همچنان تا روز قیامت به آن پرونده چه کار خوب چه کار بد یک مرکز فساد درست کرده است حالا مرده است چقدر جرم برایش بنویسند باید صبر کنند ببینند چند نفر آدم دیگر منحرف می شوند چند نفر دیگر معتاد میشوند چند نفر دیگر به شهوت آلوده می شوند چند نفر آدم کش در اینجا تربیت می شوند چند نفر گناه میکنند اینجا پس پرونده باز است.
شب اول یک پرونده ای را شروع می کنند به نوشتن آماده میکنند برای دادگاه الان خیلی از زندانیها در نوبت پرونده بازپرسی و بازرسی و بازجویی انجام شده است تا به دادگاه برسند یا امام زمان واقعا چنین آینده ای داریم بی خیال هم هستیم. حالا هنوز به قیامت نرسیدیم قیامت وقتی پرونده را می بیند عصبانی می شود می گوید همه جزئیات را نوشته است این چه پرونده ای است حالا ما یک شوخی کردیم این را چرا نوشتی خیلی حساب و کتاب دقیق است. حاج آقا قرائتی از حاج احمد آقا نقل می کرد که حضرت امام به خواب حاج احمد اقا آمده است که امام این رافرموده است احمد که دستش را تکان داده است همین تکان دادن دست را می پرسند یعنی از جزئیات می پرسند.
شیخ عباس قمی به خواب پسرش آمد این را حاج آقای قرائتی در تلویزیون تعریف کردند که پسر جان من یک کتابی از یکی از علما گرفتم استفاده کنم این را عمرم نرسید پس بدم کتاب در کتابخانه در این قفسه این ردیف است برو پیدا کن بده به صاحبش پسر شیخ عباس قمی کتاب را پیدا می کند در راه از دستش می افتد زمین. می رود می دهد به آن عالم شب بعد دوباره پدر به خوابش می آید پسر جان کتاب را انداختی یک حقی آمده به گردن طرف برو حلالیت بطلب اینطوری زندگی کنیم.

یک ساعت یا یک ساعت و نیم صبح و یک ساعت یا یک ساعت و نیم هم عصرها امام علیه السلام در تفسیر این آیه به ما این را فرموده است چون بعدش دارد یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ پس معلوم می شود این شکنجه صبحگاهی و شامگاهی که غذاهای اینها آتش است یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أدْخِلُوا اگر روز قیامتی شد آنها را به جهنم می فرستند برای همیشه و به عذاب سخت گرفتار می شوند. سوره واقعه آیه۸۹ فَأمَّا إِنْ کَانَ مِنَ المُقَرَّبینَ آن کسی که از دنیا رفته است اگر از مقربان و نزدیکان خداست فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ رَوح از همان روح می آید یعنی زنده است خوشحال است رَیحان هم یعنی روزی می خورد وَجَنَّةُ نَعیمٍ از امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه نقل شده است روحٌ و ریحانٌ مال عالم برزخ است یعنی پذیرایی که در عالم برزخ صورت میگیرد وَجَنَّةُ نَعیم یعنی نعمتهای دائمی مال جهان آخرت است.

وَأمَّا إنْ کَانَ مِنْ المُکَذِّبینَ الضّالینَ اما آن کسی که می گفت این حرفها دروغ است آن عوضی ها ضَالِینَ یعنی عوضی اما آن عوضی ها وضعشان چطور است فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمَ پذیرایی می شوند با آتش های سوزان این مال عالم برزخ است وَتَصْلِیَةُ جَحیمِ این جهنم هم مال آخرتشان است. پس خیلی ها می پرسند در عالم برزخ چه خبر است جواب می دهیم که بستگی دارد چه جور آدمی باشد سوال آیا ممکن است کسی اهل بهشت باشد در عالم برزخ شکنجه شود بله ممکن است آنها چه کسانی هستند آنها کسانی هستند که در مجموع نمره قابل قبولی دارند اما تخلفاتی هم دارند اگر در دنیا توبه نصوح کرده باشند پاک می روند اما اگر مقداری مانده باشد اینها را بیچاره می کنند در آن چند صد سالی که در برزخ هستند از آن شکنجه هایی که ما و تصورات ما مثلا در قبر حدیث داریم ماری هست که هزار سر دارد ما اینها را نمی فهمیم یعنی چه یا عقربی که دارد که مثلا چقدر نیش دارد اینها را چون فهمش برای ما سخت است ما بالای منبر کم بیان می کنیم.

خیلی مراقبت لازم دارد یک بوق الکی زدی یک پیرمردی را ترساندی نمی توانیم غش غش بخندیم بگیم که چقدر خوب شد خلاصه زندگی کردن سخته و خوشبخت شدن ممکن است ولی سخت است در آن شب چی می پرسند مثل سوالات کنکور هست بعضی وقتها لو می رود سوالات را از قبل امامان ما لو دادند که چه هست بعضی هایش را شما بلد هستید. در تلقین می پرسند چون روح می فهمد چون ما به جسد که تلقین نمی کنیم به روح می گوییم إذَا أتَاکَ مَلِکانِ المُقَرَبَانِ صداش می زنیم می گوییم مثلا خود من ای جواد پسر هدایت دو تا فرشته مقرب خدا وقتی پیش تو آمدند و از تو پرسیدند اول می پرسند خدای تو که بود بعد کتابت چه بود قبله ات کدام سو بود پیامبر و امامانت که بود در بعضی از احادیث همین چند تا آمده است خب ماهم می گوییم اینها که آسان است مثل بلبل جواب بدهیم بچه بودیم به صورت شعر می گفتیم اصول دین پنج بود دانستنش گنج بود اول یکی هست خدا که عالمی کرده بنا هر بنایی که بنا دارد این جهان هم خدا دارد دوم نبوت و امامت و معاد و توحید.
یک حدیث داریم اینها را با دلیل می پرسند با یک کلمه حل نمی شود سوالات تشریحی است چهار گزینه ای نیست که شما اتفاقی هم یکی را درست بزنی نمره را بگیری مثلا می پرسند کتابت چه بود می گویی قران یک سیلی می خورد چون آنجا یک فرشته ای هست که کتک می زند اسم آن فرشته دو بار در قران آمده است اسم فرشته هست ضارب یعنی کتک زننده و نوع کتک هم آمده است سیلی یکی پس گردنی کتک می زند چرا می زنی چقدر قران می خواندی و می فهمیدی چرا آیه های قران را زیر پا گذاشتی چرا یک نسلی دشمن قران تحویل دادی این که ما فکر کنیم یک کلمه جواب دهیم نه سخت است اصلا اسمش وحشت نماز وحشت که شب اول قبر می خوانند چون می ترسند.
سوال قبر در حدیث دیگری آمده است که امام زین العابدین علیه السلام در هر جمعه در مسجد النبی مردم را موعظه می کرد یک روز از آن جمعه ها سخنرانیش از سوالات قبر بود این را فرمود اولین سوالی می پرسند راجع به خدا پرستی است که آیا خدا پرست بودی یا مشرک که این هم توضیحات لازم دارد بعد می پرسند از پیامبر و مکتب از کتاب و از خط رهبری و ولایت می پرسند که کدام رهبر را تقویت کردی کدام رهبر را تضعیف کردی. چون امروز یک چند کلمه هست که بعضی ها می گویند دین در حوزه شخصی است و به حوزه اجتماعی دین کاری ندارد نه دین اصلش حوزه اجتماعی است ولایت است.
امام باقر علیه السلام فرمود دین چند ستون دارد ستون اول نماز است ستون دوم زکات و ستون سوم روزه و ستون چهارم حج و ستون پنجم ولایت است. فرمودند ولایت از همه آن چهار تا مهم است یعنی باید معلوم شود پیشوای این جامعه کیست این که من کار ندارم می شود مثل زمان امام حسین علیه السلام من نماز می خوانم و مسجد می آیم و قرض الحسنه می دهم و سعی می کنم دروغ هم نگویم حالا یزید باشد یا حسین من کاری به این کارها ندارم. حتی در روز قیامت ما خواهیم رسید اختلاف است که اولین سوال راجع به ولایت است یا اولین سوال راجع به نماز است.
باید معلوم شود من دنبال چه کسی در این دنیا راه می روم زمان امام حسین علیه السلام مردم سه دسته بودند یک اقلیتی دنبال امام حسین علیه السلام بودند یک جمع بیشتری دنبال یزید بودند یک اکثریتی هم نه دنبال حسین و نه یزید بودند خب اینها چه می شود سر نوشتشان. آن که می گوید من کار ندارم من حوصله ندارم نمی دانم بی بی سی یک چیزی می گوید بچه یک چیزی می گوید آن آخوند یک چیز می گوید بهتر این است که همه را کنار بگذاریم و از زندگی لذت ببریم. نه آن آزمون سخت ما پیدا کردن رهبر صالح است باید تلاش کنیم چطور برای بدست آوردن پول آنقدر زحمت می کشیم که به یک در آمدی برسیم از ولایت می پرسند.

از امام صادق علیه السلام حدیث به ما رسیده است که ما برای قبر شما کاری نمی توانیم بکنیم بایدمنتظر بمانید قیامت برای قیامت شما چرا خب این قبر چه خبر است؟ حضرت علی علیه السلام که امشب شب شهادت ایشان است نامه هایی دارد یک نامه ای هم دارد به پسرش در آن نامه این را نوشته است پسر جان می خواهی بدانی قبر چیست القَبْرُ رُوضَةٌ مِنْ رِیاضِ الجَنَّةُ أوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِالنِّیرانَ قبر یک باغی است از باغستانهای بهشت یا گودالی است از گودالهای آتش. بستگی دارد که چه کسی بمیرد بازجویی که تمام شد خب دوحالت دارد یا این نفر این آقا یا خانم یا از خوبان است یا از بدهاست. اگر از خوبان باشد می گوید برو استراحت تا قیامت یک باغی آدرسش را می دهند و مثلا با یک وسیله ای می برند اونجا کیف می کند تا قیامت شود. اگر از بدها باشد شکنجه می شود. در قران هم این حرفهاست بله هست سوره مؤمنون آیه ۴۶ النَّارُیُعْرِضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا این نوع مرده ها یعنی آدم های بد صبح ها و شب ها اینها را آتش می زنند و شکنجه می کنند بقیه روز یک مقداری راحت هستند قیامت در جهنم تمام وقت در آتش می سوزند ولی در عالم برزخ خیلی آنجا خبر است این را آنقدر باید شکنجه شود تا آماده شود برای بهشت رفتن ممکن است یک مقداری باز بماند همچنان جرمها و گناهانی دارد که نیاز دارد به تنبیه آن تنبیهات در روز قیامت خواهد شد آنجا مثلا ششصد سال روی پا نگه می دارند حاجی آقا اینها با رحمانیت خدا نمی سازد همین خدای رحیم اینها را در قران فرموده است!استاد بزرگ ما آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر می فرمودند سوره رحمان یعنی خدای مهربان سوره الرحمان همه نعمتهای خداست یک بارهم که شده است ترجمه این سوره را بخوانید یکی از نعمتهای خدا جهنم است بله جهنم هم نعمت است از ترس جهنم خیلی ها گناه نمی کنند که این هم خوب است. امام رضا علیه السلام فرمود کسی که مسجد می رود به هشت فایده می رسد که دو فایده آخر این است از گناه فاصله می گیرد چون یکی از رودروایستی مردم می گوید زشت است من مسجد می روم امام رضا علیه السلام فرمود همین هم خوب است البته بهترش این است که به خاطر خدا گناه نکنیم ولی همین هم که یک فضایی وجود دارد که حیا می کند من به این فضا و مجلس رفت و آمد می کنم نه من وارد آن گناهان نمی شوم همین هم خوب است. سوره الرحمان که نعمتهای خدا را می شمارد یکی از نعمتها جهنم است یَا أبَالحَسَنِ یَاعَلي بنِ أبي طَالِب یَاحُجَةَ اللهِ عَلَي خَلقِه یَا سَیِدَنَا وَ مَوْلانَا إنّا تَوَجَّهْنَا وَأسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إلَي الله وَقَدَّمنَاکَ بَینَ یَدَي حاجاتِنا یَا وَجیهََا عِنْدَالله إشْفَعْ لَنَا عِندَالله به مظلومیت امیرالمؤمنین پروردگارا ما را بیامرز.

 

ضرورت نوشتن وصیت نامه

ضرورت نوشتن وصیت نامه

یکی از بحث های سازنده معاد بحث وصیت است وصیت یعنی ما برای پس از خودمان برای بازماندگان سفارشاتی بکنیم.


دانلود فایل صوتی


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

اِلهی اَنطِقنِی بِالهُدیَ وَ اَلهمنِی التَّقوی ماه مبارک رمضان خانه خدا پس از اقامت نماز جماعت موضوع معاد یک موضوع فوق العاده مهم و سرنوشت ساز تقاضا میکنم به روان تابناک پیامبرعظیم الشان اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید. به روان پاک شهیدان مومنین مومنات نمازگزارانی که در این مساجد نماز خواندند قران تلاوت کردند احیا گرفتند سخنی گرفتند یا شنیدند عالمانی که ما را هدایت کردند برای همه انها صلواتی هدیه بفرمایید. یکی از بحث های سازنده معاد بحث وصیت است وصیت یعنی ما برای پس از خودمان برای بازماندگان سفارشاتی را بگوییم تا انجام دهند. اگر ایرادی ندارد بپرسم اقایانی که وصیت نوشتند دست بالا کنند ببینیم. خداحفظ کند حاج اقا قرائتی را سال ۱۳۶۱ ایشان کتاب معاد مینوشت رسید به بحث وصیت من هم از اغاز تا پایان ان کتاب کنارش بودم رفت قلم را دست بگیرد بنویسد گفت من خودم وصیتم را ننوشتم حالا به مردم میخواهم بگویم بعد به من گفتند تو اینجا بنشین من میروم اتاق کناری یک وصیت نامه بنویسم و بیایم. ساعت هشت صبح بود تقریبا نیم ساعت گذشت نیامد یک ساعت نیامد دو ساعت نیامد دلواپس شدیم امدیم در زدیم حاج اقا دیدم از بس چشمهایش گریه کرده بادکرده. گفت حالا فهمیدم معنای وصیت نامه چیست.

یعنی ادم میرود یک فضایی که جدی میگیرد که باید برویم خانه ام را چیکار کنیم بچه هایم چیکار بشوند ماشین را به چه کسی بدهید یک حسی میگیرد که نه مثل اینکه مرگ جدی است. این خیلی خوبه وصیت چیست اولین ایه اش در سوره بقره ایه ۱۸۰ دو کلمه در این ایه است نشان میدهد اهمیت این موضوع را کلمه اول این است کُتِبَ،کُتِبَ یعنی واجب است. الان راجع به همین روزه کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیام یعنی روزه واجب است وصیت هم یعنی این کلمه هم که امده یعنی واجب است. اخر ایه هم حَقَّاً یعنی یک حقی است ما باید این حق را ادا کنیم حَقَّاً عَلَی المُتَّقین پس مسئله را از مستحب بودن یک مقداری حالا توضیح خواهیم داد چه هست وصیت.

وصیت چه پیام و چه مفهومی دارد؟

  • اولین معنایش این است که نشانه اهل حساب و کتاب بودن است. ادم که میخواهد وصیت کند باید دارایی اش را بداند بدهی اش را بداند چه کسی وصیت نامه مینویسد؟ کسی که اهل حساب و کتاب است. انها که انضباط مالی ندارند خیلی سرشان به خطر است.
  • دو، وصیت نشانه احترام به حقوق دیگران است. یعنی در این وصیت نامه میخواهم بگویم فلانی از من طلب دارد به فلانی بدهکارم این همسایه ما یک وقتی داد و بیداد کردیم از خواب بیدارش کردیم. ان همکارمان یک وقتی حقی از او ضایع شده این وصیت چون بخشی از وصیت برای دیگران است.
  • سه، وصیت نشانه به یاد مرگ بودن است. خود همین یاد مرگ ما در جلسه ای اینجا گفتیم که یاد مرگ چه برکاتی دارد. پلشتی ها پلیدها گناهان را از ذهن ادم بیرون میکند و ادم را اماده میکند پاک از این دنیا برود. حتی یک روایتی داریم که چقدرخوب است سالی یکبار وصیت نامه تان را عوض کنید این اثر تربیتی اش است. چون یکسال که گذشت دارایی ها عوض میشود کسی ممکن است پولش را خورده باشند پارسال میگفته اینقدر دارایی دارم امسال هیچی ندارم. حالا کمتر یا بیشتر میشود این هم یک نشانه است.
  • وصیت تداوم بخشیدن به اهداف و ارمانهای عالی است ادم در زندگی هدفهایی دارد این کتاب مینویسد ان یکی درس میدهد ان که کسب و کاسبی دارد ان که کارخانه دارد ان که محقق است هرکس به فراخور خودش یک ارزوهایی یک ارمانهایی دارد خیلی هایش را ادم نمیرسد. مرگ از راه میرسد و بخواهد ادامه پیدا کند ان اهداف ان ارزوها با وصیت نامه ممکن است. در وصیت نامه مینویسد ان کارخانه را این کار بکنید خانه ومغازه ام را چیکار کنید کتابهایی که نوشته ام کتابخانه ای که دارم هرکسی در شغل خودش این ادامه ما است وصیت.
  • وصیت پر کردن خلأهای اقتصادی محرومان است چون از نظر مالی فقه اسلامی به ما اجازه میدهد تا یک سوم دارایی مان را در راههایی که خودمان دوست داریم خرج شود مثلا سیصد تومان دارد تاصدتومان را میتواند بگوید به بیمارستان بدهید. برای جاده سازی برای مسجد خرج کنید. مدرسه بسازید به فقرا بدهید برای جوانهایی که میخواهند ازدواج کنند خرج کنید این خلاءهای اقتصادی را این وصیت پرمیکند.
  • یک تدبیری است که خدای عالمیان از روی حکمتش برای ماقرارداده وصیت بهره گیری از چیزی است که یک عمر جمع کرده ایم. یک عمر اینور زدیم آنور زدیم صبح زود از خانه بیرون برو ماموریت برو شب نخواب حالا پولها را جمع کردیم یک لذتی میخواهیم ببریم در ان دنیا این وصیت یک چنین ظرفیتی است.
  • وصیت راه جبران کارهایی است که در زندگی خودمان نکردیم. خب روزه میگرفته نگرفته الان هم مریض است خب باید وصیت کند برایم روزه بگیرید. مکه باید میرفته نرفته الان هم یا راه بسته است یا ثبت نام میکنند میگویند پانزده سال دیگه نوبت شما میشود یک کارهایی که باید انجام میدادیم و ندادیم. این وصیت یک چنین کمکی به ما میکند.
  • وصیت یک یادگاری است که از ما برای بعد از خود ما میماند. برای زنده نگه داشتن ناممان. حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از دعاهایش این است خدایا بعد از مردنم نام من سر زبان ها باشد این یک چیزخوبی است این وصیت یکی از اثارش این است.

به قدری وصیت مهم است که پیامبر فرمود هرکس وصیت کرده بمیرد شهید از دنیا رفته. شهید خیلی ارج و منزلتش بالاست معلوم میشود که این موضوع خیلی اهمیت دارد. خب اینها یک تعاریفی از اینجا به بعد ده تا نکته میخواهیم بگوییم راجع به وصیت کردن:

  1. وصیت نکته اول این است که تنها در مسائل مالی نباید باشد. تا ما میگوییم وصیت میگوید من که پولی ندارم وصیت فقط در مسائل مالی نیست در مسائل فرهنگی در مسائل معنوی در مسائل اخلاقی در مسایل اجتماعی همه امامان ما چندتا وصیت داشتند. علامه مجلسی در چهارجلد بحارالانوار وصیت مثلا بعضی امامان ما هفت تا وصیت نامه داشتند فقط مسائل مالی نیست وصیت امیرالمومنین علیه السلام که معمولا روز نوزدهم یا بیست و بیست و یکم ماه رمضان میخوانند مالی نیست. مثلاحضرت وصیت کرده ای بچه ها ای دوستان در زندگی نظم داشته باشید خب این وصیت است اما مسائل مالی نیست یا مثلا به همسایه ها برسید به قران توجه کنید فکر نکنید وصیت فقط مسائل مالی است. این نکته اول. چه جور وصیت را بنویسیم؟ امامان ما یاد داده اند به ما اول بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم اعتقاداتمان رابنویسیم من فلانی فرزند فلانی با کد ملی فلان شماره به یکتایی خدا عقیده دارم به پیامبران که اول انها حضرت ادم و اخر انها حضرت محمد صَلَّیَ اللهُ عَلَیهِ وَ الهِ وَسَلَّم است گواهی میدهم به امامان گواهی میدهم. قیامت را قبول دارم بهشت و جهنم راقبول دارم صراط و میزان را حساب را قبول دارم اول اعتقادات را بنویسیم بعد هم مسائل مالی بستانکاریها بدهکاریها بعد هم مسائل اخلاقی. دختر شما نگاه نکنید به شبکه من و تو حجابتان را حراست کنید حفاظت کنید خب این بچه ها پدرمادرهایشان را دوست دارند. هفتاد سال بعد هم میگویند برویم وصیتنامه پدربزرگ را بیاوریم ببینیم چی گفته به هرقیمتی شده نماز را ترک نکنید. یک کسی به امام صادق علیه السلام گفت من مسافرت میروم توصیه ای دارید فرمود مواظب باش در مسافرت نمازت قضا نشود. از اینجور وصیتها درستکار باشید. بچه جان باهم قهر نکنید اختلاف بینتان نباشد همدل باشید صمیمی باشید اینها اثر دارد. بنویسیم اینها را نشود یک وقتی پشیمان شویم که چرا وصیت نامه ننوشتم پس وصیت نامه فقط مسائل مالی نیست مسایل اخلاقی مسائل اعتقادی اجتماعی و مسائل مالی این نکته اول بود.
  2. نکته دوم از وصیت سوءاستفاده نکنیم گاهی وقتها یک کسانی با بعضیها بد هستند حتی ممکن است با بچه خودش با خواهرش با برادرش با پدرش با مادرش دعوا دارند. این وصیت نامه را وسیله انتقام گیری قرار میدهند میگوید جوری وصیت میکنم این همین بچه ام خیلی بچه تخسی است که مثلا بنابوده پانصدتومان به اوبرسد چهارصدتومان برسد این را امامان ما گوشزد کردند وصیت نامه جای انتقام گرفتن نیست سوءاستفاده نکنید .وصیت نامه باید حکیمانه باشد درحدیث میخوانیم که کسی در وصیت ظلم کند گناه کبیره کرده است.
  3. نکته سوم اینده نگری برای فرزندان و وارثان نشانه ایمان است. شخصی با داشتن فرزندان صغیر و کوچک تمام اموال خود را در راه خدا بخشیده بود. به پیغمبر خبر دادند که چنین کسی ما امروز در قبرستان خاک کردیم که مثلا بچه سه ساله هفت ساله ده ساله دارد ولی پولهایش را تا زمانی که بوده در راه خدا خرج کرده پیغمبر فرمود اگر زودتر گفته بودید اجازه نمیدادم در قبرستان مسلمانان خاکش کنید. او که مسلمان نیست این که اسلام نیست. یک گردان گدا از خودش به جا بگذارد اول خانواده همسر فرزندان ازدواجشان چه میشود خانه شان چه میشود تحصیلشان چه میشود اینها مراقبتهایی هستند که بعضی ها نمیکنند متاسفانه. درحدیث میخوانیم گاهی انسان هفتادسال عمرمیکند ولی در وصیت برخلاف عدالت حرکت میکند اهل جهنم میشود مراقبت. یک حدیث دیگر کسی که خوب وصیت نکند مشمول شفاعت ما نمیشود. پس وصیت نامه هم ظرافتهایی دارد نکته هایی دارد.
  4. یک نکته دیگر نکته چهارم این هم خیلی قشنگ است این را همه شما بلد هستید. ولی من یک بار دیگر میگویم فرزند یک پدری که پدر از دنیا رفته بود نزد پیامبر صَلَّیَ اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَسَلَّم امد گفت یا رسول الله پدرم انبار خرمایی را وصیت کرده که به دست مبارک شما به فقرا داده شود. پیغمبر هم فرمود باشه برویم تشریف اوردند انبار خرما را با دست خودشان دست پیغمبرهم با دست من و شما فرق دارد به فقرا دادند انبار خالی شد یک خرمای له شده ان اخر ان گوشه افتاده بود پیغمبر ان را بلند کرد همه ببینند اگر خودش با دست خودش این خرمای له شده را در زمانی که زنده بود میداد از اینکه یک انبار به دست من پیغمبر داده شده ارزشش بیشتر بود. خب اینها برای ما درس است من یادم است بیست سال، بیش از بیست سال به خانه یک اقای محترمی میرفتیم هفت هشت تا خانه داشت هفت هشت تا ملک داشت چند تا مغازه داشت هروقت ما دیدنش میرفتیم مثلا عیدها به یک دلیلی میرفتیم به من میگفت اقا سید یک وقتی من میخواهم بیایم خدمت شما وصیت نامه بنویسم اخرش هم ننوشت و مرد. میخواست یکی از ان ملک ها را در راهی که دوست دارد نمیدانم برای فقرا برای بیمارستان نکرد اینکار را خب ممکن است بچه هایش ان کار را کنند ولی قیمتش فرق دارد حدیث داریم پرحسرت ترین ادمها در روز قیامت دو دسته هستند. یکی پولداران یکی علما کدام پولدار کدام عالم پولداری که پول را جمع کرد تا زنده بود در راه خدا نداد بچه هایش دادند. انجا نگاه میکند با یک حسرتی سهمی که در قیامت به او میرسد سهم کمی است ان بچه ای که پول را داده دیگر ان پول مال پدر نیست مال خود ان بچه است که داده. و عالمی که حرفهای خوب برای مردم زده ولی خودش تحت تاثیر ان حرفها نبوده مردم تحت تاثیر قرار گرفتند بهشتی شدند این عالم باحسرت نگاه میکند همین حاج اقایی بود که چهارشنبه شبها در مسجد مهدیه عجب او با سرعت رد میشود و بهشت میرود سید جوادبهشتی انجا ایستاده. پرحسرت ترین ادمها اول پولدارها دوم علما .خب این چهارنکته.
  5. نکته پنجم در وصیت روح بزرگ داشته باشید چون وصیت یعنی چه یعنی به کسی که ارث نمیرسد میخواهیم بگوییم یک مبلغی بدهند. مثلا بنده از دنیا رفتم خدا عمر شما را طولانی کند . خب دارایی من به چه کسی میرسد به همسر به فرزندان به پدر و مادر اگر داشته باشم به دیگری نمیرسد مگر اینکه اینها نباشند بعد به خواهر برادر و بچه هایشان. خب به کسانی که ارث نمیرسند من میدانم درفامیل هم محتاج وجود دارد. این کلیه اش درد میکند این بچه اش میخواهد داماد شود بچه اش میخواهد عروس شود بر فرض خواهرم است برادرم است در وصیت میتوانم بگویم این مبلغ را به خواهرم بدهید این را به خاله بدهید این را به همسایه روبرویی بدهید این را یک دوست دارم در اداره از همه زندگی اش خبر دارم خیلی در سختی زندگی میکند این را به او بدهید. حالا با کسانی که من رابطه دارم فامیل یا غیرفامیل کسانی هستند که ما باهم دعوا داریم شاید باور نکنید یکی از فامیلهای امام صادق علیه السلام با چاقو امده امام صادق رابزند عجب در زندگی ائمه هم بوده؟ بله کسانی که انجا بودند خلاصه نگذاشتند این اقا را برگرداندند بعد امام علیه السلام روبروی ان جمع شروع کرد وصیت نانه نوشتن که یک مبلغی بدهد به همان ادم چه کسی اینکار را میکند برای اینکه دلش را نرم کند که اگر کینه ای وجود دارد او کینه بر دارد. معلوم میشود که در وصیت نامه نوشتن تنگ نظر نباشیم یک روح بزرگ داشته باشیم حالا یک کسی غیبت ما را کرده یک چیزی پشت سر ما گفته ولی احتیاج دارد بچه اش میخواهد ازدواج کند ندارد من میتوانم یک نقشی برای او داشته باشم.
  6. نکته ششم گاهی وصیت نوشتن واجب میشود ان چه وقت است وقتی بدهکاری دارم یا امانتهایی از مردم دست من است کلید کارخانه را به من داده باید وصیت کنم مردم فکرنکنند کارخانه مال من است. من مدیرکارخانه هستم مالک کارخانه نیستم. پولها به حساب من است ولی مال من نیست تجار از اینکارها میکنند پولش را از طریق کارت یک نفر دیگه تجارت میکنند حالا درست غلط فعلا کار به انجا نداریم ولی کجا وصیت واجب است. انجا که بدهی دارم و یک نوشته ای بایدبنویسم این مبلغ به خواربارفروشی به ان مغازه دار به شریکم عرض به خدمت شما به کسی که باهم کربلا رفتیم در کربلا از او قرض گرفتم انها را بنویس اینها واجب است یا امانتهایی که از دیگران نزد من است اینها را باید بنویسیم اینها واجب است. این وصیت نامه نوشتن واجب است همین جا خمس و زکات هم هست. خمس ندادم خمس یک بدهی است زکات ندادم یا کم دادم یا رفتم حساب کتاب کردم با نماینده مرجع تقلید او هم گفته هر وقت داشتی بیاور داشتم نرفتم بدهم شیطان امد قلقلک داد نگذاشت ان پول رابدهم. خمس و زکات هم جزء کسانی که وصیت نامه برایش واجب است یکی انها هستند که خمس نداده اند یا اصلا نداده الان تا زنده هست باید بنویسد من اینقدر دارایی دارم قبل اینکه به وارثها تقسیم کنید برویدخمس را جدا کنید بعد تقسیم کنید این نکته ششم.
  7. نکته هفتم مقدار وصیت گفتیم هرکسی مسلمان اجازه دارد تا یک سوم دارایی اش را وصیت کند حدیث به ما میگوید یک کاری کنید از یک سوم کمتر دقیق یک سوم نباشد وارثها وقتی میشنوند مثلا پدرشان میخواهد وصیت کند خلقشان تنگ میشود درست است؟ مثلا یک اقایی است نمیدانم هزار میلیارد پول دارد صد میلیاردش را میخواهد وصیت کند خواهر برادرها خلقشان تنگ میشود با بابا سرسنگین میشوند اسلام میگوید یک سوم نه یک چهارم مثلا جوری که انها هم رنجیده نشوند دلخور نشوند این کار را با اطلاع انها انجام بدهند توجیه کند انها را بگوید شما هم قیامت دارید چندجلسه بنشینند باهمدیگر یک جوری نباشد با خلق تنگی. مسجد قبا منبر میرفتیم سالها یک اقایی بود صف اول همیشه میگفت من وصیت کردم وصیت کردم اخرش هم بچه هایش گوش نکردند ان وصیت نامه را پاره کردند. یک کاری کنیم این فرهنگ عقیده قیامت فرهنگ ذخیره سازی برای قیامت این بچه ها را توجیه کنیم انها با طیب خاطر به این کار تن بدهند. با خلق تنگ خواهر برادرها میگوید بریم بهشت زهرا یک فاتحه برای بابا بخوانیم میگوید برو بابا برای چی فاتحه بخوانیم صدتومانش را داده به دیگران این قصه را تا زنده هستیم حل کنیم. بسیاری وصیت نامه مینویسند به بچه ها اطلاع نمیدهند مخفی میگذارند یا نزد کسی میگذارند حدالامکان این کار را بکنیم بچه ها با عشق اینکار را انجام بدهند که انها هم به رشدی برسند به ترقی معنوی برسند. این نکته هایی است که امامان ما به ما یاد داده اند.
  8. هشتم وصیت را به فال بد نگیریم میگوید اقا الان اینجا ده نفر وصیت نامه نوشتند به بقیه میگوییم که اقا وصیت نامه بنویسید این عزیزان هم خانه میروند وهمین امشب میخواهند وصیت نامه بنویسند خانمش میگوید نچ برو کنار بگذار یعنی فکرمیکند اگر وصیت نامه بنویسد عزرائیل هوس میکند زودتر بیاید و جانش را بگیرد. اتفاقا برعکس وصیت نامه نوشتن طول عمر را زیاد میکند این را امام معصوم به ما گفته وصیت نامه نه اینکه یعنی به زودی میمیرم معنایش این نیست خداوند عمری طولانی عمر باعزت باصحت وصیت را به فال بد نگیرید معنایش این نیست که به زودی میمیرم معنایش این است که اینده نگرهستم یک دنیای بزرگتری در پیش دارم میخواهم سرمایه گذاری کنم برای انجا معنایش این است. این نکته هشتم.
  9. نکته نهم قران میفرماید وصیت نامه باید بِالمَعروف باشد ما چند وقت پیش مادری از دنیا رفته بود ما را دعوت کردند برای روز سوم و هفتم که بروم و روضه ای بخوانم در انجا قبل از منبر من وصیت نامه این مادر را خواندند انصافا چه مادر فهیم چه مادر باسلیقه مثلا گفته بود ارثی که از من به شما میرسد مال خودتان است. ولی اگر دوست دارید من شاد شوم این مبلغ را قرض الحسنه بگذارید به دیگران وام بدهید. تقریبا ده بند داشت ان وصیت نامه این مادر به بچه ها گفته خیلی سفارشات قشنگ همانجا خواندند. هم برای وارثان الهام بخش بود هم برای جمعیتی که امده بودند بارِک الله یک مادر چقدر میتواند فهیم باشد چه نکته هایی را بِالمَعروف یعنی وصیت نامه پسندیده باشد چاپ کنند تکثیر کنندبارِک الله چه نکته هایی را رعایت کرده.
  10. نکته دهم کسی حق تغییر وصیت را ندارد. در بعضی از سریالها و فیلمها شما میبینید هم خارجی ها فیلم ساختند هندی ها ساختند اروپایی ها ساختند اصلا ادم که میمیرد دارایی که از ادم می ماند افراد زیادی طمع میکنند اینها را بعضی ها وصیت نامه را میدانند پدر وصیت نامه نوشته مادر وصیت نامه نوشته ان را گم و گور میکنند مثلا یک جوردیگر تقسیم میکنند یا میروند تغییرش میدهد با یک خطی مثلا میداند خط بابا حرف ی را چطور مینوشته به نفع خودشان یا به نفع چند نفر. قران میفرماید در همان سوره بقره دو ایه است ایه ۱۸۰ و ۱۸۱ میفرماید اگر کسی تغییر بدهد فَمَن بَدَّلَهُ مِن بَعدِ مَا سَمِعَهُ شنیده وصیت نامه را و تغییر بدهد فَاِنَّمَا اِثمُهُ عَلَی الَّذین یُبَدِّلونَه گناهش هم برعهده ان کسی است که یا ممکن است محضری باشد یا ممکن است یک نفرشخص ثالث باشد یا ممکن است خود ارث برها باشد یا ممکن است نمیدانم هرکسی، هرکسی وصیت نامه را تغییر بدهد گناهش به دست اوست. وصیت نامه نباید تغییر بکند هرجور ان طرف وصیت کرده مگر اینکه چیز حرامی باشد نه این بندهایی که ایشان نوشته هیچکدامش حرام نیست. کسی حق تغییر را ندارد.

حالا شاید ما روز نوزدهم ماه رمضان وصیت نامه امیرالمومنین علیه السلام را خواندیم این بحثها خیلی مانده ما هم میخواهیم بحث معاد تا اخر ماه رمضان تمام بشود. روز اخر ان شاءالله میخواهم راجع به بهشت صحبت کنم یعنی ما میخواهیم شما را با بهشت با یک خاطره خوشی از بحث معاد روزهای قبلش بحث جهنم را داشتیم روزهای بیست و هشتم و بیست و نهم روز بیست نهم اخرین روزی است که ما خواهیم بود پنجشنبه است ان روز میخواهیم بحث بهشت را بکنیم حالا من نگاه میکنم سعی خواهم کرد که وصیت نامه امیرالمومنین را به عنوان نمونه چون امامان ما یاد داده اند که اینطوری باید وصیت نامه بنویسیم. خدایا به مظلومیت امیرالمومنین به مظلومان عالم رحمت و نصرتت را سرازیر بفرما. خدایا گناهان ما را ببخش و بیامرز. لحظه جان دادن شیرین ترین لحظه عمر ما عالم قبر عالم روشنایی ما روز قیامت روز سربلندی ما قرار بفرما رهبر عزیزمان کشور عزیزمان مردم عزیزمان را از هر گزندی حفظ بفرما.

لحظه مرگ

حسن عاقبت و سوء عاقبت

حسن عاقبت و سوء عاقبت

یکی از موضوعات بسیار مهمی که اهمیتش را پیامبر و معصومین مدام تکرار میکردند مسئله حسن عاقبت و سوء عاقبت است. این موضوعی که میخواهم عرض کنم هم امیدبخش است هم هراسناک است به بعضی ها آدم نگاه میکند امید پیدا میکند به بعضی ها ادم نگاه میکند دلواپس میشود عاقبت ما چه خواهد شد؟ این موضوع امروز،  تمام وقت راجع به این قصه است.


دانلود فایل صوتی


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

اِلَهی اَنطِقنی بِالهُدیَ وَ اَلهمنِی التَّقویَ ماه مبارک رمضان در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت شب میلاد مسعود سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام است. از خداوند میخواهیم طاعات و عبادات و خدمات شما را روزه داری تلاوت قران اطعام ازشما و از همه بندگانش قبول بفرماید و دلهای ما را برای دریافت رحمتهایش در شبهای قدر مهیا بفرماید. تمنا میکنم به روان تابناک پیامبرعظیم الشان اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید. به روان پاک شهیدان ارواح مومنین مومنات خواهران و برادرانی که در سالهای قبل در این مساجد حضور پیداکردند نماز اقامه کردند قران خواندند سخنی گفتند یا شنیدند عالمانی که ما را هدایت کردند و همه کسانی که برما حقی دارند صلواتی هدیه بفرمایید.
یکی از موضوعات بسیار مهمی که اهمیتش را پیامبر و معصومین مدام تکرار میکردند مسئله حسن عاقبت و سوء عاقبت است مامیتوانیم مردم را به چهارقسمت تقسیم کنیم:
بعضی تمام عمرشان با راستی درستی با پاکی با خیر رسانی اغشته است. بعضی تمام عمرشان با نادرستی با ناپاکی با ظلم با تجاوز همراه است این دوگروه. یک گروه دیگری هستند اغاز زندگیشان با بدی با گناه با ظلم همینطور می ایند و دهها سال ولی به دلایلی پایان زندگیشان به خوشی ختم میشود به حسن به نور این گروه سوم. یک گروه چهارمی هستند اغاز زندگیشان دهه های اول نماز میخوانند خدمت میکنند دنبال علم هستند دنبال خیر هستند جبهه میروند مکه رفتند اما پایان عمرشان به بدی تمام میشود.
این موضوعی که میخواهم عرض کنم هم امیدبخش است هم هراسناک است به بعضی ها ادم نگاه میکند امید پیدا میکند به بعضی ها ادم نگاه میکند دلواپس میشود عاقبت ما چه خواهد شد؟ این موضوع امروز تمام وقت راجع به این قصه است.
بارها درقران کریم این کلمه رامیبینیم امَنوا ثُمَّ کَفَروا عده ای ایمان اوردند بعد از مدتی دست برداشتند کافر شدند چون انسان ازاد است مختاراست هروقت میتواند در هر راهی باشد مگر مدد الهی دست انسان را بگیرد انسان طمع دارد حرص دارد شهوت دارد غضب دارد خودپسند است خودپرست است مستبد است خیلی خطرها انسان را تهدید میکند. امَنوا ثُمَّ کَفَروا حتی ایاتی داریم اهنگش این است امَنو ثُمَّ کَفَروا ،ثُمَّ امَنوا ، ثُمَّ کَفَروا مدتی ایمان اورده بعد کافر شده مجددا ایمان اورده باز با بدبختی این جهان را ترک میکند. اینها زنگ خطر است. ما کسان زیادی در تاریخ داریم حالا من اسم ان را اینطوری گذاشته ام خوش سابقه های بدعاقبت. دوم بدسابقه های خوش عاقبت.
حتی خداوند در قران سرگذشت انها را اورده مثلا خوش سابقه های بدعاقبت دو نفر هستند دربین بنی اسرائیل هر دو انقلابی بودند مومن بودند از طرفداران موسی بن عمران بودند یکی به نام قارون پس از انقلاب به بیراهه رفت و دنبال پول جمع کردن رفت شروع کرد به برج ساختن و کارخانه و از این حرفها همه احساساتش را کنار گذاشت دستور هم امد مقداری به مردم به بینوایان توجه کن گفت مال خودم است نمیخواهم بدهم. اینها نتیجه تخصص خودم است اِنَّما اوتیتُ عَلَی عِلمِِ عِندی اینها مال خودم است اینها نتیحه تخصص خودم است. اِنَّمَا اوتِیتُهُ عَلَی عِلمِِ مِن عِندِی اینها مال خودم است قارون کی بوده؟ از انقلابیون بوده خوش سابقه بوده یعنی تاریخش را نگاه کنیم در انقلاب میدرخشیده.
نفر دوم بلعم که در سوره اعراف ایه ۱۷۶ عالمی است که موسی بن عمران گاهی او را به جلسات اعزام میکرده سخنرانی کند از نظر معنوی انقدر ترقی کرده بوده که مستجاب الدعوه بوده یعنی دعا میکرده ردخور نداشته. فرعون در کمین او نشست هنوز انقلاب نشده و از او سوءاستفاده کرد و او هم یا از ترس فرعون یا به طمع وعده های فرعون به دام فرعون افتاد حتی حاضر شد از مستجاب الدعوه بودن خود علیه موسی بن عمران استفاده کند. خداوند اسم این عالم را سگ گذاشته یک وقت ما میگوییم فلانی سگ است بعد هم بعضی ها ممکن است ما را نصیحت کنند حاج اقا شما که از حرفهای رکیک که، خدا یک عالم را عالم سطح پایین هم نه اینها برای ما زنگ خطر است که غره نشویم به خدماتمان مغرورنشویم به گذشته مان که من جبهه رفتم من چقدر نمازخواندم مقداری از این مسجد را من ساختم به فقرا کمک کردم چقدر در صندوقهای قرض الحسنه پول دارم. همه اینها خوب است جای شکر گزاری دارد ولی اگر غرور سراغ انسان بیاید انسان را بیچاره میکند.
این دونفر قارون و بلعم هر دو در قران امده. قران کریم در سوره ابراهیم ایه ۲۷ یکی از الطاف الهی را ثابت قدم بودن در عقیده میداند یُثَبِّتُ الله یعنی خداوند ثابت قدم میکند اَلَّذین امَنوا مومنین را بِالقَولِ الثَّابِت فِی الحَیوةِ الدُّنیَا وَ فِی الاخِرة یک حرف درست انها زدند تا زنده بودند همان حرف را زدند در اخرت هم بر همان عقیده بودند این خیلی خوب است. در قران کریم تقریبا ۱۷۰دعا است یکی از دعاها که درباره علما است رَبَّنَا لَا تُزِغ قُلوبَنَا بَعدَ اِذ هَدَیتَنَا خدایا بعد از اینکه ما را هدایت کردی نکند طوری بشود دلهای ما به سمت چرکینی برود. یعنی خود ما زمینه ای را فراهم کنیم خدا هم فرمولهایی دارد معلوم میشود احتمال لغزش است. احتمال به بیراهه رفتن است احتمال برگشتن از راه درست است.
شما حساب کنید گروهی از مهاجران هشتاد و چندنفر از مکه به خاطر خفقان زیاد و مشکلات زیاد و به خاطر شکنجه هایی که بوده انها مهاجرت کردند به سرزمین حبشه که شما قصه اش را شنیده اید. یکی از این هشتاد و چند نفر در انجا مسیحی شد. مشرکین وقتی فهمیدند انها را تعقیب کردند انها هم زیرکی به خرج دادند از راههایی خودشان را به بندر رساندند سوار کشتی شدند و فرار کردند. یک چنین جمعیتی در انها بدعاقبت هم هست همین طلحه و زبیر حالا گوینده ها بر اساس مصالحی، کم زندگی انها را بیان میکنند. هر دوی انها خوش درخشیدند یعنی واقعا میتوانیم این کلمه را برایشان بگوییم خوش سابقه های بدعاقبت چقدر در جبهه هابودند چقدر برای اسلام تبلیغ کردند. زبیر یکی از مدافعان حضرت زهرای مرضیه است یعنی عده معدودی در دوران سقیفه امدند خانه حضرت علی علیه السلام هفت هشت نفر که زبیر یکی از انها بود امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید این شمشیر زبیر انقدر خدمت کرده به اسلام اما عاقبتش را ببینید اینها زنگ خطر است‌.
نباید پیرمردها بگویند که عاقبت ما را بخیر کن همه باید بگویند جوان پیر زن مرد عالم عادی همه باید به درگاه پروردگار تضرع کنیم. این دعایی که پیغمبر میخوانده اِلَهی لَا تَکِلنِی اِلَی نَفسی طَرفَةَ عَینِِ اَبَداً خدایا لحظه ای مرا به خودم وامگذار به خودم واگذاشته شوم غرور می اید من بودم چه کردم شمشیر من بود پول من بود وساطت من بود سخنرانیهای من بود کتابهای من بود غرور که می اید انسان را بیچاره میکند. همیشه حالت رجاء حالت التماس به پیشگاه خدا که خدایا خودت ما را حراست کن خودت ما را حفاظت کن تا عاقبت بخیر شویم.
قران کریم درسوره بقره ایه ۱۳۲میفرماید دو پیغمبر حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت یعقوب وقتی میخواستند از دنیا بروند بچه هایشان را صدا زدند گفتند یَا بَنِیَ بچه جان بُنَی یعنی فرزند کوچک بَنِی جمع است یعنی فرزندان پسران ای پسران اِنَّ اللهَ اصطَفَی لَکُمُ الدّین خداوند یک ایینی را برای شما انتخاب کرده از این به بعد میخواهید چه کنید؟ بچه ها هم گفتند پدرجان یا ابراهیم شما نظرتان چیست ما باید چه بکنیم ای پدرجان یعقوب ما چیکار کنیم؟ پدر به بچه ها میگوید فَلَا تَموتُنَّ اِلَّا وَ اَنتُم مُسلِمون من از شما این را میخواهم تا لحظه مرگ این دین را این عقیده و باور را حفظ کنید با خودتان داشته باشید. در حال اسلام در حال ایمان این جهان را ترک کنید.
خدا رحمت کند مرحوم کلینی در کتاب شریف اصول کافی یک بابی دارد به نام باب ایمانُ المُعارین یعنی ایمان کسانی که ایمانشان قرضی است. مُعارین از عاریه می اید عاریه یعنی یک وسیله ای را یک روز استفاده میکنیم و بعد به صاحبش پس بدهیم. انجا احادیثی بوده یک کسانی در حال جان دادن هرچه ان فرشته میگوید بگو اشهد ان لا اِلَهَ اِلَّا الله نمیگوید در حال کفر این جهان را ترک میکند. همینجا یک قصه ای را که شما شنیدید بگویم اهمیت رضایت پدر و مادر را در خوش عاقبتی بیان کنم. خبر دادن به پیامبر صَلَّی اللهُ عَلیه وَ الهِ وَسَلَّم یا رسول الله جوانی در خانه ما در حال جان دادن است دوسه روز دیگر میرسیم به موضوع جان دادن انجا خواهیم گفت چه مشکلی است ان مسئله جان دادن، جوانی در خانه ما درحال جان دادن است میشود تشریف بیاورید پیغمبر قبول کردند. تشریف اوردند به خانه جمعیت گریه میکنند این جوان هم دارد جان می دهد. پیغمبر فرمود درست است تشخیصتان درست است در حال جان دادن است.
رو کردند به پیغمبر که در سنگ نفوذ کند در کوه نهیب بزند متلاشی میشود به جوان فرمود بگو اَشهَدُ اَنَّ لَا اِلَهَ اِلَّا الله زبانش قفل شده نمیتواند بگوید جوان مسلمان. پیغمبر فرمود این جوان مادر دارد گفتند بله کو مادرش ان خانم را اشاره کردند و گفتند مادرش است حضرت پرسید مادر راضی هستی از پسرت گفت نه راضی نیستم خیلی بدی کرده به من حتی گفت به من کتک زده. پیغمبر فرمود مادر قیامت خیلی سخت است به حق من از جوانت در گذر ان مادر هم گفت به احترام شما میگذرم. این دفعه پیغمبر فرمود بگو اَشهَدُ اَنَّ لا اله اِلّا الله ای ندفعه زبانش باز شد. چقدر عاق والدین مهم است. نارضایتی پدر و مادر یا رضایت انها این پدر بگوید الهی خیر ببینی مادربگوید پسرجان دخترم ان شاءالله عاقبت بخیر بشوی چقدر این دعا موثراست.
یکی از عوامل موثر عاقبت بخیری همین دعای پدر ومادر است. جنگ احد شده بود من ندیدم در تاریخ جایی پیامبر به اندازه جنگ احد گریه کرده باشد خیلی گریه کرد عزیزترین نیروهایی را که تربیت کرده بود در جنگ احد در مقابل چشمانش نعش انها به خاک افتاد. یکی یکی انها را نگاه میکرد چقدر برایشان زحمت کشیده بعدپرسید علی کجاست؟ گفتند کنار صخره ای نشسته گریه میکند. پیغمبر فرمود علی جان چرا گریه میکنی جنگ است دیگر ما در بدر پیروز شدیم در اینجا شکست خوردیم ان شاءالله جنگ بعدی پیروز میشویم. عرضه داشت یا رسول الله از همرزمانم عقب افتادم انها به فیض شهادت رسیده اند من زنده مانده ام.
پیغمبر این را فرمود: اباالحسن تو هم در راه خدا کشته خواهی شد این محاسنت در ماه رمضانی به خون فرقت خضاب خواهدشد امیرالمومنین اصلا نپرسید چه کسی مرا میکشد چه سالی خواهد بود سوالی که پرسید این بود راجع به خوش عاقبتی اَفِی سَلامَةِ فِی دینی انوقتی که کشته میشوم دینم سالم است؟ حتی در نگاه مولا کشته شدن خیلی اهمیت ندارد خوب مردن درست مردن اسم ان را هم گذاشته سالم مردن ایا مردن من در سلامت خواهد بود؟ یعنی درست خواهد بود باورهای من اعتقادات من اینها قصه هایی است که خدا نقل کرده یا در تاریخ اسلام رخ داده ما هم در کشورمان در این سی چهل سال چیزهای زیادی دیده ایم شما همه خبر دارید هم خوش سابقه های بدعاقبت در این چهل و چندسال دیدیم هم بدسابقه های خوش عاقبت. در عملیات بیت المقدس یک ماشین نیرو پیاده شدند من هم عمامه پوشیده بودم با لباس بسیجی. یکی از انها سراغ من امد و گفت اقا سید من از امروز میخواهم ادم بشوم تا حالا نه نماز میخواندم میخواهم جبهه ادم بشوم همان روز شهیدشد. داشتیم در انقلابمان مثل طیب رحمت الله علیه این سرگذشتها برای ما درس است. چندتا درس مهم اَفِی سَلامَةِِ مِن دینی کشته میشوم خوش عاقبت خواهم بود؟
یک اقایی است به نام نجاشی شاعر است از شاعران درجه یک چون بالاخره شعر در پیشرفت اسلام خیلی نقش داشته. خدا رحمت کند مرحوم اقای پیشوایی، مهدی پیشوایی یک عالمی است که خیلی به تشیع خدمت کرد در همین کرونا از دنیا رفت. مراسم تشییعش هم خیلی غریبانه بود در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد. یک کتاب دوجلدی ایشان هشت سال به اتفاق حدود ده پانزده نفر از کارشناسان حوزه و دانشگاه هشت سال طول کشید یک کتابی نوشتند به نام مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام. نزدیک دو هزار صفحه است این کتاب انهایی که حوصله دارند باید بخوانند. طلبه ها بیشتر میخوانند که اینها گشتند کتابهایی هزار و چند صدساله را مقدمه این کتاب راجع به تاریخ عزادری است که این عزاداری که ما به سر و سینه میزنیم زنجیر میزنیم مثلا دویست سال پیش پانصدسال پیش هشتصد سال پیش چطور بوده تا میرسد به زمان ائمه ان دویست سال زمان ائمه عزادری چطور بوده ایشان در ان کتاب اورده. غالبا عزاداریها باشعر شاعران بوده. یعنی شاعران اشعار سوزناکی در مرثیه اباعبدالله الحسین می سرودند امامان معصوم هم، هم آن کسی که شعر میگفته می سروده هم ان کسی که صدایش خوب بوده. ان شعرها را میخوانده هم ان کسی که میشنیده همه را ستایش میکردند. شعر یک دنیایی دارد.
نجاشی از کسانی است که برای ولایت امیرالمومنین برای حقانیت امیرالمومنین شعر میگفت. حالا شما حساب کنید یک ادم حزب الهی درجه یک در جنگ صفین هم به جبهه امده در جبهه هم باشعرهایش دفاع میکرد از امیرالمومنین علیه السلام تا اینکه در همین سالها یک روزی در کوفه امد در ماه رمضان به خانه دوستش اسمش ابوسَمّاک در روز ماه رمضان هم ناهار خوردند هم شراب خوردند همسایه ها خبر دادند مامورها امدند صاحبخانه توانست فرار کند یعنی همان ابو سمّاک اما شاعر را گرفتند. بعدهم امیرالمومنین علیه السلام تحقیق کردند دیدند درست است خب حکم شراب خوردن در اسلام هشتاد ضربه شلاق است حضرت صد ضربه به او زد. گفتند یاعلی بیست تا برای چیست فرمودندبه خاطر بی احترامی به ماه رمضان ماه رمضان احترام دارد از شعائر است. وَ مَن یُعَظِّم شَعائِرَ الله فَاِنَّهَا مِن تَقوَی القُلوب خب نجاشی چیکار کرد رفت و به معاویه پیوست همان شاعری که علیه معاویه شعر می سرود.
ما هم در کشورمان داریم کسی به امریکا پناهنده شده باشد به فرانسه به انگلیس به اسرائیل نماینده مجلس استاد دانشگاه هم لباس من یک پاسدار حالا فرقی نمیکند این قصه هایی که گفتیم یعنی خطر همه ما را تهدید میکند. نمیتوانم بگویم من عمامه دارم تضمین شده، نه تضمین شده نیست. آن طرف را نگاه کنید حربن ریاحی چه کسی بوده افسر ان طرفی ها بوده امام حسین علیه السلام به اوفرموده بِاَبی اَنتَ وَ اُمّی یاعلی کسی امام حسین به او بگوید پدر ومادرم به فدای تو این حر است بِاَبی انت وَ اُمّی چه کاری کرد این حر .بدسابقه های خوش عاقبت ،خوش سابقه های بدعاقبت.
یک دعایی هست در مفاتیح من کم دیده ام کسی بخواند توصیه میکنم هم خودم بخوانم هم شما به نام دعای عدیله این دعا برای خوش عاقبتی است. حجمش هم زیاد نیست دوسه صفحه است تقریبا اعتقاداتمان را انجا در ان دعا میگوییم هم برای کسی که جان میدهد و در حال احتضاراست خواندنش خوب است هم برای زنده ها یعنی همه ما که اولا یادمان نرود اقا ساعت احتضار من کی است نمیدانم شایدهمین امروز شاید یک ساعت دیگر نمیدانیم دعای عدیله یعنی نکند ما لحظه جان دادن برگردیم از حرفهایمان برگردیم از اعتقاداتمان.
امام معصوم آن را یاد داده به ما این را در عمرتان بخوانید من راجع به خدا عقیده ام این است راجع به قیامت عقیده ام این است راجع به پیغمبر عقیده ام این است خود همین تلقین شیاطین را وسوسه گران را از ما دور میکند. دعای عدیله یک دعایی دارد امام زین العابدین علیه السلام اَللهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ ایماناً خدایا یک ایمانی از تومیخواهم که لَا اَجَلَ لَهُ موقتی نباشد دونَ لِقَائِک تا وقت جان دادن که به دیدار تو می ایم این ایمان همراه من باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود اگرمیخواهی وقتی از دنیا میروی به بهترین شکل از دنیا بروی این سه کار را بکن حرفهایم را تا حالا اگر یادتان رفته این حدیث را خواهش میکنم فراموش نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود اگر میخواهی با بهترین شکل این دنیا را ترک کنی این سه کار را بکن:
  1. یک نعمت خدا را در راه معصیت خرج نکن. حالا خدا که به تو نعمت داده الحمدلله داری نوش جانت در راه حلال استفاده کن در راه معصیت استفاده نکن. این چشم نعمت خداست نگاه به ناموس مردم معصیت است این گوش نعمت خداست شنیدن موسیقی حرام معصیت است این زبان نعمت خداست گفتن حرف ناروا معصیت است این دامن، دامن برای زن برای مرد نعمت خداست. این را در راه رابطه نامشروع استفاده نکن این شکم نعمت خداست حرام به این شکم وارد نکن. پولهایی که داری نعمت خداست پول و خانه و دارایی و املاک نوش جانت خدا به تو داده در راه معصیت خرج نکن اگر خوش عاقبتی میخواهی.
  2. حرف دوم به وقتی که خدا میدهد مغرور نشو ما دیروز گفتیم دو روز راجع به توبه صحبت کردیم خداوند بندگانش را دوست دارد به بندگانش فرصت میدهد بیایید بندگان من، من شما را میبخشم باز آ، باز آ هر انچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ؛ این درگه ما درگه نومیدی نیست خب اینها را گفتیم دیروز پریروز . امروز امام صادق علیه السلام به ما یاد میدهدمغرور نشوی بگویی خیلی خب هر غلطی خواستم بکنم. حاج اقا بهشتی گفت خدا میبخشد میخواهید بروید مسجد مهدیه از خودش بپرسید مثلا روز یازدهم یا دوازدهم ایشان با اطمینان گفت خدا میبخشد. امام فرمود مغرور نشویم به فرصت توبه همچنان عذرخواه خدا باشیم.
  3. سوم این سومی خیلی قشنگ است امام صادق علیه السلام فرمود اگر خوش عاقبتی میخواهی انهایی که ما را دوست دارند ما اهل بیت را و انهایی که فضائل ما اهل بیت را برای مردم بیان میکنند به انها احترام کن. این خرجی ندارد مثلا انهایی که کتاب نوشتند سخنرانی میکنند یا دوست دارند ما را یکی از این دوتا را یا یاد میکنند فضائل ما را یا دوست دارند انها را احترام کن به انها اکرام کن خوش عاقبت خواهی شد.

یکی دو سه دقیقه بیشتر طول نمیکشد عوامل بدعاقبتی چیست؟

  1. یکی تکبر است. تکبر ادم را بد عاقبت میکند.
  2. یکی عاق والدین است عاق والدین هم ادم را بدعاقبت میکند.
  3. یکی هم مسخره کردن دین است تعبیر قران این است یک کسانی هستند گناه میکنند و گناهشان مَن کَذَّبوا بِایَاتِنَا میگویند ایات خدا دروغ است این قران دروغ است.این بهشت و جهنم و این حرفها را اخوندها درست کردند. یک وقتی یک کسی گناه میکند ولی میگوید من امام حسین را قبول دارم قران را قبول دارم چه کنم این ذاتم بد شده شرمندگی اش را اعلام میکند. نماز نمیخواند ولی میگوید پیغمبر را قبول دارم. یعنی به لحاظ اعتقادی مسخره نمیکند دین خدا را. یک کسی هست الان یکی از اهداف رسانه های خارجی این است این وقاحت را این پرده ها را پاره کنند وهمینطور برنامه های کوتاه کوتاه در شبکه های خارجی این جرات مسخره کردن دین را زیاد میکنند. یک خانم یک اقا می اید پول به او میدهند یا تهدید میکنند پشت ان دوربین می اید با موبایلش یک برنامه ای دو سه دقیقه ای امام زمان را مسخره میکند. امام حسین را مسخره میکند. امیرالمومنین را ایات قران را این هم بدعاقبتی می اورد.

ای که گفتی فَمَن یَمُت یَرنی جان فدای کلام دلجویت دلم نمی اید این قصه را نگویم. پیغمبر نشسته بود اصحاب هم نشسته بودند. یک جنازه ای را از ان جلوی در عبور دادند. پیغمبر فرمود بلند شوید بریم ببینیم کیست همه باهم بلند شدند و رفتند فرمودند این جنازه را روی زمین بگذارید گذاشتند فرمود علی جان نگاه کن ببین میشناسی امیرالمومنین پارچه را پس زد فرمود اری میشناسم این هروقت مرا میدید میگفت من خوشحالم که شما را دیدم من شما را دوستتان دارم. پیغمبر خودش امد او را غسل داد خودش او را کفن کرد خودش او را به خاک سپرد. این دعای خود پیغمبر بوده که خدایا نمیرم مگر اینکه علی را به من نشان بدهی اِلَهی لَا تُمِتنِی اِلَّا اَن تُرِیَنی عَلی چه ابرویی امیرالمومنین در پیشگاه خدا دارد. خدایا به حق پیغمبر به حق معصومین لحظه جان دادن چشمان گنهکار ما را به سیمای خندان امیرالمومنین روشن بفرما. (حسن عاقبت و سوء عاقبت)

آثار توبه

آثار توبه

آثار توبه

تاحالا که ما می گفتیم توبه فقط به آمرزش گناه فکر می کردیم اما توبه غیر از اینکه گناهان را می آمرزد فایده های دیگری هم دارد. یکی اینکه زندگی شیرین برای شما ایجاد می کند. یک خاصیت دیگر توبه این است که سیئات را به حسنات تبدیل می کند این خاصیت توبه است. سومین خاصیت توبه ریزش باران رحمت الهی است پول آدم را زیاد می کند این وعده خداست بچه هایتان را زیاد می کند وَیُمْدِدْکُمْ بِأمْوالٍ وَبَنینَ اینها آثار توبه است.


دانلود فایل صوتی (آثار توبه)


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إلهي أَنْطِقْنِي بِالْهُدي وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوي ماه مبارک رمضان در خانه خدا پس از اقامه نماز جماعت در آستانه میلاد مسعود امام مجتبی علیه السلام خداوند ان شاء الله طاعات و عبادات شما را تلاوت قران روزه داری اطعام افطاری از شما و از همه بندگانش قبول بفرماید. تقاضا می کنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی هدیه بفرمایید به روان پاک شهیدان ارواح مؤمنین و مؤمنات نمازگزارانی که سالهای قبل در این مساجد نماز خواندند دعا خواندند سخنی گفتند یا شنیدند علمایی که ما را هدایت کردند و همه کسانی که بر ما حقی دارند و همه کسانی که دستشان از این دنیا کوتاه است یا وارثی ندارند که برایشان دعا کنند یا وارثانی دارند که به فکرشان نیستند برای همه آنها صلواتی هدیه بفرمایید.
در مباحث معاد موضوع توبه از بحثهای فوق العاده مهم و امید بخش است. چند وقت پیش یک آقایی از همین محلات هم بود مرا به خانه اش دعوت کرد و گفت من حالا هشتاد سال دارم وضع مالی هم خیلی خوب و درجه یک بود گفتند در این هشتاد سال سعی کردم حالا نماز را بخوانم ولی من روزه نگرفتم حالا تکلیف من چیست. خب یک بدهی است به خدا که نباید به آنطرف خط بیفتد گفتم مسأله اش را میدانستی گفت بله مسلمان باید روزه بگیرد که من نمی گرفتم. شکم پرست بودم سالم بودم می توانستم روزه بگیرم ولی نگرفتم حالا باید چیکار کنم؟
خب مثلا فرض کن پنجاه سال روزه نگرفته پنجاه تا سی می شود هزار و پانصد تا روزه قضا به گردنش هست برای هر یک روز هم جریمه دارد که شصت مسکین را باید طعام بدهد یعنی هزار و پانصد ضرب در شصت می شود مثلا نود هزار مسکین را طعام دهد الان گفتن اقل اقلش هفتصدوپنجاه گرم گندم یا جو یا آرد یا خرما بدهد الان هفتصد وپنجاه گرم گندم می شود ده تومن اگر شود نود هزار تا ده هزار تومان باید برای این روزه ها بدهد یعنی قصه توبه این است. حالا ممکن است کسی بگوید من ندارم این مال کسی بود که در محلات شمال شهر زندگی می کرد می رویم میدان خراسان و باقر شهر می گویند من هم روزه هامو خوردم به عمد خوردم الان می خواهم پاک از این دنیا بروم راهی دارد پول هم ندارم الان هم مریض هستم قضا هم نمی توانم بکنم همچنان راه دارد که راهش استغفار است.
مثلا برای هر روزه ای یکی یا چند بار بگوید أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّي این همان نشانه مهر خداست همان حرفی که دیروز زدیم خدا سعادت بندگانش را می خواهد اشتباه کرده است کوتاهی کرده است ولی همچنان روزنه امید هست. کسی که دارد با مال، کسی که نمی تواند با وصیت، که فردا راجع به وصیت می خواهم صحبت کنم یکی از موضوعات معاد وصیت است همین موضوع وصیت موضوع بسیار مهمی است که سامان می دهد کار ما را آرام می کند ما را که خدا و پیغمبر به ما یاد داده است که با خاطر جمع این دنیارا ترک کنیم و وارد آن دنیا شویم. و اما بحث دیگر راجع به توبه همان ابعاد توبه است یعنی من چه نوع گناهی کردم که توبه اش فرق می کند.
ما الان یک سوره در قران داریم از صد وچهارده سوره یک سوره به نام سوره توبه است. در آن سوره این قصه آمده است آیه 118 از سوره توبه رزمندگان با فرماندهی پیامبر از مدینه راهی جبهه شدند جنگ سختی هم بوده است ششصد یا هفتصد کیلومتر باید می رفتند با آن وسایل قدیم تابستان آن گرمای حجاز سه نفر از همین مسلمانها همراه رزمندگان شدند و کمی با آنها همراهی کردند ولی با هم هماهنگ کردند و جیم شدند. اینها عقب نشینی کردند و از کوچه پس کوچه ها برگشتند وآمدند خانه و رفتند به باغ و شروع کردند به کباب خوردن و رزمندگان هم رفتند جنگ و برگشتند. رسم بوده که هر وقت پیامبر از سفر یا از جنگی می آمد مردم شهر به استقبال می آمدند این سه نفر هم به استقبال پیامبر آمدند. مبارک است این پیروزی و شروع کردند به تبریک گفتن جبرئیل خبر آورد که این سه نفر حقه باز هستند تا یک جایی رفتند و برگشتند بچه های مردم کجا هستند اینها کجا هستند!
پیغمبر از طرف خدا مأمور شد این سه نفر را بای کُد کند این سه نفر آمدند جلو و به پیغمبر سلام دادند و حضرت جواب سلام آنها را نداد. به مردم هم فرمود شما هم جواب سلام اینها را ندهید اینها هم اول فکر کردند یک چیز ساده ای است در کوچه و خیابان با مغازه دار هر جا می رفتند کسی جواب سلام آنها را نمی داد. آمدند خانه به خانم سلام داد خانم هم جواب نداد خانم تشنه هستم یک لیوان آب بیار مثل قهرها بچه ها دختر پسر همه همدست شدند. قران می فرماید ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الأرْضَ یعنی زمین بر اینها تنگ شد ببینید بعضی از تنبیهای خدا اینطوری هست. آخرش خدا بخشیده است آنها را ولی گوشمالی داد گناهشان چه بوده است از جبهه فرار کردند. ببینید فرق می کند گناه تا گناه این سه نفر به هم پیغام دادند که بروند بیرون شهر یا کوه و آمدند یک مقداری که گذشت دلشان گرفت گفتند که حالا که همه با ما قهرند خودمان هم از هم جدا شویم هر یکی رفت به یک سمتی تنها شروع کردند با خدای خودشان به راز و نیاز کردن حالا راز و نیازشان هم در حدیث آمده است در قران یک آیه بیشتر نیست ولی در حدیث و تفسیر مفصل است که اینها با خدا چه گفتند چقدر گریه کردند. غذا درست وحسابی نمی خوردند بعضی ها گفتند مدت زیادی تا پنجاه روز اینها تا اینکه خداوند بخشش آنها را توسط جبرئیل به پیامبر ابلاغ کرد و پیغمبر قاصدی را فرستاداین سه نفر برگشتند واعلام شد توبه شما قبول است.
یک وقتی یک کسی بشکن می زند می گوید دهه شصت من میتوانستم جبهه بروم ولی نرفتم الان هم بی غیرتی به خرج می دهد. الان هم مسخره می کند جهاد را چه خوب شد نرفتیم یک کسی هست نه شرمنده است جبهه نرفته است ولی حسرت می خورد و می گوید خوشا به حال جوانها که رفتند حالا ما که وایستادیم چیکار کردیم مثلا سه تن برنج خوردیم یک تن هم گوشت خوردیم پانصد کیلو هم مرغ خوردیم چی شد مثلا شهدا در آسمانها آوازه شان پیچیده است همین اندازه آدم حسرت بخوره این خوبه. وظیفه خودش را انجام نداده ولی پشیمان است کاری که به دوشش بوده است را انجام نداده یعنی پشیمان است ولی یک کسی هست پشیمان هم نیست.

قران می فرماید یک کسانی هستند فکر میکنم در همین سوره توبه هم هست خوشحالی میکنند که چه خوب شد جبهه نرفتم. ای پیامبر این پیغام را به آنها بده فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلاً کم بخندند وَلْیَبْکُوا کَثیراََ بنشینند به بدبختی خودشان گریه کنند اینها ابعاد توبه است. این آیه که خواندیم سوره توبه آیه ۱۱۸ بود.

آیه‌ای دیگر که در سوره نسا آیه۱۴۵ راجع به منافقین است. خب منافقین در زمان پیغمبر بودند منافق کیست منافق کسی است که زبانش با قلبش فرق میکند همخوانی ندارد هماهنگ نیست به زبان یک چیز می گویند که در دل باور ندارد منافق کسی است که از وحدت جامعه اسلامی خوشش نمی آید منافق کسی است که التقات دارد یعنی اسلام را با تفکرهای انحرافی قاطی می کند حالا یک منافق می خواهد توبه کند راهی دارد؟ بله راه به روی هیچ کس بسته نیست هر بنده ای هر گناهی کرده باشد خدا می پذیرد او را در برای منافقین باز است.

سوره نساء آیه ۱۴۵ إلَّا الَّذِینَ تَابُوا مگر آنهایی که توبه کردند وَأَصْلَحُوا کوتاهی هایشان را جبران کردند وَأَعْتَصَمُوا بِاللّه به ریسمان الهی چنگ زدند وَأَخْلَصُوا دینَهُم ناخالصی ها را کنار گذاشتند دینشان را خالص کردند فَأُولئِکَ مَعَ المُومِنینَ اینها با مومنین هستند سوره توبه آیه ۵ می فرماید تَابُوا وَ أقَامُوا الصَّلاةَ وَ ءاتَوُا الزَکاةَ توبه کرده ولی نمازها را نخوانده است باید نمازها را بخواند قضای نمازها را بخواند شصت سال نماز نخوانده است زکات نداده است خمس نداده خب اینها حساب کتاب دارد می گوید من اصلا نمی دانم خمس چیست خب ایشان چند سالشان هست هفتاد و شش سال باید برود از مرجعی که تقلید می کند سوال کند می گوید من اصلا مرجع ندارم خب از همین الان یک مرجع انتخاب کند.

می رود پیش مرجعش یا نماینده او می گوید من تا حالا خمس ندادم خب راه دارد او هم حساب کتاب می کند چقدر دارایی داری زندگی ات را تعریف کن آنقدر خمس تو می شود حالا یا تقسیم میکنه یا مهلت میدهد یا اگر ندار هست ممکن است اجازه دارد از طرف مرجع ببخشد. این طور نیست که بن بست باشد ولی پاک از این دنیا می رود بیرون، این مهم است.

ما وارد دنیای بزرگتر خواهیم شد این هم یک آیه یک گناه دیگر این است که یک حرف حقی را من می دانستم یک جریانی را در جریان بودم یک مسأله ای را خودم با چشمهای خودم دیده بودم در دادگاه باید گواهی می دادم ندادم. در نتیجه قاضی ناحق حکم کرده است بخاطر اینکه من گواهی ندادم یا یک کسانی بودند در غدیر خم همه با گوشهایشان شنیدند که پیامبر ولایت امیرالمؤمنین را اعلام کرد از طرف خدا از چهار طرف هم پیغمبر اعلام کرد همه شنیدند آنها هم جواب دادند بله. آمدند مدینه ورق برگشت یک جور دیگر شد کتمان کردند یعنی مشاهدات خودشان را پنهان کردند حالا یک همچنین آدمی بخواهد توبه کند توبه اش به بیان است باید بگوید درست است من در غدیر خم بودم قصه اینطوری گذشت و آیه این است.

إلَّا الَّذینَ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَبَیَّنُ یک موضوعی را بیان کنند رودربایستی گیر کردند رفیق بازی بوده حزب بازی بوده یک حقی را نگفته الان وظیفه اش این است که آن را باید بیان کند رسانه ای کند اگر آدم سیاسی هست مصاحبه کند. فَأولئِکَ أتُوبُ عَلَیْهِم اینها من رحمتم را بر آنها بر میگردانم وَأنَا تَوّابُ الرَحیم من توبه پذیر مهربان هستم یک آیه دیگر سوره اعراف آیه۱۵۳ یک بی ایمانی که ایمان نداشته است باورنداشته مسخره می کرده است اسلام را کارش هم بد بوده که هم کارش را جبران کند هم ایمان بایدبیاورد وَالَّذینَ عَمِلُوا السَئِیات آنهایی که کارهای زشت انجام دادند ثُّمَ تَابُوا مِنْ بَعْدِها بعد هم توبه کردند وَآمَنوا این ایمان نداشته یا ضعف ایمان داشته اینجا غیر از اینکه آن کار را ترک می کند ایمانش هم باید درست شود. إنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیم بعضی ها هم هستند که در عمل مشکل دارند یعنی کاری که وظیفه اش بوده است را انجام نداده است خب آن عمل را باید درست کند.

سوره نحل آیه ۱۱۹ ثُّمَ إنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُوءَ بِجَهالَةِ کسی که از روی نادانی یک کار زشتی را انجام داده است ثُّمَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ بعد هم توبه کرده است وَأصْلَحُوا وجبران کرده است مال مردم را خورده الان باید بدهی ها را بپردازد. اگر کسی حقی به گردنش هست دینی به گردنش هست باید بپردازد آن ممکن است پول نقد بوده یا کالا بوده است اگر پول نقد بوده مثلا هفتاد سال پیش هزار تومن بدهکار بوده الان میداند آن طرف کیست خودش زنده هست یا وارثانش زنده است الان چقدر باید بدهد بسیاری از مراجع امروز می گویند باید تورم را محاسبه کند. اینهایی که بدهی دارند هی طفره می روند همینطور هی اضافه می شود بدهی هایش خب باید بدهد اما اگر کالا بوده مثلا ماشین یک نفر را دزدیده مثلا مدل پنجاه و دو کی دزدیده؟ پنجاه و چهار الان باید ببیند یک پیکان در سال پنجاه و چهار به پول امروز چقدر می شود این را باید بدهد.
یا مثلا قرض گرفته بوده یک ساله آقا صد میلیون تومان شما داری بدون سود بخاطر خدا به من بدهی که صد میلیون را داده و یک سال تمام شده است و پنج سال گذشته هنوز پول را نداده بعد از یک سال باید آن تورم را حساب کند آن مراجعی که خیلی آسان می گیرند می گویند باید بروند لا اقل رضایت طرف را کسب کنند صد میلیون پنج سال پیش به پول امروز هر چقدر که می شود باید آن را بدهد.
آقایان خانمها ما هنوز نرسیدیم به پل صراط شاید دهه سوم اگر زنده بودیم یکی از روزها بحث پل صراط را خواهیم داشت یک پل خیلی شنیدنی و حکایتی است. حساس ترین جای آن پل حدیث داریم حق الناس است یعنی آنجایی که آن لحظه ممکن است بیفتد داخل آتش همان جا راجع به حق الناس صحبت می کنند. این را باید جدی بگیریم مسأله حق الناس را هی بخواد پول پارو کند اختلاف حساب با هم دارند حل کنند تا در این دنیا هستند حتی مسأله ارث را پدر از دنیا رفته است الان پانزده سال است ارث را تقسیم نمی کنند طفره می روند.
یک آقایی آمده بود پیش من می گفت بچه ام را می خواهم داماد کنم بابای ما هم ارث گذاشته این برادر و خواهرا حاضر نمی شوند اینها همه حقوقی است که به گردن ماست تا کسی از دنیا رفت دیگر این پولها مال او نیست مال حاضران است اینها باید راضی باشند برای تصرف می خواهد برود داخل آن خانه باید اجازه بگیرد چرا ما رعایت نمی کنیم. اینها را هر روزی که می گذرد این لا ابالی گری ما برای ما وزر و و بال می آورد. این حق الناس را باید رعایت کنیم.
یک گناه دیگر یک کسی مفسد است آشوبگر و اغتشاشگر است نمونه هایش را در سال گذشته دیدیم این می خواهد توبه کند این توبه اش قبول می شود؟ قران در سوره مائده آیه ۳۴ می فرماید قبل از اینکه دستگیرش کنند قبل از اینکه خودش را بیاید تحویل بدهد این توبه اش قبول است آیه اش این است إلّا الَّذینَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أنْ تَقْدِروا عَلَیْهِم قبل از اینکه مأمورها قدرت پیدا کنند بروند و دستگیر کنند خودش آمده و خودش را معرفی کرده است یعنی این راهی است که خود قران پیش روی مجرم می گذارد یا به کل او را عفو می کنند یا در جرائم تخفیف می دهند. خب این هم قصه توبه به اندازه ای که فهم ما می رسید گفتیم خب از کجا به توبه رسیدیم گفتیم نگاه می کنم به گذشته ام که گناهانی دارم جرائمی دارم سیئاتی دارم چه کنم. توبه کنم. به جز توبه هم چیزی هست که گناهان را بیامرزد؟ بله چند چیز دیگر هست:
  1. صدقات، قران کریم سوره بقره ۲۷۱ می فرماید إنْ تُبْدُوا الصَّدَقات فَنِعِمَّا اگر علنی صدقه بدهید خیلی خوب است وَ إنْ تُخفُوها اگر مخفی بدهید وَ تُؤتُو هَا الفُقَراء بدهید به فقرا فَهُوَ خَیْرٌلَکُم بهتر است وَ یُکَفِرْ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ غیر از ثواب صدقه باعث ریزش گناهان هم می شود. شاید تا حالا ما اینطوری حساب نمی کردیم که صدقه چقدر ثواب دارد غیر از ثواب باعث آمرزش گناهان هم می شود.
  2. هجرت و جهاد، این ها هم باعث ریزش گناهان می شود سوره آل عمران ۱۹۵ فَألَّذینَ هَاجَروا آنهایی که هجرت کردند وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ از شهر و کشور خودشان آواره شدند وَ أُوذُوا فِي سَبیلي در راه من که خدا هستم اذیت شدند وَقَاتَلوا و جنگ کردند وَ قُتِلُوا بعضی ها هم کشته شدند لَاُکَفِّرَنَّ عَنْهُم سَیِئاتِهِم منی که خدا هستم قول می دهم گناهان آنها را بیامرزم هجرت و جهاد.
  3. یک عامل دیگری که گناهان را می بخشددوری از گناهان کبیره است. قران گناهان را دو دسته کرده است کبیره و صغیره بعد می فرماید اگر از گناهان کبیره دوری کنید من آن گناهان ریز را قول می دهم ببخشم. إنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ مَا تُنْهَوْنَّ عَنْهُ اگر اجتناب کنید از گناهان کبیره مثل قتل زنا سرقت نُکَفِّر عَنْکُمْ سَیِئاتِکُمْ آن گناهان ریز را من می آمرزم اساسا کارهای خوب کارهای بد را می شوید.
  4. سلمان فارسی می گوید زیر درختی نشسته بودیم پیامبرشاخه درخت را در فصل پاییز بود تکان داد این برگها ریخت. فرمود سلمان نمی پرسی چرا من این کار را می کنم گفتیم یا رسول الله چرا این کار را میکنی؟ حضرت این آیه را خواندند إنَّ الحَسَنَاتْ یُذْهِبْنَّ السَیِئات خوبی ها بدی ها را می شوید. بعد پیغمبر ادامه آیه راجع به نماز است فرمودند نماز مثل نهر آبی است که ما بدن خودمان را در شبانه روز پنج بار در این آب گوارا شست وشو بدهیم به هر اندازه نیت ما در نماز خوب باشد حواسمان جمع باشد عاشقانه نماز بخوانیم به همان نسبت گناهان بیشتری را می شوید. گناهان بین دو نماز را بانماز خواندن بشویید.
  5. قرض الحسنه چقدر ما آیه برای قرض الحسنه داریم سوره تغابن که تغابن یعنی اینطور مثال می زنم مثلا رفتی یخچال بخرید این یخچال با برندش مثلا چهل میلیون تومان است ولی برای شما چهل و دو میلیون حساب کردند می گوید مغبون شدم یعنی کلاه سرم رفت یکی از اسمهای قیامت این است یَوْمَ التَغابُنْ یعنی روزی که همه می گویند کلاه سرم رفت. می توانستم چقدر کار خیر انجام بدهم می توانستم چه سرمایه ای همراه خودم بیاورم ولی کلاه سرم رفت. این رفیق این همسر این فرزند این همسایه نگذاشت آن وقت در سوره تغابن آیه ۱۷ می فرماید إنْ تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضََا حَسَنََا اگر به خدا قرض الحسنه بدهید یُضاعِفْهُ لَکُمْ اولا که چندین برابر به شما بر می گرداند. وَیَغْفِرْلَکُمْ گناهان شما را هم می آمرزد علمای ما تشریح کردند قرض الحسنه یعنی چه یعنی قرض نیکو قرضی که برای نیاز واقعی باشد. یک کسی می خواهد تلویزیونش را عوض کند این که قرض نمی خواهد هر وقت پولدار شدی عوض کن چرا این همه خفت تحمل می کنی قرض الحسنه یعنی واقعا نیاز دارد. معنای دیگر قرض الحسنه که فوری صورت بگیرد. الان مریضش در بیمارستان است شما برای دو ماه دیگه وقت بدهید. معنای سوم قرض الحسنه یعنی حتی الامکان آبروی طرف حفظ شود علنی نشود همه بفهمند فلانی قرض گرفته. معنای چهارم قرض الحسنه این است که منت در آن نباشد. معنای پنجمش این است که قرض گیرنده قسط ها را به وقت بدهد. چون قرض الحسنه همش راجع به قرض دهنده نیست میاد گریه میکند قرض را می گیرد قسط سوم به بعد نمی دهد حالا این دفعه ضامن بیچاره باید هی التماس کند دست به سینه بگذارد برادر عزیز برات بمیرم این سه تا قسط می خواهند از من کم کنند قرض نیکو چنین قرضی است: برای نیاز واقعی باشد- حتی الامکان با فوریت انجام بشود- آبروی طرف حفظ شود- به وقت قسط هایش پرداخت شود- او هم گناهان ما را می بخشد. این توبه ای که گفتیم برای چی بود برای ریزش گناهان.

قران می فرماید توبه غیر از اینکه گناهان را می آمرزد فایده های دیگری هم دارد یکی اینکه زندگی شیرین برای شما ایجاد می کند. سوره هود آیه ۳ تُوبُوا إلَیه توبه کنید به درگاه خدا یُمَتِعْکُمْ مَتاعََا حَسَنََا زندگی شیرینی خدا برایتان پیش می آورد در همین دنیا چون بخشش گناهان مال آن دنیاست نه در همین دنیا هم یک زندگی شیرینی برایتان ایجاد می کند. این خاصیت توبه است یک خاصیت دیگر توبه این است که سیئات را به حسنات تبدیل می کند مثلا در سال ۱۴۰۱ سه میلیون گناه کرده است حالا توبه می کند نه تنها آن سه میلیون گناه را پاک می کند به جاش نوشته می شود سه میلیون حسنات این که خیلی خوب است.

آقای قرائتی اینطور مثال می زند مثل کود باغچه که به گل تبدیل می شود کود هم شکلش بد است هم بوی بدی می دهد اصلا آدم خوشش نمی آید که کنارش بایستد زود رد می شود اما یک ماه بعد همان کود یک گل خوشرنگ خوشبو می شود. اعمال ما که تعفنش فرشته ها را فراری می دهد اگر توبه کنیم همان عمل است یهو میبینیم حسنات شد روایت داریم روز قیامت افراد زیادی خوشحالی می کنند در پرونده شان می بینند کارهای خوبی نوشته شده است که انجام نداده اند این خاصیت توبه است. سومین خاصیت توبه ریزش باران رحمت الهی است إسْتَغْفِروا رَبَّکُمْ إنَّهَ کَانَ غَفَارََا عذرخواهی کنید از خدا توبه کنید خدا می بخشد یُرْسِلِ السَّما عَلَیْکُمْ مِدْرارََا باران زیاد برایتان می فرستد وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أنْهارًا باغها سرسبز می شود اینها مال توبه است آب رود خانه هازیاد می شود وَیُمْدِدْکُمْ بِأمْوالِِ پولهایتان زیاد میشود.

تا حالا که ما می گفتیم توبه فقط به آمرزش گناه فکر می کردیم اما توبه پول آدم را زیاد می کند این وعده خداست بچه هایتان را زیاد می کند وَیُمْدِدْکُمْ بِأمْوالٍ وَبَنینَ اینها آثار توبه است آثار توبه فقط ریزش گناهان نیست آیه ای که خوانده شد سوره نوح آیه ۱۱ بود . خدایا ما را ببخش و بیامرز.(آثار توبه)

توبه واقعی

توبه واقعی

توبه واقعی

موضوع توبه موضوع خیلی مهمی است بارها و بارها در قران ایاتی امده. امام زین العابدین علیه السلام در دعا عرضه میدارد پروردگارا تو از روی مهرت به روی بندگان بابی را باز کردی اسم ان را گذاشتی توبه.(توبه واقعی)


دانلود فایل صوتی (توبه واقعی)


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم
اِلَهی اَنطِقنی بِالهُدی وَ اَلهمنِی التَّقوی ماه مبارک رمضان در خانه ی خدا پس از اقامه نماز جماعت موضوع معاد. از خداوند میخواهیم این گفتگوها را موجب خیر و رشد و نور و به دور از هر افت و اسیبی تقدیر بفرماید. از خداوند میخواهیم طاعات و عبادات و خدمات شما را تلاوت قران روزه داری اطعام از همه شما بندگانش قبول بفرماید. دلهای ما را برای دریافت رحمتهایش در شبهای قدر مهیا بفرماید. تقاضا میکنم به روان تابناک پیامبر عظیم الشان اسلام و اهل بیت پاکش صلواتی تقدیم بفرمایید.
از بحث های بسیار مهم و امیدبخش معاد یکی بحث توبه است. خداوند از روی مهرش ما را افرید و از روی رحمتش پیامبران را فرستاد کتابهای اسمانی فرستاد ولی همچنان نظارت میکند این بنده اش به بیراهه نرود. خداوند بندگان را برای جهنم نیافریده برای بدبخت شدن نیافریده خوشبختی انها را میخواهد لذا اغوش رحمت خدا به روی همه کسانی که فهمیدند اشتباه کردند حالامیخواهند بیایند اعتراف کنند اغوش رحمت خدا باز است.
اِنَّ الله یُحِبُّ خدا دوست دارد اَلتَّوّابین توبه کنندگان را دوست دارد. وَ یُحِب اَلمُتَطَهِّرین پاکها را دوست دارد. حتی در حدیثی از وجود مبارک خاتم الانبیا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَسَلَّم راجع به مومنین پیغمبر فرمود: یُحِبُّونَ التَّائِب حالا یک کسی اشتباه میرفته در فساد غرق بوده حالا برگشته میخواهد جبران کند حالا جامعه نباید او را طرد کند به او طعنه بزنند او را مسخره کنند تحقیر کنند. یُحِبُّونَ التَّائب مومنین کسانی هستند که توبه کنندگان را دوست بدارند وَ یَستَغفِرونَ لِلمُذنِب برای گنهکاران ما برای خودمان استغفار میکنیم برای گنهکاران هم استغفارکنیم. ما در دینی بزرگ شدیم که نمیخواهیم کسی بدبخت شود. خوشحال نمیشویم کسی جهنمی شود این را اسلام به ما یاد داده بهانه های زیادی را خدا قرار داده که بیایید برگردید توبه کنید. مثلا شب جمعه فرشتگان را میفرستد شب تا به صبح ندا میدهند ایاکسی هست که بخواهد خدا او را ببخشد.

روز جمعه سحر وَ بِالاَسحَارِهُم یَستَغفِرون باران میبارد اینجا وقت دعا هست برای مغفرت بهانه های مختلف ماه شعبان ماه رجب ماه رمضان یک ماههایی را نامگذاری کرده فرموده من در این ماهها بیش از بقیه ماهها گنهکاران را میبخشم. ما نباید فراموش کنیم رحمت خدا را در هرکاری کوچک یا بزرگ مادی یا معنوی فرمودند با این جمله شروع کنید بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرَّحیم یعنی دوبار میگوییم خدا مهربان است خدا مهربان است از درگاه خدا مایوس نشوید. گنهکاران را طرد نکنید.

موضوع توبه موضوع خیلی مهمی است بارها و بارها در قران ایاتی امده. امام زین العابدین علیه السلام در دعا عرضه میدارد پروردگارا تو از روی مهرت به روی بندگان بابی را باز کردی اسم ان را گذاشتی توبه. اینکه موضوع توبه یک موضوع فوق العاده مهم است درباره توبه شما هم سخنرانی زیاد شنیده اید ولی همچنان جا دارد. مخصوصا در ماه رمضان این بحث مطرح شود کلمه توبه یعنی بازگشت در قران درباره این کلمه خدا به کار رفته درباره بندگان هم به کار رفته. وقتی میگوییم خدا توبه کرد یعنی رحمتش را برگرداند. خدا روی گردانده بود از بنده به خاطر گناهان به خاطر حرائم حالا او عذرخواهی میکند خدا تَابَ یعنی خدا رحمتش مجددا به سوی او برمیگردد. بنده که توبه میکند یعنی از اشتباهاتش برگشته از گناهانش برگشته همین جا باید این توضیح را بدهیم که توبه یک کلمه نیست که بگوییم من برگشتم توبه یک کار است. من شاید قبلا هم گفته باشم من اینطوری مثال میزنم حالافرض کنید بعد از ماه رمضان به اتفاق خانواده تصمیم میگیرید از تهران به قصد زیارت امام رضا علیه السلام ماشین هم مهیا است و قاعدتا از اینجا باید برویم سمت دماوند و فیروز کوه و تا میرسیم ساری از ساری باید گرگان برویم اشتباهی می اییم سمت رشت یک صد کیلومتری هم امدیم و یک قهوه خانه می ایستیم و چای میخوریم. یک ماشین دیگر هم انجاهست و حال واحوال میکنیم اقاسلام علیکم خسته نباشید کجا ان شاءالله شماهم میگویید داریم میرویم پابوس امام رضاعلیه السلام این تعجب میکند میگوید این ره که تو میروی کجا میروی اشتباهی امدی. خب این ادم چه میکند حالا که فهمیده اشتباه امده فرمان را میچرخاند برمیگردد سمت ساری. صد کیلومتر هم باید بیاید برسد به ان نقطه حالا اگر اینکار را بکند همچنان برود سمت رشت یک تسبیح هم از این تسبیحات که در جیب همه ما هست یک تسبیح هم دست بگیرد صدبار این را بگوید اشتباه امدم سمت رشت هم میرود میگوید اشتباه امدم بعد هم اهنگ بگذارد رویش اشتباه امدم بعد گریه هم بکند ای خدا اشتباه امدم یک کسی این منظره را ببیند در حدیث امده این مسخره کردن است. یعنی توبه یک کار است نه یک کلمه اشتباهی میرفته خب باید برگردد این توبه اسمش است این را نباید فراموش کنیم البته ان کلمه را هم خود خدا گفته که بگو اَستَغفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه.

امیرالمومنین علیه السلام فرمود توبه به قول امروزی ها یک بسته است. یک کار چهار قسمتی هست:

  • توبه نَدَمُ بِالقَلب قدم اولش این است که در دل پشیمان است که این کار راکرده تا حالا چرا سر به سر مردم میگذاشته چرا به مال مردم طمع داشته چرا چشم چرانی میکرده چرا دروغ حالا پشیمان است. قدم اول این کارهایی که میکردم نادرست بوده.
  • قدم دوم اِستِغفارُُ بِلِسَان به زبان هم بگوید خدایا عذرخواهی میکنم.
  • قدم سوم وَتَرکُُ بِالجَوارِح با کار ان گناه ان جرم ان اشتباه را ترک کند.
  • قدم چهارم وَ اِضمارُُ اَن لَا یَعُود تصمیم بگیرد ان کار را تکرار نکند. دوباره بعد از ماه رمضان نرود سر خانه اول.

توبه یک مجموعه چهار قسمتی است در دل پشیمان میشود. بر زبان عذرخواهی میکند از خدا. در عمل ترک میکند آن کار را. در فکر تصمیم میگیرد ان کار را تکرار نکند. خب توبه ابعادی دارد گناهانی که بشر مرتکب میشود فرق میکند گناهان فکری هست گناهان مالی هست گناهان اخلاقی هست انواع و اقسام گناهان داریم.

اول دعای کمیل امیرالمومنین علیه السلام به ما یاد میدهد که اینطوری عذرخواهی کنید. در حدیثی پیامبر عزیز ما این ابعاد را شکافته خواهش میکنم این حدیث را شما که نمینویسید هیچ روزی حافظه هایتان هم که الحمدلله خوب است خواهش میکنم این حدیث ده قسمتی را که میخواهم بگویم حداقل چهار پنج قسمتش را تا برسید خانه حفظ کنید. بعد مرور کنید این سخنی را که پیغمبر یاد داده بعد به بندگی خودمان مراجعه کنیم ببینیم ما مبتلا هستیم به این قصه. اگر مبتلا هستیم از این فضای طلایی ماه رمضان بهره برداری کنیم.

حدیث از اینجا شروع میشود با یک سوال پیامبر به اصحاب فرمود اَتَدرونَ مَنِ التَّائِب؟ ایا خبر دارید ایا میدانید توبه کن کیست؟ مردم گفتند نه یا رسول الله شما اشراف دارید به موضوعات شما توضیح دهید ما بدانیم توبه کن کیست.

بعد ده دوازده تا گروه را پیغمبر اسم بردند و فرمودند اینها توبه کن نیستند. یعنی من و شما باید فکر کنیم عجب حالا فهمیدم چون گاهی وقتها میگویند چیزی را میخواهی توضیح بدهی ضدش را بگو مردم میفهمند خود ان چیز چیست. ده گروه را پیغمبر اسم برده فرموده اینها تائب نیستند. شما حساب کار خودت را بکن.

  1. گروه اول اِذَا تَابَ العَبد وَ لَم یُرضَ الخُصَمَاء فَلَیسَ بِتَائِب اگربنده ای توبه کند و طرف دعوا را راضی نکند این توبه نکرده. بعضی از گناهان ما سر اختلافاتی است که با مردم داریم مثلا مال مردم امده در مال من اختلاف حساب پیش امده بدهکار هستم حق نزدم را نمیدهم حالا مردم. همسرم است یا همسایه ام است یا خریدار است یا فروشنده است یا دولت است یا ملت است یک حقی اینجا جابجاشده من هم میدانم بدهکارهستم حالا یک تومان یا ده تومان یا هزار تومان یا ده میلیون یا صدمیلیون یا ده میلیارد هرچقدر. الان میخواهم توبه کنم توبه ام به چیست؟ طرف را راضی کنم. نمیشود بیایم مسجد و گریه کنم مثل همانی که رشت میرفت به سمت رشت میرود گریه میکند اشتباه امده ام خب اگر اشتباه امدی برگرد. برگشت مسائل مالی حق الناس ما نمیرسیم من یک تحقیقی خودم انجام دادم در تمام ابواب فقه یک بحث دامنه داری است شاید پنج شش جلسه لازم است در تمام ابواب فقه موضوع حق الناس هست از همان نمازی که میخواهیم بخوانیم وضو میخواهیم بگیریم نباید ان اب غصبی باشد ایستادی یک جایی وضو بگیری ان مکان نباید غصبی باشد. میخواهیم نماز بخوانیم ان لباس نباید غصبی باشد. ان قدیما حمام های عمومی بود رفته حمام که غسل جنابت کند نظرش هم این بوده پول حمامی را ندهد این مسئله در رساله ها هم هست ان غسلش باطل است. یعنی یک جوری خدا این نماز را طراحی کرده که حق الناس حساس شوند مردم به حق الناس. مثلا دو نفر شریک هستن یا یک نفر مستاجر است همه اینها حق الناس در ان است. در همه ابواب فقهی حق الناس وجود دارد حالا ماه رمضان شده من میخواهم توبه کنم گناهم چیست یک گناه مالی حق کسی در مال من است. حالا این توبه اش به این است که این حق را باید بدهم یا اگر ان حق را نمیدهم بروم خدمت اقا؛ اقا شما اینقدر از من طلب داری من هم ندارم بدهم راضی شو از ما او هم میگوید خودت امدی گفتی راضی هستم. مهم ان رضایت است رضایت طرف را اختلاف پیش امده اختلاف هم طبع زندگی ماهست پیش می اید حالا یا عمدی یا سهوی یا با غرض یا بی غرض انواع و اقسامش پیش می اید. این زندانها جمعی از این کسانی که زندان هستند سر همین مسائل مالی هستند. حالا میخواهد توبه کند توبه اش به این است که طرف دیگر را خصم را دادگاه دو نفر هستند او را باید راضی کند. اگر راضی نکند توبه نکرده این گروه اول.
  2. دوم مَن تَابَ وَ لَم یَزِد فِی العِبادَة فَلَیسَ بِتَائِب ماگفتیم توبه یعنی برگشت به سوی خدا. خب برگشت به سوی خدا یک معنا دارد معنایش در عبادت پیدا میشود مثلا نماز نمیخوانده حالا میخواهد توبه کند باید نماز بخواند روزه نمیگرفته خب باید روزه بگیرد خمس نمیداده باید خمس بدهد حج نرفته باید حج برود. یک نشانه مهم برگشت به سوی خدا بندگی خداست. منی که هیچ فرقی نکردم همینطور با زبان گفتم اشتباه کردم این تسبیح هم دست گرفتم ۵۰۰بار یا ۷۰۰ بار یا ۱۴هزاربار گفته ام خدایا اشتباه کرده ام نه این گفتن جزئی از ان مجموعه است. من بعد از توبه باید علاقمند به عبادت شوم علاقمند به نمازشوم علاقمند به دعاشوم. این معنی اش این است که من برگشتم به سوی خدا من دوست دارم حرف بزنم با خدا این جمله دوم .
  3. سه مَن تَابَ وَ لَم یُغَیِّر لِبَاسَهُ فَلَیسَ بِتَائِب هرکس توبه کند ولی لباسش را عوض نکند توبه نکرده. من وقتی این حدیث را اولین بار خواندم سال دوم طلبگی بود یعنی تقریبا پنجاه سال قبل پیش خودم گفتم برای چه توبه کننده باید لباسش را عوض کند برای چی اگر لباسش را عوض نکند توبه نکرده. رفتم پیش ایت الله ابراهیم امینی که رحمت خدا بر او باد در کرونا از دنیا رفت در همین خیابان ارم داشت میرفت حدیث را به ایشان نشان دادم حضرت استاد این چیه معنایش ایشان خندیدند فرمودند گاهی وقتها گناه به خاطر لباس است مثلا لباس تنگ پوشیده ان خانم یا رنگ لباس تحریک کننده است از رنگهای متضاد استفاده میکنند تا بیننده خیره بشود اندامش پیداست یا نازک است ان لباس یا غصبی است فرق نمیکند دختر پسر مرد یا زن خودش هم میداند. یک وقتی این خانمهای الان الحمدلله اوضاع خانمها خیلی خوب است یه کفشهایی میپوشیدند ته کفش یک فلزی دارد؛ نیست الان که مثلا این خانم محیط ارامی مثل بیمارستان راه میرفت موج مینداخت تلق تولوق تلق تولوق یا ادمی هم که غرض و مرض داشت می امد و به سمتش. این خانم میخواهد توبه کند خب این لباس را نباید دیگر بپوشد توبه اش به این است این پوشش را باید تغییر دهد حجابش را باید درست کند ارایشش را باید ساماندهی کند. حالا به قول حاج اقا قرائتی ده لیتر هم اشک بریزد از شب تا به صبح شب احیا بگوید خداجون برایت بمیرم من دیگر اشتباه کردم بازهمان لباسها را بپوشد. این جمله سوم است گاهی ریشه گناه فرم پوشش ما است که خداپسندانه نیست و تولید گناه میکند.
  4. جمله بعدی این است هرکس توبه کند ولی رختخوابش را عوض نکند توبه نکرده این را پرسیدم از اقای امینی این دیگه چیه؟ مگر هر کسی توبه میکند تشک و متکا را باید سر کوچه بگذارد پیغمبر چه منظوری داشته؟ ایشان فرمود: رختخواب نماد از رابطه نامشروع است. در حدیث ان کلمه را امام معصوم به زبان جاری نمیکند مثلا کلمه زنا را نمیگوید ان نمادش را که رختخواب است بستر است یعنی هرکس رابطه نامشروع داشته باشد باجنس مخالف. حالا ماه رمضان میخواهد توبه کند توبه اش به چیست خب ان رابطه را باید تغییر بدهد حالا ان رابطه در حد تلفن بوده یا در حد دست دادن بوده یا در حد بوسیدن بوده یا در حد بغل کردن بوده حالا بقیه اش مسجد است نمیتوانم بگویم چون حدیث داریم هرعضوی زنایی دارد زنای زبان حرفهای رکیک است. زنای چشم نگاه به نامحرم است هر عضوی زنایی دارد حالا ایشان این رابطه را داشته یا تلفنی خیلیها متاسفانه مبتلا هستند میگویند طرف را ندیده ام اما دوسال است تلفنی با هم حرف میزنیم. حتی گاهی پشت تلفن متاسفانه متاسفانه مثلا ارضا میشود. اینها مسائلی است که وجود دارد حالا میخواهد این را توبه کند برگردد، برگردد یعنی از اینکار باید فاصله بگیرد. مَن تَابَ وَ لَم یُغَیِّر فِراشَهُ وَ وِسادَتَهُ فَلَیسَ بِتائِب هرکس توبه کند ولی رختخواب و بالشتش را تغییر ندهد یعنی ان رابطه را یا یک رابطه سالم داشته باشد ازدواج کند یا دائم یا موقت یک رابطه ای که خدا میپسندد. مومنین کسانی هستند که حراست میکنند از دامنشان وَالَّذینَ هُم لِفُروجِهِم حافِظون حالا این ادم مبتلا شده خدا راهش میدهد بله. خدا توبه اش را قبول میکند بله ولی نباید دوباره تکرار کند ان کار را باید ان کار را کنار بگذارد. این جمله چهارم .
  5. جمله پنجم مَن تَابَ وَ لَم یُغَیِّر رُفَقَاءَهُ فَلَیسَ بِتَائِب گاهی وقتها خود ما بد نیستیم این رفیقها ما را به بیراهه میبرند. رفیقهایی دارد یا ضد انقلاب هستند یا ناپاک هستند یا دست دراز میکنند به دارایی مردم یا جلسات موسیقیهای انچنانی یا رقص دارند زن و مرد مختلط هستند یا رفیق او را از مسجد جدا میکند از نماز جدا میکند حالا میخواهد توبه کند حالا باید طلاق بدهی ان رفیق را توبه. کسی که مسبب کارهایش بوده دوستانش هستند باید ان دوستان را ترک کند و دوستان درست حسابی بگیرد. ریشه هر گناه اگر سوزانده شود این توبه حقیقی است. هر گناهی هم ریشه اش فرق میکند گناه مالی باشد یک ریشه دارد اخلاقی باشد یک ریشه دیگر.
  6. یک جمله دیگر مَن تَابَ وَ لَم یُغَیِّر مَجلِسَهُ فَلَیسَ بِتَائِب. گاهی وقتها بعضی از مجالس هست که مجلس گناه است نباید انجا رفت و امد کنیم توبه اش به این است دیگر من بعد از ماه رمضان به فلان مجلس نمیروم این مجلس تولید گناه میکند. ادمهایی که می ایند یا از نظر فرهنگی از نظر فکری فرقه های انحرافی هستند این اعتقادات نابی را که پیشینیان از پیامبر و معصومین گرفتند به ما داده اند اینها را مخدوش میکند. خب نباید این جلسه بروم که در ان انحرافات تبیین میشود یا علیه اسلام حرف میزنند علیه پیامبر علیه امام حسین علیه امام زمان یا می ایند به روزگار خودمان علیه انقلاب حرف میزنند. این همه شهید که روز قیامت همه می ایند جلوی ما میپرسند شما چه کردید این زحماتی که ما برایش کشیدیم چگونه حفاظت کردید. موسی بن جعفر علیه السلام از کسی پرسید تو چرا به خانه فلانی رفت و امد میکنی؟ گفت پسر پیغمبر او دایی ام است فرمود ادم منحرفی است دایی ات باشد ادم منحرفی است. نباید با او رفت و امد کنی همان دینی که میگوید صله رحم واجب است مرز دارد برای ان خط قرمز دارد هر صله رحمی نیست ان که واجب است این است که من اعتقاداتم را حفظ کنم دینداری خودم را حفظ کنم.
  7. یک جمله دیگر مَن تَابَ وَ لَم یُفَتِّح قَلبَهُ وَ لَم یُوَسِّع کَفَّهُ فَلَیسَ بِتَائِب گاهی وقتها این گناهان ما به دل برمیگردد نگاه میکنم این دل من تاریک شده نماز میخوانم کیف نمیکنم این گرفته این بسته شده این دل خب باید بروم یک معلم یا یک مربی پیدا کنم. اقا چه کنم این دلم گرفته سحر هم بلند میشوم این باز نمیشود این دلم راهش چیست؟ امیرالمومنین علیه السلام فرمود یکی از چیزهایی که دل ادم را میگیرد چشم است. این چشم هرزه میشود به هرجا نگاه میکند امواجش می اید دل را سیاه میکند. چشم باید کنترل کند خودش را اتفاقا در ایه ای که ایات سی ام و سی و یکم سوره نور راجع به نگاه است و راجع به حجاب دو ایه پشت سر هم نگاه حجاب اخر ایه ۳۱میفرماید وَ توبو اِلَیَ الله جَمیعاً ظاهرا اگر اشتباه نخوانم یعنی همه شما انهای که نگاه بد دارند انهایی که حجاب بد دارند همه با هم برگردید به سوی خدا توبه کنید به سمت پاکی حرکت کنید. بعضی ها هم گناهانشان به خاطر این خسیسی است پول دارد ولی محکم چسبیده به این پول. ما در زبان فارسی هم میگوییم فلانی دست و دلباز است فلانی مشتش هم است در عربی هم همین را میگویند اگر کسی توبه کند مثلا بخل دارد خسیس است این را تغییر ندهد توبه نکرده. وَ لَم یُوَسِّع کَفَّهُ ،کَف یعنی همین کف دست اگر توبه کند ولی بخشندگی را پیشه نکند این توبه نکرده. یک خاطره ای من یادم است دوستان انقلابی قبل از انقلاب میخواستند اعلامیه های حضرت امام را تکثیر کنند دستگاه کپی میخواستند پول میخواستند مثلا کتاب میخواستند پخش کنند گفتند پول نداریم بچه هایی هم که در انقلاب بودند همه انها ندار بودند. گفتند بهترین وقت برای پول جمع کردن شب بیست و یکم ماه رمضان است ان شب همه دلها رقیق شده و اقا هم سخنرانی کرده تا چراغها را روشن میکنند چندنفر مامور شدند اینها بروند پولدارها را که از قبل مشخص بود چه کسانی هستند در مسجد کنار انها بنشینند طرح مسئله کنند و از انها پول بگیرد. یکی از انها من بودم چند نفر را به من سپردند من هم رفتم نشستم کنار یک حاج اقایی تا چراغها روشن شد اقا سلام علیکم قبول باشه و طرح مسئله کردم که چقدر احتیاج است و ایشان به من گفتند پول دادن برای من مثل این است که با قیچی قلبم را تکه تکه کنند هرچی میخواهی بخواه پول نخواه. خب این چه توبه ای است توبه ادم خسیس ادم بخیل این است که بخشنده شود حالا ده هزار بار هم استغفرالله بگوید آن استغفرالله نه اینکه بد است باید با عمل همراه باشد.
  8. مَن تَابَ وَ لَم یَحفَظ لِسَانَهُ فَلَیسَ بِتائِب ریشه بعضی از گناهان زبان است از امام باقر علیه السلام حدیث نقل شده بیشتر جهنمی ها به خاطر زبانشان جهنم میروند تعداد زیادی از گناهان بنیانگذارش موسسش زبان است خب حالا میخواهیم توبه کنیم توبه اش به مراقبت از زبان است هرکس توبه کند وَ لَم یَحفَظ لِسانَهُ مراقب زبانش نباشد اقا نگو این حرف را این گناه است چرا ابروی یک نفر را میبری چرا یک مومن را تحقیر میکنی چرا بین دو نفر را به هم میزنی خب همه اینها گناه است. گناهان زبان را بعضی ها چهل پنجاه شصت هفتاد گناه را گفته اند مربوط به زبان است.

یعنی توبه یک بخش مهمی از ان به کنترل زبان برمیگردد. مَن تَابَ وَ لَم یُقَدِّم فَضلَ قُوتِهِ فَلَیسَ بِتائِب این هم جمله اخر هرکس توبه کند این قوتی که اضافه دارد مگر ادم چقدر میخواهد بخورد ان را ندهد او توبه نکرده. بالاخره این مالی که خدا به ما داده ان راننده ها پشت کامیونها مینوشتند درحقیقت مالک اصلی خداست. این امانت چند روزی بهر روزی دست ماست خب بده یعنی دو بند یا سه بند از این ده بند راجع به مسائل مالی بود. بعد پیغمبر این رافرمود اِذَا استَقامَ هَذِهِ الخِصَال این ده تا چیزی که من گفتم اگر شکل بگیرد فَذاکَ تائب او توبه کرده. اینها در حدیث بود فردا میخواهیم سراغ قران برویم در قران هم ایات توبه به ابعاد و لایه های توبه پرداخته اگر فردا زنده باشیم اَللهمَّ اجعَلنَا مِنَ التَّوّابین. (توبه واقعی)